انقلاب اکتبر باز تاب ارادۀ آگاهانه و عمل سازمان یافتۀ زحمتكشان

انقلاب اکتبر باز تاب ارادۀ آگاهانه و عمل سازمان یافتۀ زحمتكشان

 

عبدالحسین تلاش

 

انقلاب اکتبر باز تاب ارادۀ آگاهانه و عمل سازمان یافتۀ زحمتكشان

 

    اینك  نود دومین سالگرد انقلاب کبير اكتبر فرا  رسید، روز پرافتخاری كه  در تاریخ مبارزات طبقاتی بشریت تحت ستم ویا طبقۀ« بی چیزو رنجبر »  برای اولین بار با سر نگونی نظام  مستبد و استثمارگر تزار،درهم شکستن ماشين دولتی آن ودرهم پيچيدن حلقه ای از حلقات زنجیر بزرگ سرمایه داری جهانی در روسیه، «حاكمیت سیاسی  خودرا پی افگند » و زمینه ساز آن گردید تا بر خلاف انقلابات گذشته، از جمله انقلاب  ۱۷۸۹بورژوازی فرانسه، كه در نتیجۀ آن « مالكیت فیودالی به سود مالكیت بورژوازی ملغا شد» ، نه برای تغییر شیوۀ استثمار، نه برای ادامه و« تحمیل شرایط مالكیت خود سر ... ا ستثمارگران تازه به قدرت رسیده ...»  و نه برای  حفظ« حاكمیت گذشته 

بر حال» بلكه باكوبیدن میخ بر تابوت نظام استثمارگر و انهدام مالكیت خصوصی بر وسایل تولید ... كه بنیاد و بستر اصلی استثمار گروه عظیم از انسان ها بدست گروه قلیل از استثمار گران بود ، شرایطی را برای «ارتقاء پرولتاریای سازمان یافته به مقام طبقۀ حاكم و كسب پیروزی آن  در جنگ دموكراسی » ؛ برای  پی ریزی جامعه نوين سوسياليستی، تا در آن زمینۀ « تکامل آزاد هر فرد،  كه  شرط تکامل آزاد همگان است» مساعد گردد؛ پایان بخشیدن به هرگونه استثمار وبهره كشی انسان توسط انسان؛ برای بر پایی نهاد های اقتصادی ـ اجتماعی كه دران برابرى انسان  و سهم عملی، فزاينده  وشایستۀ آنان  و بویژه زنان در همه امور زندگى از جمله  درتولید، توزیع و مصرف نعمات مادی و اداره عمومى كشور ، مساعد گردانید.

       بدین ترتیب انقلاب كبیر اكتبر در تاریخ جـوامع بشری ، برای  بارنخست  زمینه های بهترزندگی مادی و معنوی توده هاي  وسیع زحـمتكشان شهر و ده، اعم از  گارگران، دهقانان ،كهن سالان، زنان، کودکان، پیشه وران ... سربازان  را در روسيه شوروی و متعاقباً درجمهوریت های دیگر آن ( كه بطور كلی نام اتحاد جماهیر شوروی سوسياليستی را بخود گرفت )  مساعد نموده ورفته رفته به یكی از كشور های عظیم وپیشرفته  جهانی، از نگاه اقتصادی ، فرهنگی و علمی مبدل گردید .

       بسنده خواهد بود كه گفته شود، اتحاد شوروی، « ... در دو برنامه پنج ساله نخستين، توليد صنعتی به طور متوسط با نرخ ۱۱ درصد رشد کرد. ازسال ۱۹۲۸  تا سال ۱۹۴۰، سهم بخش صنعت از۲۸ درصد به ۴۵ درصد اقتصاد کشور رسيد. در فاصلۀ سالهای  ۱۹۲۸ تا  ۱۹۳۷ ، سهم محصولات صنايع سنگين نسبت به کل محصولات صنعتی  از۳۱ درصد به ۶۳ درصد رشد يافت. نرخ بيسوادي از ۶۵ درصد به ۲۰ درصد کاهش يافت. شمار فارغ التحصيلان مدارس عالي، مدارس تخصصي، و دانشگاه ها جهشی چشمگيری  داشت. افزون بر اين، در اين فاصله زمانی، دولت به تامين تحصيل رايگان، خدمات صحی رايگان و بيمه اجتماعی آغاز کرد و پس از ۱۹۳۶  يارانه هایی  براي مادران تنها، كم فرزند و مادران  كه  فرزند زیاد داشتند،  در نظر گرفته شد... اين همه  دستاورد ها  حيرت انگيز ودر طول تاريخ بی سابقه بوده است....

