بر گرفته شده از نشریه هشت مارس، شماره 37
8 مارچ، روز جهانی زن
صف آرایی مبارزاتی زنان علیه جنسیتی و استثمار!
آيا
صدای خرد شدن استخوانهای زنان زير چرخهای استثماردر مزرعه، كارخانه، كارگاه و در كار طاقت فرسا، خرد کننده و يك نواخت
خانه را میشنوی؟
آيا
فريادهای نهفته در نگاه دختری كه صاحب كار
در پستوی كارگاه به او تجاوز می كند را می بینی؟
آيا
ديدهای بغض و اشك دختری را كه به زور سر سفرهی عقد نشاندهاند تا روانهی جهنماش كنند؟
آيا
از فروش دختران خردسال در دهات و آيندهی شومی
كه انتظارشان را می كشد با خبر هستی؟ آيا جيغ دل خراش نوعروس 9 سالهی روستایی
كه در حجله شكنجه می شود، پشتت را لرزانده است؟
آيا
از توپ و تشرها و كتكهای شبانه خبر داری؟ آيا می دانی هيچ شمرده شدن، چقدر سنگين است؟ آيا می دانی توهين و تمسخر از جانب شریک زندگی در حضور
ديگران چه دردی دارد؟
آيا
خشم فروخوردهی زنی را كه به خيانت
شوهرش پی برده حس می کنی؟ آيا با
شنيدن اين كه زنی، شوهر متجاوز و سركوب گر خود را مجازات كرده احساس رضايت و همبستگی
كردهای؟
آيا
آن هنگام كه می شنوی زنِ جوانی
فقط به خاطر آن كه قصد طلاق داشته به دست
شوهرش روزِ روشن، در خيابان، به قتل رسيده، قلبت به درد میآید؟
آیا
حس دختر بچهای ترسان و شرمگین که بدن ظریفش به تصرف «محارمش» در آمده و اولین تصویر وحشیانه از«سکس» را تجربه می کند و انسانیت، سلامت روان، روحیه
و … آیندهی خود را در ازای یک ارضای چند دقیقهای
می بازد، را فقط میتوانی برای یک لحظه تصور کنی؟
آيا
چهرهی بی رنگ دختری را كه بخاطر «حفظ ناموس» به دست
برادرش به خون در غلتيد هنوز به یاد میآوری؟
آيا می توانی مانند آن زن زحمتكشِ افغانی، معنایِ زندگیِ ناپايدار، بی سرپناهی، تبعيض، اشغال، تجاوز، جنگ و موقعيت ستمديده ترين ستمديدگان را بفهمی؟
آیا تحمل شنیدن این که صدها زن در سال گذشته در کردستان، ایران،
افغانستان، هند، پاکستان… را به خاطر فرودستی مطلق شان مجبور به خودسوزی و
خودکشی شدهاند، داری؟
آيا میتوانی خودت را جای زنی بگذاری كه هيولای
فقر او را به تن فروشی وا میدارد؛
زنی كه مجبورست روح و غرورش را در
هم بشکند تا شايد امشب فرزنداناش
گرسنه نخوابند؟
آیا از دیدن تصاویر پورنوگرافیک که زنان را چون
هرزگان فرومایه که ارزشی جز سرویس دهی جنسی به مردان ندارند، می نمایاند ، احساس
تنفر و انزجار از خودت کردهای؟
آیا می توانی حس پوچی و به حساب نیامدن زنی را
که با زورازجانب «شریک» زندگی اش وادار به رابطهی
جنسی می شود درک کنی؟
آیا احساس بی پناهی، بیامنیتی، ترس و
درماندگی زنی را که در کوچهای تاریک از سایه های مردانه می گریزد می فهمی؟
آيا با اين الفاظ «زنک! ضعيفه! مادر بچهها! بتمرگ! اوهوی! با توام! خفه شو! خودتو بپوشون! تو هيچی نيستی!»آشنایی؟
آيا از خود پرسيدهای بر آن مادر چه می گذشت كه برای خلاص شدن از
این زندگی پر از ستم و استثمار، به زندگی
کودکانش خاتمه داد و سپس خود
را آتش زد؟ پرسيدهای كه چه چيزی را می خواستند بر آن دختر جوان تحميل كنند كه در لباس مدرسه خود را حلق آويز كرد و از آينده گريخت؟
آیا احساس رضایتِ «کاذب» و از خود بیگانگی زنی که
خود را به دست تیغ جراحان می سپارد تا «زیباتر» و «مقبولتر»شود تو را خشمگین نکرده
است؟
آیا میدانی زنانی که علیه سنتهای پوسیده و کهنه به پا
خواستند و شورش کردند، یا در خیابان توسط اوباشان پدرسالار و جلوی چشم مردمِ نظاره
گر و نیروهای «انتظامی» وحشیانه در زیر مشت و لگد
به قتل رسیدند و یا توسط حاکمان شریعت اسلامی به مرگ محکوم شدند؟
آيا صدای خفهی نخستين سنگی كه به جمجمهی زنی که
در چاله دفن شده، اصابت میكند و خونی كه فواره میزند را احساس میكنی؟ آيا تصور باران سنگ و پيكرهای در هم
شكسته، هر بار ذهنت را سنگسار كرده است؟
آيا می توانی ناباورانه احساس كنی كه اسید و یا تیغ، پوست و گوشت صورتت را تا اعماق می سوزاند و می شكافد فقط برای آن كه «بدحجابی» كردهای؟
حجاب اجباری فرهنگ ما
نیست! سنگسار سنت ما
نیست! قتل «ناموسی» فرهنگ ما نیست! ناقصسازی جنسی فرهنگ ما
نیست! ازدواج اجباری فرهنگ ما
نیست! اینها بر زنان ایران، افغانستان
و … با دین و خرافه، فرهنگ و سنت
پدرسالارانه، با زور سرنیزه و تفنگ و زندان،
حفظ وتداوم استثمار، از جانب دولت های زن ستیزاعمال میشود!
