خودکشی یا عمل انتحاری
بسم الله الرحمن الرحیم
خودکشی
یا عمل انتحاری
تتبع ونگارش :امین الدین « سعـیـدی »
مدیر مرکز مطالعات ستراتــیــژیکی افغان
ومسؤل مرکزفرهنگی د حق لاره- جرمنی
خواننده ګان ګرامی!
حین بررسی و پژوهش بالای معانی و مفاهیم لغت و اصطلاحی باید دقت نمود تا فراموش نه کرد که هر لغت، واژه و اصطلاح از خود تذکره ( ID کارت هویت) دارد. هرلغت، واژه واصطلاح حد اقل دارای معانی تحت للفظی و اصطلاحی میباشد. معانی لغوی و تحت الفظی در طول تاریخ پیدایش لغت و یا واژه چندان تغییر نه کرده، اما معانی اصطلاحی به مرور زمان تغییر نموده ابعاد وسیع و مفاهیم متفاوت را ګرفته میتواند. این مسـﺋله خاصتا در مورد واژه ها و اصطلاحات سیاسی حاد تر است. پیشکش کردن و ارایه تعاریف جامع و مانع یعنی تعاریف که در بر ګیرنده تمام مشخصات و صفات یک اصطلاح، واژه و لغت باشند و منع کننده صفات و مشخصات لغت و اصطلاح دیګر باشد، نیز ضروری پنداشته میشود. مثلا تلاش و زحمت کشیدن برای کسب رزق حلال هم تلاش و عرق ریزی است، اما تلاش و عرق ریزی برای غصب مال شخص دیګر هم تلاش و عرق ریزی است. مطمینا که تلاش و عرق ریزی برای کسب رزق حلال با تلاش و عرق ریزی برای غصب مال شخص دیګر تفاوت دارد.
مفهوم لغوی خود کشی واضح است. اما اصطلاحآ خود کشی یا عمل انتحاری دو مرحله و مفهوم تقریبا مستقل میباشد. به این معنا که خودکشی منحصر به خود انسان ګردیده در حالیکه عمل انتحاری کشتن خود به قصد و مفهوم است که طی این عمل شخص خود را بخاطر از بین بردن و یا تخریب هدفی ویا از بـین بردن کس ویا اشخاص دیګرکشته و نابود می نماید. یعنی هر عمل انتحاری به قصد خود کشی است اما هر عمل خودکشی عمل انتحاری نیست. موضوع بحث امروزی ما هم به طور عمده همین عمل انتحاری با جوانب سیاسی و عقیدتی است تا خود کشی. درین مبحث و پژوهش موتیف، انګیزه، اسباب و عوامل عمل انتحاری، حالات روانی، مبرر، برحق بودن و عدم آن و بلاخره جواب دادن به سوال که آیا وسیله انتخاب شده ما را به هدف میرساند و یا خیر ؟ نکات بس مهم و اصلی میباشند که به مکث کردن جدی ضرورت داشته و رهنمودی میباشند.
عمل انتحاری را همچنان میتوان به نوعی خود کشی به اساس عقیده نام ګذاشته و توجیه نمود. یعنی به اساس عمل عقیدتی عمل انتحاری اجراء کردن به مقصد دیگر کشی وصدمه زدن به غیر ( دشمن ). در این نوع از خود کشی شخص دست به طرح واجرای یک پروگرام یا نقشه تخریبی میزند که طی آن شخص قصد میکند، خود را وسیله آسیب زدن و یا از بین بردن دشمن قرار دهد.
