اعلاميه ی کميته ی رهبری نوين حزب دموکراتيک خلق افغانستان (پيرامون نشر اعلاميه مشترک جعلی(!) کمیته مؤسس احیای حوزه های ح.د.خ.ا)
اعلاميه ی کميته ی رهبری نوين حزب دموکراتيک خلق افغانستان
(حزب زحمتکشان افغانستان)
مورخ ۱۶ جنوری ۲۰۲۵ ترسايی مطابق ۲۷ جدی ۱۴۰۳ خورشيدی
(پيرامون نشر اعلاميه مشترک جعلی(!) کمیته مؤسس احیای حوزه های ح.د.خ.ا)
رفقاء، دوستان و هم ميهنان گرامی!
آن گونه، که شما سروران گران ارج، با چشم اندازی به تارنگاشت سپيده دم و نگاهی به نشرات آن؛ بويژه خوانش پيام ها ـ اعلاميه ها ـ فراخوان ها و نگارش های علمی ـ سياسی ـ تاريخی و ساير بخش های فرهنگی آن، آگهی داريد؛ پس از سقوط حاکميت ح.د.خ.ا در ماه می۱۹۹۲م ـ ثور ۱۳۷۱ خ ؛ شماری از رهبران و کادرهای اخلاصمند(!) آنان، نه تنها با اين حزب شهيدان و قهرمانان و تمامی اهداف مقدس و انسانی آن و گذشته سياسی خويش پشت زده و جزایر گروهی خود را تشکيل دادند؛ بلکه در مدت زمان واپسين حيات خويش، يکبارهم در ارگانهای نشراتی خود نامی ازح. د. خ. ا و رهبر برحق آن زنده ياد ببرک کارمل ذکر خيری بعمل نياورده؛ حتا با نگارش اين گونه اظهارات:
« باصراحت بايد اظهارداشت که در اينجا هدف احيای هيچ يک از احزاب يا سازمانهای سياسی نيست که در سال های پيشين با برنامه ها، آئين نامه ها و ايديولوژی ها و سياست های مشخص خويش متناسب با آن شرايط، فعاليت ميکردند...»؛ گويا بزعم خود " فاتحه ی ح. د. خ. ا را نيز، خواندند.
البته در متن اين سازمانها، هستند کسانی که به جهانبينی وجامعه شناسی علمی اعتقاد داشته وآموزه های مدرسه ی انسانسالار ح. د. خ. ا، از ذهن و روان شان پاک نشده، وجدان حزبی شان در خواب نرفته؛ مسلماً حساب آنها از ديگران جدا بوده است.
اما فرزندان مؤمن و اصيل حزب دموکراتيک خلق افغانستان از همان لحظات نخست در وجود همه کادرها و فعالين و شماری از اعضای کميته مرکزی و دفتر سياسی معتقد به اهداف مرامی و آغاز فعاليت نوين ح. د.خ. ا، به تشکيل اين "جزاير" وطرح و تأسيس نهاد های جديد ذکر شده و مماثل آنان، جواب محکم رد دادند.
بدين ترتيب، تاريخ انجام رسالت آغاز فعاليت نوين ح. د. خ. ا را بدوش کادرها، فعالين و شماری از اعضای معتقد و رسالتمند کميتۀ مرکزی ح. د. خ. ا و صفوف سنگر نشين آن گذاشت!
سرانجام برمبنای اين دستور زمان و خواست برحق اعضای حزب بود که بتاريخ ۱۲ جنوری ۲۰۰۴ در محفل بزرگداشت از سی و نهمين سالروز ح. د.خ. ا، که با اشتراک جمعی ازرفقای پيشکسوت حزب تدوير يافت؛ کميتۀ فعالين ح. د. خ. ا، دریک اقدام تاریخی با برافراشتن پرچم گلگون اين حزب شهيدان و رادمردان بزرگ تاريخ، فعاليت سياسی و عملی مجدد آن را رسماَ اعلام نمود.
