متن کامل کتاب «دروغ بزرگ»؛ 6
دوام
متن کامل کتاب «دروغ بزرگ»؛
- 6-
در آستانه سالگرد حادثه 11 سپتامبر، «شریف نیوز» متن کامل کتاب «دروغ بزرگ» نوشته «تیری میسان»، نویسنده فرانسوی، را منتشر می کند. این کتاب در سال 2002 پرفروش ترین کتاب فرانسه شده است. نویسنده این کتاب، حادثه 11 سپتامبر را ساخته مقامات آمریکایی می داند و برای این ادعای خود دلایل قابل توجهی ارائه می دهد
نویسنده: تیری میسان
با توجه به این نكته كه الگوریتم نرم افزار رمزهای گفته شده یكبار به سرقت رفته نه تنها نفوذ به داخل آن حتی بازنویسی اش كاری دشوار نیست، سارق نرم افزار از افسران FBI بنام RobertHansen است كه درفوریه 2001 شناسایی و دستگیر شد.
اتهام Hansen جاسوسی و گردآوری اطلاعات محرمانه از پرونده های FBI بود، Hansen این اطلاعات را به سفارش یكی از مدیران اسبق CIA بنام James Woolsey تهیه كرده بود و از این طریق رمزهای مخابراتی به خارج از بدنه دولتی انتقال یافت، Woolsay امروز در حلقه مخالفان صدام حسین قرار دارد و از طرفداران حمله نظامی به خاك عراق است و عملیات سرقت رمزهای مخابراتی را به گردن گروههای سری و خطرناك عراقی می اندازد. لذا، سومین احتمال می تواند چنین باشد كه: ساختار اطلاعاتی، بطور پنهان، شاهد پروژه سرقت اطلاعات بوده و از روی عمد مانع نشده است.
به هرحال عاملان حمله یازدهم سپتامبر هر گروهی كه می خواهد باشد، هیچگونه دسترسی به رمزهای مخابراتی نمی توانستند داشته باشند مگر ازطریق نفوذهایی نظیر Hansenدر FBI Woolsey و در CIA، و اگر تابه حال كوچكترین شكی در دروغ بزرگ یازدهم سپتامبر وجود داشت، عملیات داخلی سرقت رمزهای مخابراتی آن را برطرف كرد، از این رو بایستی از روشنگری عاملان و آمران این عملیات تشكر كرد.
جدای از اهداف و نیات طراحان عملیات سرقت رمزهای مخابراتی، اطلاعات عادی و مورد تائید مقامات امریكا، وجود دو عنصر خیانتكار در بالاترین رده دستگاه اطلاعاتی و امنیتی كشور را انكار نمی كند، آیا تنها توفیق گروه Woolsey سرقت رمزهای مخابراتی بوده؟ آیا قدرت نمایی ها و ضرب شست های دیگری به رقیب ها نشان دادند؟ ولی باید به محافظان رئیس جمهور حق داد كه از ترس حمله های تك تیراندازان ماهر در امن ترین پایگاه هوایی امریكا، شدیدترین مراقبت ها را بعمل آورند.
در آن روز بحرانی، از محل فرود هواپیمای رئیس جمهور تا راهرو ساختمان فرودگاه Offutt دو صف طولانی از خودروهای زرهی بطور متراكم چیده شد، تا رئیس جمهور محافظان وی از میان آنها عبور كنند.
عاملان حمله در تماس تلفنی با استفاده از رمزهای مخابراتی محرمانه چه گفتند؟ و چه شنیدند؟ مقامات امریكایی ترجیح می دهند محتوای این مكالمه یا بهتر بگوییم مذاكره! سكوت كنند، و حتی از دو طرف مذاكره فقط یك طرف آن كه عاملان حمله باشند آشكار شده و هنوز ازطرف دیگر مذاكره اطلاعاتی منتشر نشده است.
استفاده عاملان حمله از رمز مخابراتی رئیس جمهوری جهت تماس با سرویس مخفی امریكا به منظور مذاكره ای خطیر و در سطوح بالای مقامات دولتی صورت گرفته و دراین مذاكره عاملان حمله تقاضایی مشخص و از پیش تعیین شده داشته اند، تقاضاهایی توام با تهدید و ضرب الاجل.