چنانچه ګفته آمدیم تأکید میکنم که خودکشی با عمل انتحاری تفاوت داشته در عمل خود کشی به مفهوم اولی و ساده کلیمه مثلا شخص میخواهد خود را از مشکلات روزگار زندگی نجات دهد. ولی در عمل انتحاری، انتحار کننده و یا هم مغــــز متفکر دیګر دارای هدفی است که برای بدست آوردن آن هدف، دست به عمل و یا طرح یک پلان زده که با تطبیق آن توسط انتحار کننده، موجب مرگ خودش ودیگران میشود. در عملیه انتحاری فرد انـتحاری معمولا مرگ خویش را نسبت به هدف که برای خود تعیین کرده است، بزرګتر شمرده وبرای دست یابی به آن جان خویش را فدا مینماید.
بحث تاریخچه عمل انتحاری یک بحث طولانی و مانند خود عملیه مذکر یک بحث جنجال برانګیزو پیچیده است. اما به صورت مختصر در یک دید بسیار کوتاه میتوان خلص کرد که عمل انتحاری در مشرق زمین به یکهزار سال قبل از امروز میرسد . ولی با تأسف باید گفت که انگیزه اعتقادی انتحار با گذشت ده قرن تغییر نکرده وانتحار کنند گان قرن بیست وبیست ویکم در اکثر موارد بناء بریک توجیه از لحاظ رشد فکری هنوز در سطح فکری هزار سال قبل از امروز قرار دارند.
ادوارد برون، شرق شناس مشهور انگلیسی مؤلف کتاب مشهور تاریخ ادبیات فارسی مینویسد که : حرکت اسماعلیان (حشاشین) به رهبری حسن صباح هزار سال قبل از امروز با دادن وعده بهشت به افراد خویش آنها را وادار به انجام عمل انتحاری مینمودند.
در جمله بزرگترین نمونه های عمل انتحاری در جهان معاصر را میتوان بدون شک حملات 11 سپتامبر 2001 در امریکا نام ګرفن. چنانچه همه به خاطر داریم طی آن 19 حمله کننده با به کنترول درآوردن 4 پروند هواپیما مسافر بری برعلاوه دیګر دو برج مرکز تجارتی جهانی را در نیویارک به لرزه درآورد و منهدم نمودند. چنانچه میدانید به موجب آن 2973 انسان بی ګناه به قتل رسید.
درین سلسله همچنان می توان از حملات انتحاری متروی(ریل زیر زمینی شهری) شهر لندن انګلستان وحملات انتحاری فلسطینی ها علیه اهداف اسراﺋیلی وحملات انتحاری در عراق وکشور عزیز ما افغانستان نام برد.
در یک کتګوری خاص حملات انتحاری را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
1- حمله انتحاری با هدف مشخص.
2- حمله انتحاری بدون هدف مشخص.
در عملیه انتحاری با هدف مشخص :
مقصد و هدف شخص انتخاری و یا مغز متفکر که عمل انتحاری را سازمان داده، رساندن ضرر به فرد یا افراد معین و مشخص میباشد. درین عملیه ممکن است افراد دیگری حاضر کاملا بی ګناه و عدم مرتبط به هدف که انتحار کننده آنرا هدف قرار داده، در محل حادثه نیز ضرر دیده ویا ازبین رفته و به قتل برسند. مختصرا تلاش برای یافتن مبرر به ضرر رسانی ویا قتل انسان بی ګناه با این عمل به هیچ صورت وجود داشته نمیتواند و نیست.
اما در عملیه انتحاری بدون هدف مشخص: معمولا برای نا آمن کردن فضای اجتماعی وسیاسی مورد نظر وبر انگیختن ترس و وحشت عمومی طراحی میشود. عملا غیر قابل تردید است که در براه انداختن این نوع از عملیات انتحاری ساختمان ها وسایط وانسانها از بین رفته وبه قتل انسانها بی ګناه می انجامد. طراح و یا طراحان و مغز متفکرعمل انتحاری یا خود شخص و در اکثر موارد افراد غیر از شخص انتحاری میباشد.