اما با آغاز فعاليت نوين و مجدد ح. د. خ. ا و بويژه تدوين و نشر برنامه و اساسنامه ی حزب و اتخاذ موضعگيری سالم و اصولی در دفاع از استقلال ملی و تماميت ارضی ميهن و حمايت از حقوق و آزادی های دموکراتيک شهروندان افغانستان، در برابر تبليغات خصمانه و فعاليت های سرکوبگرانه ی ارتجاع داخلی و منطقه ای و امپرياليسم جهانخوار بين المللی؛ خشم کينه توزانه ی هرسه دشمن غدار بشريت و خلق های آزاديخواه و ستم ديده ی کشورمان را مشتعل نمود.
سپس تبليغات زهراگين و فعاليت های اگنتوری(اختاپوتی) آنان، برضد ح.د.خ.ا و فرزندان سنگرنشين آن بشدت آغاز گرديد.
کميته فعالين پيشين و کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا (حزب زحمتکشان افغانستان) نيز از بدو تأسيس آن (از بيست سال و اندی) تا کنون هريک از تبليغات ـ دروغ پراگنی ها و فعاليت های خصمانه آنان را، پيرامون زندگی پربار و فعاليت های ماندگار ۲۸ ساله ی پيشين؛ اعم از دوران حاکميت و قبل آن، (باستثنای سرکوبگری های امين خونخوار و سرخميدن های نجيب به گورباچف) که می خواهند اذهان مردم ما در مورد همه دستاوردهای آن مغشوش و وارونه جلوه دهند افشا و برملا نمود.
همچنان کميته فعالين پيشين و کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا (ح.ز.ا) طی اعلاميه ها ـ فراخوان ها و تجليل از روزهای تاريخی، از همه فرزندان پيشين ح. د. خ. ا، دعوت رفيقانه وحدت باهمی بعمل آورد.
از جمع اعضای پيشين ح.د.خ.ا دو سازمان همسو؛ نخست «نهضت واحد زحمتکشان افغانستان در سال ۲۰۲۰ و سپس در ۲۰۲۱ دعوت ما را لبيک گفتند و اعلاميه مشترک نيز نشر شد؛ اما دست سومی در اين راستا درازشد و آن رفقای عزيز طرحی را مبنی بر اين که مرکز حزب بشمول رهبری آن بايد در داخل افغانستان (اشغال شده توسط طالبان خون آشام که درآن کشور جوی خون را جاری کرده اند)، قرار داشته باشد و مطالبی ديگر...؛ پروسه وحدت فرجام نيافت.
به تعقيب آن در ۲۰۲۳ رفقای « کميته موسس حوزه های احيای(!) حزب دموکراتيک خلق افغانستان...» با رفيق عبدالوکيل کوچی عضو هيأت اجرائيه کميته رهبری نوين حزب دموکراتيک خلق افغانستان(ح.ز.ا) پيرامون وحدت هردو سازمان، وارد مذاکره شدند و آنان با پذيرش برنامه و اساسنامه ی کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا (ح. ز. ا) خواهان نشست با همی و تدوين و نشر اعلاميه مشترک شدند.
پيشنويس اعلاميه مشترک توسط رفيق فيضی دبير اول کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا (ح. ز. ا) تدوين و پس از تصويب آن بوسيله اعضای هيأت اجرائيه ( فيضی ـ سرشک ـ کوچی ـ گلشنيار و عارفه ايماق، حاضر در جلسه) تصويب و به آدرس رفيق شهاب الدين سرمند ارسال گرديد. که متن آن پيوست با اين اعلاميه منتشر می گردد.
سپس، نشست باهمی هردو سازمان، اول به تاريخ (۲۸ ـ ۴ ـ ۲۰۲۴ و دومی در ۲۸ ـ ۶ ـ ۲۰۲۴) برگزار و از جمع متن ۶ برگ آن، متن ۵ برگ اول آن را به اتفاق آراء تاييد نمودند. صرف متن برگه ششم را که مربوط به ساختار تشکيلاتی و گزينش زعامت حزب ( گزينش اعضای کميته مرکزی ـ هيأت اجرائيه و دبيرخانه حزب و شعبات هشت گانه کميته مرکزی حزب بوده است)، مخالفت را پيشه کردند و حتا رفيق سرمند در صحبت تلفونی واپسين با رفيق فيضی از تعهد پيشين شان در هردو نشست درمورد پذيرش و تاييد برنامه و اساسنامه کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا (ح. ز. ا) منتشره ی تارنگاشت سپيده دم، نيز انکار ورزيدند.
