فرخنده باد قيام رزمندگان هفتم ثور 1357 !

فرخنده باد قيام رزمندگان هفتم ثور 1357 !

          امروز هفتم ثور 1391 خورشيدی ( 26 اپريل  2012 ميلادی )، مصادف است با قيام پيروزمندانۀ سربازان و افسران پايين رتبۀ ارتش افغانستان، عليه عملکرد جنون آميزنظام خودکامه ی سردار محمد داوود، اين آخرين زمامدارمستبد خانوادۀ محمد نادر خون آشام، در دفاع از حق زندگی و فعاليت سياسی رهبران، کادرها و هزاران عضو ترقيخواه ، وطنپرست و مردم دوست حزب دموکراتيک خلق افغانستان، دهها هزار هوادار و متحد سياسی آن و صدها هزار روشنفکر تحول طلب جامعۀ رنج کشيده و دردمند مان افغانستان .

        کميته فعالين ح، د، خ، ا ، صميمانه ترين تبريکات و شادباشهای خود و سايراعضای صادق و معتقد به آرمان های انسانی اين حزب شهيدان و قهرمانان را بمناسبت اين رويداد بزرگی که فلک را سقف بشگافت و درتاريخ افغانستان طرحی نو در انداخت؛ جنبش سترگی که در آن سربازان و افسران تهی دست نظام، بهم ساختند و بنياد استبداد يک نظام ستم گستر را که بجز خود ، خانواده و چند عضو حزب غورزنگ ملی، برای ساير احزاب سياسی، سازمانهای اجتماعی ، شخصيت های علمی و فرهنگی حق زندگی سياسی برادر و برابر را قايل نبودند؛ درمهد آريانای کبير ودر قلب آسيای از بند رسته و پر تپش برانداختند؛ به پيشگاه همه رزمندگان شجاع ،قهرمانان و فرزندان راستين کوهپايه های افغانستان، که با رزم حماسه آفرين خويش، از هست و بود نهضت دموکراتيک جامعه افغانستان و ستاد رهبری کننده آن ح. د. خ. ا دفاع و به سلطه ننگين سر داران ، درباريان ، غلام بچه گان ، مصاحبان کاسه ليس  پايان بخشيد و تلاشهای تب آلود ارتجاع سياه قرون وسطايی در کمين نشسته را،توام با برنامه های استعماری و استثماری امپرياليزم جهانخوار، در رأس ايالات متحده امريکا را در آن مقطع زمانی نقش بر آب ساختند؛ تقديم می نمايد و به روان پاک رزمند گانی که سر را بکف گرفته و جانهای شرين شان را در دفاع ازحق زند گی همه فرزندان مردم و اقشار در بند کشيده افغانستان در آن روز و مراحل بعدی، نثار کردند، درودهای گرم و آتشين می فرستد.   روان شان شاد و رزم آنان پايدار باد !

       هم ميهنان گران ارج !

     قيام افسران و سربازان برخاسته ازميان طبقات و اقشارزحمتکش افغانستان، برای نخستين بار در کشور ما راه علماٌ تنظيم شده را بهدف تحقيق وظايف انقلاب ملی و دموکراتيک، جهت گذار قانونمند از مناسبات پوسيده فئودالی و نظام سياسی در حال زوال آن، بيک مرحله عاليتر و مترقی تر که جوابگوی نيازمنديهای سياسی ـ اقصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعۀ افغانستان باشد، صورت گرفت تا راه را بمنظور تأمين عدالت اجتماعی ورفاه عمومی درکشور، بازکند.