با تأسـف در کشور عزیـز ما افغانستان به استـشاره، هدایت، سازمان دهی اجانب خاصتا مراجع استخباراتی همسایگان اعمال انتحاری تحقق یافته و در اکثر موارد آنرا صبغه دینی نیز میدهند. به را ه انداختن همچو عملیات نوعی از ترس ورعب در جامعه ایجاد نموده ودلیل تر س همگانی شده که در نتیجه آن خسارات زیاد جانی و مالی به مردم بی ګناه ما عاید میګردد. کنترول و جلوکیری از عمل انتحاری عملا مشکل و در موارد نا ممکن میباشد. علت آن هم بسیار ساده و قابل فهم است. فر دی که خود را آماده مرگ وانتحار نموده است دیگر ترسی از چیزی به خود راه نمی دهد وغیر قابل مهـار است.
اسباب وعوامل
خودکشی ویا عمل ( انتحاری )
اول :
در صورتیکه انګیزه عمل انتحاری عقیدتی باشد. درین صورت اګر مستقیم به مشکل کشور خویش متمرکز شوم. اولین و اساسی ترین عامل آن عدم اګاهی لازم انتحار کنند به دین میباشد. بلی جاهلیت وعدم اگاهی لازم ودقیق ازمفاهیم وجوهر واقعی دین آسمانی و درین سلسله دین مقدس اسلام است. دینی که برای سعادت دنیا وآخرت انسان نازل گردیده، دینی که هدایت دارد و ( لاتنس نصیبک من الدنیا – الآیه )، دینی که سفارش دارد زندګی کن و برای زندګی آمادګی بګیر مانند اینکه برای ابد زنده هستی. و برای مرګ آمادګی بګیر مانند اینکه فردا میمیری.، دینی که درآن نص پاک صرا حت دارد ( و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه- الآیه)، خود را به قصد به تهلکه نه اندازید.، دینی که دین دنیا و آخرت هست، دینی که میفرماید:
« من قتل نفسا بغیر نفس قتل الناس جمیعآ » ، در دین که رهبانیت، افراط و تفریط منع شده، چطور میتواند انسان ها را به از بین بردن خود و انسانهای بی ګناه دیګر تشویق کند؟
دین که هدایت صریح دارد ( من قتل مــؤمنآ متعمدا فجزاه جهنم خالدا فیها- الایه ـ ) کسیکه مؤمن را به قصد به قتل میرساند جزا اش جهنم و به طور ابد درآن خواهد ماند. در آبد ماندن در جهنم جای غیر مسلمانان یعنی کفار است، ولی قرآن عظیم الشان قاتل مؤمن را به بقاء در جهنم به طور ابد وعده وتـنبه میکند.
به همین اساس ګفته میتوانیم که شخص انتحار کننده نسبت عدم درک درست مفاهیم و هدایات اسلام نسبت عدم درک احکام الهی واستـنباط از قرآن وسنت پیامبر صلی الله علیه وسلم توانمندی آنرا ندارد تا بین حلال وحرام فرقی را بعمل ارد وحتی به این هم نمیداند که آیا کشتن افراد بیگناه در اسلام جواز دارد یا خیر و یا کاملا حرام است؟
حین تفکر به این اعمال و بخصوص حرکات افراطی بخش از مسلمانان و سازمان دهند گان اعمال تروریستی وانتحاری به فکر شعر شاعری میافتم که میګوید:
تـــرسم نــه رسی به کعـبه ای اعرابی
این ره که تو میروی به ترکستان است.
دوم :
دومین عامل عدم دسترسی این افراد به معلومات واوضاع جهانی ودر نهایت تحت تأثیر قرار گرفتن تبلیغات نادرست علمای متعصب دینی. ویا دقیق تر بګویم افراد که برای شان اهداف سیاسی بالاتر است نسبت و ارزش ها دینی و از مفاهیم دینی نیز تعابیر غیر دقیق و خطاء دارند.
