ايتلاف مجدد جنگ سالار با قبيله سالار در حکومت کرزی

زلمی طاهری - انگلستان

ايتلاف مجدد جنگ سالار با قبيله سالار در حکومت کرزی  

بيش از سه سال از اشغال افغانستان بوسيله ايالات متحده امريکا و متحد ينش ميگذرد. طی اين مدت رسانه های گروهی غرب و داخل کشور، پيوسته تبليغات گسترده ای را در زمينه ء تامين نظم و امنيت، تحکيم حاکميت قانون خلع سلاح همگانی، انتخابات آزاد رياست جمهوری و پارلمانی، استقرار حکومت قانون و نظام دموکراسی، تشکيل کابينه مسلکی و متخصيص غير ايتلافی و قوه ء قضايه حقوق دان، مستقل و بيطرف، پلوراليزم سياسی و عقيدتی، تامين حقوق و آزاديهای دموکراتيک اتباع و اعمار مجدد افغانستان و غيره و غيره را راه اندازی نموده، پيوست با آن سلسله اقداماتی را تحت عنوان لويه جرگه اضطراری، تصويب قانون اساسی، تدوير انتخابات رياست جمهوری، در معرض نمايش قرار دادند، که در ين موارد نظريات افغانهاو اهل قلم در مطبوعات آزاد برون مرزی، در جرايد .و سايت های انترنيتی، از جمله در آزادی و سپيده دم، بازتاب يافته است

اکنون ببينيم، که آقايان بوش و خليل زاد بعد از پيروزی اقای کرزی با کسب 27 فيصد آرا اصلی و 27 فيصد رای جعلی در انتخابات رياست جمهوری، اعضای قوهء اجرايه و قضايه دولت افغان تبار امريکايی را، با کدام کميت و کيفيت ملی، مسلکی، متخصص و غير ايتلافی تعين نمودند.

بياييد تا رشته کلام را از نظرتخصصی و غير ايتلافی بودن اعضای قوه اجرايه و وزرا کابينه جديد آغاز نمايم.

الف:از نظر تخصصی

اول- جنرال عبدالرحيم وردک وزير دفاع، برغم اينکه دارنده تحصيلات عالی از دانشگاه نظامی کابل، مصر و امريکا بوده، ولی تجربه لازم کار و خدمت زير بيرق رادر اردوی ملی افغانستان نداشته، بلکه او بحيث معاون نظامی تنظيم بنيادگرايی جهادی محاذ ملی پير سيد احمد گيلانی،مهمترين وظيفه نظامی را بصفت معاون نظامی .اتحاد سه گانهء اتحاد مجاهدين افغان در تحت رهبری مستقيم آی. اس. آی پاکستان انجام داده است

اما مطابق ماده (153) قانون اساسی جديد افغانستان، که بايد صاحب منصبان قوای مسلح... نميتوانند در احزاب سياسی عضويت داشته باشند، وی با عضويت و سابقه طولانی خدمت اش در تنظيم محاذ ملی افغانستان نبايد بحيث وزير دفاع ملی افغانستان بگزيده شود. بويژه اينکه او هميشه تحت امر و هدايت سازمان آی، اس، آی وجنرال های نظامی پاکستان کار و خدمت نموده و در برابر اوامر کرنيل ها و جرنيل های پاکستانی شخص کاملاء مطيع و خدمت گذار بوده، اگر خدا نخواسته کدام برخورد نظامی ميان اردوی دو کشور صورت گيرد او مثل جنرال نيازی .در بنگيله ديش، به اردوی پاکستان بدون مقاومت تسليم خواهد شد

دوم- علی احمد جلالی از افسران سابق وزارت دفاع دوران سلطنت بوده، دانش حقوقی نداشته، در مورد قوانين مربوط به حراست حقوق اتباع و نظم عامه هيچ بهره ء نداشته، از دانش مسلکی وظايف پوليس در امر تامين نظم و .امنيت نيز چيزی نميداند

بنابران در شرايط واوضاع موجود، وی نميتواند در زمينه تامين حقوق اتباع و نظم جامعه، تشکيل و تربيت پوليس .مسلکی و تشکيلات واحدهای اداری کشور مثمر ثمر بوطن و جامعه افغانستان گردد

