تجزیه سودان، بهای ادامه رژیم دیکتاتوری!
تجزیه سودان، بهای ادامه رژیم دیکتاتوری!
* حزب کمونیست سودان: حزب کنگره ملی [حزب حاکم]، که میخواهد از پرداخت هزینه ”موافقتنامه صلح همهجانبه“ یِ تحمیلی طفره برود، مسئول اصلی نتیجه همهپرسی است.
* پیش بینی می شود که، در نتیجه سیاست های تمامیت گرایانه، ضدمردمی وتبهکارانه رژیم اسلامی عمر البشیر، رفراندوم روزهای ۱۹- ۲۶ دی ماه برای تعیین سرنوشت جنوب سودان، به جدائی این منطقه و تشکیل یک کشور جدید بیانجامد.
”نامه مردم“، در ماه های اخیر، در رابطه با روند تحولات جاری این کشور، و مبارزات مردم سودان در راه دموکراسی، پیشرفت، و عدالت اجتماعی، و همچنین عملکرد ارتجاعی دولت عمر البشیر، دیکتاتور اسلام گرای این کشور، تحلیل های حزب کمونیست سودان را در مقطع های مختلف منتشر کرده است. با توجه با اهمیت پیامدهای همه پرسی روز های ۱۹ تا ۲۶ دی ماه در روند مبارزه مردم با رژیم دیکتاتوری اسلامی حاکم و دولت عمر البشیر، و آینده این کشور، اخیراٌ میان نماینده های کمیته مرکزی حزب توده ایران و مسئولان شعبه روابط بین المللی حزب کمونیست سودان، به منظور تبادل نظر در باره تحولات سودان، دیداری صورت گرفت. رفیق فتحی فضل، مسئول شعبه بین المللی حزب کمونیست سودان، در یک مصاحبه اختصاصی در خارطوم، ۲۲ دی ماه (۱۲ ژانویه)، در رابطه با همه پرسی در جنوب سودان، و تحلیل حزب برادر در باره جدایی این منطقه از کشور، و همچنین زمینه های سیاسی آن، به سئوال های “نامه مردم“ پاسخ داد. متن این مصاحبه برای اطلاع خوانندگان نامه مردم در زیر می آید.
س - همهپرسی جاری در جنوب سودان بیتردید و ناگزیر آینده تحولات سیاسی را در سودان تغییر خواهد داد. در بیانیه یی که حزب کمونیست سودان پس از جلسه کمیته مرکزی حزب در تاریخ ۷ آبان ماه ( ۲۹ اکتبر۲۰۱۰ ) صادر کرد، در باره جنبههای مختلف پیامدهای احتمالی همهپرسی بحث شده است. لطفاً در مورد مسئله های عمده یی که از وضعیت کنونی و همهپرسی ناشی می شود، توضیح دهید.
ج - در ابتدا باید بگویم روندی که در حال حاضر در سودان جریان دارد مبتنی بر، و نتیجه، ”موافقتنامه صلح همهجانبه“ یی است که در سال ۲۰۰۴ بین دولت حزب کنگره ملی، یعنی دولت اسلامی سودان، و جنبش آزادیبخش مردم سودان، که یک جنبش سکولار است، به امضا رسید. اساس این موافقتنامه، که از سوی کارشناسان خارجی، و به طور عمده دیپلوماتهای آمریکایی و انگلیسی و هلندی تهیه و تنظیم شده بود و امپریالیسم آمریکا تصویب آن را به حکومت تحمیل کرد، تشکیل دو حکومت جداگانه است: یک حکومت اسلامی در شمال و یک حکومت ”عرفی“ یا سکولار در جنوب. البته در همان زمان هم صحبت از این بود که با فرا رسیدن ۱۹ دی ماه ( ۹ ژانویه ۲۰۱۱، روز آغاز همهپرسی) هر دو طرف، و همچنین نیروهای اپوزیسیون، در راه رسیدن به وحدت که گزینه یی مورد توجه و پُرجاذبه است، تلاش خواهند کرد. متأسفانه واقعیت امر کاملاً چیز دیگری بود. از سال ۲۰۰۵ به بعد، همه طرفهای موضوع، برنامه کار جداگانه خودشان را پیش برده اند. اما پس از سوءِ قصد به جان دکتر جان گارانگ و مرگ او بود که سه طرف اصلی به این نتیجه رسیدند و نیز درک کردند که برای رسیدن به هدفهایشان باید با یکدیگر همکاری کنند [جان گارانگ رهبر جنبش آزادیبخش مردم سودان بود که در سقوط هلیکوپتر در تابستان ۲۰۰۵ کشته شد .