کنفرانس سران هشت کشور بزرگ صنعتی و مبارزة هوشمندانه و تحسین برانگیز جنبش ضد نو لیبرالیسم با آن

کنفرانس سران هشت کشور بزرگ صنعتی و مبارزة هوشمندانه و تحسین برانگیز جنبش ضد نو لیبرالیسم با آن



اجلاس سران کشورهای بزرگ سرمایه داری ، روزهای 17(7 و 8 جون)، در شهر ساحلی روستوک در آلمان برگزار شد. از ماه ها قبل فعالان جنبش مخالفت با ”جهانی شدن“ و نو لیبرالیسم و مبارزان ضد امپریالیسم تدارک تظاهرات اعتراض آمیزی را در مقابله با طرح های سوداگرانه و ضد مردمی سران ”گروه 8“ دیده بودند. در نیمه اول خرداد ماه در روستوک صفوف مبارزه ای کلاسیک شکل گرفت. در یک سو، نمایندگان غارتگران جهان، و در سوی دیگر نمایندگان ساکنان کره ی زمین، که به دلیل چپاول گری های سیری ناپذیر سرمایه داری نولیبرالی ، دهشتناک ترین روزهای تمام طول تاریخ را می گذرانند، قرار داشتند.
هیچ یک از قلمرو های زندگی انسانی، از محیط زیست و گرم شدن زمین گرفته تا بی نوایی ، فقر و بیماری و سیه روزی میلیون ها انسان در سراسر کره زمین و حتی و از جمله در محدوده خود هشت کشور ثروتمند سرمایه داری، از دستبردهای ویران ساز سرمایه داری کنونی در امان نیست.
سران کشورهای بزرگ صنعتی ، هرچند وقت یک بار دور هم گرد می آیند تا به رفع و رجوع ”مشکلات“ اساسی که خود باعث و بانی آن هستند ، بپردازند. اما در پس ظاهر ، بیش از هر چیزی، تضادهای خود آنهاست که اکثر وقت اجلاس را می گیرد و آنان را به جان هم می اندازد. کنکاش در باره ی هر مطلبی نه برای یافتن بهترین راه حل هاست ، بلکه نشئت گرفته از خصلت امپریالیستی خود آنها و وجود تضادها و رقابت بیرحمانه بین آن ها است. اینان نمایندگان بی عاطفه ترین طبقه ی غارتگرند و شاید خود نیز واقف بر این حقیقت نباشند که توانایی حل هیچ یک از مسایل و مشکلات موجود را ندارند. چرا که این مشکلات مستقیمأ زاییده ی سیستم سرمایه داری ، همزاد و همراه آن است و فقط با نابودی سرمایه داری از بین می رود. اما واقعیت آن است که آنها برای کسب سهم هرچه بیشتر از خوان یغما ، نه به کنکاش و رایزنی ، بلکه با چنگ و دندان نشان دادن به یک دیگر ، گرد هم می آیند و این تضادهای امپریالیستی است که هر چند وقت یک بار دنیا را به جنگ و نابودی می کشاند.
امروزه، پس از بیش از 50 سال از پایان جنگ دوم جهانی ، جهان حتی یک روز را بدون جنگ نمی گذراند. آمریکا ، به ویژه پس از فروپاشی شوروی ، به بزرگ ترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان و در نتیجه زورگو ترین کشور دنیا مبدل شده است. پایگاه های نظامی آمریکا در همه جای جهان گسترده است. گویی که دنیا به اشغال نظامی این ابر قدرت در آمده باشد.
