فریاد از این بازیگران
فریاد از این بازیگران
باز منادیان دین نغاره تزویر وریا را به صدا اورده میگویند زبانها را خواهند برید وچشم ها را کور خواهند ساخت آزادی ها را به دارخواهند زد. واقعا در خرابکاری وبربادی حرف شان خطا نمیرود چه گفتند که نکردند خاک کابل نجس شده بود به توبره برداشتند مردم کابل زیر بیرق کفر زندگی کرد خون شان مباح شد مکتب مردم را بی دین میساخت تهدابش را از بیخ کشیدند ملا امامان ومعاذین معاش حکومت را میگرفت مرگ شان جایز شد حتی درختان به نسبت سایه ومیوه برای مردم مجرم شناخته شدند از ریشه کشیده شدند وووووو..............
بعد ازسی سال تحمیل آشوبگری و صدور انواع مرگ ها که حالا مردم "سوختن و ساختن" رادر تب داغ پذیرفته اند وسایل تفریحی اندک را از انان میگیرند تنها ازمردم عامه میگیرند .
مگر خودشان پر کیفیت ترین آخذه ها را در اختیار دارند وفلم های رنگانگ دنیای غرب وشرق ورقص اواز دلربایان عرب وعجم را لا هوله الله گفته میبینند و دست مبارک بصورت میمالند.
بعد ازانکه سر وصدا ها مبنی بر جلوگیری درامه های فامیلی هندی شایع شد مانند سایرین علاقمند تماشاه این درامه ها شدم تا بدانم که چه چیز های در این درامه ها خلاف عقاید مردم ما میباشند بعد از تماشاه چند بخش دریافتم که مساله چیزی دیگر است این شیاطین پشت ورق را میخوانند.
در این درامه ها استقامت زن را در برابر ناملایمات وتصاریف روزگار نشان میدهد در این درامه ها برده باری وحوصله مندی زن را نشان میدهد واز همه اهم در این درامه ها تقدیر وسرنوشت را هدیه خداوند دانسته در حالیکه به رضایت کامل ان بخشایش را می پزیرند ، واما با عمال نیکو بدی ها را از تقدیر خود پاک میسازند.
درامه ها در محتوای شان شکست وناکامی بد را در برابر خوب نمایش میدهد نشان میدهند که دروغ ، فریب ، تزویر ، جعل ومکر سبب بربادی انسان ها،فامیلها ، خانواده وجامعه میباشد این سریالها آنقدر روحیه پزیرش حقیقت را در روان بیننده ها تقویت میکند که قلبا وروحا جانب کرکتر مثبت این نمایش قرار میگیرند چانچه در چندین فامیل شنیدم که با دوعای بد انزجار خود را از چهره ای کرکترمنفی در حالیکه بیننده در برابر نمایش قرار دارد اعلان کرده اند . در قسمت های زیادی از این درامه ها پیروزی صداقت ، راستی ، وفاداری ،به نمایش گذاشته میشود . بیننده ها تماشاه کرده اند وشنیده اند که چهره های مثبت درامه حداقل در هر قسمت از سریال از خداوند برای خیرخانواده خود التجای کمک میکنند وبرای خانواده آرزوی محبت ، دوستی وصمیمیت میکنند
تا انجا که همه ما میدانیم خداوند خدای واحد نسبت به همه ادیان میباشد ادیان مختلف در دنیای ما وسیله های تقرب به خدای واحد را با تعقل متفاوت پزیرفته اند همه در دنیای ما شاهد کشتار های بیرحمانه باورمندان به ادیان آسمانی ازطرف سایر معتقدین ادیا ن آسمانی هستیم وقتی پیروان ادیان آسمانی با زبان تلواربا هم تفاهم میکنند معلومدار که دیده های آنان برای تفاهم مذاهب دنیایی از دلها کرده تنگ تر میتواند باشد.
انسانها از وصلت به حکمت خدا بطور مستقیم کوتاه وقاصر اند بجز وسیله ها . انسان تنها با رضای قلب است که در راه مقصود میرود . وقتی خاک یا پارچه تکه وسیله ارضای دل برای باور به یک توان بزرگ میشوند ، پس خداوند در دیدگاه قلب با صدها نام به صفت خودش حضور دارد لذا وقتی یک شخص هندو خدا میگوید از همان خدایی واحد که خالق همه چیز است یاد میکند شاید انانیکه فکر کرده نمیتوانند جهان بکجا رسیده است و تنها از تنگنای زندگی بیرون رفته ا ند مگر از تنگنایی اندیشه بیرون نشده اند که بدانند کسانیکه راه به سیارات دگر یافته اند آنقدر عقل دارند که میدانند خاک وگل جامد ،بی جان و بی روح حاکم تقدیر انان نیمتواند باشد .
