آمریکا؛بزرگترین ناقض حقوق بشر

آمریکا؛بزرگترین ناقض حقوق بشر

 

حسام الدين برومند

 

تمامی این گزارش ها به روشنی و بی آنکه جای شک و شبهه ای را باقی بگذارد نشان می دهد ایالات متحده رتبه نخست را در نقض حقوق بشر و شهروندان از آن خود کرده است.

این نوشته در پی آن نیست که با ارائه دلایل و شواهد ثابت کند آمریکا بزرگ ترین ناقض حقوق بشر در دنیاست؛ چرا که پرونده حقوق بشر ایالات متحده آشکارا بر نقض گسترده حقوق بشر و نادیده گرفتن اصول و میثاق نامه های بین المللی دلالت دارد.

از همین روی، نیم نگاهی به نشست اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل که در چارچوب بررسی دوره ای وضعیت حقوق بشر کشورها-UPR- پرونده حقوق بشری آمریکا را مورد بررسی قرار داد خود گویای وضعیت وخامت بار این کشور داعیه دار حقوق بشر است که تبعیض نژادی، شکنجه زندانیان، رفتار وحشیانه و خشونت بار سربازانش با مردمان مناطق تحت اشغال، نادیده گرفتن حقوق اقلیت ها، اعدام بیماران مجرم روانی، شرایط نامطلوب پناهندگان و مهاجران و... در آن کشور موج می زند.

البته در همین راستا؛ باید گزارش اخیر ۳۱۰ سازمان غیردولتی حقوق بشری از کشورهایی چون آمریکا، عراق، کوبا، سوئیس، انگلستان، بلژیک و جمهوری اسلامی ایران که شاخص های اصلی نقض حقوق بشر در ایالات متحده را برملا و بازگو نمود به پرونده سیاه کاخ سفید در زمینه حقوق بشر پیوست کرد.

نشست اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل درباره پرونده قطور آمریکا در نقض حقوق بشر و گزارش این ۳۱۰ سازمان غیردولتی حقوق بشری و همچنین صدها کمیته و نهاد حقوق بشری جدا از گزارش های قبلی شورای حقوق بشر سازمان ملل (the Human Rights council)، سازمان دیده بان حقوق بشر (Human Rights watch)، سازمان عفو بین الملل (Amnesty International) و یا حتی گزارش سالیانه برخی کشورها مثل وزارت امور خارجه چین درخصوص نقض حقوق بشر در آمریکا است.

تمامی این گزارش ها به روشنی و بی آنکه جای شک و شبهه ای را باقی بگذارد نشان می دهد ایالات متحده رتبه نخست را در نقض حقوق بشر و شهروندان از آن خود کرده است.

کشوری که هر ساله بصورت یکجانبه در کمیسیون حقوق بشر خود با ژست حامی حقوق بشر بودن! وضعیت ۱۹۰ کشور دنیا را واکاوی نموده و حتی برای اتخاذ تصمیم به کنگره می فرستد وضعیتش در رعایت شاخص های حداقلی حقوق بشر به گونه ای است که: رکورددار بیشترین زندانی در دنیاست، از بزرگ ترین تولیدکنندگان و توزیع کنندگان تصاویر فحشای کودکان است، یکی از دو کشوری در جهان است که کنوانسیون حقوق کودک را نپذیرفته است، بیشترین کودتاها را در کشورهای مختلف طراحی و اجرا کرده است، جنگ های متعددی که میلیون ها کشته و زخمی در پی داشته را در اقصی نقاط عالم به راه انداخته است و...

جالب است که حتی مقامات ارشد این کشور هر از گاهی به اقدامات خودشان که مصداق بارز نقض حقوق بشر است اعتراف می کنند. همین اواخر جرج بوش در کتاب خاطراتش با عنوان «لحظات تصمیم گیری» به دستور شکنجه زندانیان اعتراف کرده و گستاخانه اقرار می کند برای شکنجه زندانیان از روش غرق مصنوعی استفاده می کرده است.

از این مقدمه که بگذریم آنچه علت قلمی شدن این سطور است، پیام ها و پیامدهای کشتی حقوق بشری آمریکایی هاست که به گل نشسته است.