چگونه می توان به میلیونها
زنی که هرلحظهی زندگی شان درمعرض این همه ستم گری رو به گسترش قرار دارد،«رهنمود» داد که برای تعدیل شدن
فرودستی تان با عاملین ومسببین اصلی این خشونت افسار گسیخته چانه زنی کنید؟! و برای گرفتن خرده ریزی
از آنان گدایی کنید!؟
از آنانی که زنان
و دختران جوان را به خاطر چند تار موی بیرون از روسری
دستگیر می کنند و شلاق می زنند؟
از آنانی که که خواهران ما را به دلیل رابطهی جنسی خارج از ازدواج سنگسار می کنند؟
از آنانی که زنان را فقط وسیلهی لذتجویی مردان می دانند و در صورت سرپیچی توسط قوانین پدر/ مردسالارانه شان مجازات می کنند؟
از آنانی
که در قوانین رسمی شان اجازهی خرید و فروش دختران نه ساله را به پدران و پدر
بزرگ های شان میدهند؟
از آنانی
که برای زنان حق طلاق قائل نیستند، اما به مردان اجازه میدهند تا همزمان چندین
زن رسمی و دهها زن غیررسمی اختیار کنند؟
از آنانی که در قوانین شان هم جنسگرایی
مجازات مرگ دارد؟ و در این میان بسیاری از هم جنسگرایان ناچارند از اولیه ترین
حق انسانی خود محروم شوند و یا مجازات مرگ را بپذیرند؟
از آنانی که …
به ایران نگاه کنیم:
زنان ایران برای رهایی خود در حال مبارزه با یکی از زن ستیزترین رژیم های جهان هستند. از 8 مارس 1357 که در برابر فرمان حجاب اجباری خمینی ایستادند،
جنبش نوین زنان را پایه گذاری کردند که تا به امروز ادامه دارد. زنان ایران بیش از 37 سال است
که در جنگی نابرابر با رژیم ضد زن جمهوری اسلامی هستند. بیش از 37 سال است که در برابر قوانین و مجازاتهای قرون وسطایی مبتنی بر شریعت اسلامی، بر
علیه خشونت در خانه، خیابان و محل کار، مبارزه
و مقاومت می کنند. ما میخواهیم که شما صدای مبارزاتمان را بشنوید. مبارزهی زنان ایران در جهت برابری و رهایی،بخشی از مبارزات
زنان جهان علیه کلیت نظام سرمایهداری پدر/ مردسالار حاکم بر جهان است.
میخواهیم به شما بگوییم که پشتبانی و همراهی
شما از مبارزات زنان ایران به تقویت هر چه بیشتر جنبش انقلابی زنان در منطقهی
خاورمیانه و الهام بخشیدن به همهی زنان برای رهایی از ستم جنسیتی در سطح جهان
یاری خواهد رساند.
قدرتهای
مردسالار سرمایه داری امپریالیستی با
برافروختن جنگهای تجاوزگرانه در
خاورمیانه نیروهای بنیادگرای اسلامی را به جان مردم میاندازند و در غرب نیروهای نژاد پرست و فاشیست را به جان مردم مهاجر و مسلمان. ما زنان
آگاه باید در مقابل این همه ستم و جنایت و خشونت
صف آرایی کنیم. جبههی مبارزاتی خود را به وجود آورده و
بگسترانیم. جبههی زنان آگاه و متشکل، جبههی مبارزه علیه هر شکلی از خشونت علیه زنان، جبههی مبارزه علیه نیروهای واپس گرا در خاورمیانه و نیروهای نژادپرست در غرب، جبههی مبارزه علیه جنگ طلبی و تجاوزهای
نظامی و اشغال گری، جبهه ی مبارزه
علیه همهی قدرتهای سرمایه داری امپریالیستی
مردسالار که با هم دستی زن
ستیزان اسلامی و غیراسلامی، نظم جهنمی خود را در جهان گستردهاند و میلیونها انسان را درکام
مرگ، فقر و فلاکت و آوارهگی فرو بردهاند.
به یک
کلام:
جبههی مبارزه علیه بنیادگرایان مذهبی و قدرتهای امپریالیستی پدر/ مردسالار. با این مرزبندی است که می توانیم برپایهی آن به اتحاد و همبستگی
بینالمللی با دیگر نیروهای
انقلابی، مبارز، آزادیخواه و مترقی جهان اتکا کنیم و برای پیشروی به سوی جهانی که در آن اثری نه از حجاب
اجباری، نه تن فروشی، نه تجاوزو آزار جنسی، نه خشونت
خانگی و اجتماعی، نه ناقصسازی جنسی، نه تجارت سکس، نه
فقر، نه جنگ، نه آوارگی، نه بردهگی
برای سرمایهداری، نه دین و خرافه، نه مالکیت مرد بر زن و
نه هیچ شکلی از ستم و استثمار، صف
مبارزاتی خود را سازماندهی کنیم.
سازمان زنان هشت مارس (ایران – افغانستان)
8 مارس 2016
http://www.8mars.com
zan_dem_iran@hotmail.com
https://facebook.com/8Mars.org