سازماندهی مجدد هراس افگنان
سازماندهی مجدد هراس افگنان
این دولتمردان ما حتی بخاطر
حفظ پرستیژ و حیثیت خود هم نمی خواهند با مسایل برخورد منطقی داشته باشند و حقایق
را بموقع متوجه شوند.
دراین روز ها سردمداران
امریکایی از سازماندهی مجدد القاعده و دیگر هراس افگنان و خطر روبه تزاید آنان
صحبت می کنند. دولتمردان ما نیز به تقلید آنان فوراً این مسأله را علم نموده اند و
هرکدام می خواهند از دیگری پیشدستی نمایند.
جناب رئیس جمهور از خطر هراس
افگنان اظهار تشویش نموده برای اولین بار طالبان آدمکش را بنام یاغیان یاد می کند.
جلآلتماب محترم عبدالله
عبدالله از سازماندهی توطئه ها در خارج از سرحدات و صدور هراس افگنی از بیرون حرف
می زند.
جناب مشاور امنیت ملی، این
عالی ترین مقام مسؤول امنیت کشور برای اولین بار از خطر روز افزون هراس افگنان
صحبت می کند و به ضرورت اقدام قاطع علیه افراطیون تاکید می ورزد.
گرچه موضعیگری قاطع مقامات مسؤول
امنیتی و دولتمردان کشور در قبال هراس افگنان یکی از خواسته های اساسی مردم بوده،
سیاست های مبهم و گنگ مقامات همیشه مورد انتقاد و اعتراض توده ها قرار داشته است؛
اما در موضعیگیری جدید دو نکته مهم مورد تأمل است:
یک ـ دولتمردان چرا در طول سالها به صدای مردم و روشنفکران
رسالتمند مبنی بر ضرورت مبارزه قاطع با هراس افگنان جواب بموقع ارایه نکردند و با
سیاست های غلط و اشتباه آمیز خویش زمینه گسترش هراس افگنی را بیشتر مساعد نمودند؟
دو ـ چرا دولتمردان و مسؤولین امنیتی ما نمی توانند
خود مستقیماً موضعگیری داشته باشند و همیشه حرف های دیگران را تکرار می کنند و
دنباله رو قدرت های بیرون اند؟ آیا خطر روبه گسترش طالبان، دست داشتن پاکستان در
تقویت این نیروی وحشی و حتی انتقال پلان شده آنان از یک منطقه به منطقه دیگر توسط
شبکه های مشکوک خارجی بار ها مطرح نشده است؟
خطر نیروی نو ظهور داعش و
سربازگیری آنان از مردم افغانستان از جانب روشنفکران و وسایل اطلاعات جمعی بارها
مطرح شده و توجه دولتمردان به این پدیده شوم جلب شده است؛ اما دولتمردان با خیره
سری این خطر را نادیده انگاشتند و مدعی شدند که کشور ما نمی تواند بستر مناسب برای
داعش باشد.
اما دیده می شود که در مدت
کمتر از یک سال داعش به خطر بزرگی تبدیل شده حتی همسایگان افغانستان را نیز به
تشویش افگنده است. جنگ های قندوز، بدخشان، فاریاب و سرپل گرچه تحت لوای طالبان و
بنام طالبان صورت می گیرد؛ اما هدف نهایی این جنگ ها راه یافتن به آسیای میانه و
ایجاد کریدوربرای نفوذ هراس افگنان در آن مناطق بوده است که هنوز هم دوام
دارد. اگر چنین هدفی مورد نظر نباشد در ولسوالی دور افتاده یی همچون خمآب چگونه
ممکن است نیروهای هراس افگن نفوذ نموده با امکانات قابل ملاحظه نظامی چنان وضع خطرناکی
ایجاد نمایند که حتی ترکمنستان در سرکوب آنان بانیروهای دولت افغانستان اظهار
آمادگی نمایند. ویا ولسوالی دور افتاده درقد به مرکز هراس افگنی تبدیل شود.
از حقایق یاد شده به این نتیجه
می رسیم که هراس افگنان نه تنها امروز به سازماندهی مجدد اقدام نموده به خطر جدی
تبدیل شده اند؛ بلکه از فردای ورود امریکا و متحدین در کشور ما به سازماندهی مجدد
آغاز نموده زیر چتر حمایه پاکستان با ایجاد شورای کویته و پشاور به فعالیت های خود
آغاز نمودند.
موجودیت بن لادن در پاکستان
آنهم در منطقه شدیداً تحت کنترول نظامیان آن کشور، خود نشان دهنده سازماندهی
القاعده و فعالیت منظم و پلان شده این سازمان می باشد. داعش نیز ابتدا در مناطق
سرحدی پاکستان ظهور نمود و از جنوب و شرق کشور به مناطق شمال و شمال شرق انتقال
داده شدند. امروز نیز مرکز ثقل داعش و ساحه اصلی آنان در منطقه اچین ولایت ننگرهار
قرار دارد که نیروهای امنیتی دولت را بخود مشغول داشته است.
لهذا طرح سازماندهی مجدد هراس
افگنان مشکلی را حل نمی کند و دنباله روی از سرمایداری جهانی و تکرار طوطی وار
اظهارات دولتمردان امریکایی برای دولتمردان ما نه تنها اعتباری نمی بخشد؛ بلکه
آنان را منحیث سیاستمداران دنباله رو و مزدور ثبت ذهنیت های مردم و تاریخ می سازد.
دولتمردان ما بجای اتکاء به
اظهارات دولتمردان امریکایی و چشم امید داشتن به اقدامات پاکستانی ها، بایست سیاست
مستقل دفاع از کشور و مبارزه ی بی امان علیه هراس افگنی را در پیش گیرند و در بسیج
مردم علیه افراطیون از همه امکانات استفاده نمایند. در غیر آن با سیاست مبهم، گنگ
و اقدامات نیم بند نمی توان هراس افگنی را نابود کرد و امنیت را در کشور اعاده
نمود.
لازم است در بعد داخلی بسیج
مردم علیه هراس افگنی دربعد منطقوی جلب کمک و حمایت کشور های منطقه در مبارزه
مشترک با تروریزم و در سطح بین المللی نیز بر علاوه جلب کمک، افشای مداخله پاکستان
بصورت مستند در مجامع بین المللی مورد نظر قرار گیرد و اعتراض دادخواهانه مردم
پیوسته بگوش جهانیان رسانیده شود و ذهنیت جهانی به خطر روز افزون تروریزم جلب گردد.
یگانه گزینه معقول برای
دولتمردان حکومت وحدت ملی مراجعه به مردم؛ موضع گیری قاطع علیه هراس افگنی ؛
اظهارات صادقانه در برابر مردم ؛ دوری گزینی از سیاست های گنگ و مبهم؛ تقویت
نیروهای مسلح و تجهیز آنان با وسایل ووسایط لازم و مورد ضرورت؛ مبارزه ی قاطع علیه
فساد و بالاخره تلاش برای اشتغال زایی و محو بیکاریست.
رویکرد به هر گونه سیاست
دنباله روانه و غیر شفاف و فرو رفتن به منافع حقیر تنظیمی، گروپی، تباری و منطقوی
جز بدبختی مردم و بد نامی تاریخی دولتمردان ارمغان دیگری نمی تواند داشته باشد.
بایست با در نظر داشت وضع رقتبار کنونی قاطعانه
و هوشیارانه علیه مفاسد و زشتی ها و علیه نیرو های شر افگن با استفاده از همه
امکانات مبارزه بی امان صورت گیرد و کشور از ورطه ی بدبختی نجات داده شود
محمد الله وطندوست.