حال از این قسمت تیره و تاریک سرمایه داری به آن جانب پرجوش و خروش و نویدگر سپیده دمان آزادی ، نظری بیفکنیم. در اینجا نمایندگان و پیشگامان میلیاردها انسان بر ضد آن غارتگران، فریاد رسای خود را در سراسر گیتی طنین افکن می سازند که ” جهانی دیگر ممکن است.!“
از مدت ها پیش تدارک برای ” ضد اجلاس سرمایه داری ” آغاز شده بود. تدارک توسط چهل سازمان، سندیکا و حزب سیاسی، به عهده گرفته شده بود. برای مراجعه کنندگان در سه شهرک نزدیک روستوک ، (محل تشکیل اجلاس گروه 8)، سه اردوگاه برپا شده بود. ” آدولف ریکن برگ“ ، مهندسی از اشتوتگارت ، (که مدت یک سال بیکار است)، مسئول سازمان دهی این اردوگاه ها بود . او به اتفاق جوانان سندیکای کارگران مهندسی و فلزکاری ،IG METAL”آی-گ-متال“ آلمان، که داوطلبانه فعالیت می کردند، این اردوگاه ها را برپا کردند. در این اردوگاه ها همه چیز برای پیش برد یک تبادل واقعی افکار و ایده ها فراهم شده بود. ”ریگن برگ ” گفت که، مقامات شهر نیز این مباحثات را اجازه داده بودند و برای ما دردسری فراهم نکردند. اما او افزود : ” در شهر روستوک فقط چهار هفته قبل از اجلاس ، زمین های بایر را در اختیار ما گذاشتند.“ و علت آن را چنین بیان کرد: ” ما این زمین ها را زمانی گرفتیم که مقامات شهر روستوک متوجه شدند که در هر صورت انبوه انبوه مردم برای تظاهرات خواهند آمد.“
در اردوگاه ها پیش بینی همه چیز شده بود ، مثلأ یک چادر برای شارژ کردن تلفن های همراه اختصاص یافته بود و چادر دیگری برای اطلاع رسانی . اما در رابطه با مطبوعات، وضع چندان مطلوب نبود . مسئول این قسمت که از بندر بارسلون آمده بود ، گفت : ” ما محل کار برای مطبوعات را فراهم کرده بودیم ، ولی بسیار تاسف انگیز بود که می دیدیم فقط تعداد اندکی از رسانه ها از ” ضد اجلاس ” سخن می گویند و اگر هم حرفی می زدند ، قبل از هرچیز از ”خشونت تظاهر کنندگان بود.“
در این اردوگاه ها طی سه روز در باره ی مسا یلی از قبیل ”جایگزین های نولیبرالیسم“ ، عدالت اجتماعی، محیط زیست ، جنگ و مهاجرت ، بحث و تبادل نظر به عمل آمد. هشت کنفرانس برگزار شد ، نزدیک به 120 گروه کار و بیش از هزار ثبت نام برای بحث توسط شرکت کنندگان، را باید در فهرست فعالیت های اردوگاه ها ملحوظ کرد.
با اینکه امکان تحریک و پرووکاسیون، به ویژه از جانب پلیس وجود داشت و شرکت کنندگان حتی احتمال می دادند که ممکن است اردوگاه ها را شبانه محاصره کنند تا جلو تظاهرات گرفته شود، ولی با دور اندیشی گردانندگان ، سبب شد که بعد از حادثه روز اول ، اتفاق ناگوار دیگری روی ندهد.
هدف تظاهر کنندگان این بود که راه دسترسی به کنفرانس بسته شود و آنان به این کار موفق شدند. از سوی دریا ، کشتی های متعلق به جنبش ”سبزها“ این وظیفه را به عهده گرفتند و در خشکی، هزاران مبارز کوشا ، در گروه های کوچک ، دایم در حرکت بودند. از این سو به آن سو و از این خیابان به آن خیابان می رفتند. در نتیجه راه دستیابی به ایستگاه ”هایلیگندام“ ، محل برگزاری اجلاس، پنج بار بسته شد.