ما انتظار آن را داشتيم که شايد اين رفقاء با خوانش کارشناسانه ی حزبی و سياسی اعلاميه ارسالی ما که ۹۰ در صد متن بخش آغازين آن در جلسه مشترک تاييد شده بود؛ روی ۱۰ درصد امور تشکيلاتی آن نيز شايد با دقت به اين اصل زرين آموزش حزبی دريابند، که يک حزب سياسی آنهم چپ و دموکراتيک و حتا يک سازمان سياسی ويا اجتماعی ( زنان ـ جوانان ـ اتحاديه های کارگران ـ و ساير اصناف)؛ بدون رهبری و شعبات کاری به فعاليت خود بحيث يک سازمان زنده و فعال نمی تواند کوچکترين کاری را انجام دهد؛
ويا هم به کارگردها و گذشته تاريخی و تصاميم سرنوشت ساز حزب مان و ابتکارماندگار رفيق ببرک کارمل در پروسه وحدت ميان دو جناح حزب( پرچم و خلق) در سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۸، که در فرجام درسال ۱۳۵۹ نه تنها برنامه ی سازمان « سيا» دروجود باند خون آشام و جنايت پيشه حفيظ الله امين در دهه هشتاد به شکست و ناکامی مواجه و عاملين آن مجازات شدند؛ بلکه دولت جديد برخاسته از اين وحدت، تحت رهبری زنده ياد ببرک کارمل تا کودتای ۱۴ ثور ۱۳۶۵ خدمات بی نظيری را در عرصه های زندگی ( سياسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و تأمين امنيت جان و مال و حفظ کرامت انسانی) توده های مردم انجام نمود، که برای همگان اظهر من الشمس است؛ مراجعه فرمايند.
اما پس از سپری شدن شش ماه، با کمال تأسف، نگارش غير قابل انتظاری را از آدرس اين رفقای کوته نظر« کميته ی موسس حوزه های احيای(!)ح. د. خ. ا...» تحت اين عنوان سوال برانگيری در فيسبوک ها متعددی(!) خوانديم:
« اعلامیه ی مشترکِ(!)
بخشی (!) از اعضای کمیته ی رهبری نوین ح. د. خ. ا (حزب زحمتکشان افغانستان) و کمیته ی مؤسس احیای حوزه های ح. د. خ. ا
(حزب زحمتکشان افغانستان) پیرامون همسویی ووحدت سازمانی هردو نهاد رفیق وهم اندیش
(۳۱ دسمبر۲۰۲۴ ـ ۱۱جدی۱۴۰۳)»
ما فهميده نتوانستيم که اين ذوات محترمی که با «کميته موسس حوزه های...» اعلاميه مشترک را امضاء کرده و با اين رفقای تازه به دوران رسيده يکجا شده اند؛ کی ها هستند؟ نام و هويت سياسی دارند يا خير؟
در حالی که مذاکره کننده ی هردو نشست ذکر شده از جمع اعضای هيأت اجرائيه ی کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا (ح. ز. ا) رفقا:عبدالواحد فيضی و شيرآقا سرشک، دبيراول و دوم ـ عبدالوکيل کوچی مسؤول شعبه ی نظارت و کنترول و جيلانی گلشنيار مسؤول شعبه اسناد و ارتباط کميته رهبری ح. د. خ. ا (ح.ز.ا) بودند و با حضور فعال و باهمی شان صحبت های سازنده و مسؤولانه را انجام دادند.
رفيق گرامی عارفه ايماق مسؤول شعبه روابط بين المللی حزب، نسبت تفاوت زمانی شب و روز بين اروپا و کانادا، که وی در آن کشور زيست می نمايد؛ رفيق نورمحمد سنگر نسبت بيماری دوامدار عايده سه ساله و رفيق غفار عريف نسبت نامساعد بودن وضع صحی، در نشست ها حضور نداشتند.
