چشم اندازی بر رويدادهای سه دهۀ افغانستان ( 1979 ـ 2011) ( از ورود نظاميان شوروی تاآغاز خروج قوای نظامی امريکا و ناتو ازافغانستان!)
( عبدالواحد فيضی )
چشم اندازی بر رويدادهای سه دهۀ افغانستان ( 1979 ـ 2011)
( از ورود نظاميان شوروی تاآغاز خروج قوای نظامی امريکا و ناتو ازافغانستان!)
دراين روزها، که خروج قسمی مهمانهای ناخواندۀ ( ارتش ) ايالات متحدۀ امريکا و ناتو از افغانستان اشغال شده ، آغاز گرديده است؛ تعدادی از مبلغان و عاشقان سينه چاک نظم نوين جهانی (!) ؛ مدافعان اخلاص مند اقتصاد بازار آزاد و دل بسته گان انحصارات غارتگر دنيای سرمايه داری ؛ يکجا با شمار ديگری از روشنفکران تحول طلب دارای انديشه های متمايل به چپ دموکراتيک؛ نظريات تحليل گونه ای را پيرامون آغاز خروج قوت های نظامی امريکا و ناتو ؛ چگونگی مشابهت های حضور و فعاليت آنان با حضور و فعاليت نيروهای نظامی اتحاد شوروی دردهۀ 80 ميلادی در افغانستان؛ با استفاده ازپروگرامهای تلويزيونی در داخل و خارج کشور وياهم با نگارش مضامين در سايت های انترنيتی، ابراز ميدارند و هرکدام مطابق ميل، سليقه و علاقه مندی شخصی، حزبی، سياسی، گروهی، قومی و قبيله يی خويش، دربارۀ اين دو رويداد ذکرشدۀ متفاوت ازهم، داوری نموده ؛ يکی به گونۀ مستقيم ويا غيرمستقيم اتحاد شوروی وقت را اشغالگر قلمداد نموده و امريکاـ انگليس وساير شرکاء را دوستان مردم افغانستان می خواند و آن ديگری ايالات متحدۀ امريکا و اعضای پيمان ناتو را دول غارتگر و استعمارگر در کشورهای عقب نگهداشته شده دانسته، اتحاد شوروی وقت را دوست ديرينۀ مردم افغانستان از زمان زمامداری امان الله خان بحساب می آورند .
اين صحبت ها گاهی آرام و زمانی هم با تشنج و آشفتگی همراه می باشد، که سرانجام بدون نتيجه گيری لازم پايان می پذيرد و بيننده گان تلويزيونها و خواننده های سايت ها و وبلاک های انترنتی جواب پرسشهای که درذهن شان تراوش می کند، بدست آورده نمی توانند.
بمنظور دستيابی به حل اين معما، نگارنده را عقيده براين است تا پيش از ورود به کنه اين مبحث، درنخست بايست روی واژۀ اشغال ، علل و عوامل ماهوی آن که يک دولت را تحريک به لشکرکشی به کشور و سرزمين ديگری مینمايد، مکث و آن را از بنياد، ريشه يابی نمود؛ سپس شکل و ماهيت دولت ذکرشده را به معرفی گرفت؛ وآنگاه بررسی و کاوش را برمبنای دانش جامعه شناسی علمی، پيرامون شکل و مضمون دونظام اقتصادی ـ اجتماعی مطرح درجهان ( کاپيتاليسم Capitalisme ـ سوسياليسم Socialisme )، بويژه روی عملکردهای دولتهای: اتحادشوروی وقت و ايالات متحدۀ امريکا و انگلستان به شيوۀ علمی، مستدل و کارشناسانه ، بعمل آورد.
درفرجام و نتيجه گيری ازاين کاوش، اين امکان دست خواهد داد تا شناخت ما از سيما و درونمايۀ حقيقی ( شکل و مضمون ) دولت های اشغالگر تکميل گردد ؛ هويت اصلی دو سيستم سياسی متضاد برملاء شود و درنزد ما راه برون رفت از ابراز نظريات دُگم، انحرافی و ذهنيگری های گمراه کننده باز شود و زمينۀ آن بوجود آيد ، تا بسوی افق های روشن و انجام يک کار پژوهشی و ارائه انديشه های علمی و مستدل، برسبک و اسلوب ديالکتيک تاريخ نگاری ، با ديدی عميقاً انسانی و علمی، توفيق يابيم.
درگام نخست ضرورت مبرم ديده می شود تا به اين پرسشها پاسخ مناسب ارائه گردد:
ـ اشغال چيست ؟ علل و عوامل اصلی ای که دولت ها را به لشکرکشی بداخل کشورها و سرزمين های ديگران تحريک می نمايد، کدام ها اند؟
ـ چرا دولت های زورمند به اين عمل زشت و ضد انسانی دست می يازند؛ به استقلال و حاکميت ملی و تماميت ارضی کشورهای ضعيف تعرض می نمايند؟ علل و عوامل بنيادی تجاوز برحريم ديگران درچی چيزی نهفته است؟
ـ آيا همه دولت های قدرت مند جهان به چنين عمل ناپسند دست می زنند و يا تعدای ازآنها؟
ـ ازنظر جامعه شناسی علمی ، چند نوع دولت ثبت تاريخ گرديده است؟
ـ کدام يکی از دولت ها ( سوسياليستی و يا کاپيتاليستی ـ اتحاد شوروی ويا ايالات متحدۀ امريکا و انگليس... )، استعمارگرـ استثمارگر و اشغالگر بوده اند؟
ـ درتاريخ جوامع انسانی، رابطه بين دولت و شهروندان کشورها چگونه و برمبنای کدام نوعی از مناسبات اقتصادی ـ اجتماعی و حقوقی، برقراربوده است؟
ـ درسرزمين باستانی ما موضوع اشغال چگونه بوده است؟
ـ آيا افغانستان پيوسته مورد تهاجم و اشغال آزمندان حريص قرارگرفته است؛ ويا درطول تاريخ ، زمامداران و سلاطين ميهن ما نيز به سرزمين ديگران دست به تجاوز و اشغالگری زده اند؟
ـ آيا امريکايی ها واقعاً قوت های نظامی خود را ازافغانستان بيرون می کشند ؟ اگر اين سخن راست باشد پس هدف از ايجاد پايگاههای نظامی دايمی آن کشور درافغانستان ، چی می باشد؟
ـ آيا مقصد از ايجاد پايگاه نظامی، انجام فعاليتهای نظامی درجهت تحقق و تضمين اهداف درازمدت و تأمين منافع سياسی ـ اقتصادی ان کشور بوده ويا بخاطر راه اندازی مسابقات سپورتی (! ) .
* * *
ارائه پاسخ را به پرسشهای بالا از تعريف " اشغال " آغاز می نماييم:
واژۀ اشغال درفرهنگ فارسی، عبارت از : « جاگرفتن و جايی را تصرف کردن و پياده نمودن نيروی نظامی درشهر و اراضی کشور ديگر به قصد تصرف دايم يا موقت » تعريف شده است.
اما، اين مسأله توضيح نگرديده است، که اين " تصرف اراضی کشور ديگر چرا؟ به چی منظور ؟ بخاطر بدست آوردن کدام هدف ها، صورت می گيرد ؟
ادامه دارد