اما در آن سو، پشت میله های آهنین و سیم های خاردار چه گذشت؟
اجلاس در ”ایستگاه هایلیگندام ” ، که 12 کیلومتر نرده های آهنین و سیم های خاردار به ارتفاع 2.5 متر، دور تا دور آن را گرفته بودند و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی قرار داشت ، برگزار شد. پلیس و سایر نیروهای امنیتی ، اقدامات پیشگیرانه ی وسیعی را از مدت ها پیش در شهرهای بزرگ آلمان به مورد اجرا گذاشته بودند. منازل بسیاری مورد بازرسی و جستجو قرار گرفت . پلیس بسیاری از کامپیوترها و دیسک های آن ها را ضبط کرد و منابع پاره ای از خدمات اطلاعاتی بسته (بلوکه) شده بود . حتی شایع کرده بودند که ممکن است عده ای را تحت نام ”اقدامات پیشگیرانه“ توقیف کنند.
به هر حال در اجلاس ”گروه 8“ دو موضوع اساسی در دستور کار قرار گرفت: فقر در آفریقا؛ دگرگونی های اقلیمی و محیط زیست (از جمله بالا رفتن درجه حرارت)
در مورد اول، ”کات ژو کیپنگ“ ، نماینده ”بوند ستاک“(مجلس ملی آلمان )، نایب رییس حزب چپ، قبل از کنفرانس، به درستی خاطر نشان کرده بود که گذشته نشان داد که تصمیمات گرفته شده در اجلاس پیشین ، راه حلی را در بر نداشت. او گفت :“ حتی نصف هفت صد و پنجاه میلیارد دلاری که آمریکا هر ساله صرف تسلیحات می کند، برای مبارزه با فقر موجود کافی است.“ و افزود: ” اما تصمیم گیرندگان “هایلیگندام“ ، این بار نیز برای سیه روزان آفریقا اشک تمساح خواهند ریخت، در حالی که خود آنها مسئول این فقر هستند. آنها از بدهی کشورهای در حال رشد نمی کاهند ولی آنان را مجبور خواهند کرد که حقوق گمرکی روی واردات را لغو کنند و یا از آن بکاهند، که نتیجه ی آن پر شدن بازار های داخلی این کشورها از فرآورده های حمایت شده با سوبسیدهای قابل ملاحظه برای کمپانی های بزرگ خواهد شد و دهقانان خرده پای این کشورها در برابر چند ملیتی ها هیچ شانسی ندارند.“
اما فضای سنگین از همان آغاز گشایش و حتی پیش از آن بر اجلاس سنگینی می کرد. سنگینی حداقل به خاطر دو مورد اختلاف بزرگ ، حاکم شده بود ، که یکی از آنها ، درست چند روز پیش از اجلاس بین واشنگتن و مسکو به وجود آمده بود. جدال بر سر استقرار سپر موشکی آمریکا در مرزهای روسیه (لهستان و جمهوری چک ) بود که واکنش خشم گینانه ی مسکو را به همراه داشت.
آمریکا مصمم است که با استقرار این موشک ها، گلوی روسیه را بفشارد و این کشور را وادار سازد تا به ویژه در باره ی نفت و گاز دریای خزر تسلیم آمریکا شود. آمریکا ابزار های سیستماتیک ، ایدئولوژیک ، اقتصادی و نظامی را برای نتیجه بخش ساختن تهاجم خود به کار خواهد گرفت . لازم است به این موضوع نیز اشاره شود که در 15 مارس سال جاری ، یک موافقت نا مه برای ساختن یک خط لوله ی نفت، که طلای سیاه را از دریای خزر به شهر یونانی آلکساندر پولیس، از طریق بلغارستان، می رساند، بین آمریکا و طرف های ذینفع امضا شد. در حالی که یک قرارداد دیگر برای انتقال گاز از باکو به ترکیه از طریق تفلیس، پایتخت گرجستان، هم اکنون به بهره برداری رسیده است.
