هم گندم تر است،هم آسيا كند!

هم گندم تر است،هم آسيا كند!

مظاهره عظيم الشأن و گسترده ی ۲۰ عقرب سال روان، كه در اعتراض به "بی‌اعتنایی" دولت درمورد رهايی گروگان‌ های برادرران ولايت غزنی مان ، که در ولايت زابل از طرف طالبان جنايت پيشه ، مظلومانه به شهادت رسيدند؛ و ناامنی در کشور، در شهر كابل صورت گرفت و در شهرهای ديگر کشور از آن حمايت قاطع صورت گرفت، از نگاه کميت و کيفيت آن مانند رخداد خونين سوم عقرب 1344 كابل و رویداد های خونبار سال ١٣٧١ كابل که منجر به شهادت هفتاد هزار شهروندان پايتخت کشور توسط جهادی های ساخت پاکستان و ايران، ماندگار و تاريخی شد، می تواند اين رويداد و راهپيمايی  از زاويه هاي  مختلف مورد ارزيابی علمی و تاريخی پژوهشگران و فرهنگيان رسالتمند قرار گيرد.

      علی رغم اين که دشمنان تاريخی مردم افغانستان ، بويژه سازمانهای استخباراتی غرب و منطقه ، ازجمله " سی. آی. ای " و " آی. اس. آی " كوشيدند تا به اصطلاح " در نمد مو بپاشد " ؛ يعني در كشور ما نفاق ملي را چاق کرده جنگ قومی را مطابق برنامه های دزار مدت خويش مشتعل سازند ؛ ولي خوش بختانه كه نه تنها به اين آرزوی شوم خويش نرسيدند؛ بلکه اين راهپيمايی با شرکت همه اقوام برادر و باهم برابر کشور مان، سرآغاز رسيدن به وحدت ملي مُبدل شد.

     خواست كلان واساسي اين مظاهره تأمين امنيت در سراسر کشور بود، كه يك خواست برحق است؛ اما اين كه اين امنيت چگونه ، توسط چه کسانی ! ؛ برمبنای چه نوع برنامه ای ؛  با كدام بودجه تأمين شود؟ پرسش هايی اند که برای پاسخ به آنها به يک برنامه علماً تنظيم شده ، رهبری دانا ، کارا ، دلسوز، مردم دوست ، پاک نفس و ايثارگر نيازمند می باشد. زيرا هم اكنون فيصدي زياد بودجه دولتي كشور به وسيلهٔ كمكهاي دولت های غرب تأمين مي شود که آنان در اشتعال جنگ های غارتگرانه ی زندگی برانداز چهار دهه کشورمان دست بالا داشتند. آنها اکنون يک اندازه محدود پول را در بخشهای کمک می کنند که منفعت امروز وفردای صد در صد خود را در آن ديده بتوانند. كمك هاي بي حساب و بي تول قبلي را جناب كرزى و تيم چپاولگرش نوش جان كردند. کمک های  محدودی که امروز صورت می گيرد،  اطرافيان تازه به دوران رسيده ی رهبران كنوني در کمين قراردارند تا همه را در جيب های خود اندازند تااز نظر اقتصادی و بويژه ديزاين موترها و منازل زيبا در اروپا و دوبی، در رديف تيم غارتگر حامدکرزی قرار گرفته از آنان عقب نمانند.

  بنابران در اوضاع و احوال کنونی و با موجوديت حکومت سهامی " جهادی " طالبی " و " افغان ملتی " و امكانات محدود  بودجوي که خود ما قدرت خريداری سلاح ثقيل و هواپيماهای جنگی را نداريم و ايالات متحده امريکا که افغانستان را اشغال کرده رئيس جمهور و رئيس هيآت اجرائيه را توسط وزير خارجه اش نصب و برمردم تحميل می دارد؛ راهی برای توسعه اقتصادی کشور، بهبود سطح زندگی مردم  وافزايش کمی و کيفی قواي مسلح افغانستان محدود ديده می شود. ايالات متحده بيشتر ازاين كمك نمي كند و نمي گذارد كه از ساير كشورها هم كمك گرفته شود.

شايد وضع ديگر از اين هم بدترشود؛ زيرا مشاهد حسین سید رییس کمیته دفاعی مجلس سنای پاكستان گفت: طالبان افغانستان مشكلي به پاكستان  خلق نمي كند. به عبارت ديگر وی حمايت پاكستان را رسماً از طالبان اعلام كرد.

    پس چی بايد کرد ؛ فقط " سوختن و ساختن " را درپيش گرفت و سکوت کرد ويا بمنظور تعيين سرنوشت وطن و مردم خويش از هر سوختن، شعله های افروخت و در روشنی آن راههای نجات خود و ميهن خويش را تشخيص نمود و بزرگتر از قيام روز 20 عقرب ، قيامهای سرنوشتسازی را تا پيروزی کامل دنبال نمود.

    هم ميهن عزيز!

   گر من نسوزم ؛ گرتو نسوزی ؛ گر ما نسوزيم ؛ پس چه مشعلی اين ظلمات را بدست فنا خواهد سپرد؟