- نامه مردم]. امپریالیسم آمریکا و اتحادیه اروپا سهم خود را از منابع نفت و معادن سودان میخواهند؛ دولت اسلامی خواهان آن است که دیگر آن را به عنوان یک دولت تروریست نشناسند تا بتواند با اجرای نسخههای صندوق بینالمللی پول، به همکاری اقتصادی و مبادله و معامله با بازارهای جهانی بپردازد؛ و جنبش آزادیبخش نوین هم به قصد دست یافتن به سهم بزرگی از منابع جنوب، شاخه شمالی خودش را قربانی می کند و پیوندهایی را که با حزبهای مخالف دارد میگسلد، و هدف سیاسی اصلی مورد ادعایش را، که همانا ایجاد یک سودان دموکراتیک سکولار در مسیر پیریزی یک دولت سوسیالیستی بود، زیر پا میگذارد. این است آنچه اکنون در سودان میگذرد. با توجه به این زمینه یی که توضیح دادم، کوشش میکنم به پرسشهای شما پاسخ دهم. رفقای دیگر من هم در پاسخ دادن به این پرسشها مرا یاری خواهند کرد.روشن است که همهپرسی جاری منجر به تقسیم کشور خواهد شد. این خواست و انتخابِ اکثریت بزرگی از مردم جنوب سودان است. این جدایی شمال و جنوب، مسائل متعددی را پیش خواهد آورد. یکی از آن مسائل، استقرار یک دولت کارآ با کادرهای تواناست که در دراز مدت بتواند رفاه مردم، از جمله خدمات پایهای مثل آموزش، مواد خوراکی، آب آشامیدنی تمیز و بهداشتی، خدمات بهداشتی و درمانی، و از همه مهم تر، صلح و امنیت را تأمین کند. اتحادیه اروپا و دولت آمریکا قول دادهاند که به دولت جدید کمک کنند، اما تجربههای گذشته در عراق و هائیتی و جاهای دیگر دنیا بیانگر تفاوتی کلان است میان آنچه در حرف قول داده میشود با آنچه در عمل اجرا میشود.
س - در زمینه رخدادهای جاری، کارپایه سیاسی حزب کمونیست سودان در ارتباط با این همهپرسی چیست؟
ج - کمیته مرکزی حزب ما، همه اعضا و هواداران خود را فرا خوانده است تا – نتیجه همه پرسی هر چه که باشد - به تلاش و پیکار در راه وحدت کشور ادامه دهند. خواست فوری ما در این مقطع این است که، هر دو دولت فضایی آرام، باثبات و شفاف فراهم کنند تا امنیت آنانی که در همهپرسی شرکت میکنند تأمین شود. حزب ما تنها حزبی است که در جنوب برای وحدت کشور فعالیت کرده است و میکند. چند روز پیش دبیرکل حزب ما از یک سفر طولانی به جنوب، که طی آن به همه شهرهای عمده رفته و برای هزاران تن از مردم صحبت کرده بود، بازگشت. این سفر با هماهنگی مسئولان حزبی در جنوب تدارک و برنامهریزی شده بود. حزب ما به خواست مردم جنوب احترام میگذارد و آن را میپذیرد، اما از تلاش برای وحدت دست بر نخواهد داشت.
س - گزارش جلسه کمیته مرکزی حزب شما به تصمیم حزب برای همکاری با همه نیروهای سیاسی در پیکار برای حفظ وحدت سودان اشاره دارد. چه نیروهای سیاسی دیگری برای حفظ وحدت سودان بر پایه برقراری یک دولت مستقل، دموکراتیک، غیرمتعهد و سکولار تلاش میکنند؟
ج - شاید تا حدود همین یک ماه پیش، همه حزبهای کشور میگفتند که خواهان وحدت کشور هستند. اما حمایت از وحدت در حرف یک چیز است، و عمل کردن به غیر از آن، امری دیگر. دو حزب شریک در حکومت [کنگره ملی و جنبش آزادیبخش مردم سودان] از همان آغاز برنامه کار و اهداف خاص خود را داشتند و همانها را هم دنبال کردند. در همه مقطع های زمانی، هر دو حزب در راه تلاشهای ملی برای حفظ کشور در برابر خطرهایی که آن را محاصره کرده بود، کارشکنی کردند.