سوم- . دوکتور عبداله« هلمندی» وزير خارجه. از نظر مسلکی وی داکتر طب بوده، از دانش حقوق بين الدول هيچگونه بهره ندارد. در عين حال او نيز عضو فعال تنظيم جمعيت اسلامی و شورای نظار مسعود بوده از سهم .جمعيت در دولت ايتلافی آمده است

چهارم- نور محمد قرقين وزير معارف، برغم اينکه فارغ دانشکده حقوق بوده، ولی وی بحيث کارمند تاليف و ترجمه زبان ازبکی، ريس مواد نفتی و گاز مايع حيرتان انجام وظيفه نموده و در سال 1357بپاکستان رفته و مدتی هم در خدمت مجاهدين قرار گرفته است. بنابران وی با اين رشته تحصيلی و سابقه کاری اش با سيستم تعليم و تربيه اکادميک معارف افغانستان، بکلی بيگانه بوده هرگز خدمتی را در امر آموزش و پرورش سيستم معارف .متلاشی شده جامعه افغانستان و تربيت سالم نسل جوان کشورانجام داده نميتواند

پنجم- سرور دانش وزير عدليه، که مجموع تحصيلاتش را در فقه جعفری و ثقافت اسلامی در کشور های ايران و عراق بپايان رسانيده،از دانش حقوق قضايی، سياسی و بين الدول بهره ء ندارد. همچنان وی در مورد سيستم قانونگذااری کشور و قوانين بين المللی چيزی نميداند. بنابران او از رهبری سالم سيستم قانونگذاری افغانستان، اداره قضايای دولت وامورحقوقی کشور بدور بوده، نميتواند بحيث وزير عدليه افغانستان در شرايط و اوظاع کنونی که نبرد سخت و دشوار بين حق وباطل، ارتقا وارتجاع،نو و کهنه، در جريان است از حقوق و آزاديهای دموکراتيک شهروندان افغانستان از طريق رشد و تکامل روند قانونگذاری افغانستان در ين مقطع زمان حد اقل .وظايفش را انجام دهد

ششم- الحاج محمد اسمعيل وزير انرژی وبرق،فارغ دانشگاه نظامی افغانستان بوده و مدتی هم بحيث افسر در فرقه 17 هرات کار کرده، در قتل عام افسران فرقه 17 هرات و کشتار هزاران هموطن ما در دوران جهاد طلايی اش بحيث اميرالمومنين جمیعت اسلامی افغانستان در حوزه غرب و جنوب غرب انجام خدمت کرده است، ولی با وصف اين خدماتش او چيزی در مورد انرژی آب و برق نميدانند. اين پست بايست به يک انجنير آب و برق .تفويض ميگرديد نه بيک جنگسالار مشهور افغانستان

با ذکر چند نمونه ارايه شده ديده ميشود، که اين کابينه آنطوريکه آقايان داکتر حبيب منگل و نورالحق علومی در صحبت های شان آنرا مسلکی و متخصص ناميده مورد حمايت عام و تام شان قرار دادند، کاملآ يک کابينه مجرب .ومتخصص نبوده کار به اهل کار سپرده نشده است

ب: از نظر غيرأيتلافی بودن

در مورد غير ايتلافی بودن کابينه جديد، که آقای کرزی پيوسته در صحبت هايش حرفهای خيلی بالتر از قدرت و صلاحيت اجراييوی اش ميزد، از آغاز انتخابات رياست جمهوری تا ايندم ثابت قدم و وفادار باقی نماند چنانچه همه ميدانند که هر دو معاون وی از رهبری دو تنظيم بنياد گرای جهادی جميعت اسلامی و وحدت اسلامی برخاسته اند، که هر دو حزب طی ساليان متمادی مرتکب قتل های دسته جمعی و ويرانی شهر کابل گرديده اند. همينگونه آقای ا نورالحق احدی وزير ماليه افغانستان ريس حزب ملی گرا و متعصب افغان ملت بوده، در ميان روشنفکران افغانستان اين حزب به پيروی از حزب ملی گرای مشهور جمهوری فدرال المان شهرت داشته و هيات رهبری آن نيز طی سالهای 90 از تنظيم طالبان حمايت نموده، مجموعه فعاليت آنها را در قتل و کشتار ساير مليت ها، مثل داکتر روستاتره کی و حبيب اله رفيع « خشم گره خورده اقوام نوار سرحدی – برادران بزرگ» ! بر ضدبرادران .کوچک! موعظه ميکردند

