جنايت تکاندهندۀ اتمی                  

 

 

                  مترجم: غفار عريف

                                

                             جعبۀ ( صندوق) بم سازی داکتر خان

               حلقۀ ( باند ) بين المللی قاچاقچيان تسليحات اتمی، راکت های

      انکشاف يافتۀ حامل سرگلوله های اتمی را برای فروش عرضه نموده بودند.

    

 

       درسالهای گذشته ، اوگوست هانينگ رئيس اسبق ادارۀ خدمات اطلاعات دولتی آلمان، چنين خاطرنشان ساخته بود: وحشتناک ترين نوع سلاح ها ميتواند از ساحۀ کنترول خارج گردند. ازمدت چند روز بدين طرف اين شبح هول انگيز بشکل بسيار قوی و نا آرام کننده سرخط مسائل را بخود اختصاص داده است.

    داويد البرايت دانشمند سرشناس رشتۀ اتم درايالات متحدۀ امريکا گزارش داد :

   يک باند بين المللی قاچاقچی سرکوب شده، اجزای پلانهای راکتهای مدرن و قابل انتقال، دارای کلاهک های اتمی را دراختياردارد. پرسش داغ و تکان دهنده، مشابه به قوۀ انفجارنيرومند يک مادۀ منفلقه، اين طورمطرح ميگردد: چه کسی آگاهی های مربوط به تجارب عملی اين عرصه را بدسترس مافيای اتمی قرارداده است؟

     شمار دانشمندان و انجنيران که فهم و توانايی ساختن سلاح های کشتارجمعی را دارند، قسمآ به طرز برق آسا بالا رفته است. هانينگ رئيس سابقۀ ادارۀ خدمات استخبارات، قبلآ درآغاز دهۀ قرن جاری، ترس و نگرانی خود را ازاين ناحيه با بيان حرفهای فوق ابراز داشته بود. اين اضطراب و دل واپسی زمانی به حقيقت پيوست که ادارۀ خدمات مخفی ايالات متحده (C. I. A) ، به فاميل تينر انجنيرسويسی راه يافت و باخبرشد که اين شخص بهترين روابط را با عبدالقديرخان " پدر بم اتمی پاکستان " استوار نموده است.

    آنگونه که داويد آلبرايت، سابق مفتش دردفترآژانس بين المللی انرژی اتومی و فعلآ رئيس انستيتوت علوم و امنيت بين المللی درشهرواشينگتن ، برپايۀ مطالعات خود که همين حالا به آن آشنايی حاصل شده است، گزارش داد- درسال 2006 ازحافظۀ کمپيوتر تينر سويسی، تمام پروتوکول ها، پلانها و رسم های وابسته به ساختن سلاح های اتمی و توليد آلۀ جدا کردن " ايزوتوپ ها" بخاطر غنی سازی يورانيم مساعد به توليد سلاح اتمی، بدست آمده است.

    به اعتقاد محمد البرادی رئيس ادارۀ آژانس بين المللی انرژی اتمی، تحقيق کنندگان اين قضيه اطمينان دادند که فريد ريش تينر سويسی و دو پسرش بنامهای Urs و Marco به [ عبدالقدير] خان [ کليد دروازۀ ]

" فروشگاه بزرگ هستوی" را سپردند [ تا متاع علمی خود را بفروش برساند].

    کوچک و متمرکز

     اين که [ عبدالقدير] خان پس از آن که ده سال پيش پاکستان را بمثابۀ يک قدرت اتمی دررديف همسايۀ دشمن، يعنی کشورهند قرارداد وبه هدف حصول مفاد به حساب شخصی، تجارت هستوی خود را بدوران انداخت، مطلب جديدی نيست. زمانی که درسال 2003 معمرالقذافی ديکتاتورليبيا اعتراف به داشتن پروگرام اتمی خود نمود و سلاح های کشتارجمعی را نابود ساخت، درآن وقت روشن گرديد که دانش و آگاهی های مسلکی توليد اين نوع سلاح از کجا آمده بود: [عبدالقدير] خان [ دربدل دريافت صدهاهزار دالر، دستاوردهای علمی خويش را درعرصۀ ساختن سلاح اتمی] بفروش رسانيده بود.

