يادداشت کوتاه پيرامون جنایت انگلو امریکایی ها درایران وجهان!

يادداشت کوتاه پيرامون جنایت انگلو امریکایی ها درایران وجهان!

(به توجه نسل جوان کشور های مان، ايران و افعانستان)

برچسپها: استعمار/ امپریالیسم انگلیس و آمریکا/ جنبش‌های رهایی بخش ضد استعماری جهان/انقلاب دکتر مصدق و بنیان گذار ی حکومت ملی ضد استعماری در ایران .

تهیه کننده: عارفه  و رحمت

۲۳ آگست/ اوت ۲۰۲۳

۷۰ سال پیش، کودتای انگلیسی- آمریکایی ایران را به چندین دهه ظلم و ستم محکوم کرد  و تا اکنون ادامه دارد،اما مردم ایران در برابر آن در حال مقابله،و مبارزه  با آن هستند.

بیشتر مطالعه کنید:

این کودتا به رهبری و مداخلت مستقیم انگلیس وامریکا از طریق( MI6) و (سی آی ای)، استثمار و ستم ی بود که به مدت ۷۰ سال تا اکنون‌ ادامه دارد. 

هر سال در۲۸ مرداد، سالگرد کودتا، میلیون‌ها ایرانی از خود می‌پرسند که اگر آمریکا و انگلیس در تمام آن سال‌ها پیش برای سرنگونی رهبر منتخب دموکراتیک ایران توطئه نمی‌کردند، چه اتفاقی می‌افتاد و مردم ایران چه اینده داشت؟

ایران،کشور های همسایه آن،افغا نستان، خاورمیانه و احتمالاً کل منطقه ممکن است، عمیقاً متفاوت میبود. کودتا جدا از بازنویسی سرنوشت ایران و همسایگانش،بويژه افعانستان، راه را برای یک سری مداخلات امپریالیستی و سرنگونی دولت‌های منتخب دموکراتیک در سراسر جنوب جهان هموار کرد. شاید واشنگتن قبل از طرح کودتا در گواتمالا در سال ۱۹۵۶، کنگو در سال ۱۹۶۱ یا شیلی در سال ۱۹۷۳، دو بار فکر می‌کرد، اگر نمی‌توانستند محمد مصدق، نخست‌وزیر ایران را به این راحتی و سودآوری سرنگون کنند.

مصدق به عنوان رهبر منتخب دموکراتیک ایران از سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳ از ملی شدن صنعت نفت ایران دفاع کرد. این قبلاً در دست شرکت نفت انگلیس و پارس - یک شرکت انگلیسی بود که در سال ۱۹۰۹ پس از کشف یک میدان نفتی بزرگ، در ایران تأسیس شد که بعداً به (بریتش پترویلیم) و یا  BP تبدیل شد.

در اسفند ۱۳۳۰ مجلس ایران به ملی شدن نفت ایران  رای داد . این امر باعث ایجاد حیرت در غرب شد - به ویژه در بریتانیا، جایی که چشم انداز ملی شدن به طور بالقوه به شدت به اقتصاد غرب،  بويژه انگلیس، آسیب می رساند. علاوه بر این، نفوذ بریتانیا در خاورمیانه را تضعیف می کرد. به‌همین دليل توطئه برکناری مصدق به طور جدی آغاز شد.

دراین رویداد، کودتا ـ به نام عملیات آژاکس - یک سرمایه گذاری ،عملیات مشترک بین سازمان سیا و MI6 بود. شاه، محمدرضا پهلوی که اخیراً پس از شکست توطئه قبلی برای برکناری مصدق از کشور گریخته بود، به ایران بازگشت.

او،رضا پهلوي در مدت کوتاهی کنترل خود را برسرویس های امنیتی کشور سخت ترکرد و یک رژیم دیکتاتوری مطلق  را تحمیل کرد که با خشونت و ترس حکومت می کرد. پهلوی تمامی احزاب سیاسی مخالف را ممنوع اعلام کرد و بسیاری از فعالان جنبش ملی شدن نفت دستگیر و یا از کشور مجبور به فرار شدند.

حکومت با ترس و بربریت:

در سال ۱۹۵۷، شاه یک سرویس امنیت داخلی به نام سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) راتأسیس کرد که اساساً به دستور مستقيم شاه ایران آنرا اداره می کرد. از آن زمان تا سال ۱۹۷۵، تنها دو حزب  سیاسی، (حزب مردم) و (حزب ایران نوین)، اجازه فعالیت داشتند و همه نامزدهای مجلس باید مورد تایید ساواک قرار می گرفتند و از زیر نظر و تایید آن می‌گذشت.

هر دو حزب در واقع کاملاً تحت کنترل شاه بودند. مجلس فقط برای مهر و موم کردن تصمیمات او وجود داشت، همان‌طور که نخست‌وزیر راشاه شاه منصوب میکرد.

در سال ۱۹۷۵ شاه تسلط خود را بر سیاست ایران بیشتر کرد و یک حزب واحد به نام (حزب رستاخیز) را تأسیس کرد که همه ایرانیان موظف به عضویت در آن بودند.

در سال ۱۹۷۹، زمانی که ایران در یک انقلاب مردمی بر هدیه شاه  به پا خاست ، در ایران یک سلطنت مطلقه شاهی بود، با اراده شاه که توسط پلیس مخوف ساواک اجرا،و اداره می شد.

درمدت چند ماه پس از انقلاب، مقامات مذهبی ایران تحت رهبری آیت‌الله روح‌الله خمینی،که در عقب آن بصورت نا مرئی غرب بود،بعد از فریب و نیرنگ، احزاب سیاسی بویژه حزب بزرگ ملی، حزب توده ایران را باسر کوب وحشیانه و پای گذاشتن بر تعهدات خود، باقتل و کشتار و زندانی کردن ها ،کنترل اداره و رهبری دولت را به دست گرفتند.

جمهوری اسلامی به سرعت پلیس مخفی خود را به نام سا واما؛( سازمان اطلاعات و امنیت ملی ایران)؛ تأسیس کرد که از بسیاری روش های وحشیانه ساواک استفاده می کرد و تا اکنون در بعضی موارد وحشیانه تر از ساواک است.

پایان.

منبع: دی کنورسیشن.