چنانچه آقای احدی در سال 2000 در مورد صحبت جنرال مشرف حاکم نظامی پاکستان که گفته بود: « ما طالبان را بخاطری حمايت ميکنيم که آنها همه پشتون ها اند و منافع ما (منافع جنرال های پنجابی) با منافع پشتونهای افغانستان گره خورده است. » طی مصاحبه با سرويس بی، بی، سی هيچگونه واکنشی در برابر اين صحبت تحقير آميز جنرال مشرف که در حقيقت امر توهين به همه پوشتون های سلحشور، باغرور و باشهامت افغانستان بوده؛ بحيث يک افغان نشان نداده بلکه، بصورت غير مستقيم از آن ابرازخوشنودی کرده گفت که طالبان ميتوانند يک دولت مستقل ملی و سراسری را بوجود آوردند و افغانستان را خلع سلاح کرده، امنيت را تامين و ثبات را بوجود .آوردند

بهمين ترتيب، طوريکه ديده ميشود باستثنای دو، سه وزير، متباقی تمامی اعضای کابينه از ميان تنظيم های بنياد .گرای اسلامی جهادی و طالبی و سلطنت طلبان قبايل ملی گرا برگزيده شده اند

ج: از نظر ترکيب ملی و اجتماعی

ريس و اعضای حکومت هيچگونه محبوبيتی در ميان اقوام و توده های مردم افغانستان ندارند و هرگز از جانب اقوام و مليت های برادر و با هم برابر افغانستان نمايندگی کرده نميتوانند. البته مردم افغانستان از جمله پشتونها که در جريان انتخابات با فيصدی اندکی بيشتر به آقای کرزی روی آوردند، اين بدان معنی نيست، که مردم به شخصيت، اهليت و کفايت کرزی رای داده اند، بلکه مردم، بخاطر نجات شان از چنگ تنظيم های بنيادگرای جنگ .سالارو جنايتکاران طا الب، رای شان را در صندوق اقای کرزی ريختند

همينگونه در جريان انتخابات رياست جمهوری بصراحت ديده شد، که اکثريت قاطع تاجک ها و هزاره ها به احمد .ضيا مسعود و کريم خليلی معاونان ريس جمهور رای ندادند

عموم ازبک ها و ترکمن ها که در حدود ده فيصد و يا کمتر ازان تخمين ميشوند، اکثريت نزديک باتفاق آرا به .جنرال دوستم رای دادند

بنابران ا زنظر ترکيب ملی نيز انعده اعضای کابينه، که بنام اقوام مختلف افغانستان گرفته شده اند، چهره های .سمبوليک بوده نه نماينده گان ا قوام ومليتهای افغانستان

از اين تغير و تبديل اعضای کابينه ميتوان اينطور نتيجه گرفت، که در اين تعيينات جای مارشال قسيم فهيم مسوول نظامی شورای نظار تنظيم جميعت اسلامی را جنرال عبدالرحيم وردک مسوول نظامی تنظيم جهادی محاذ ملی گرفته و بعوض محمد يونس قانونی، جنرال محمد اسمعيل خان قانون ستيز با تغير موقعيت و وزارت تعين شده، همينگونه با حذف داکتر خداد بشر دوست که يک تکنو کرات و متخصص اهل کار و دانش و ضد مافيای انجويی .بود، آقای سرور دانش که فاقد دانش مورد نياز است بر گزيده شده است

بهمين ترتيب عوض داکتر سهيلا صديق، که يک داکتر سابقه دار و يک کارمند مجرب قشر اناث در وزارت صحت عامه بود. داکتر فاطمی از تنظيم های جهادی ساخت پاکستان که بجز چند ماهی در حکومت ربانی ديگر .هيچگونه سابقه کار و تجارب انجام خدمت در وزارت صحت عامه افغانستان ندارد عز تقرر حاصل نموده است

همچنان تقرر انور الحق احدی بجای اشرف غنی احمدزی، که بمراتب از شخص اول الذکر متعصب تربوده و هر .دو افغان تبارهای امريکايی اند که هيچگونه ثمری را بجامعه افغانستان نخواهد بخشيد