دکتر نظيفه توخی و محمد حريف «حريف» مدت ها قبل (يعنی به تاريخ ۲۶ ـ ۹ ـ ۲۰۲۳ و ۲۹ـ ۱۰ ـ ۲۰۲۳ ) از عضويت ح. د. خ. ا و مقامات آن استعفاء نمودند و استعفای هردو در پلنوم دوم کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا (ح. ز.ا) به اتفاق آراء منظور و آنان ازعضويت کميته رهبری نوين ح.د. خ. ا (ح. ز. ا) و تمامی مقام های حزبی و تشکيلاتی حزب منفصل شدند.
عبدالصبور صبور رکين؛ موضوع تخلفات حزبی وغيابت شش ماهه اش در همين پلنوم، مطرح و اعضای پلنوم موصوف را، مطابق بند دوم و سوم ماده ی ششم اساسنامه حزب؛ به اتفاق آراء ازعضويت کميته ی رهبری نوين و هيأت اجرائيه ح.د.خ.ا و مسؤوليت شعبه مالی حزب؛ سبکدوش نمود.
در حالی که پلنوم متذکره صلاحيت مذاکره در پروسه وحدت با رفقای وحدت خواه(!) را با تعيين صلاحيت های کاری تا فرجام ان؛ در قطعنامه تصويب شده اش بدين شرح با گزينش همين چهار رفيق:
( فيضی ـ سرشک ـ کوچی و گلشنيار) به شرح زيرين داده است؛ پس ما حق داريم ازاين رفقا بپرسيم،که:
۱ ـ کدام يکی ازاين رفقاء با شما به گونه انفرادی نشسته و پروتوکول وحدت را نگاشته و فرجام بخشيده اند که شما بربنيادآن عبارت:«اعلاميه مشترک بخشی(!)»را بصورت غيرمسؤولانه بدست نشرسپرده ايد؟
متن قطعنامه دومين پلنوم کميته رهبری ح.د.خ.ا (ح.ز.ا) مورخ ۶ ـ ۳ ـ ۱۴۰۳ خورشيدی:
پيرامون ماده ی سوم آجنداء: مبنی بر اتخاذ تصميم، روی تفويض اندازه ی صلاحيت های لازم و کاری هيآت اجرائيه در مورد انجام پروسه ی وحدت با کميته ی موسس حوزه های احياء [آغاز فعاليت نوين] ح.د.خ. ا (ح.ز. ا) و مشخص نمودن جايگاه انعطاف و گذشت های اصولی؛ توأم با درنظر داشت خطوط اساسی قرمز حزب، در موارد ذکرشده ی زيرين؛ همه شرکت کنندگان پلنوم؛ از پروسه ی آغاز مذاکرات با کميته حوزه های احياء [آغاز فعاليت نوين] ح. د. خ. ا(ح.ز.ا) استقبال گرم نموده و ادامه ی آن را تا فرجام، يگانه کار پر ثمر برای هردو سازمان برادر و مايه ی اميد وصل شدن ساير اعضای معتقد به آرمانهای والا و انسانی ح. د. خ. ا ارزيابی نموده، برای ادامه کار اين پروسه؛ تصاميم لازم را اتخاذ و به هيأت اجرائيه و ذوات مذاکره کننده حزب، وظايف مشخص زيرين را توأم با صلاحيت های اجرائيه وی آن تفويض نمود:
« الف: از آن جايی که ح. د. خ. ا از بدو تأسيس آن در کنگره اول،(مورخ اول جنوری ۱۹۶۵) تا کنگره دوم زندگی برانداز آن (ماه جولای۱۹۹۰) دارای ساختار تشکيلاتی در مرکز (کميته مرکزی ـ دفتر سياسی و يا هيأت اجرائيه و دار الانشاء)، بشمول شعبات مربوط آن: (تشکيلات ـ تبليغ و فرهنگ و نشرات ـ نظارت و کنترول ـ روابط بين المللی ـ امورمالی ـ اسناد و ارتباط و دفتر کار ميان بانوان و جوانان در مرکز؛ و همچنان در محلات (کميته های حزبی ولايات ـ شهر ها ـ شهرستان ها ـ نواحی و سازمان های اوليه با شعبات ذکر شده؛( باستثنای روابط بين المللی)، در واحد های اداری محلات، بوده و طی اين ۲۵ سال فاصله بين دو کنگره وحتا پس ازآن تا سقوط دولت جمهوری هم (صرف با تغيير نام ها) دروجود همين تشکيلات رسالتش را بحيث يک حزب اپوزيسيون و هم در جايگاه حزب متعهد در رأس قدرت ايفاء نموده است.