مرحله بحرانی یازدهم سپتامبر چند ساعتی بیشتر طول نكشید، و در همان روز كم كم تهدیدها برطرف شد و نمایندگان مجلس و مقامات ارشد با بازگشت رئیس جمهور به كاخ سفید از پناهگاه ها بیرون آمدند، بعد از عادی شدن اوضاع و برقراری آرامش، تماس تلفنی دیگری از سوی عاملان حمله گزارش نشد. ظاهرا مذاكرات عاملان حمله با بالاترین مقام دولتی یعنی رئیس جمهور با تسلیم جورج بوش درمقابل درخواست های آنان به پایان می رسد.
عاملان حمله با دراختیار داشتن رمزهای مخابراتی و خطوط تلفنی كاخ سفید و هواپیمای رئیس جمهور، توانستند برای مدت معینی تمام اختیارات رئیس جمهور را در دست بگیرند، آنها هر دستوری كه به نیروهای مسلح می دادند بایستی فی الفور اجرا می شد، حتی شلیك موشكهای حامل كلاهك هسته ای نیز كاملا دراختیار آنها بود.
اگرچه مذاكرات بین عاملان حمله و رئیس جمهور به نتیجه دلخواه عاملان حمله رسیده بود لیكن تا رسیدن رئیس جمهور به مقر فرماندهی واقع در پایگاه نظامی Offutt، همه چیز در هاله ای از ابهام می نمود، با فرود هواپیمای مخصوص ریاست جمهوری موسوم به Air Force One بر باند فرودگاه نظامی Offutt اندكی از التهاب رئیس جمهور و همراهان او كاسته شد، همانطوركه گفته شد، Airforce one مجبور شده بود تمام طول مسیر را در ارتفاع پایین و به صورت زیگ زاگ پرواز كند تا از حملات موشكی عاملان حمله در امان بماند، در پایگاه نظامی نیز احتمال ترور رئیس جمهور توسط تك تیراندازان وجود داشت ولی با استفاده از رئیس جمهور در مقر فرماندهی و حدود دستورات جدید وی بار دیگر كنترل نیروهای نظامی و انتظامی را بدست گرفت.
طبق قوانین و دستورالعمل های نظامی، فرمان ها و دستورهای صادره از مقر فرماندهی استراتژیك درصورتی معتبر خواهد بود كه، رئیس جمهور شخصا و بصورت فیزیكی در مقر حضور داشته و دستورات توسط وی صادر شود.
از یك سو، هواپیمای رئیس جمهور برای پرواز مستقیم از فلوریدا به پایگاه Offutt كافی نبود، و شرایط پرواز در ارتفاع پایین مصرف سوخت را از میزان معمول بالاتر می برد.
فصل دوم
از سوی دیگر سوخت گیری در هوا از طریق هواپیماهای تانكر نیز به صلاح نبود، چراكه موقعیت هواپیما برای عاملان حمله آشكار می شد و احتمال داشت مورد حمله واقع شود. هواپیمای رئیس جمهور، با این كه برای پرواز در ارتفاع پایین طراحی نشده بود، توانست با استفاده از ذخیره سوخت اضطراری خود را به پایگاه نظامی Barks dale برساند. این پایگاه یكی از پنج پایگاه پشتیبان مقر نظامی Offutt است. هواپیما پس از سوخت گیری، Barks dale را به قصد Offutt ترك كرد.
در گزارش های مقامات رسمی دولت، هیچ اشاره ای به موضوع سرقت رمزهای مخابراتی كاخ سفید نشد. نكته دیگر، گزارش شبكه ABC از آتش سوزی در كاخ سفید بود كه آن هم تكرار و پیگیری نشد. روز حادثه، ساعت 42/9 صبح، در گزارش خبری مستقیم و زنده از كاخ سفید، همراه با گزارش خبرنگار، تصویر ثابتی از ساختمان جانبی كاخ نشان داده شد كه از آن دود و شعله زبانه می كشید.
پس از آن گزارش، دیگر هیچ گزارش تكمیلی دیگری نه از ABC و نه از شبكه های دیگر در این باره شنیده نشد. هنوز هیچ گونه واكنشی علیه تروریست ها و هواپیماهای انتحاری از رسانه های خبری دیده و شنیده نمی شود.
15 دقیقه بعد از گزارش ABC یعنی حدود ساعت 10 صبح، ماموران امنیتی سراغ دیك چنی رفتند تا او را به محل امنی انتقال دهند و همزمان كاخ سفید به دستور ماموران از پرسنل تخلیه می شود.
