فرار از سياره عينكيها
ضعف بينايي همزاد بشر است. براي همين عينك را ميشود جزء آن دسته از وسايل مصنوعياي بدانيم كه براي سالها بيشترين همراهي و نزديكي را با آدمها دارند. | |||
آدمهاي زيادي از هر جنس و سن و مليت، عينك ميزنند چرا كه ديد آنها دچار مشكل شده. عيوب انكساري (نزديكبيني، دوربيني و آستيگماتيسم) به علت تغيير حالت چشم به وجود ميآيند. در اين موارد، چشم از فوكوس خارج شده و تصوير بهدرستي روي قرنيه تشكيل نميشود. عينك روشي نسبتا قديمي براي اصلاح اين عيوب است كه در بيشتر موارد خوب جواب ميدهد اما مشكلات خودش را هم دارد؛ مثلا در مواقعي دستوپاگير است و بايد بخشي از حواس آدم به كنترل كردن آن باشد يا چون يك شيء خارجي است احتمال گم شدن، فراموش كردن يا خراب شدن آن كم نيست. به اين دلايل، چشمپزشكان سالها به دنبال روشي بودند كه با نوعي جراحي بتوان چشم را از داخل اصلاح كرد. با رايج شدن استفاده از ليزر در پزشكي، تحقيقات زيادي درباره استفاده از اين نور در چشمپزشكي انجام شد. خوشبختانه نتايج نشان ميداد تغيير در انحناي قرنيه با كمك نوعي ليزر امكانپذير است. از سال 1990، استفاده همگاني از ليزر براي رفع عيوب انكساري شروع شد و در عرض كمتر از 2 دهه، ميليونها نفر به اين طريق عينكهايشان را كنار گذاشتهاند. استفاده از ليزر براي اصلاح ديد، به چند روش مختلف صورت ميگيرد؛ معروفترين روش به «ليزيك» (LASIK) معروف است كه در اينجا مراحل مختلف آن را ميبينيم:
عوارض جانبي افت كيفيت بينايي به خصوص در شب، ديدن هاله در اطراف اشياي نوراني و خشكي چشم از جمله اين عوارض هستند. دسته دوم، عوارضي هستند كه به طور نادر اتفاق ميافتند ولي ميتوانند مشكلات جدياي براي چشم و بينايي ايجاد كنند. عفونت، خشكي شديد چشم و مشكلات دائمي ديد در شب از اين دسته عوارض هستند. معاينات اوليه دقيق و انتخاب روش مناسب، احتمال بروز اين عوارض خطرناك را به حداقل ميرساند. ساير روشها کل اگر طبیب بودی «اگر این لیزرها ضرر ندارند، پس چرا خود چشمپزشکها هنوز بیشترشان عینکی هستند؟». این سؤال در نظر اول کاملا منطقی و بیخدشه به نظر میرسد اما میشود به آن از چند جنبه، جوابهایی علمی و قابلقبول داد. اول اينكه هیچ روش درمانی را به طور مطلق نمیتوان برای همه افراد توصیه کرد و به کار برد. در مورد لیزیک هم این قاعده وجود دارد؛ مثلا این عمل در مورد افرادی که قرنیه آنها ضخامت کم یا سطح نامنظم دارد، توصیه نمیشود. همچنین برای اشخاص مبتلا به بیماری قند هم این روش به کار نمیرود. یک پزشک در وهله اول یک آدم است و خودش هم ممکن است با چنین مشکلاتی درگیر باشد. دوم اينكه باید توجه کرد که عمل اصلاح دید با لیزر نه یک درمان ضروری بلکه یک روش اختیاری است و عدم انجام آن، باعث ضرر و زیانی برای بیمار نمیشود. یکی از دلایل اصلی رواج لیزیک و روشهای مشابه آن، خلاصشدن از عینک است. شاید پزشک کذایی ما به عینکش به عنوان یک وسیله مزاحم نگاه نمیکند و حتی با توجه به نوع کارش، آن را نوعی وسیله ایمنی میبیند که حین کار مانع رسیدن آلودگی به چشمهایش میشود. سوم اينكه چشم هم مانند سایر اعضای بدن به هر حال با بالا رفتن سن، دچار پیری میشود؛ به همین علت حتی افرادی که عمل لیزیک کردهاند هم در سنین بالاتر از 40 سالگی ممکن است برای مطالعه مجددا به عینک احتیاج پیدا کنند. بسیاری از پزشکان متخصص در همین محدوده سنی هستند، پس داشتن عینک برای آنها کاملا طبیعی است. همچنین عملهاي لیزر اصلاح دید در صورتی كه درست انجام شوند، در اکثر موارد عوارض جانبی چندانی به جا نمیگذارند اما مانند هر درمان دیگری، این عملهاي بیخطر هم ممکن است در موارد خاص و معدودی باعث آسیبهای اساسی در بیمار بشوند. اینجاست که میزان ریسکپذیری بیمار به عامل مهمی در انتخاب یا عدم انتخاب یک روش تبدیل میشود. پزشکان هم مانند بسیاری از مردم شاید ریسکپذیری بالایی نداشته باشند؛ آن هم درباره یک عمل غیرضروری. به دلایل بالا، مواردی مانند علاقه به استفاده از عینک به نشانه پرستیژ حرفهای یا به عنوان وسیلهای برای پوشاندن مشکلات زیبایی را هم اضافه کنید. با توجه به دلايل گفته شده، هر آدمی، ازجمله یک چشمپزشک مجرب میتواند کاندیداي مناسبی برای عملهاي جراحی لیزری رفع عیوب انکساری چشم نباشد و ترجیح بدهد کماکان عینکی بماند. به نظر شما عیبی دارد؟ |