خطر قحطی در ایران
خطر قحطی در ایران
نگارنده: یونس غیاثوند، ۲۹ اردیبهشت، ۱۴۰۱ خورشیدی
بنده در آخرین مقالهام تحت عنوان «خطر قحطی در ایران» از تصمیم دولت سیزدهم در باب افزایش قیمت ها حمایت کردم. بعد از مطالعاتی که پس از نگارش این مقاله داشتم، متوجه اشتباه بزرگم در نوشتن این مقاله شدم. اکنون با نوشتار زیر اشتباهم را تصحیح میکنم.
دولت سیزدهم به ریاست سید ابراهیم رئیسی طبق گفتههای صاحب نظران و کارشناسان خود، اعتقاد داشت که اگر گرانسازی رخ نمیداد، قاچاق کالاهای اساسی و بخصوص آرد افزایش مییافت. در این رابطه، سؤال میشود: چرا برای حل هر معضلی باید به مردم ستم دیده و مظلوم فشار بیاید؟
دولت معتقد است که این راه سریعترین و بهترین عملی بود که در این وقت کم و آغاز بحران غذایی جهانی اجرا شد. باز هم سؤال: آیا راهکاری در تاریخ ثبت شده است که با قاچاق مقابله شود و به مردم مظلوم آسیبی نرسد؟ پاسخ خوشبختانه آری است!
بعد از سقوط دولت فاشیستی آلمان در سال ۱۹۴۵، آلمان شکست خورده بین متفقین تقسیم شد و شرق آلمان و نواحی خاوری برلین تحت کنترل ارتش سرخ شوروی قرار گرفتند و بقیه مناطق و غرب برلین بین فرانسه، بریتانیا و آمریکا تقسیم گردید.
بین سالهای ۴۵ تا ۴۹ میلادی ما شاهد آغاز جنگ سرد بر علیه اتحاد شوروی بودیم و آلمان هنوز بین کشورهای همپیمان سابق تقسیم شده بود. استالین اعتقاد داشت که آلمان نوین باید یک کشور بیطرف و متحد باشد و خواهان برگزاری انتخابات سراسری در آلمان بود. اما سران اردوگاه غرب با نظر استالین مخالفت کرده و در سال ۱۹۴۹شروع به تشکیل جمهوری فدرال آلمان (آلمان غربی تحت نفوذ آمریکا) و با واحد پولی مجزا از شرق آلمان کردند ( چاپ مارک آلمان غربی).
اتحاد شوروی به ناچار زمانی که نظارهگر این حوادث در غرب آلمان بود، چارهای جز حمایت از سوسیالیستهای شرق آلمان نداشت و سرانجام در همان سال ۴۹ میلادی جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) با پشتوانه سیاسی و اقتصادی شوروی تشکیل گردید و واحد پولی جدیدی به نام مارک آلمان شرقی چاپ کرد.
بین سالهای ۴۹ تا ۵۰، ارزش مارک غربی (آلمان غربی) از مارک شرقی (آلمان شرقی) بسیار بالاتر بود و از آن سو در شرق آلمان سوسیالیستها با برقراری طرحهای مردم محور توانستند قیمتهای افسارگسیخته را بیش از ۲ برابر کاهش دهند. ولی بدلیل ارزش پائین پول آلمان شرقی نسبت به پول آلمان غربی، قیمتهای کالاهای اساسی تولید شده در شرق از غرب آلمان بشدت کمتر بود و همین امر موجب هجوم روزانۀ قاچاقچیان و حتی مردم عادی آلمان غربی به فروشگاههای آلمان شرقی شد. برای اینکه با مارک غرب میتوانستند کالاهای بیشتری در شرق بخرند.
ادامۀ همین روند موجب کمبود نان و سایر اقلام اساسی در شرق گردید و بدلیل اطلاع مردم شرق آلمان از بالا بودن ارزش مارک غربی، با وجود اقامت در شرق، ترجیح میدادند در غرب کار کنند. زیرا، کارفرمایان غربی دستمزد آنها را با مارک غربی میپرداختند. در نتیجه، علاوه بر کمبود کالا، انباشت سرمایه و نوعی دلالی پنهان نیز در آلمان سوسیالیستی شیوع یافت.
طی سلسله جلساتی که مشاوران اتحاد شوروی با دولت آلمان شرقی در سال ۱۹۴۹ داشتند، دو اقدام جدی جهت مقابله با قاچاق و انباشت سرمایه طراحی و اجرا گردید: ۱- منع صادرات کالا به غرب و بستن منافذ قاچاق کالا؛ ۲- بستن مالیات بر درآمد کارگران مقیم شرق، شاغل در غرب آلمان.
سرانجام این دو طرح در سال ۱۹۴۹ اجرایی گردیدند و دولت از این کار خود خشنود بود. چون به اهدافی همچون: ۱- جلوگیری از قاچاق و احتکار کالاها جهت خروج از شرق؛ ۲- جلوگیری از ایجاد تورم بر اقلام اساسی و فشار بر مردم؛ ۳- بازگشت تعداد قابل توجهی از کارگران غرب به آلمان شرقی و تقویت منابع انسانی اقتصاد.
همین عوامل پایهگذار حوادث نیکویی بودند که توانستند به رشد اقتصادی آلمان شرقی و توسعۀ همزمان عدالت در آن کمک کنند. بنظر میرسد صحیح این بود که دولت سیزدهم نیز برای جلوگیری از قاچاق به همان گونه عمل میکرد.