س - روشن است که حزب کمونیست سودان به طور جدی نگران تقسیم کشور است. به نظر شما رأی مثبت به جدایی کامل جنوب، و تشکیل یک دولت جداگانه چه پیامدهایی خواهد داشت؟
ج - این طور که به نظر میرسد، اکثر مردم جنوب به استقلال رأی خواهند داد، و این گمانهزنی نیست؛ شاهد این مدعا صحبتهای مردم عادی و بازیگران بانفوذ و مؤثر در صحنه است، از جمله شخصیتهای رهبری جنبش و ارتش آزادیبخش مردم سودان. نتیجه قریبالوقوع همهپرسی موجب پیدایش بسیاری کانونهای تنش و درگیری در امتداد مرزهای جدید میان شمال و جنوب خواهد شد، بهویژه در منطقه اَبییای که برخوردها و تنشها از پیش در آن شکل گرفته و رو به افزایش است. مسائلی از قبیل ملیّت دوگانه، بدهی ملی، چراگاههای عشایر و زمینهای قبایل، مالکیت زمین و مستغلات، استفاده مشترک از زیرساختارها و پالایشگاهها و خطوط لوله نفت، همه زمینه بالقوه بروز اختلاف، و خطر برای همزیستی مسالمتآمیز دو دولت بهشمار میآیند، که اگر با تدبیر و خرد حل و فصل نشوند، میتوانند منجر به برخوردهایی خشونتآمیز بشوند.
س - هفته گذشته عمرالبشیر متعهد شد که به نتیجه همهپرسی احترام بگذارد. آیا او واقعاً راست میگوید؟ چطور شده است که او یکباره به عملگرایی تبدیل شده که حاضر است حتی نتیجه یی مثل تقسیم کشور را بپذیرد؟ آیا او در بیان این موضع صداقت دارد؟ یا اینکه به او اطمینان و تضمین دادهاند که نتیجه همه پرسی به سود رژیم دیکتاتوری او خواهد بود؟
ج - البشیر هم مثل همه همدستانش تمام زندگی سیاسیاش را وقف سرکوب حقوق و آرمانهای مردم در جنوب کرده است. اینان در چندین سال از مدت زمان طولانی حکومتشان، یعنی از سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۴ [سال امضای موافقتنامه صلح] جنگ مذهبی یی به نام اسلام راه انداختند تا مردم ما را در جنوب منکوب و خفه کنند. زیر فشارهای ناشی از شکستشان در جنگی که خود به راه انداخته بودند، و نیز زیر فشارهایی که از سوی امپریالیسم آمریکا وارد میشد، سرانجام موافقت کردند تا بنشینند و با کافران و بی دینان دربارهٔ صلح مذاکره کنند! آنان چاره یی نداشتند جز پذیرش طرح امپریالیسم آمریکا برای استقرار دو حکومت در یک کشور. پس از آن، همه چیز طبق همان طرح پیش رفته است. آمریکا تبلیغات منفیاش را کاهش داده و امر حقوق بشر و دموکراسی را فراموش کرده است؛ “جنبش آزادیبخش مردم سودان” از ”اتحاد دموکراتیک ملی“ بیرون رفته، و برنامه ادعاییاش برای یک سودان واحد را هم کنار گذاشته است؛ و البشیر هم یک سوم کشور را فروخته است تا در قدرت بماند. البشیر و راستی و صداقت؟ تنها چیزی که البشیر به آن فکر میکند، ماندن در قدرت است.