تك تیراندازان برای حفاظت از كاخ، در اطراف این منطقه مستقر می شوند و سكوهای متحرك موشك های ضدهوایی به آنها ملحق می شوند تا مجموعه كاخ را در مقابل حملات هوایی احتمالی حفاظت كنند. به زودی معلوم شد حضور این نیروها در اطراف كاخ ضرورتی ندارد و تنها دلیل این اقدام توصیف دیك چنی معاون ریاست جمهوری از ماجرا بوده است.
3 ساعت بعد از حادثه (40/13 بعدازظهر) بیانیه جورج بوش از سوی پنتاگون انتشار یافت. این بیانیه در پایگاه Barks dale، محل سوختگیری هواپیمای رئیس جمهور ضبط و پس از مدتی تاخیر پخش شد.
من به مردم آمریكا اطمینان می دهم كه نهادها و ارگان های محلی با بهره گیری از تمام امكانات و تجهیزات كشوری و دولتی به كمك و نجات جان مصدومان این حادثه شتافته اند. بدون شك آمریكا عاملان این حادثه غیرانسانی و بزدلانه را به چنگ خواهد آورد و مجازات خواهد كرد. من در تماسهایی كه با معاون رئیس جمهور، وزیر دفاع، گروه امنیت ملی و سایر اعضای هیات دولت داشته ام، نكات و دستورات لازم را داده ام. تمام اقدامات امنیتی لازم برای حفاظت از مردم امریكا صورت گرفته است. ارتش آمریكا چه در داخل و چه در سایر مناطق جهان، در موقعیت آماده باش كامل قرار دارد و ما تمام اقدامات احتیاطی و امنیتی را برای دوام و بقای دولت شما به انجام رسانده ایم. ما در گفتگوهایی با رهبران كنگره و همچنین رهبران سایر كشورها به آنها اطمینان داده ایم كه برای دفاع از آمریكا و مردم آن از هیچ كوششی دریغ نخواهیم كرد. من به نمایندگی مردم آمریكا از تلاش بی وقفه كسانی كه در نجات جان مصدومان كوشیده اند، تشكر می كنم و از همه می خواهم برای قربانیان این حادثه دعا كنند.
برجسته ترین نكته در بیانیه رئیس جمهور، برخورد احتیاط آمیز او نسبت به عاملان حمله است. او نامی از عاملان حمله، تروریسم و تروریست بر زبان نمی آورد و تلویحا به آغاز جنگی نظامی و كلاسیك و چیزهایی از این دست اشاره دارد.رئیس جمهور از آزمایش سخن می راند؛ آزمایشی كه امریكا مراحل اولیه آن را تجربه كرده است. طرفه این كه هیچ سخنی از ترك كاخ سفید و خروج از واشنگتن به میان نمی آورد.
شاید طرح چنین موضوعی در آن شرایط حساس حمل بر ترس او و اتهام رها كردن مردم در مقابل حوادث می شد.
در دو بیانیه مطبوعاتی سخنگوی كاخ سفید آری فلشر (Ari Flescher) هم هیچ صحبتی از تروریسم و تروریست ها به میان نمی آید؛ این دو بیانیه كوتاه و محتاطانه مربوط به زمانی است كه فلشر همراه با رئیس جمهوری از این پایگاه نظامی به پایگاهی در پرواز بودند و در شرایطی اضطراری با حمایت جنگنده ها خود را به واشنگتن رساندند.
برقراری و اعلان شرایط خاص تداوم حكومت دو فرضیه را به ذهن متبادر می كند.
در فرضیه اول باتوجه به آتش سوزی عمدی در كاخ سفید و همین طور به سرقت رفتن رمزهای مخابراتی رئیس جمهور و سازمان های امنیتی، حفظ جان رئیس جمهور و خارج كردن او از واشنگتن امری طبیعی و ضروری به نظر می رسد. در چنین شرایطی دور كردن سایر رهبران سیاسی از تیررس افراد وابسته به عاملان حادثه و انتقال آنها به محلی امن، كاملا قابل توجیه است.
این یك روی سكه است، اما در فرضیه دوم و روی دیگر سكه این سوال حك شده كه: آیا برقراری حالت خاص تداوم حكومت (COG) هم جزیی از سناریوی عاملان حمله نبود؟ و آیا انتقال همه رهبران سیاسی- به خصوص معاون رئیس جمهور- به پناهگاه های دور و نزدیك، بهانه ای برای دور كردن آنها از یكدیگر و همچنین از سازمان های حكومتی نبود؟ صحبت های عجیب معاون رئیس جمهور دیك چنی بیشتر امكان وقوع فرضیه دوم را تقویت می كند.
