تشخيص به موقع غده سرطاني

images/20070512/cancer.jpg
 
:آيا تاکنون درباره وسيله اي به نام غده ياب لامسه اي چيزي شنيده ايد؟ همان وسيله اي که مي توانيد در دست بگيريد و آن را در تماس فيزيکي با سطح بدن قرار دهيد و از وجود هرنوع توده در بافتهاي بدن مطلع شويد.
در واقع همين سيستم مي تواند هر نوع جسم خارجي ، توده و غدد سرطاني سطحي در زير پوست را بخصوص در بافتهاي نرم بدن تشخيص دهد. به بيان ديگر، در اختيار داشتن چنين وسيله اي بيمار را از مراجعه به پزشک براي انجام آزمايش هاي ابتدايي بي نياز مي کند. حال يکي از دانش آموختگان دانشگاه اميرکبير موفق به طراحي و ساخت يک نمونه دستگاه غده ياب لامسه اي شده است. گفتگوي ما را با مهندس محسن حسيني بخوانيد.

اصولا سيستمهاي غده ياب لامسه اي چه هستند و چگونه و از چه طريق به تشخيص اجسام خارجي در درون بافتهاي مختلف بدن کمک مي کنند؟
در واقع نمي توانيم بگوييم که مجموعه سيستمهاي غده ياب لامسه اي وجود دارند، بلکه نام وسيله اي که اختراع شد را غدهياب لامسه اي ناميديم. اين وسيله در حال حاضر منحصر به فرد است و نمونه داخلي و خارجي ندارد و چون به تشخيص غدد زير پوستي از طريق برقراري تماس با سطح بدن مي پردازد و در واقع شبيه ساز عملکرد حس لامسه است ، غدهياب لامسه اي ناميده شده است.
روش عملکرد غده ياب لامسه اي مبتني بر اندازه گيري نيرو يا تنش (فشار) است. وقتي کاربر، جستجوگر غده ياب لامسه اي را در دست مي گيرد و آن را در تماس فيزيکي با سطح بدن قرار مي دهد، فشار بوجود آمده ميان حسگر و بافت اندازه گيري مي شود. منطق علمي حاکم بر چنين فرايندي اين است که در صورت وجود جسمي نامتعارف در محدوده مورد آزمايش در داخل بافت ، مقدار فشار اندازه گيري شده در اين محدوده نسبت به ديگر نقاط متفاوت خواهد بود. بخصوص درباره غدد سرطاني ، چون معمولا بافت اين غدد از بافت زمينه اي که در آن رشد مي کنند، سخت تر است ، مقدار فشار اندازه گيري شده دقيقا روي اين غدد بيشتر از نقاط مجاور خواهد بود. براي بررسي دقيقتر اين موضوع ، با استفاده از روش اجزاي محدود و به کمک نرم افزار ANSYSوجود يک غده داخل بافت را مدل سازي و تحليل کرديم. بافت را به شکل يک مکعب فرض کرديم و در مرکز اين مکعب يک کره به عنوان غده قرار داديم. با فشردن يکسان تمام سطح بافت ، محل توزيع تنش را به دست آورديم. به اين ترتيب مشاهده شد در قسمتهاي مرکزي مربع سطح بافت مقدار تنش از اندازه ديگر نقاط بيشتر است.
اين موضوع نشان دهنده تودهاي سخت تر در زير اين قسمت است.

غدد در چه مرحله از تشکيل شدن قابل شناسايي هستند؟
اين موضوع در افراد مختلف متفاوت است و به مشخصات غده و بافت بستگي دارد. مثلا اگر غده سطحي باشد از مراحل اوليه رشد مي توان آن را تشخيص داد. همچنين تراکم بافت سرطاني نيز در تشخيص زودهنگام آن تاثير دارد.

آيا غدد سرطاني نيز با اين سيستم قابل شناسايي اند؟
درباره غدد سرطاني سينه ، بله.