تعدادی ديگری از اعضای کابينه را جوانان تازه کار و نا اشنای تشکيل ميدهد که بنابر شناخت و ارتباطات قبلی شان با تنظيم های جهادی و رهبران قبايل وابسته بدربار سلطنت، از سهميه مليت ها و اقوام افغانستان برگزيده شده اند، آنها مجبورند تا بپاس اين حاتم بخشی های اربابان دين و قبيله، منافع تنظيمی و سياسی آنهارا در سياست .کادری و ساير کار و فعاليت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رعايت نمايند

متباقی « 8 » تن از وزرای سابق که در پست های قبلی، و يا جديد کابينه موجود ابقا گرديده اند، اکثريت آنها دارای دو پاسپورت بوده، هر يک چندين انجو را در اختيار داشته با استفاده از پست و مقام وزارت وجوه بيشتری از کمک های بين المللی را حيف و ميل خواهند نمود و اگر روزی هم خورشيد سعادت مردم افغانستان بدرخشد و کشور ما از چنگ اشغالگران بين المللی نجات يابد، آنها با استفاده از پاسپورت ها و کارتهای اقامت و سکونت دايمی در کشور های خارج تمام پول های مسروقه و دارای کشور مارا مثل اربابان پيشين، با خود بخارج انتقال خواهند داد و در پناه دموکراسی امريکايی ستراخفا نموده، ملت ما موفق به بازگشت و محاکمه آنها با فغانستان و مصادره پولهای غارت شده بيت المال نخواهند شد، بلکه آنها با حمايت با داران شان، ازطريق سرويس های بی، بی، سی و صدای امريکا مثل سالهای 80 برعليه روشنفکران متعهد و دولتی که عليه شان قرارگيرد، ستيز خواهند .گرفت وخود ها را فرزندان صديق وطن، تا مقام بابای ملت، قلمداد خواهندنمود

آقای کرزی به تعقيب معرفی اعضای کابينه، بنابر اعتراضات و واکنشهای حقوقدانان افغانستان، باساس احکام مواد« 46، 117، 158 » قانون اساسی افغانستان، رييس واعضای ستره محکمه موقت را به ترتيب آتی تعيين وبه .قوه قضاييه افغانستان معرفی نمودند

يک- مولوی فضل الهادی شنواری از روحانيون محافظ کار و ريس ستره محکمه دوران حکومت موقت، بحيث قاضی القضات 2- مولوی فضل الوهاب 3- مولوی قيام الدين کشاف 4- مولوی سيد عمرمنيب 5- مولوی عبدالرزاق مصمم 6- مولوی ثمرگل اشرف 7- مولوی مرادعلی مراد 8- مولوی محمد عظيم جليلی 9- آیت اله محمد .هاشم صالحی بحيث قضات عالی مقام ستره محکمه ( اعضای شورای عالی قوه قضاييه) افغانستان

قبل از ينکه زبان صحبت و بحث را در مورد شخصيت و شايستگی فضليت مايان ذکر شده بکشاييم، بهتر خواهد بود تا احکامی از قانون اساسی جديد افغانستان را در مورد شخصيت، صفات، وظايف و وجايب قضات عالی مقام ستره محکمه بخوانش بگيريم.

:در ماده 118 قانون اساسی آمده است که عضو ستره محکمه بايد واجد شرايط ذيل باشد

پاراگراف 3 - در علوم حقوقی يا فقهی تحصيلات عالی و در نظام قضايی افغانستان تخصص و تجربه کافی داشته .باشد

.پاراگراف 4 - دارای حسن سيرت و شهرت نيک باشد

.پاراگراف 6 – در حال تصدی وظيفه در هيچ حزب سياسی عضويت نداشته باشد

در مورد پاراگراف 6 ماده 118 بايد گفت که ريس و اکثريت اعضای ستره محکمه عضويت تنظيم های بنياد گرايی اسلامی را داشته، سالها با اين تنظيم ها مطابق اعتقادات سياسی وتعهدات ايديولوژيکشان کار کرده، هم .اکنون مطابق اوامر آنها عمل ميکنند