        حکومت ايالات متحده به دولت پاکستان متحد عنعنوی خود، دربارۀ پروگرام تسليحات اتمی " دولت جنايتکار" ليبيا، معلومات داد. [ عبدالقدير] خان درآغاز سال 2004 درتلويزيون پاکستان درمورد همکاری های هستوی خود اعتراف کرد: او درکنارليبيا ازايران و کوريای شمالی نيزمنحيث شرکای تجارت غيرقانونی خويش ياد آوری بعمل آورد. بعد ازاين اقرار، خان درخانه اش نظربند شد. اما بزودی اعتراف خود را پس گرفت و اين استدلال را بيان داشت: فقط به اين خاطراقرارنموده بودم تا ازپيامدهای ناگوارآن درمقابل وطنم جلوگيری کرده باشم.

     قرارمعلوم، [ عبدالقدير] خان به دولت ليبيا صرف دريک چوکات محدود، تخنيک سلاح های فعال و آمادۀ استفاده را بفروش رسانيده بود- تخنيک سلاح های خيلی کهنه که به پروگرام توليد سلاح اتمی جمهوری مردم چين، درسالهای دهۀ 60 سدۀ پيشين، درنظر گرفته شده بود. برعکس اشکال رسامی شده توسط قلم توش آبی رنگ که درسال 2006 ازکمپيوتر انجنير سويسی بدست آمدند، کاملآ ازيک کيفيت ديگری برخوردار هستند؛ دراين باره  روزنامۀ" واشينگتن پست" ازگزارش آلبرايت اين طورنقل کرده است: يک نوع بم اتمی بسيار انکشاف يافته، بزرگی آن به اندازۀ نصف سلاح چينايی، اما نيرومندی و قدرت تأثيرآن دوبرابرسلاح چينايی بوده ومهمتر ازهمه به آسانی قابل کاپی و نمونه سازی می باشد. درست همين حرف ، دفاتر خدمات مخفی دول غربی و بازرسان های سلاح های اتمی را نا آرام ساخته است. زيرا هيچ کس نميداند که کاپی اشکال   رسم شده توسط قلم توش آبی رنگ، درکجا – کجاها دست بدست دردوران هستند. رسامی ها تنها درکمپيوتردر منطقۀ راينتال سويس پيدا نگرديده اند؛ بلکه دربنکاک و سايرشهرها ، در دورادورکرۀ زمين يافت شده اند.

    علاوه برآن راکتهای اتمی جديد بقدرکافی کوچک، کلفت ومتمرکزاند که ميشود با راکتهای سادۀ بالستيکی، شليک گردند.

     آلبرايت دريک مصاحبه پيرامون موضوع چنين گفت: « درنزد بسياری کشورها بزرگی و وزن سلاح مطرح می باشد» تا بدين وسيله ازراکتهای دردست داشته خويش استفاده کرده بتوانند. دقيق آن نوع راکتها که " ايران و شمارزيادی ازممالک پيشرفته" ازقبل دراختياردارند؛ مثلآ راکتهای شهاب 3 ساخت ايران يک نمونۀ آن است.

    برپايۀ مطالعات پژوهشی انجام يافته ازسوی آلبرايت، اشکال رسم شده توسط قلم توش آبی رنگ، بخشی ازيک بستۀ مکمل پروتوکول ها، پلان ها و رسم ها بمنظور ساختن يک بم اتمی بودند.                    دفاترسويسی اين مطلب را چنان داغ و انفجاری پنداشتند که همۀ آنها را زيرنظرآژانس بين المللی انرژی اتمی،ازبين بردند. براساس اظهارات Pascal Couchepin رئيس جمهورسويس، تمام ياد داشتها جمعآ به تعداد (30) سی هزار قطعه اسناد را درزباله دان اجناس نا کارآمد، نيست و نابود کردند، تا مانع از آن گردند که نسخه های ازاصل و يا کاپی نوشته ها، پلانها و رسم ها " دردسترس سازمانهای دهشت افگن و يا دولتها ی بی قانون و ناجائز" قرارگيرد. ليکن کارشناسان موسسۀ ملل متحد نمی خواهند ناديده انگارند ( رد نميکنند ) که اسناد متذکره پيش ازپيش  به " رژيم های خائن و خيانت پيشۀ دنيا " بفروش نرسيده باشند. همين حالا پسران انجنيرتينر سويسی درتوقيفگاه بسر ميبرند؛ ولی اين فاميل از پذيرش اين مطلب که با شبکۀ عبدالقدير خان رابطه دارند، طفره ميرود. کسی که تا کنون توقيف نشده و آزادانه گشت وگذار ميکند، انجنير

 Gotthard Lerch شهروند آلمان است که درسويس بود و باش مينمود. دفاتر حقوقی و دادگستری کشور سويس، اين انجنير آلمانی را با Urs Tinner که پوليس فرودگاه بين المللی شهر فرانکفورت گرفتار کرده بود، تبا دله و بمقامات آلمان تحويل داد.

