گرامی باد سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر

عبدالحسین تلاش

اكتبر ۲۰۱۰

  

گرامی باد  سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر

هفتم نومبر ۲۰۱۰ فرا میرسدوما به استقبال نود وسومین سالگرد انقلاب کبير اكتبر به رهبری ولادیمیر ایلیچ لنین و حزب کمونیست روسیه میرویم؛ انقلاب كه به گفتهء جان رید، ده روزش جهان را لرزاند! آری هفتم نومبر فرامیرسد؛ روز پرافتخار كه درتاریخ مبارزات طبقاتی بشریت تحت ستم ویا طبقهء بی چیزو رنجبر وبرده وبنده، برای اولین باردر تاریخ مبارزه طبقاتی انسان هستی آفرین وزحمتكش، با سرنگونی رژیم   مستبد، سرکوبگروپلیسی تزاری؛ درهم شکستن ماشين دولتی آن ودرهم پيچيدن حلقهء ازحلقات زنجیر بزرگ سرمایه داری جهانی در روسیه باساختاراقتصاد نیمه سرمایه داری ــ نیمه فئودالی ، حاكمیت / سیاسی / خودرا پی افگند و زمینه سازآن گردید تا بر خلاف انقلابات گذشته [از جمله انقلاب ۱۷۸۹بورژوازی فرانسه، كه در نتیجهء آن مالكیت فیوداكی به سود مالكیت بورژوازی ملغا شد] نه برای تغییر شیوهء استثمار، نه برای ادامه و تحمیل شرایط مالكیت خود سر ... استثمارگران تازه به قدرت رسیده ...  و نه برای  حفظ حاكمیت گذشته  بر حال؛ بلكه باكوبیدن میخ برتابوت نظام استثمارگروانهدام مالكیت خصوصی بروسایل تولید ... كه بنیاد و بستر اصلی  استثمارگروه عظیم از انسان ها بدست گروه قلیل از استثمار گران بود، شرایطی را برای ارتقاء پرولتاریای سازمان یافته به مقام طبقهء حاكم و كسب پیروزی / آن / در جنگ دموكراسی ؛ برای  پی ریزی جامعه نوين سوسياليستی تا در آن زمینهء تکامل آزاد هر فرد، ( كه )  شرط تکامل آزاد همگان استمساعد گردد؛ پایان بخشیدن به هرگونه استثمار وبهره كشی انسان توسط انسان؛ برای برپایی نهاد های اقتصادی ـ اجتماعی كه دران برابرى انسان وسهم عملی، فزاينده  وشایستهء آنان وبه ویژه زنان در همه امورزندگى از جمله  درتولید، توزیع و مصرف نعمات مادی و اداره عمومى كشور، مساعدگردانید.

...نظام شوروى همانا يکى از تأييدات يا مظاهر آشکاراين تحول يک انقلاب به انقلاب ديگرى‌ بود...كه  حد اکثر دمکراتيسم براى کارگران و دهقانان ... و درعين حال دال بر گسست با دمکراتيسم بورژوائى و پيدايش طراز نوين جهانى- تاريخى دمکراسى يعنى دمکراسى پرولترى يا ديکتاتورى پرولتاريابود...

...پس از صدها وهزاران سال براى نخستين بار اين شعار از يک انتظارمبهم و زبون به يک برنامه سياسى روشن ودقيق به مبارزه مؤثر ميليونها ستمکش تحت رهبرى پرولتاريا، به نخستين پيروزى پرولتاريا، به نخستين پيروى در امر محو جنگها، در امر اتحاد کارگران کليه کشورهاعليه اتحاد بورژوازى کشورهاى مختلف، آن بورژوازى که هم صلح وهم جنگش بحساب بردگان سرمايه، بحساب مزدوران، بحساب دهقانان، بحساب زحمتکشان است، مبدل گرديد... ( لنین ۱۹۲۱)

كه بدین ترتیب انقلاب كبیر اكتبر در تاریخ جـوامع بشری ، برای  بارنخست  زمینه های مادی و معنوی زندگی توده هاي  وسیع زحـمتكشان شهر و ده، اعم ازگارگران، دهقانان ،كهن سالان، زنان، کودکان، پیشه وران ... سربازان را در روسيه شوروی و متعاقباً درجمهوریت های دیگر آن (كه بطور كلی نام اتحاد جماهیر شوروی سوسياليستی را بخود گرفت) مساعد نموده ورفته رفته به یكی از كشور های عظیم وپیشرفته  جهانی از نگاه اقتصادی، فرهنگی وعلمی مبدل گردید .