       اما اين که چرا نتوانست به اين مأمول مقدس دست يابد و به اسارت و بهره کشي انسان توسط انسان ، پايان بخشد؟ چرا کشورهای غرب برهبری ايالآت متحدۀ امريکا جنگ اعلان ناشده 14 ساله را عليه آن آغاز و ادامه دادند؟ چگونه مشتی از عناصر فروخته شده، از دين مقدس اسلام و معتقدات مذهبی مردم ما استفادۀ سوء نمودند و سرانجام وطن مشترک همه مان را، بدست های ناپاک خود و استخدام اجيران جنايتکار از دول عربی ، پاکستانی ها، ا يرانی ها و ساير ممالک جهان، ويران و سرنوشت افغانستان و مردم آن را در اختيار بيش از 40 کشور غارتگر گذاشتند، مزيد بر اشتباهات، انحرافات، کج روی ها، ظلم و سنمگری ها درمرحلۀ اول، داستانی است تراژيک و غم انگيز، که در اين رابطه روشنفکران مربوط به طبقات و اقشار ستمگر و ستمکش جامعه ما، هر يک بگونه های متفاوت و مطابق منافع طبقاتی و عمق بينش علمی و ديد سياسی خويش، پاسخ داده و ميدهند.

      تا جاي که تا کنون ديده شده است، جمعی از روشنفکران رسالتمند، ديدگاههای خويش را در اين مورد بر مبنای دانش جهانبينی علمی و جامعه شناسی علمی و کاربرد اسلوب ديالکتيک ابراز و اين رويداد را در پيوند با رخداد های منطقه و جهان، از آغاز تا انجام، به بررسی گرفته اند.

     ازجمله ، کميتۀ فعالين ح. د. خ. ا، اين ارزيابی را بصورت مستدل و مستند در طرح " خطوط اساسی اهداف مرامی و برنامۀ ح. د.خ. ا " ، منتشرۀ سايت سپيده دم بعمل آورده است. همين گونه دراين رابطه در نبشته ی " رخدادهای خونبار دوسدۀ اخير را چی بايد نوشت؟ " دربخش هشتم ( قسمت های اول ، دوم و سوم ) با استفاده از منابع معتبر داخلی و خارجی ، توضيحاتی ارائه و در سايت " سپيده دم " به نشر رسيده است.   

        اما تعدادی از تحليل گران بر اساس پندارهای واهی عصر حجر، با اسلوب متافزيکی در اين باره عقده گشايی کرده تا خاطر ناقرار اربابان سرنگون شدۀ داخلی و تيکه داران دين فروش پاکستانی، ايرانی و عربی و انحصارات غارتگر بين المللی را شاد و آرام سازند. اين دسته از واقعه نگاران به نرخ روز وبه ارزش دالر مقاله و داستان نوشتند و می نويسند و سفسطه گويی مي کنند.

    بگذار تا اين افسانه سرايان هوس باز و داستان نويسان درباری و اپورتونيسهای تسليم شدۀ  غربی(!) هر چه ميخواهند بگويند و بنويسند. سرانجام داورتاريخ در روزهای نه چندان دور به قضاوت خواهد نشست و حکمش را خارج از اراده و تصميم اين سردار و يا آن بادار، اين مولانای « ديو بندی » و يا آن آيت الله « قمی» اين وهابی سعودی و يا آن اخوانی « ازهری» ، اين قوم گرای قبيله سالار ويا آن ملی گرای " دموکرات تابوشکن(!) و عاشق سينه چاک " گلوباليسم (!) ، جامعۀ جهانی(!) ، اقتصاد بازار آزاد(!) و خادمان مونوپولهای غارتگر بين المللی ، صادر خواهد نمود.

       بدون شک تاريخ نگاران رسالتمند و متعهد به آرمانهای والا و انسانی جامعه افغانستان، تاريخ حقيقی قرن بيستم را در اين سرزمين خواهند نوشت و آنگاه به پندارهای ذهنيگرانه ی واقعه نگاران اجير جهان سرمايه و راويان عصر حجر، خط بطلان کشيده خواهد شد!

             زنده باد مردم آزاده و سلحشور افغانستان!

               جاودان باد خاطره تابناک شهدای هفتم ثور 1357!

               دستهای خونين اشغالگران و جنگ افروزان داخلی و خارجی از کشور ما کوتاه!

کميتۀ فعالين

ح. د. خ. ا