اين سيستم ها چه مزيتي را نسبت به ديگر شيوه هاي تشخيصي به همراه مي آورند؟
در اين طرح با الگوگرفتن از حس لامسه ، وسيله اي براي تشخيص وجود جسمي خارجي در يک محيط معلوم ساخته شده است. اين وسيله که کاربرد پزشکي دارد، براي تشخيص وجود غدد سرطاني زيرپوستي در بدن به کار برده مي شود، بنابراين آن را غده ياب لامسه اي ناميده ايم. روش حس لامسه مصنوعي به دليل اين که فاقد هرگونه اثرات جانبي است از روش هاي موجود ديگر براي معاينه هاي ابتدايي بدن مفيدتر است.

تشخيص غدد


از اين سيستم مي توان براي معاينه بافتهاي نرم بدن استفاده کرد. در واقع اين سيستم قادر است هر نوع جسم خارجي ، توده و غدد سرطاني سطحي و زير پوستي بدن را تشخيص دهد؛ اما هدف اصلي از ساخت اين وسيله انجام معاينه هاي سينه است. يکي از روشهاي معاينه اندام سينه ، روش خودآزمايي است که در اين روش فرد خود را مورد معاينه قرار ميدهد. هرچند اين روش نيز به آموزش نياز دارد، اما معيار مهارت و توانايي حس لامسه فرد در صحت نتايج بسيار تاثيرگذار است ؛ بنابراين در اختيار داشتن وسيله اي مطمئن و دقيق که حتي بيمار بدون مراجعه به پزشک بتواند خود را مورد آزمايشهاي ابتدايي قرار دهد، بسيار مفيد و مطلوب است. همان طور که مي دانيم در بيماري هاي سرطاني يکي از نکات مهم براي پيشگيري و درمان اين است که بيمار در چه مرحله اي از رشد و گسترش غده سرطاني نسبت به وجود آن آگاه شده باشد. هرچه بيمار زودتر نسبت به موضوع آگاه شود اقدامات موثرتري براي درمان او مي توان انجام داد

از جمله اين معاينه ها، تشخيص وجود غدد سرطاني در بافت سينه است که از سرطان هاي بسيار رايج ميان بانوان است و در واقع بالاترين آمار مبتلايان ميان ديگر انواع سرطان ها را دارد.
اولين عامل محرک در سنسورهاي لامسه اي تماس فيزيکي سنسور با شي ئ است که با توجه به نوع طراحي سنسور، اطلاعاتي از شي ئ مانند دما، رطوبت ، نيرو يا فشار تماس و... را در اختيار کاربر قرار مي دهد. به عبارت ديگر اين نوع سنسورها با برقراري تماس فيزيکي با سطح يک شي ء و با توجه به نوع طراحي ، اطلاعاتي از شي ئ را دريافت مي کنند. اما گام جديد در اين طرح و متفاوت با ديگر تحقيقات صورت گرفته در زمينه سنسورهاي لامسه اي ، تشخيص وجود و يا عدم وجود جسم خارجي در يک محيط معلوم است ؛ يعني در اين طرح ، سيستم سنسوري لامسه اي طراحي و ساخته شده است که با برقراري تماس سطحي مي تواند اطلاعاتي از عمق و درون جسم را در اختيار قرار دهد.در کدام نواحي از بدن بيشتر کاربرد دارند؟در بافتهاي نرم بدن و بخصوص اندام سينه.

سيستم طراحي شده به وسيله شما از چند بخش تشکيل شده و عملکردش چگونه است؟
اين سيستم از اجزايي براي دريافت صحيح اطلاعات (تحريک کننده ها)، پردازش اطلاعات و همچنين نمايش خروجي ها تشکيل مي شود. قسمتهاي اصلي اين وسيله عبارتند از:
جستجوگر:به عنوان قسمتي که کاربر آن را در دست گرفته و سنسور فشار يا نيرو روي آن نصب شده است.
مدار الکتريکي و مرکز پردازش اطلاعات: براي کنترل جستجوگر و دريافت و پردازش اطلاعات ارسالي از سنسور، از يک مدار الکتريکي متشکل از يک ميکروکنترلر استفاده شد.
نمايشگر:براي نشان دادن تغييرات فشار يا نيروي درک شده بوسيله سنسور (خروجيهاي سيستم)، از صفحه نمايش رايانه (مانيتور) استفاده شد.