ضد حمله ی روسیه نیز چنان ضعیف نبوده و این کشور هم اکنون نیز به دو واکنش دست زده است. یکی تهدید به این که پاره ای از هدف ها در اروپا ی غربی ممکن است با موشک نشانه گیری شوند و دیگری در باره ی نفت و گاز که از روسیه به اروپای غربی می رود.
واما دو موضوع دستور کار اجلاس:
اول- در باره ی گرم شدن هوا.
آمریکا حتی قبل از کنفرانس کوشید تا در رابطه با این مسئله از انزوا بیرون آید. دولت بوش پیشنهاد کرد که سال آینده کنفرانسی از چند کشور بزرگ ”آلوده کننده“ هوا، از جمله چین و هند، تشکیل شود، بدون اینکه در رابطه با راه حل های پیشنهادی جدی هیچ گونه صحبتی مطرح باشد. به هر حال موضع گیری آمریکا برای کشورهای اروپایی و به خصوص صدر اعظم آلمان، آنجلا مرکل، که می خواست روی سطح مشخصی از کاهش گاز های مضر برای محیط زیست توافق به عمل آید، ناراحت کننده بود. متن تصویب شده توسط اجلاس ”گروه 8“ این است که این کشورها تدابیری را در نظر بگیرند که تا سال 2050 صدور گاز کربنیک به نصف کاهش یابد. فرمول بندی اساساٌ طوری است که حداقل و فقط ظاهر را حفظ می کند.
و اما در باره ی مبارزه با فقر:
در روز پایانی اجلاس ، سران پنج کشور آفریقایی بنیان گذار ”همکاری جدید برای توسعه ی آفریقا“ و دبیر کل اتحادیه ی آفریقا، به اجلاس دعوت شده بودند و در جلسه اختتامیه آن شرکت جستند.
دو سال پیش نیز در کنفرانس اسکاتلند، در اقدامی مشابه که از آن به عنوان یک چرخش تاریخی نام بردند، کشورهای ”گروه 8“ مدعی لغو بخشی از بدهی پاره ای از فقیرترین کشورها شدند. ولیکن واقعیت اینست که حتی بر اساس ارقام بانک جهانی وضع از پیش بدتر و فاصله با ”توسعه“ باز هم عمیق تر شده است. زیرا مقدار لغو پیش بینی شده بدهی ها نه فقط کافی نبود(40 میلیارد دلار) بلکه همین مبلغ هم مشروط به شرایطی بود که وضع را وخیم تر کرد. در راس این شرایط وجود یک ”حاکمیت مطلوب“ قرار داشت ، یعنی یک حکومت گوش به فرمان و به دنبال آن خصوصی سازی گسترده، باز کردن بازار داخلی به روی کالاها ی خارجی، برداشتن گمرک و ... اجرای این تدابیر، کشورهای مورد بحث را از حق حاکمیت محروم کرد و بیش از پیش از ”توسعه ” محروم ساخت.
اما مصوبات جلسه ی پایانی امسال ”گروه 8“ بسیار دور از نیازهای اقتصادی و بهداشتی آفریقاست. تعهدات تا سال 2010 در یک ”معاهده ” الحاقی ، کمی بیش از 35 میلیارد یورو در سال خواهد بود. اما متن اعلامیه هیچ نوع مکانیسم الزام آوری را در این رابطه خاطر نشان نمی سازد.
”گروه 8“ کشور عمده سرمایه داری در باره ی تصمیم دیگرشان مبنی بر افتتاح یک حساب چهل و چهار میلیاردی برای مبارزه با بیماری هایی مانند ایدز، مالاریا و سل در آفریقا ، اهمیت بسیاری قایل شدند، ولی واقعیت این است که هیچ تاریخی برای افتتاح این حساب در نظر نگرفته شده است. حتی یکی از سازمان های غیر دولتی ، نسبت به قولی که در سال 2005 داده شده بود، مصوبه کنونی را یک ”عقب نشینی شرم آور“ قلمداد کرد.