      ادارۀ داد ستان کل آلمان مقيم شهر Karlsruhe پروسۀ بازرسی از انجنير آلمانی را که درابتدا درمحکمۀ ايالتی در شهر Mannheim آغاز يافته بود، بدست خود گرفت. کنون بايد روی پرونده دردادگاه عالی ايالتی درشهر  Stuttgart يعنی درجايی که پريروز جريان جمع آوری اسناد اثبات جرم، شروع گرديده است، رسيدگی شود.

يک مطلب ديگر: انجنيرليرش آلمانی نيز بايست يک چرخ کوچک در دستگاه متحرک تجارت اتمی بوده باشد. او نخست درپروگرام توليد سلاح اتمی پاکستان و بعد ها درپروژۀ سلاح اتمی ليبيا، همکاری نموده بود. انجنيرليرش که در بخش تخنيک محيط خالی ازهوا، تخصص دارد، برطبق اوراق شامل دوسيه (پرونده ) ، مسؤوليت تاسيسات (  Cascade )، ( کس کاده بمفهوم عام کلمه: ساختن فوارۀ آب را بشکل مصنوعی معنی ميدهد. درفزيک: قطع ويا وصل نمودن، روشن ويا خاموش کردن نوبت وار قسمتهای مشابه يک دستگاه تخنيکی. درکيميا: علامه گذاری بخاطرتنظيم ظروف مملو از مواد کيمياوی که يکی بعد ديگر، بکار انداخته ميشوند- م) را بدوش داشت که درآن آلۀ جداسازی " ايزيوتوت ها" به استقامت دستگاه غنی سازی يورانيم، پی درپی فعال ميگرديدند.

        قراریکه روزنامۀ ( Neue Zurcher Zeitung ) معلومات دارد، فاميل انجنير تينر بسان انجنير ليرش آلمانی، درانتقال، جابجايی و بدوران انداختن پولهای حاصله ازمدرک تجارت اتمی، [ ازامکانات بانکی کشور کوچک] ليشتن اشتاين، استفاده ميکردند.

        تجارت پررونق [ عبدالقدير] خان، متشکل ازفروش آگاهی های علمی،انجام کارهای خدماتی و بخدمت گرفتن هردو بخش بحيث کل، بمقصد ساختن سلاح اتمی، توأم با استانداردهای توليد، درسال 2003 درافريقای جنوبی و ماليزيا، نيز به گونۀ غيرمنتظره، راه خود را گشود. اما زمانی که کشتی باربری آلمانی ، بنام

 ( B.B.C China ) ازمسيرماليزيا به سمت ليبيا درحرکت بود، در آب های ايتاليا توقف داده شد؛ درنتيجۀ بازرسی معلوم گرديد که محمولۀ کشتی باربری آلمانی، تکنولوژی ممنوعۀ اتمی می باشد. [ پخش اين خبر مردم جهان را شديدآ تکان داد].

     دريافت پاسخ درست به اين پرسش که چه کسی ازدستاوردهای علمی جديدتر [عبدالقدير] خان سود ميبرد، بايد درپاکستان جستجو گردد. علی رغم اين که ايالات متحدۀ امريکا، پاکستان را درشمار متحدين نزديک خود در " جنگ " برعليه تروريزم، حساب ميکند؛ ولی با آنهم اسلام آباد ازداد ن اجازه به بازرسان های امريکايی، سرباز زد تا از [عبدالقدير] خان دانشمند هستوی، تحقيق نمايند. ايالات متحدۀ امريکا باوردارد که برنامۀ مدرن سازی هرچه بيشتر و اصلاح کاری الکترونيکی پلانهای اتمی، مزين به امضای [عبدالقدير] خان ميباشد. اوهنوزهم درميهن خود بمثابۀ يک قهرمان ملی مورد احترام است.

    بتاريخ 28 می 2008 که مصادف با دهمين سالروز آزمايش موفقانۀ اولين سلاح اتمی درپاکستان بود، هزارها انسان، بويژه اسلام گرايان به جاده ها ريختند تا برضد وضع شدن تازه ترين محدوديت ها دروضعيت نظارت خانگی [عبدالقدير] خان اعتراض کنند.

                                

                             28. 6. 2008