س - آیا گردن گذاشتن به همه پرسی هزینه یی است که نیروهای اسلامی حاکم در سودان حاضر به پرداخت آن شدهاند تا بتوانند در بقیه کشور [ درشمال] در قدرت بمانند و با اتحادیه اروپا و آمریکا کنار بیایند؟ برای مالکیت و کنترل میدانهای نفتی چه فکری شده و آیا موافقتی صورت گرفته است؟
ج - پذیرش جدایی جنوب از سوی “حزب کنگره ملی“ نه فقط پرداخت هزینه برای باقی ماندن در قدرت و مصالحه و سازش با اتحادیه اروپا و آمریکاست، بلکه تنها راهی است که آن ها برای تأمین و تضمین تسلط یک جانبه و مطلق خودشان در شمال دارند - که در قالب یک حکومت اسلامی و عربی است. از این طریق آن ها از زیر خواست تنظیم و تصویب یک قانون اساسی سکولار در سودان شانه خالی میکنند که بر مبنای آن گوناگونی ترکیب جمعیت سودان به رسمیت شناخته شده و حقوق شان تضمین میشود. در پی جدا شدن جنوب، رژیم اسلامیِ حاکم ادعا خواهد کرد که سرانجام شمال به طور کامل عربی و اسلامی شده است. با توجه به کشمکشهای جاری در “دارفور“ و بُمب ساعتی یی که هر آن ممکن است در مناطق رود نیل جنوبی و کوههای نوبا منفجر شود، میبینیم که این ادعای فریبکارانهای بیش نیست. در مورد مالکیت نفت باید بگویم که بجز میدان نفتی هیگلیه در خط مرزی آبییای که مورد اختلاف و مشاجره است، تمام میدانهای نفتی مورد بهره برداری، در جنوب قرار دارند. اما پالایشگاهها و خطوط لوله صدور نفت و بندر صادرات (بندر سودان) در شمال واقعاند.
س - به نظر شما مسئول اصلی وضعیتی که اکنون ایجاد شده است چه شخص یا نیرویی است؟ چه اقدام یا سیاستهایی میتوانست وحدت سودان را تضمین کند و از تقسیم کشور جلوگیری کند؟
ج - همان طور که پیش تر اشاره کردم، حزب کنگره ملی، که میخواهد از پرداخت هزینه ”موافقتنامه صلح همهجانبه“یِ تحمیلی طفره برود، مسئول اصلی نتیجه همه پرسی است. ناکارآمدی جنبش و ارتش آزادیبخش مردم سودان و دیگر نیروهای سیاسی سودان در دوره گذار [پس از امضای ”موافقتنامه صلح...“ در سال ۲۰۰۴] نیز در پیدایش این وضع بیتأثیر نبوده است. اگر همه نیروهای سیاسی که به یک سودان دموکراتیک سکولار اعتقاد دارند، از جمله جنبش و ارتش آزادیبخش مردم سودان، نیرو و انرژیشان را صرف این میکردند تا امر وحدت کشور را به عنوان انتخابی باارزش و پُرجاذبه و امکانپذیر برای مردم جنوب ترسیم کنند، آنگاه میشد از تقسیم کشور جلوگیری کرد. البته باید گفت که از زمان امضای ”موافقتنامه صلح...“ و پیش از آن در مراحل مختلف مذاکرات، نفوذ اتحادیه اروپا و ایالات متحد آمریکا نیز در فاصله گرفتن این نیروها از شکل دادن به آینده سودان نقش داشته است.
س - جلسه کمیته مرکزی حزب شما خواستار برگزاری یک کنفرانس سراسری ملی با شرکت همه نیروهای سیاسی بر پایه حقوق مساوی شده است تا در آن در مورد راه حلهای ممکن برای این بحران بحث و تبادل نظر شود. آیا موفق به این کار شدید؟ اگر نه، آیا هنوز پیگیر این امر هستید؟ عملی شدن چنین پیشنهادهایی با چه مانع هایی روبهروست؟
ج - همه نیروهای اپوزیسیون همچنان پیگیر تشکیل چنین کنفرانسی اند. قرار بود این کنفرانس روز ۱۵ دی ماه ( ۵ ژانویه) برگزار شود که به درخواست تعدادی از حزبها به تعویق افتاد. منظور از این کنفرانس ملی، که تنها همایشی خواهد بود که میتواند یک وفاق ملی به وجود آورد، بحث درباره تمام موضوعهای مربوط به آینده کشور است. قانون اساسی موقت کنونی فقط تا ۱۹ خرداد ماه ۱۳۹۰ ( ۹ ژوئن ۲۰۱۱ ) اعتبار دارد که همان تاریخ پایان دوره گذار است. بنابراین، در این کنفرانس قرار است که درباره همه چیز بحث شود، از قانون اساسی و دولت جدید کشور گرفته تا مسائل مربوط به اقلیتهای ملی، امور سیاسی کشور، کشمکشهای دارفور و نقاط دیگر کشور، و رابطه با جنوب و دیگر کشورهای دنیا. کمیته تدارک این کنفرانس مطالب و گزارشهایی درباره همه این موضوعها تهیه کرد. یک توافق کلی حاصل شد. اما در لحظه آخر، البشیر پیشنهاد یک دولت مرکب از گروههای مخلتف را داد. ما با آن پیشنهاد مخالفت کردیم، چرا که در اساس، تکرار همان فرمول قرارداد صلح نیفاشا [میان دولت و جنبش آزادیبخش مردم سودان در مورد درگیریهای جنوب] خواهد بود. دولتی تشکیل خواهد شد با ۵۲ درصد نمایندگی از سوی کنگره ملی البشیر، و ۴۸ درصد بقیه از میان تعدادی حزبهای ساختگی خواهد بود. آنچه به آن نیاز داریم یک دولت ملی است که در آن نیروهای سیاسی واقعی سهم عادلانهای داشته باشند. هم اکنون حزبهای دیگر منتظر روشنتر شدن پیشنهاد البشیر هستند، و بیشتر این ها، حزبهایی هستند که مصر و عربستان سعودی روی آنها نفوذ دارند. نظر و هدف ما، یافتن گسترده ترین توافق ممکن بین همه گروههای درگیر و حرکت به سوی فعالیتهای تودهای است.
