سخنان برگزیده از زبان حکیم مشرق زمین سید جمال الدین افغانی
| |||
۱- کسیکه ادعا دارد که دین اسلام به سختی و دشواری دستور می دهد نه سهولت و آسانی و به ضرر امر صادر میکند نه به نفع، قضاوت کور کورانه کرده خیلی دروغ گفته است۲- چشم انسان کور باشد بهتر است از اینکه بینش و طرز فکر او کور گردد۳- علم دارای پوست و مغز است کسیکه به پوست اکتفا می ورزد در دریای بیکران غرق گشته.۴- بهترین رنگ بیرق آزادی خون مجاهدین قهرمان است۵- آزادی خواهی یک آرزو است تحصیل آن کار و پیکار می خواهد و انسان را وادار به پذیرش قربانی و ایثار و قبول خطرها و مشکلات می گرداند۶- اعتماد مظلوم بر وعده های ظالم کشنده تر از توپ و شمشیر است۷- ملتی که برای تحصیل حق، یک ساعت جهاد کرد برای او بهتر از زندگی کردن در ذلت تا قیامت است۸- اگر ملتی از ستمگران از دیگر اسباب و عوامل بدون سخن استفاده نمیکند، پس آن ملت گمراه تر از حیوانات چهار پاه اند۹- آزادی فکری و بیان گرفته می شود و داده نمی شود، آزادی و استقلال وطن به گفتار حاصل نمی گردد۱۰- پیشوا همان کس است که مردم را به اعمال و افعال خود رهبری می کند نه به اوامر و اقوال خود۱۱- بد ترین درد مردم مشرق زمین اینست که آنها در اتحاد میان خود با هم اختلاف دارند و در تایید اختلاف با همدیگر متحد و اتفاق نظر دارند، آنها در میان خود عهد و پیمان بسته و متحد شده اند که میان خود یک پارچه و متحد و متفق نشوند۱۲- حقایق را نمی توان به گمان و خیال و توهم از میان برد۱۳- کثرت مویدان دعوتگر و یا دعوت بدون علم و دانش و دعوای صحت آن دست آوردی ندارد و موجب ذلت است. و شمار کمی از مویدان و پیروان دعوت و تبلیغ بر مبنا و اساس علم مقام و منزلت دارند و دعوت دوام هم میکند۱۴- قدامت همیشه برتری و تقوق بار نمی آورد۱۵- نیرومندی بت خوفناک است و ناتوانی شبحی است زادهء همین ضعف و انسان ضعیف و نانوان در برابر قوت و نیرومندی سر فرود می آورد و به خدا بودن قوی تصدیق می کند.۱۶- پست ترین مردم کسی است که زندگی خود را در مرگ دیگران می جوید و بزرگترین آنها همان کسی است که زندگی دیگران را گرچه یک نفر هم باشد در بدل مرگ خود می خواهد.۱۷- پستی و حقارت را برگزیدن آسانتر از طلب عزت و وقار است۱۸- هر کس از شاهان بدون ارتکاب جرمی بترسد بردهء پستی بیش نیست۱۹- صاحب حق قوی است گرچه در مقام ضعف قرار دارد و دوستدار باطل ضعیف است گرچه در ظاهر قوی معلوم شود۲۰- کمتر اتفاق می افتد که حق بدون زحمت بدست بیاید۲۱- ملت بدون اخلاق، نیست و نابود است و اخلاق بدون عقیده دست آوردی ندارد و عقیده ء بدون فهم و علم عقیده نیست۲۲- بهترین ترازوی اعمال ملتها اخلاق آنها است۲۳- جویندگان حکمت بسیار اند، اما عمل کنندگان کم اند۲۴- بزرگترین دلیل بر همت شخص مخالفت آشکارای او با عرف و عاداتی می باشد که بطلان آن اشکار است۲۵- دو حکیم عاقل در ملت دو میلیونی، بهتر از هزار مردی که در آن ملت تظاهر به عقل کرده مدعی حکمت می شوند۲۶- اگر جاهلان حاکم شوند نظم و نسق جامعه از همدیگر متلاشی گردد۲۷- اگر ساحه و میدان از مردم عاقل خالی بماند برای پر کردن آن جاهلان و مردم نادان با همدیگر به مسابقه بپردازند۲۸- جاهل و نادان زنده، مرده ء بیش نیست و عالم مرده زنده است۲۹- کسی که خود را اصلاح کرده نتواند کس دیگری را اصلاح کرده نمی تواند۳۱- ترسی که از چوکی و مقام حاکم نه از عدل و قضاوت منصفانهء او برای انسان دست می دهد باید بیشتر از احترام او مورد استهزاء و مسخره قرار بگیرد۳۲- بیشترین زمامداران مشرق زمین در موقفی قرار دارند که اگر یکی از آنها در عمیق ترین چاه بردگی انداخته شود و لقب های بزرگی مجرد، و بدون محتوای او حفظ گردد بی تفاوت مانده دنیا را برای خود جنت می پندارد۳۳- کسیکه هیزم برای فروش جمع می کند بهتر از کسی است که طلا را ذخیره می نماید۳۴- عاقل همان کسی است که آنچه به خود پسند ندارد به دیگری نیز نمی پسندد۳۵- احزاب سیاسی بهترین دواء اند اما در مشرق زمین در اًغلب حالات به بدترین درد و مرض تبدیل می گردد۳۶- چکاچک شمشیر ها بدون جنگ و افتخار به لباس جنگی در زمان صلح نشانهء ترس در میدان کارزار است۳۷-مرد ادیب در مشرق زمین می میرد اما زنده است و زنده است گرچه مرده است۳۸- دست آورد های عقل زمانی سودمند است که از قیودات اوهام رهایی یابند۳۹- نو آموز آغاز مقدامات علوم گمان می کند که دریایی از علم آموخته و کفایت می کند اما طالب راسخ و استوار در طلب علم تحقیق کرده به این عقیده است که در ابتدای طلب آن قرار دارد۴۰- هر گاه انسان با خود محاسبه نما ید همان طوریکه دیگران را مورد احتساب قرار می دهد در این صورت اشتباهات او کم شده و به کمال نزدیک می شود۴۱- اگر به دست و پای انسان زنجیر انداخته شود بهتر از اینست اوهام و خرافات بر عقل او بند و زنجیر بیندازد۴۲- لیت قول بر مردم مشرق زمین مصداق ندارد که گقته اند: به هر حالتی که می باشید و به هر راهی که می روید زمامداری بر شما- مطابق هما حالت- گماشته می شود بلکه این قول در آنها محل تطبیق دارد که : زمامداری شما هر طوری باشد شما نیز همان طور می شوید و به راه او روان می گردیدمطالب بالا برگرفته شده از کتابی ( حکیم مشرق زمین، سید جمال الدین افغان )صفحاتی ۱۳۶-۴۰مولف کتاب - قدری قلعچیمترجم - عبدالواحد نهضت فراهی
ارسالی احمد طارق فیض
|