نقش رسانه ها در ایجاد نفاق و شقا ق
نقش رسانه ها در ایجاد نفاق و شقا ق
محمد امین بخشی
ازآ نجاییکه ملاحظه میگردد و مخصوصا در تلویزیون های بیرون مرزی، در مورد کاربرد واژهای وارداتی به قول گویند گانی چون گردانند گان تلویزیون آریانا افغانستان که از امریکا پخش میشود اینکه !
گویا زبان دری، فارسی و تاجکی سه زبان جدا از هم بوده هرکدام دارای واژه و ارزش های مربوط بخود میباشند.
اینطور حدس ها، ناشی از عقده ها و اهداف معین سیاسی بوده و رنه این سه نام همان یک زبان است که در چهار کشور ودیگر مناطقی که با این زبان سخن میگویند،مروج میباشد.وآن، میراث همان حوزه ی تمدنی ای میباشد که ایران باستان اریانای کهن و خراسان دیروز، آسیای میانه و بخش هایی از هند ،شامل انست.که امروز در کشورهای چون تاجکستان ازبکستان ایران و افغانستان عریز گوینده گان فراوانی دارد. گویندگان این کشورها شامل همه مردمانی میگردد که بدون اشکالی ، سخنان یکدیگر را درک نموده و می فهمند.کاربرد وازه های جدید در زبان فارسی – دری، ناشی از پیشرفت و ترقی دانش و فناوری بشری و کاربرد واژه ی جاگزین ان بنابر ضروریات زمان حق مسلم هر باشنده یک کشور میباشد که از حقوق شهروندی زبان کشوری خود برخوردار اند.هر کشور مستقل حق دارد تا از حقوق شهروندان خود دفاع نمایند.تا جاییکه دیده میشود بعضی از اشخاص اگاهانه و خاینانه در جهت دامن زدن اختلافات میان مردمان کشور های همزبان از گذشته های دور تا کنون با کشیدن دیوار های خارایین، و گمراه کردن اذهان مردم که گویا این واژه ی ایرانی است، ایرانی فارسی گو و افغانستانی ها دری گوی و ازبکستانی های سمرقندی، بخارایی،وتاشکند کولابی ها تاجک زبان اند.،خنده اور خواهد بود که گفته شود که کلمه ی آب، دری است فارسی و تاجکی نیست.و خانه، کلمه ی فارس است دری و یا تاجکی نیست. این نوع پروپاگند ها، نه تنها کمکی به فروپاشی همزیستی گویندگان این زبان در کشور های همزبان نمیشود بلکه بربیداری،همصدایی و نزدیکی این خطه ی باستان نیز می افزاید. امروز فناوری و پیشرفت دانش انسانی به جایی رسیده که کوچکترین واقعه یا حادثه ای که به هرگوشه ای از جهان هر گاهی اتفاق افتد،همه از آن،آگاه میشوند. بناء ضرور نیست تا با اوردن اختلاف وتفرقه که فلان واژه از ما است وفلان واژه ،مال ایران و ان دیگر هم مال تاجکان و ازبکان . به گفته پزوهشگر دانشمند یزرک معاصر استاد واصف باختری در مورد زبان دری فارسی تاجکی که انها سه نام بر یک زبان می باشند بدون هیج فرقی و تفکییک میان گویندگان این کشورها مروج میباشد. انعده عزیزانیکه اگاهانه و یا از روی حسادت بر گویندگان این کشور ها درز ایجاد میکنند با ید بدانند که تیشه بر ریشه خود میزنند و امتیاز زبان کشور خود را به دیگران تحفه میدهند. ایا گاهی متوجه شده اند زبان دری فارسی تاجکی مهد وخاستگاه ان تخارستان،بلخ بخارا، سمرقند، غزنه، کابل ،پروان گردیز لغمان ننگرهار قندهار هرات باستان بادغیس مرو نیشاپور و بامیان بوده است؟ ایا نمیدانند که نوابغ ودانشمندانی در عرصه های مختلف چون پزشکی دامپروری ستاره شناسی علوم مذهبی و پیشگامان دینی و سپهسالاران همه و یا کما کان از ین خطه باستان بوده اند؟
که همه انها به زبان دری فارسی تاجکی نوشته ها، اثار و کتاب ها و دیوانهایی دارند؟ ویا هم میشود که ما چشم خود را بپوشا نیم و بگویییم که اینها ایرانی اندو افغا نستانی نیسنتد؟ بطور مثال:
حنظله بادغیسی، ابو حسنک غزنوی، سنایی غزنوی .مروزی البیرونی ابوشکور بلخی، شهید بلخی، رابعه بلخی، پورسینا بلخی، مولا ناجلال الدین بلخی، ابو نصر فاریابی، جامی هروی، ابو عبدالله رودکی سمر قندی وهمچنان صد ها دانشمندو شاعر ونویسنده را نا دیده گرفت؟ همجنان شاعران و نویسندگان دیگر چون عمر خیام حافظ شیرازی خاقانی عبید ذاکانی کاشانی اصفهانی ورازی را نا دیده گرفت؟
ابومسلم خراسانی، طاهر فوشنجی ،یعقوب لیث صفاری و شهنشاهانی چون سامانیان غوریان غزنویان سلجوقیان حتی هو تکیان، ابدالیان، محمدزیان، کابل شاهان کوشانیان ودیگر شاهان وامّراطوران این سر زمین همه فارسی گویان یا دری گویان ازین خطه باستان نبودند؟
و ایا انکار میشود نمود که نام این سرزمین ایران باستان اریانای کهن وخراسان با شکوه نبوده است؟
وبا و جود این همه واقعیتها، میشود انکار کرد که ما ایرانی نبوده و نیستیم.و فقط ایران کنونی که در سال 1935شروع جنگ جهانی بالای فارس گذاشته شد است، بسنده کرد و همه امتیاز زبان فارسی را به همسایه ها تحفه دهیم و خودرا از گذشته هاومیراث های جلیل فرهنگی، ادبی تاریخی وادبی خود، محروم سازیم وملتی بی معرفت وبی فرهنگ معرفی شویم ؟ و ایا این بی هویتی، روح گذشتگان ما را نا شاد نمی سازد؟
امیدوارم عزیزان ودوستداران ادب وفرهنگ ، این لرزش های ملی وفرهنگی خود را در نظر داشته بدان افتخار نمایند وهمچون مردمک چشم خود، از آن حراست وپاسداری نمایند.