چنانچه در روز هشتم جنوری سال روان در مراسم سوکند و آغاز کار اين قضات، آيت اله محسنی رهبر تنظيم حرکت اسلامی، عبدالرب رسول سياف رهبر تنظيم اتحاد اسلامی و محمد نسيم فقيری نماينده خاص برهان الدين ربانی رهبر تنظيم جميعت اسلامی افغانستان، حضور بهم رسانيده در صحبت های شان يکبار ديگر تفکر مدرسه قم ايران و مدارس مذهبی پاکستان را مثل ملا محمد عمر آخند زاده تکرار کردند از جمله محسنی گفت، که مبنای کار قاضی در سراسر کشور بايد عمل به شرعيت اسلامی با شدو قوه قضايه تمامی احکام و قوانين را باساس (شريعت اصلاح کند( يعنی بايد وظيفه پارلمان را هم قضا بگيرد

او علا وه نمود که ريس جمهور مشروعيت خودرا از خدا ميگيرد. « يعنی رای مردم اعتبار ندارد وانتخابات ."رياست جمهوری بيهوده بوده است

همينگونه اقای سياف هم روی فهم قضات از شريعت و امور فقهی تاکيد نموده برکناری قضات را که امور فقهی را .نميدانند هدايت داد

قبل برين نيز، برطبق اطلاعات واصله از افغانستان در جريان « کمپاين انتخابات رياست جمهوری »برخوردی بين عبدالرب سياف و عبدالطيف پدرام صورت گرفت که بروز دوم آن ستره محکمه افغانستان بدستورسياف حکم .تکفير پدرام را صادر کرده هدايت دادند تا نام وی از لست کانديد های رياست جمهوری، حذ ف گردد

بيايد تا اين تصميم و فتوای دادگاه عالی افغانستان را که ريس و اکثريت اعضای آن نيز در انوقت بحيث اعضای .شورای عالی در همين مقام حضور داشتند، در پرتو احکام قانون اساسی افغانستان مطالعه نمايم

در ماده 120 قانون اساسی آمده است « صلاحيت قوه قضاييه شامل رسيده گی به تمام دعاوی است، که از طرف اشخاص حقيقی يا حکمی به شمول دولت بحيث مدعی يا مدعی عليه در پيشگاه محکمه مطابق به احکام قانون اقامه ."شود

بايد گفت که تمام قضايای که ازجانب اشخاص حقيقی يا حکمی بمحکمه احاله ميشود شامل قضايای جزايی و مدنی و تجارتی اند. قضايای جزايی که اتهام بر عليه پدرام را نيز ازانجمله ميتوان حدس زد، ارتباط ميگيرد به ادعای ثارنوال، که نخست بايست مطابق ماده 134 قانون اساسی جرم از طرف پوليس کشف و از جانب

ثارنوال تحقيق گرديده در صورتيکه آن عمل مطابق احکام قانون جرم تشخيص گردد بعداً ثارنوال برويت اسناد و دلايل قانونی بر عليه متهم در پيشگاه محکمه اقامه دعوی مينمايد و محکمه در يک محاکمه علنی باحضورداشت مدعی ومدعی عليه ،ادعای مدعی يا ثارنوال را با مدافعات مدعی عليه يا متهم استمتاع نموده سپس حکمش را در .قبال ادعای ثارنوال باستناد احکام قانون، صادر می نمايد

در حاليکه در مورد عبدالطيف پدرام بايد گفت، که اصلا صحبت ً وی از جانب پوليس جرم تشخيص نشده و از جانب ثارنوال تحقيق نگرديده و در پيشگاه محکمه اقامه دعوی نشده است؛ ولی شورای عالی ستره محکمه افغانستان تلفون اقای سياف را هم نظر پوليس مسلکی و هم تحقيق و اقامه دعوی ثارنوال قبول نموده، حکمش را در .غياب مدعی و مدعی عليه صادر می نمايد

صدور همچو فتوا ها که طی قرون متمادی در بسی کشورهای اسلامی، ا زجمله درميهن ما، بالای هزاران انسان آزاديخواه وتحول طلب صادرو تطبيق گرديده، دولت ترقی خواه شاه امان اله را نيز از پا در آورد و نهضت .دموکراتيک خلق افغانستان را سرکوب خونين نمود،اکنون نيز باهمان تفکر عصر حجر ادامه دارد