س - چشمانداز رخدادهای مسالمتآمیز در سودان را پس از برگزاری همهپرسی و جدا شدن سودان جنوبی چطور میبینید؟ سودان کشوری وسیع و فقیر است که کشمکشهای گروهی در آن سابقهای طولانی دارد. شورشیان در همه جا هستند: در غرب در دارفور، در شرق در کوههای نوبا، و در اطراف رود نیل . این خطر وجود دارد که اگر جنگی صورت بگیرد، به سرعت به مناطق دیگر سرایت کند. هنوز بحران در دارفور و در شرق رفع نشده است. آیا امکان دارد که پس از همهپرسی در جنوب، این مناطق کشور هم خواهان جدایی از شمال شوند؟
ج - نخست باید تأکید کرد که به رغم وجود ”موافقتنامه صلح...“، در هیچ نقطه یی از کشور صلح و آرامش برقرار نیست، از جمله در جنوب. دارفور شاهد بالا گرفتن برخوردهای نظامی است. همچنین، اگر به زودی بر سر یک راه حل مسالمتآمیز و رضایت بخش به منظور عملی کردن خواست های عادلانه مردم در منطقه ابیایا توافقی صورت نگیرد، این منطقه هر آن ممکن است منفجر شود. برقراری صلح در سودان هنوز خیلی کار دارد.
س - از نیروهای ترقیخواه جهان و به ویژه حزبهای کمونیست چه توقعی دارید؟
ج - همان طور که هم در بیانیه مطبوعاتی کمیته مرکزی و هم در بیانیه هیأت سیاسی آمده است، همبستگی با مبارزه مردم و حمایت از آن میتواند به شکلهای گوناگون صورت گیرد، از جمله:
انتشار محتوای دو بیانیه یی که به آن اشاره شد؛
خواستن از دولت خارطوم که به حقوق و آزادیهای دموکراتیک احترام بگذارد؛
خواستن از دولت که اجازه بدهد کنفرانس ملی، که به آن اشاره کردم، برگزار شود، و از جمله، گروههای مسلح در دارفور هم بتوانند در آن شرکت کنند؛
فشار آوردن به نیروهای امپریالیستی، و به طور عمده به اتحادیه اروپا و ایالات متحد آمریکا، برای پایان دادن فوری به مداخله در امور داخلی ما، به ویژه پایان دادن به پشتیبانی از دولت خارطوم؛
در صورت امکان، فرستادن هیأتها و نمایندگانی برای بازدید از سودان و آشنا شدن با وضعیت موجود در این کشور. خوب است روزنامهنگاران نیز در میان این هیأتها باشند. این بازدیدها را میتوان با هماهنگی حزب ما ترتیب داد.
نامه مردم: رفیق فتحی، از وقتی که در این شرایط بسیار دشوار و حساس برای این مصاحبه در اختیار ما گذاشتید، متشکریم. موفقیت مبارزه هدفمند حزب کمونیست سودان، نیرو های مردمی و جنبش کارگری سودان در راه صلح، دموکراسی و پیشرفت را آرزو داریم.
منبع نامه مردم (حزب توده ایران)