بسنده خواهد بود كه گفته شود، اتحاد شوروی، ... در دو برنامه پنج ساله نخستين، توليد صنعتی به طور متوسط با نرخ ۱۱ درصد رشد کرد. ازسال ۱۹۲۸  تا ۱۹۴۰سال ، سهم بخش صنعت از۲۸ درصد به ۴۵ درصد اقتصاد کشور رسيد... نرخ بيسوادي از ۶۵ درصد به ۲۰ درصد کاهش يافت. شمار فارغ التحصيلان مدارس عالي، مدارس تخصصي، و دانشگاه ها جهشی چشمگيری  داشت. برای نخستین بارماهواره و انسان( فضانورد)را درمدارزمین قرار داد؛ افزون براين ، دولت برای تامين تحصيل رايگان، خدمات صحی رايگان و بيمه اجتماعی آغاز کرد، و پس از ۱۹۳۶يارانه هایی براي مادران تنها، كم فرزند و مادران كه  فرزندزیاد داشتند،  در نظر گرفته شد... اين همه  دستاورد ها  حيرت انگيز ودر طول تاريخ بی سابقه بوده است...

 به همین گونه درسال  ۱۹۴۸کل محصولات صنعتی ازسال ۱۹۴۰ پيشی گرفت و درسال ۱۹۵۲ از دو و نيم برابر محصولات  نسبت به سال ۱۹۴۰ فراتر رفت...و به محرومیّت های اجتماعی از جمله بیکاری، بیسوادی پایان بخشید .

 بين سال هاي  ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵، اتحاد شوروي  با پرداخت بیشترین هزینه و تلفات انسانی و اقتصادی ، آلمان فاشيست را شکست داد و به تجديد بناي ويرانی هاي جنگ پرداخت پیروزی عظیم مردم اتحاد شوروی در جنگ كبیر میهنی بر دیو فاشیسم، در حقیقت پیروزی همهء مردم جهان به حساب رفته و خاطرهء آن در سینهء تاریخ بشر جاودانه و ماندگار خواهد بودم در بُعد  جهانی و درست در مطابقت كامل با این اندیشهء لنین كهبدین سان انقلاب سوسیالیستی تنها و به طور عمده مبارزه پرولتاریای انقلابی یک کشور جداگانه علیه بورژوازی خودی نخواهد بود. نه، بلکه این مبارزه همه مستعمرات و سرزمین هایی خواهد بود که از امپریالیسم ستم می بینند، این مبارزه همه کشورها علیه امپریالیسم جهانی خواهد بود... ،انقلاب الهام بخش اكتبر ،  سبب بیداری و حركت آگاهانهء و متشكلانهءكارگران و زحمتكشان جهان و اتحاد و همبستگی  آنها غرض مبارزهء مشترك بین المللی شان علیه استعمار، استثمار، راسیسم، اپرتاید،  فاشیسم  ... و رهایی بشریت تحت ستم ، استبداد  واستثمارِ  جهان سرمايه داري  و آمپریالیسم ، گردید؛ كه  نمی توان از اثر گذاری مستقیم آن درایجاد ، رشد، قوام  و موفقیت های چشمگیر جنبش های رهایی بخش ملی و حركت های استقلال طلبانه ء ضد استعماری در سراسر جهان، از جمله در كشور های آفریقایی ، امریكای لاتین و همینطور در حركت استقلال طلبانه و قیام مسلحانهء مردم با شهامت افغانستان، نیم قارهء هند ...  از قید بند گی و اسارت استعمار گران جهانی و هٰكذا پیروزی  انقلاب چين در سال ۱۳۴۹ و رفتن آن كشور بسوی  ساختمان  جامعهء سوسياليستی وظهور و حضور فعال جنبش های ملی و فرا ملی  در سراسر جهان  و مبارزهء مشترك شان در راه  صلح، ترقی ، دموکراسی و تحولات  اجتماعی، با تعصب كوربینانه، انكار نمود.

شایان ذكر است كه پیروزی انقلاب اکتبر چنانچه نخستین شعار آنرا صلح، زمین، نان تشكیل می داد، نه آنچه كه  دشمنان اندیشه های علمی طبقهء بی چیزو رنجبر و ایضاً چپ نما های پارینه یی و سر گیچه های امروزی با گرایشات راستگرایانه بسود سرمایه داری  جهانی و برای انحراف اذهان عامه ، انقلاب عظیم اکتبر، تصادف   یا كودتا بود بلكه حرکت كتلهء عظیم استثمار شونده گان انقلابی جامعهسازمان یافته بصورت یك طبقه ... و در یك حزب سیاسی آگاه و رزمندهء مارکسیستی، بمثابه نیروی محرکهء انقلاب بود با درك عمیق از از روند تکامل تاریخی - اجتماعی و رهبری سالم و آگاهانهء آنان؛ سرانجام پیروزی انقلابیون در روسیه تزاری ودست یابی به آزادی واقعی اکثریّت عظیم جامعه؛ درنتیجه صحه گذاشتن بر دست آورد های عظیم فلسفی-اجتماعی ، بمثابه یگانه علم ودانش برای رهایی پرولتاریا و طبقهء مظلوم وستمكش!

پایهء استوار و اساس تیوریك انقلاب اكتبر را حصول  تجربیات شگرف توٱم با ژرف نگری  دیالکتیکی  ازماركسیسم و استنتاجات علمی ازان ؛ وبا تحلیل و ارزیابی مشخص  از شرایط  مشخص كه دیگر سرمایه‌داری بنا بر ناموزونی انباشت ورشد آن، از مرحلهء رقابت آزاد فارغ و به مرحله‌ی سرمایه داری انحصاری یا امپریالیسم( بمثابه آستان  انقلاب سوسیالیستی ) گام نهاده بود، تشكیل می داد.