     به همین گونه « درسال  ۱۹۴۸  کل محصولات صنعتی ازسال ۱۹۴۰ پيشی گرفت و درسال ۱۹۵۲ از دو و نيم برابر محصولات  نسبت به سال ۱۹۴۰ فراتر رفت...و به محرومیّت های اجتماعی از جمله بیکاری، بیسوادی پایان بخشید. »

« بين سال هاي  ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵، اتحاد شوروي  با  پرداخت بیشترین هزینه و تلفات انسانی و اقتصادی ، آلمان فاشيست را شکست داد و به تجديد بناي ويرانی هاي جنگ پرداخت».  پیروزی عظیم مردم اتحاد شوروی

 « در جنگ كبیر میهنی » بر دیو فاشیسم، در حقیقت پیروزی همۀ مردم جهان به حساب رفته و خاطرۀ آن درسینۀ تاریخ بشر جاودانه و ماندگار خواهد بود.

     در بُعد  جهانی و درست درمطابقت كامل با این اندیشۀ لنین كهبدین سان انقلاب سوسیالیستی تنها و به طور عمده مبارزه پرولتاریای انقلابی یک کشور جداگانه علیه بورژوازی خودی نخواهد بود، نه، بلکه این مبارزه همه مستعمرات و سرزمین هایی خواهد بود که از امپریالیسم ستم می بینند، این مبارزۀ همه کشورها علیه امپریالیسم جهانی خواهد بود... .

      انقلاب الهام بخش اكتبر ، سبب بیداری و حركت آگاهانه و متشكلانۀ كارگران و زحمتكشان جهان و اتحاد و همبستگی  آنها غرض مبارزهء مشترك بین المللی شان علیه استعمار، استثمار، راسیسم، اپارتاید،  فاشیسم  ... و رهایی بشریت تحت ستم ، استبداد  واستثمارِ جهان سرمايه داري و آمپریالیسم ، گردید؛ كه  نمی توان از اثر گذاری مستقیم آن درایجاد ، رشد، قوام  و موفقیت های چشمگیر جنبش های رهایی بخش ملی و حركت های استقلال طلبانۀ ضد استعماری در سراسر جهان، از جمله در كشور های آفریقایی ، امریكای لاتین و همینطور در حركت استقلال طلبانه و قیام مسلحانۀ مردم با شهامت افغانستان، نیم قارۀ هند ...  از قید بند گی و اسارت استعمار گران جهانی و هٰكذا پیروزی  انقلاب چين در سال ۱۳۴۹ و رفتن آن كشور بسوی  ساختمان  جامعۀ سوسياليستی وظهور و حضور فعال جنبش  های ملی و فرا ملی  در سراسر جهان  و مبارزۀ مشترك شان در راه  صلح، ترقی ، دموکراسی، عدالت و تحولات  اجتماعی، با تعصب كوربینانه، انكار نمود.

شایان ذكر است كه پیروزی انقلاب اکتبر چنانچه نخستین شعار آن را " صلح، زمین، نان" تشكیل می داد، نه  آنچه

كه  دشمنان اندیشه های علمی طبقهء «بی چیزو رنجبر» و ایضاً « چپ » نما های پارینه یی و سر گیچه های

امروزی با گرایشات راستگرایانه بسود سرمایه داری  جهانی و برای انحراف اذهان عامه ، انقلاب کبيراکتبر ، « تصادف »  یا «كودتا » بود؛ بلكه حرکت  كتلۀ آگاه و«سازمان یافته بصورت یك طبقه ... و در یك حزب سیاسی» بمثابه نیروی محرکۀ انقلاب بود، بر مبنای قانونمندی های تثبیت شده در سیر تکامل تاریخی و نیل آگاهانۀ آنان  به سوی ترقی و آزادی واقعی اکثریّت عظیم جامعه؛  و صحه گذاشتن بر دست آورد های  عظیم و انقلابی دانش فلسفی-اجتماعی و تغییر جهان به نفع  نیرو های مترقی و پیشرو