دولت ایران میبایستی با جلوگیری از قاچاق و صادرات کالاهای اساسی و همچنین بستن مالیات بر آنها (کالاهای صادراتی) با یک تیر دو نشان میزد: ۱- حفظ ذخایر غذایی راهبردی کشور در این دوران دشوار؛ ۲- جلوگیری از حل این مشکل با افزایش قیمت کالاها.
دولت ادعا میکند که ما بطور سالانه چیزی بیش از ۳.۵ هزار تن غله را از طریق قاچاق از دست میدهیم. آیا چنین چیزی امکان دارد؟ آیا این ادعا درست است؟ مسلماً خیر! زیرا برای انتقال این حجم بزرگ از غلات، باید قطارهای دولت را قاچاقچیان بخرند و محترمانه از کشور خارج کنند. مگر ممکن است چند دستگاه وانت و تعدادی کولبر بتواند این حجم عظیم غلات را قاچاق کند؟!
مشکل اصلی کشور این است که مدیران قوۀ مجریه تنها به اصلاح کادرهای رده بالای دولت نگاه میکنند و توجه خاصی به پاکسازی مدیران میانه، که بنظر بنده مهمترین بخش دولت هستند، ندارند. آنها معتقدند که اگر این طرح مشابه آلمان شرقی را اجرا میکردند ( بستن سود بر کالاهای صادراتی و منع خروج آنها) به دلیل عدم خودکفایی در کشاورزی دچار کمبود میشدیم و بطور مداوم قاچاق ادامه مییافت و دولت روسیه نیز اعلام کرده که بدلیل جنگ به هیچ کشوری و حتی کشورهای دوست مانند ایران گندم صادر نخواهد کرد. بنظر میرسد این عمل بوقوع نخواهد پیوست. چرا؟
مقامات روسیه خوب میدانند که آمریکا با اجرای طرح محاصرۀ راهبردی و جغرافیایی روسیه، شرایطی را برایشان فراهم کرده که دچار انزوای سیاسی و اقتصادی شوند و اکنون روسها برای دسترسی به آبهای آزاد و استمرار همکاری با شرکای راهبردیشان به دو کشور چین و ایران نیاز دارند. بخصوص ایران بدلیل شرایط ویژۀ جغرافیایی و مزیتهایی که نسبت به چین دارد، مرکز اتصال سه قارۀ اروپا، آسیا و آفریقاست و عملاً ایران به تنهایی میتواند طرح منزویسازی روسیه را درهم شکند.
روسیه برای نجات خویش از انزوا، قطعاً به صادرات گندم به ایران ادامه خواهد داد تا بتواند ایران را در کنار خود نگه دارد.
*- پانوشت: از گیرندگان مقالۀ اقتصادی پیشین استدعا دارم اشتباه مرا به بزرگواری خودشان ببخشند. امیدوارم با این مقاله آن لکه ننگ را پاک کرده باشم. همچنین، از دوستانی که در تصحیح اشتباهم در مقالۀ قبلی به من یاری رساندند، صمیمانه تشکرمیکنم.
منابع:
*- ویکی پدیای انگلیسی.
*- مقاله سنگربندی دو جهان، نگارنده: جولیتو کیزا، مترجم: ابراهیم شیری.
*- عدم تثبیت خودکفایی در تولید گندم.
*- برنامه اینترنتی جدال، گفتگو با احسان سلطانی، افسانۀ نئولیبرالیسم و افسانۀ هدفمندی یارانهها (قسمت اول).
مقالات مرتبط
کشتار بیرحمانه آوارگان افغانستانی در مرزها، بار دیگر موضوع بیپناهی مهاجرین افغانستانی در ایران را م... ادامه
هر روز بر ابعاد رفتار ضد انسانی جمهوری اسلامی با آوارگان افغانستانی، دستگیری و تهدید و تحقیر افزوده... ادامه
بیش از چهار دهە افغانستان کانون جنگ و نا آرامی است و شهروندانش یک روز بدون جنگ و خونریزی را تجربە ن... ادامه
ویدئوی رفتار وحشیانه ی نیروی سرکوب جمهوری اسلامی با پسر بچه ۱۵ ساله افغانستانی موجی از اعتراض برانگی... ادامه
هنگامی که جنگ با ایران نزدیک میشد، ویآیپیاس گفت ایران تهدیدی نیست که ایالات متحده ادعا میکند، د... ادامه
مارگارت کیمبرلی مینویسد، تلاش برای ترور رئیسجمهور سابق آمریکا در مقایسه با رفتارهایی که واشنگتن در... ادامه
فقط یک هفته پس از اعلام جنگ و قشونکشی کل نیروی سرکوب حکومتی به خیابانها علیه حق آزادی ادامه
کارگران ایران تحت حاکمیت یکی از هارترین نظامهای سرمایه داری جهان بسر می برند. تنها در دو سال گذشته ۸... ادامه
سیزده بدر، یکی از رسوم ایرانیان و اغلب مردمانی است که در پایان نوروز انجام میشود؛ در دهههای اخیر،... ادامه
مطابق مصوبه شورای عالی کار، در آخرین روز کاری سال ۱۴۰۲ حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال... ادامه
اگر هر آدمی، روزانه اخبار و گزارشات حملات اوباش حکومتی، یعنی حملات حزبالهیها و آخوندهای چماقدار ادامه
در کلیه حاکمیتهای جهان، سیاستمداران تا حدودی آداب و رسوم اخلاقی و اجتماعی را رعایت میکنند اما در... ادامه