انقلاب اكتبـر با وصف شكست آن  كه ناشی ازعوامل داخلی و خارجی، اشتباهات و خیانت های  عمال معلوم الـحال هر قدراز ما دور می شود اهميت / آن /  روشنتر ميگردد و صحت وعمق این گفته ها راامروز ما از موج عظیم  بیكاری، مرض، تحقير، سرکوب، بی حقوقی، تبعيض‏، محروميت، فقر، اعتياد، تن فروشی، ظلــم و ستم و انواع مصیبت ها ی فلاکت بار و دردناک دیگر که از اوایل سال های ۱۹۹۰  دامنگیر بخش  وسیعی از كارگران وزحمتكشان  اتحاد شوروی سابق و مجموعهء كشورهای / قبلاً سوسیالیستی /  اروپای شرقی گردیده است ، به سهولت می توان دریافت.

چنانچه کشورهای پری بالتیک ( لیتویا، استونیا و لیتوانیا) بدترین وضع را دارند. رژیمهای ناسیونالیستی در این کشورها آینده دولت های خود را با سیستم مالی، تجاری و جنگی امپریالیسم پیوند زده اند.

 در دوران اتحاد شوروی این جمهوری ها بطور موفقیت آمیز در ترکیب اتحاد شوروی رشد کردند. هم اکنون لاتوی به فقیرترین کشور اروپای متحده تبدیل شده است. همانا در این کشور در سالهای اخیر کوتاه تریت طول عمر، پائین ترین دستمزد، بازنشستگی و غیره وجود دارد. تقریبا چهل درصد از مردم روسیه در فقر و یک چهارم جمعیت آن در زیر خط فقر بسر می برد. بالاترین مرگ و میر در اروپای متحده را دارد. اوضاع در استونی و لیتوان تقریبا به همین شکل است.

نرخ بیكاری در روسیه طی سال جاری۷.۶ در صد گزارش داده شده است.آنچه كه در زمان اتحاد شوروی، اصلاً وجود بیرونی نداشت. بنا به عقیده تحلیلگران همانا روسیه با شدیدترین عواقب بحران در بین دولت های بزرگ جهان مواجه خواهد شد . مدل لیبرالی که ایالات متحده به جهان تحمیل میکند برای همیشه بگونهء فاجعه باری شکست خورد. جامعه ای که اساس آنرا مالکیت خصوصی تشکیل می دهد نمی تواند پاسخگوی تمامی احتیاجات شهروندان خود باشد. دولت نمی تواند حافظ مالکیت خصوصی این یا آن فرد باشد. دولت بایستی تنظیم کننده مقتدر اقتصاد باشد و این دولت بنظر ما همانا یک دولت سوسالیستی است.

تغییرات اجتماعی و اقتصادی که پس ازفروپاشی اتحاد شوروی،از جمله درروسیه به وقوع پیوسته است...به خصوص زنان و کودکان را تحت فشار قرار داد.... استخدام زنان در شغل هایی با درآمد پایین تمرکز یافته و بیکاری در میان زنان بیشتر از مردان است. در سر تا سر روسیه، تعداد بی خانمانان، بیکاران و افراد کم درآمد به گونه ی چشمگیری (بر عكس ) زمان موجودیت اتحاد شوروی ، افزایش یافت...

...بیماریهای اجتماعی مختلف که در دوره ی اتحادیه ی شوروی وجود نداشته و یا بسیار نادر بودند در روسیه ی معاصر مسئله ای مهم به شمار می آمدند. استفاده از داروهای غیر قانونی به دلیل فقدان عملکرد اجرایی و افزایش خریدو فروش داروها، به گونه ای اساسی رشد یافته است. میزان مصرف الکل نیز افزایش یافته است...

 ...مسمومیت ناشی از الکل یکی از علل مرگ و میر است. بخصوص الکل هایی که خانگی بوده یا توسط مخازن صنعتی رقیق شده اند. این مسئله عامل مهم در کاهش سن ... ، بخصوص برای مردان است...

 ... ((اعتیاد)) واستفاده از مواد مخدر موجب تسریع در گسترش ایدز است، زیرا ویروسی که مسبب بیماری ایدز است یعنی اچ . آی . وی(كه درزمان شوروی وجودنداشت)، به صورت عمده ای از طریق درون وریدی( موجود در سیاهرگ) مصرف کننده ی مواد مخدر از سرنگ تزریقی مشترک، منتقل می شود. در سالهای اخیر شیوع چندین بیماری واگیر دار(وساری) دیگر افزایش یافته است. مرض و دیگر بیماریهای قابل درمان به دلیل درمان ناقص بیماران و فقدان بازشناسی علائم بیماریها در میان دیگر مبتلایان، گسترش یافته است. بیماریهای مقاربتی نیز به سرعت افزایش می یابد. در جهت مثبت، دولت مبارزه بر علیه بیماری های دیفتری و فلج اطفال را به صورت موفقیت آمیزی هدایت کرده است.