همين گونه بعد از سقوط دولت جمهوری افغانستان و آواره شدن اعضای حزب در پنج قاره ی جهان؛ پس از يک وقفه ی دراز مدت؛ همزمان با برافراشتن پرچم سرخ، ح. د.خ. ا دراولين نشست تأسيس کميته فعالين ح.د. خ. ا در سال ۲۰۰۴همين تشکيلات ذکر شده با گزينش هيأت رهبری و شعبات آن مجددآ ايجاد و تا کنون بصورت فعال مصروف انجام وظايفی که تاريخ بمثابه ی يک رسالت دربرابر آن قرارداده، می باشند.
ب: کار تدوين برنامه و اساسنامه حزب در سال ۲۰۰۹آغاز و پس از انجام کار پژوهشی روی آن، در سال ۲۰۱۰ تکميل و پس از تصويب آن از جانب هيآت رهبری کميته فعالين ح. د. خ. ا غرض نظر خواهی در تارنگاشت سپيده دم بدست نشر سپرده شد.
پس از ارائه آخرين نظريات تکميلی ازجانب بزرگان و پيشکسوتان حزب (ازجمله روانشاد دکتر اناهيتا راتبزاد و زنده ياد اکادمسين دستگير پنجشيری)؛ سرانجام هردو سند ذکر شده درجلسه ی بزرک پيشکسوتان ح. د. خ. ا به تاريخ ۱۳ ـ ۹ ـ ۱۴۰۱ خورشيدی، مطابق ۴ ـ ۱۲ ـ ۲۰۲۲ ترسايی تصويب و در تارنگاشت سپيده دم در کنار ساير مصوبات حزب، منتشر و مورد استفاده ی اعضای حزب و علاقه مندان قراردارند.
ج: نام حزب دموکراتيک خلق افغانستان (حزب زحمتکشان افغانستان) باسرودانترناسيونال و پرچم گلگون آن که خوشبختانه مورد تاييد و موجب افتخار هردو سازمان برادر میباشد؛ بشمول پاراگراف (الف و ب ذکرشده ی بالا)، جا دارد تا بعنوان خط اساسی قرمز حزب واحد مان محسوب گردند.
د: در مورد پروسه ادغام و گزينش رفقای رهبری ـ کادرها و صفوف هردو جناح حزب در تمام سنگرها و مقام های مرکزی و محلی، از جمله در ارگان های مرکزی ( کميته مرکزی ـ هيأت اجرائيه و دبيرخانه حزب) همچنان در شعبات هشت گانه مربوط آن مشتمل بر:(تشکيلات ـ تبليغ و فرهنگ و نشرات ـ نظارت و کنترول ـ روابط بين المللی ـ امور مالی ـ اسناد و ارتباط ـ کار ميان جوانان و کارميان بانوان) بشمول ادغام در ارگانهای محلی ذکرشده در داخل افغانستان و کميته های کشوری در خارج افغانستان با تأمين حقوق برابر از رأس رهبری تا سازمان های اوليه حزب صورت گيرد.
هه: درمورد برگزاری کنگره ی سوم و مشخص نمودن زمان و مکان آن، بايست گفت:
از آن جا ای که ح. د. خ. ا پس از تأسيس آن علی رغم دشواری های دو انشعاب؛ از ميان حدود ۵۰ سازمان سياسی و صنفی قد برافراشت؛ مدت ۱۴ سال مبارزات دشوار؛ ولی پردرخشش را دردوران دموکراسی نام نهاد( تاجدار!) سلطنت و ۵ سال جمهوريت خود کامه ی محمد داوود؛ بحيث يگانه سازمان نيرومند، با انضباط و اپوزيسيون انتقادگر سالم هردو نظام، در جايگاه حامی و مدافع منافع زحمتکشان افغانستان، سپری نمود.