هرگاه انانیکه با رضای قلب وخاطر پیروان یک دین میباشند و مخصوصا که در محیط یک جمیعت بزرگ هم دینان خود زندگی دارند مفت ورایگان یک فلم چند ساعته دین انها را از انان بگیرد وای بحال ان دین .
مگر چنین نیست دروغ میگویند آنان بنام عقاید اهداف سیاسی دارند ورنه اینهمه سریال های انگلیسی غرب ،دین رابر جایش بگذارید که با سنت های ملی وقبول شده مردم ما در تضاد اند نیز زمینه نشر پیدا نمیکرد .
همه میدانیم صدور سی سال جنگ و خرابکاری ازقلمرو پاکستان به همیاری همکاران منطقوی وبین المللی پاکستان تنها معنی یک شکست ویک پیروزی نیست قسمت پاکستان در تقسیم منافع این است که یک دست باز در تعین سیاست افغانستان داشته باشد که یک حصه ان تعین سیاست منطقوی افغانستان نسبت به دوستان ودشمنان پاکستان را در منطقه میسازد وقتی گپ از منافع در مورد یک مملکت میزنیم اقلام معین ندارد که حساب شود این چند قلم است وبس . بلکه هر انچه که موضع سیاسی ،اقتصادی، فرهنگی ونظامی ووو غیره همان کشور را تامین وتقویت کند منافع آن کشور گفته میشود .
بعد از ان همه بربادی ها ، بعداچانه زنی های پاکستان برای جابجاسازی مهره های دلخواه که منجر به نفوذ اجنتان وجواسیس پاکستان شد باید از پس وپیش ساختن آن ها بهره بگیرد،که
در بخش فرهنگی یکی از مسایل ،همین بیرون انداختن انچه از ممالک دشمن پاکستان در محیط تسلط سیاست پاکستان در دولت افغانستان است میباشد لذا سریالهای هندی زیر نام ترویج بت پرستی بند وسریال های پاکستانی شروع بخشی از منافع فرهنگی پاکستان را میسازد.
از یک نقطه نظر برداشتن یک سریال هنری از نمایش شاید انقدر بحث بر انگیز نباشد در صورتیکه به بهانه های بحث بر انگیز چنین یک اقدام صورت نگیرد . که متاسفانه یک سلسله حرکات بحث بر انگیز از طرف وزارت فرهنگ عمدی یکی پی دگرانجام میشود .
تازه ترین آن خبری است که امروز شنیده شد
بتاریخ ۱۵ ثور سال ۱۳۷۸ از بیست وپنج سالگی وفات استاد اولمیر هنرمند شناخته شده در کابل تجلیل بعمل امد که سزاوار یادبود نیز میباشند در نشستی که به این مناسبت تدویر یافت فیصله شد که یکی از چهار راه ها در شهر کابل از طرف وزارت فرهنگ بنام استاد اولمیر نام گذاری خواهد شد حقیقتا استاد اولمیر هنرمند محبوب مردم که درشهرفعلی پشاور پاکستان بدنیا امدند ودر سن هفده سالگی به افغانستان آمدند از ده سالگی به هنر آواز خوانی روی آوردند با آواز گیرا ودلنشین طرف علاقه مردم قرار داشتند اما درعنعنه یادبود معمول است که محلات نام گذاری شده عموما در ارتباط با خصوصیت کاری ،حرفوی و یا تخصصی شخص بنا گذاشته میشود ویا مسمی میشود که بدون شک مرحوم استاد اولمیر مستحق ان خواهد بود که یکی از مراکز هنری به منظور یاد بود از این هنرمند مردم نام گذاری گردد. انچه که در مورد سایر هنرمندان پر آوازه انجام نیافته است هرگاه درمورد استاد اولمیر تحقق بپزیرد حد اقل یک کار اقای خرم وزیر فرهنگ قابل افرین میشود وآنهم در صورتیکه نیات کار را در جایش کند . این یادداشت را با چند مصراع شعر از مولانای بزرگ پایان میبرم
آن یکی در وقت استنجا بگفت که مرا با بوی جنت دار جفت
گفت شخصی خوب ورد آورده ای لیک سوراخ دوعا گم کرده ای
این دوعا چون ورد بینی بود چون ورد بینی را تو آوردی بکون
رایحه جنت ز بینی یافت حر رایحه جنت کی آید از دبر
...................................... ..................................
کی زاینجا بوی خلد آید ترا بو ز موضع جو اگر باید ترا
همچنین حب وطن باشد درست تو وطن بشناس ای خواجه درست
................................ .....................................
م ی هادی