سوم:
از انجاﺋیکه که منابع عمده دین اسلام به زبان عربی است و در کل معرفت مردم افغانستان به توضیح و تشریح علماء محدود دین قرار دارد و بخش ازین علماء یا عالم نما است ویا هم از جمله علماء دینی اند که بنا بر عوامل مختلف جایز و نا جایز بجای اینکه مصروف تدریس واقعیت های حقیقی وهویت واقعی اسلا م گردند شنوندګان و شاګردان مدارس و طلبه علم را به مسایلی مصروف می سازند که با جوهر دین مقدس اسلام و حکمت احکام اسلامی در تضاد است. از موتیف و انګیزه آن درست و برحق باشد و یا ناحق، اګر عمدی باشد و یا خطاء ، در هر صورت ضرر که در نتیجه آن مرتب میشود غیر قابل تصور و در اکثر موارد جبران ناپذیر است. مادر بی فرزند میشود، خانم بی شوهر، پسر بی پدر، انسان بی ګناه زندګی و یا عضوء بدن خویش را از دست میدهد- این د دهها مشکل دیګر. از همه بالاتر که دین مقدس اسلام به عوض اینکه دین آمن و امان، دین اخوت و برادری، دین عفوه و ګذشت، دین صله و عاطفه، دین انسان و انسانیت معرفی و پیشکش شود، برعکس دین تشدد، دین ارهاب، دین ترس و رعب، دین افراط و اکستریم معرفی شده و جهانیان از آن ترسانده میشوند.
به یک مطلب توجه کنید! نسل جوان و آنها که به ادیان دیګر مراجعه میکنند و از اسلام رو میآورند به کدام استدلال به چنین اشتباه و تخلف متوصل میشوند؟ ګناه این به ګردن کي خواهد افتاد؟ تعمق به این سوالات و جواب آنها ما را باید به اشتباهات متوجه سازد. خصوصا آنها ﺋـیکه به قصد خیر موجب شر میشوند.
چهارم :عامل اعتقادی:
هدف از عامل اعتقادی همان کسب مقام عالی شهادت ورفتن به جنت میباشد. ای کاش انسان به این درجه نایل میشد اما متاسفانه تمام شواهد قراین و احکام دین اسلام و نتیجه عمل انتحاری را چنانچه در بالاتشریح کردم سبب اذیت، کشت و خون انسانها بی ګناه شده و قهر و غضب خداوند متعال متوجه آنان خواهد شد که این عمل را اجرا و یا سازمان دهی مینمایند.
پنجم عامل اقتصادی :
پنجمین عامل را میتوان عامل اقتصادی مسمی نمود . که عبارت از فقر وپیچارگی ، بیکاری، کرسنگی ، قرضداری میباشد .
ششم عامل یأس ونا امیدی :
ششمین عامل را علماء عامل یآس، نا امیدی، ضعف مقابله نظامی مسمی نموده اند : زمانیکه انسان نیروی مقابله رو در رو با دشمن خودرا نداشته باشد عملا دست به انتحار میزند و یا افراد دیګر را به این عمل آماده میسازند.
هفتم :
در موارد معیین ظلم ها، دشمنی های شخصی و همین عملیات نظامی ظالمانه کور وبی هدف که به راه انداخته میشود وبه آثر این بمباردمان ها قریه ها ومنازل مسکونی مردم تخریب میگردد و انسان های بیگناه اطفال، زنان ومردم بیدفاع بقتل میرسند- نیز موجبات و عوامل عمل انتحاری وانتقامی را تشدید میبخشد. .
در مجموع گفته عکس العملی در مقابل یک عمل ویا واکنشی در برابر واکنشی است که باید دقیق مورد مطالعه وبررسی قرار داده شود.
هشتم :
همچنان یکی دیگری از عوامل انتحاری بخصوص درکشور عزیزما افغانستان را میتوان عدم تطبیق قانون، فساد اداری در ادرات دولت وتلف حقوق حقه وشرعی ا