همچنان به ادامه ی آن، مدت ۱۴ سال ديگری که قدرت و اداره ی کشور بالايش تحميل گرديد؛ طی اين مدت، مزيد بر انجام کار های مثمر در همه بخش های سياسی ـ اقتصادی ـ فرهنگی و امور اجتماعی غير قابل انکار؛ با بيش از يک صد کشورجهان روابط دپلماتيک و با حدود هشتاد حزب سياسی ترقيخواه و پيشرو جهان روابط سياسی و رفيقانه داشت و در ميان کشور ها و احزاب برادر از نام و شهرت والای برخوردار بوده است.
علی رغم اين که کنگره ی دوم آن پس از گذشت ۲۵ سال از نظر کيفيت خط انحرافی و حتا انتصابی را در جهت راست تا سرحد راه پيمودن به جانب سقوط را در پيش گرفت؛ ولی از نظر کميت آن؛ با شرکت (۸۴۲) تن اعضای حزب، که هر يک از (۲۰۰) عضو اصلی واجد رأی، نمايندگی می کردند؛ آنهم در افغانستانی که در تمام استان های آن شعله های جنگ زبانه می کشيد، با حضورداشت ژورناليستهای داخلی و خارجی، برگزار گرديد.
بنابرآن بمنظور حفظ نام ـ جايگاه ـ شهرت نيکو و حيثيت اين حزب که در برگه های بالا ذکرشد؛ بايست کار و فعاليت همه جانبه پيرامون جلب و جذب اعضای جديد در صفوف و سنکر های بالايی حزب؛ رشد کميت و کيفيت شرکت کنندهای کنگره سوم حزب و محل برگزاری آن، طوری صورت گيرد که هم برای شرکت کنندگان و هم برای مهمان های داخلی و خارجی حزب و کشورمان از ارزشمندی متناسب با نام و شهرت جهانی آن، برخوردار باشد.
بويژه اين که در ارزيابی استنتاج ازآن در ميزان داوری کارشناسان؛ اعم از دوست و دشمن؛ جايگاه آن را در جامعه؛ بويژه اين که ۱۴ سال قدرت سياسی کشور و رهبری جامعه افغانستان را به عهده داشت؛ زير سوال عدم مشروعيت قرار ندهد.»
۲ ـ متن اعلاميه ی مشترک هردو سازمان که بصورت کل از جانب ما تدوين و پس از تصويب آن در جلسه ی هيأت اجرائيه کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا (ح.ز.ا) به شما ارسال گرديد؛ و طی دو جلسه از پذيرش بخش تشکيلاتی و گزينش زعامت ( کميته مرکزی ـ هيأت اجرائيه و دبير خانه ی و شعبات هشت گانه) آن مخالفت کرده، روی تشکيل سازمان بدون رهبری و بدون دفاتر کاری که در تاريخ زندگی احزاب سياسی چپ و دموکراتيک، نظير آن ديده نشده و آفريدگار تاريخ چنين سازمانی را خلق نکرده است؛ دراين صورت آن طرح اعلاميه مشرک مال و ملکيت معنوی ما می باشد؛ شما با کدام حق و اجازه کدام شخص از متن آن بخش های را مطابق دلخواه خود بريده و در پنج پاراگراف اول اعلاميه سوال برانگيز تان به کار برده و استفاده ی سوء کرده ايد.
زيرا در نگارش هر واژه ـ عبارت و جمله ی و ويراستکاری آن مدت ها انديشيده و صرف انرژی نموده ايم.
هرگاه هر خواننده ی ادب سنج و با بصيرت بخش آغازين و فرجامين اعلاميه جعل گونه شما را بخواند و متن هردو بخش آن را با طرح اعلاميه ی مشترک قبلی نبشته شده ی ما (کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا ـ ح.ز.ا) مقابله نمايد؛ از ديدگاه واژه شناسی ؛ کاربرد واژه ها ـ جمله ها و رهنمای نگارش و ويرايش، تفاوت ها و برداشت های سرقت گونه را بدون درنگ و تأمل بيشتر می داند و با خود می گويد:
ببين تفاوت ره از کجاست تا به کجا
۳ ـ طوری که يکتن از رفقای کميته رهبری نوين ح.د. خ. ا (ح.ز.ا) که در پلنوم دوم حزب حضور فعال داشتند و در مورد تعيين صلاحت پروسه وحدت تا فرجام آن که در بالا ذکر شد، رأی موافق دادند؛ يکی از اعضای کميته موسس حوزه های...، به شيوه غير اصول و پرنسيپ های حزبی( به گونه اگنتوری) تلفون نموده و ازوی تقاضا کرده است تا با گروه آنان يک جا گردد.