دیك چنی نحوه به پناهگاه رفتنش را این طور شرح می دهد: ماموران امنیتی به طرف من هجوم آوردند، از زمین بلند كردند و تا پناهگاه زیرزمینی كاخ سفید با خود بردند؛ بدون این كه از من نظرم را بخواهند، یا به صحبت های من گوش كنند.
دیك چنی، به نقل از سایر همكاران حكومتی خود می گوید: ماموران امنیتی همین رفتار را با دیگر معاونان و رهبران كنگره از خود نشان دادند. لذا این سوال به قوت خود باقی است كه: آیا عملیات ماموران امنیتی در زندانی كردن معاونان و نمایندگان منتخب مردم در زیرزمین ها و نقاط پراكنده دور از شهر (به بهانه حفظ جان آنها) چیزی غیر از كودتا می تواند باشد؟
قبل از پرداختن به چهارمین دفتر از این مجموعه، یافته های خود را به طور اختصار و در حد سرفصل به شرح ذیل ثبت می كنیم:
الف- آتش سوزی مشكوك در بخشی از مجموعه كاخ سفید.
ب- عاملان حمله در تماسی تلفنی با سازمان اطلاعاتی و امنیتی امریكا مسوولیت حادثه را به عهده گرفتند.
ج- عاملان حمله در تماس تلفنی درخواست های خود را مطرح و ضرب الاجل تعیین كردند. آنها با استفاده از رمز مخابراتی خاص رئیس جمهور و سایر ساختارهای امنیتی و حفاظتی، توانایی و قدرت خود را در عملی كردن تهدیدات نشان دادند.
د- سازمان امنیت پس از اعلان برقراری حالت اضطراری تداوم حكومت COG، ظاهرا به قصد حفاظت از سران و رهبران سیاسی كشور، آنها را به پناهگاه های امن انتقال دادند.
ه- بعدازظهر یازدهم سپتامبر، رئیس جمهور با عاملان حمله گفتگو كرد و به توافق هایی رسیدند و درخواست ها نیز در غروب همان روز تامین شد.
و- این عملیات خارج از توان متعصبان مذهبی و برخلاف باورهای كسانی است كه به عقوبت و مجازات در روز جزا معتقدند. طرفهای مذاكرات رئیس جمهور باید از خیل كسانی باشند كه به خوبی با ساختار اجرایی دولت آشنا و از اطلاعات درون آن كاملا باخبر باشند. فقط در چنین زمانی می توان رئیس جمهور را مجبور به اجرای دستورات دیكته شده كرد.
ز- در این كودتا، به جای پایین كشیدن پر سر و صدای ساختار رسمی موجود و جایگزینی ساختار جدید، ترجیح دادند مهره های خود را در راس هرم قدرت سازمان فعلی (هرچند به طور غیررسمی و پنهان) قرار دهند.
یكی از منابع اصلی تامین كننده اطلاعات برای عاملان حمله، در اصل همین مهره های پنهان در داخل ساختارها بودند كه در نهایت توانستند قدرت را به دست گیرند.
بسیج نیروهای F.B.I
آفتاب روز یازدهم سپتامبر هنوز غروب نكرده بود كه سازمان F.B.I، یك چهارم از تمام نیروهای خود را برای بزرگترین و گسترده ترین ماموریت تاریخ تحقیقات جنایی آماده كرد. در این ماموریت هفت هزار مامور پلیس، چهار هزار نفر از ماموران F.B.I را همراهی می كردند.
علاوه بر این 11 هزار مامور، واحدهای پلیس قضایی از بخش جنایی قوه قضاییه كشور، نیروهای ادارات مهاجرت، كمیته امنیت ملی، ماموران C.I.A و واحدهای اطلاعاتی وزارت دفاع هم در این عملیات عظیم بسیج شدند. لشكركشی تحقیقاتی محدود به خاك امریكا نبود، بلكه پلیس بین الملل و نیروهایی از سایر كشورهای همسو با آمریكا نیز به طور هماهنگ به نیروهای F.B.I پیوستند. قبل از پایان روز یازدهم سپتامبر، در حالی كه ساكنان نیویورك و مردم آمریكا از ضربه روانی ناشی از حادثه رها نشده بودند و همبستگی عاطفی با مصدومان و بازماندگان در اوج بود، F.B.I