چنانچه بدستور همين مولانا ها و آيت اله ها، هزاران تن ا ز،علما، دانشمندان وروشنفکران کشورما بنامهای مختلف تکفير گرديده، مجبوربه ترک وطن آبایی شان شدند، که مثال زنده انرا طی سه سال اخيرميتوان در فتوای ستره محکمه افغانستان به ديکته همين تيکه داران دين ودولت برعليه 151 تن ا ز وکلای لويه جرگه قانون اساسی، به شمول ملالی جويا وکيل منتخب مردم ولايت فراه، ميرحسين مهدوی مدير مسوول هفته نامه « آفتاب» وعبدالطيف پدرام رهبر حزب کنگره ملی افغانستان وخصومت جنون آميزانان برعليه حزب ماو ساير حزاب .وسازمانهای دموکراتيک وترقیخواه کشورما، مشاهده نمود

اين فضيلت مآبان إ هم اکنون نيزدر حکومت کرزی ا زنفوذ ورسوخ کامل برخوردار بوده، رسانه های گروهی آزاد ودولتی را تحت سانسور قرار داده، باعمال خصومت وفرهنگ ستيزی شان برعليه قلم بدستان ا زاد انديش .وهنرمندان خلاق، بويژه زنان ادامه ميدهند

چنانچه درين اواخر عبدالحميد مبارز معين نشراتی و رهنورد زريا ب مشاورارشد وزارت اطلاعات وفرهنگ، دراثر اعمال نفوذ وفشار بی حد وحصرهمين حلقات سياه ومحافل قبيله گرای دولت کرزی، مجبور به استعفا ا ز .پست های شان شدند

 

در فرجام ميتوان اينگونه نتيجه گرفت که اقايان بوش و خليل زاد و متحدين آنان به فقدان کادرهای ملی، متخصص و .مسلکی مطابق ميل و اعتماد سازمانهای استخباراتی شان مواجه اند

انها در جريان 25 سال جنگ تحميلی بر کشور ما، سالانه دها هزار جوان هموطن مارا بجانب جنگ و کشتار مردم افغانستان و ويرانی کشور ما سوق نمودند. هرگاه از آنجمله سالانه يکصد تن جوان را در جبهه سازنده گی در دانشگاها ی کشور های شان جذب و تحت آموزش و پرورش قرار ميدادند. امروز به تغير و تبديل اين دانه های شطرنج و افتيدن بدامن مولاناهای ساخت پاکستان و آيت اله های ساخت ايران مواجه نمی شدند. ولی جای بسی تاسف است، که عده ء از روشنفکران کشور ما بويژه آنهاييکه ديروز در نهضت دموکراتيک جامعه افغانستان و دولت های دهه 80 در مقام ها و موقعيت های خاص و پست های کليدی قرار داشته، هر روز شعا ر زنده باد افغانستان و مرگ بر امپرياليزم جنايتکار امريکارا بجا و بی جا تکرارمی کردند . اکنون چشم به الطا ف همان امپرياليزم جهان خوار و غارتگر امريکا دوخته، از آخرين و شنيع ترين جنايات آنها در زندانهای ابوغريب عراق،گوانتانامه و افغانستان نيز پند و عبرت نگرفته، اشغا ل افغانستان را تاييد کرده، انتخاب کرزی و اعضای کابينهء موجودرا که از آن ذکر خير بعمل آمدإ بفال نيک گرفته از طريق مصاحبه های شان با بی،بی،سی حمايت و پيشتيبانی شان را از همين حکومت مزدور امريکايی و پاکستانی ابراز ميدارند و روشنفکران متعهد و با ايمان را .نيز انتقاد می نمايند که چرا حکومت موجوده کرزی را تاييد نمی کنند

آنها چشم اميد دارند که اين حکومت دست نشانده، باتشريک مساعی حضرات برهان الدين ربانی، شيخ الحديث عبدالرب سياف، شيخ آصف محسنی، عبدالکريم خليلی در تحت رهنمايی های بابای ملت و حمايت همه جانبه جنرال مشرف، به همت والا ی إ غارتگران بين المللی، افغانستان را آباد و مردم مارا خو شبخت نموده، حاکميت قانون و .دموکراسی را پياده خواهندنمود

ماشااله، با اين درک و تحليل عميق از جهان بينی علمی، که ديروز ديگران را به لبراليزم و پيروی ازانيشه های تروتسکی و کاوتسکی و غيره با صحبت های آتشين شان محکوم ميکردند، ولی امروز خود به زاويه 180 درجه .بجانب لبراليزم واپورتونيزم، تا سرحد سقوط بدامان امپرياليزم، تغير جهت داده اند

 

هرکه ناموخت ا زگذشت روزگار هيچ ناموزد زهيچ آ موزگار