ما به اين برادر عزيز می گوييم که از چنين فعاليت های زندگی برانداز که حفيظ الله امين را به اسفل السافلين فرستاد و نجيب الله را بدست طالبان خونخوار سپرد؛ دست برداشته، بايست از گذشته تاريخ و آموزه های حزب خود برداشت درست نموده، توشته ی برداريم تا به تکرار تاريخ محکوم نشويم.
همان گونه که ما در پيام روشن مان بمناسبت شصتمين سالروز تأسيس حزب دموکراتيک خلق افغانستان، اعلام داشته ايم، ما يگانه وارث و ادامه دهنده ی راه و رزم ح. د. خ. ا (ح.ز.ا) در گذشته و در مدت بيست سال اخير بوده ايم و بار ديگر به همه فرزندان اصيل و معتقد به خط سياسی پيشين و نوين آن می گوييم:
ـ رفقاء! بیاييد تا بخاطر: زدودن رنجهای بيکران خلقهای ستمديده افغانستان درخون تپيده؛
ـ نجات ميهن و مردم دربند کشيدۀ مان از پنجه های خونين طالبان جنايت پيشه عصرحجر و جنگ خانمانسوز اشغالگران بين المللی و عمال جنگ افروز داخلی؛ منطقه يي وعربی آنان؛
ـ جلوگيری از نسل کشی که افغانستان را به گونه ناگزيری به جانب تجزيه می کشاند؛
ـ باز شدن دروازه های دبستانها؛ دبيرستان ها و دانشگاه ها و کار در ادارات دولتی بر روی نيمی از پيکر جامعه دردمند مان( دختران و زنان مستعد به آموزش و کار) درسراسرکشور؛
ـ تأمين نظم و امنيت سراسری درکشور و جلوگيری از ريختن خون زن و مرد، پير و برنا و کودکان معصوم ميهن مان؛
ـ دادن پاسخ مناسب به مطالبات سياسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی مردم مان که در متن برنامۀ نوين حزب ما، بازتاب صریح يافته و در تارنگاشت سپيده دم به نشر سپرده شده است؛
ـ سرانجام، تشکيل دولت فراگير دموکراتيک و منتخب مردم؛ تفويض صلاحيت های مالی و اجرائيوی به شوراهای محلی منتخب مردم؛ استقرار حاکميت قانون و نظام دموکراسی واقعی و اعمار مجدد ميهن ويران شدۀ مان افغانستان عزيز؛
همه يک جا، دورهم جمع شده، دست ها را باهم فشرده، درگام نخست با تشکيل رهبری مؤقت حزب (کميته مرکزی ـ هيأت اجرائيه و دبيرخانه و شعبات مرکزی هشت گانه آن)؛ سپس ايجاد کميته های حزبی با اسلوب نوين؛ کار را درسمت برگزاری کنفرانسها و تدوير کنگرۀ سوم حزب مان، حزب دموکراتيک خلق افغانستان(حزب زحمتکشان افغانستان) که از نظر کميت و کيفيت با نام و نشان و تاريخ پرافتخار آن (که ۱۴ سال قدرت سياسی کشور را در دست داشت) در پيشگاه دولت ها و احزاب برادر؛ همخوانی داشته باشد؛ آغاز وسپس گامهای استوار بعدی را دراستقامت اتحاد با ساير احزاب همسو و تشکيل جبهۀ واقعاَ متحد ملی و دموکراتيک و انجام وظايف واپسين آن، برداشته، رسالتی را که تاريخ در برابرهريک از سپاهيان حزب و فرزندان راستين اين سرزمين قرارداده است، انجام وبه دستور زمان پاسخ مثبت دهيم.
درغیرآن، نشود، که برخلاف خواست ما، دربرابرداوری فرزندان ميهن ونسلهای آینده، مهر ملامتی ومحکومیت تاریخی برجبين مان، کوبیده شود.