نشست اخیر شورای حقوق بشر -۴ نوامبر ۲۰۱۰ که برای اولین بار پرونده حقوق بشر آمریکا را مورد رسیدگی قرار داد قطع نظر از اینکه پس از بررسی نهایی در پروسه زمانی دو، سه ماهه چه تصمیمی اتخاذ می کند یک پیام استراتژیک به دنیا مخابره کرد و آن اینکه دوره معیار بودن آمریکا درخصوص حقوق بشر به سر رسیده و اکنون عیار حقوق بشر این کشور به خواست ملت ها و دولت ها و افکار عمومی دنیا در دست بررسی و بازبینی قرار گرفته است.

این پیام بدان معناست که شمشیر برنده و براق حقوق بشر آمریکا دیگر چشم ها را به خود جلب نمی کند بلکه همگان فهمیده اند که این شمشیر علی رغم ظاهر به اصطلاح براق و شیک، نتایجی دردآور و خونین به همراه داشته است.

در واقع حقوق بشر آمریکایی ها که همیشه طی دهه های گذشته و به خصوص یک دهه اخیر و پس از سناریوی ساختگی ۱۱سپتامبر اسم رمزی برای چپاولگری ها و غارتگری ها و کشتار و جنگ و خونریزی بوده و اکنون لو رفته و نقاب داعیه داران و مدعیان به زیر کشیده شده است.

در اینجا نکته ای را داخل پرانتز باید اشاره کرد و آن اتفاقی بود که خردادماه گذشته به وقوع پیوست و سرانجام پس از یک ماه گفت وگو و بحث در نشست بازنگری ان.پی.تی در نیویورک، تمام ۹۱۸ کشور شرکت کننده با امضای سندی ۸۲ صفحه ای خواستار پیوستن اسرائیل به معاهده ان.پی.تی و پاسخگویی این رژیم درباره اشاعه تسلیحات هسته ای شدند.

بنابراین آنچه اکنون در جامعه بین المللی در خصوص پرونده حقوق بشری آمریکا و پرونده هسته ای رژیم صهیونیستی شکل گرفته و قوام یافته است مطالبه جهانی افکار عمومی پیرامون افزون طلبی ها، زیاده خواهی ها و چپاولگری های آمریکا و فرزند خوانده اش- رژیم صهیونیستی- است.

پیامد این خیزش و خروش ملت ها و دولت ها که برآیندی از آن در کنفرانس بازنگری ان.پی.تی یا شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد متجلی شده است تغییر در ساختار کهنه و ظالمانه سازمان ملل را در پی خواهد داشت، چرا که اکنون صدای جامعه جهانی به گوش می رسد و اگر چه واشنگتن- به قول نوام چامسکی- سعی می کند جامعه جهانی را مساوی با آمریکا و اقمار خود معرفی نماید ولی اکنون افکار عمومی مردم جهان نسبت به سیاست های غارتگرانه و چپاولگرانه کابوها اعتراض شدید دارند.

و اما، شکافی که در این میان مشاهده می شود نبود ضمانت اجرا برای خواست جامعه جهانی است. یعنی هر چند این فضا بوجود آمده است که عموم کشورهای دنیا با بهره گیری از نشست ها و یا اجلاس هایی بین المللی «نه بزرگ» خود را در قبال مشی ظالمانه مستکبرانی چون آمریکا و رژیم صهیونیستی فریاد به اعتراض بلند کنند اما در نهایت به خاطر ساختار بسته سازمان ملل و قانون ناعادلانه «حق وتو»، صدای جامعه جهانی به تصمیماتی الزام آور و لازم الاتباع منجر نمی شود. اما علی رغم این واقعیت تلخ، شواهد و قراین حکایت از آن دارد که جامعه جهانی با ادامه دادن مسیر خود و فریادهای پی درپی در نشست های سازمان ملل یا اجلاس های بین المللی خواهد توانست بالاخره نظم به اصطلاح حقوقی سازمان ملل و شورای امنیت را به چالش کشیده و به خواسته حقیقی تمام کشورها و ملت ها مبدل سازد.

آمریکایی ها باید بدانند و به باور برسند شرایط و اتفاقات دوران حاضر به گونه ای علی رغم میل آنها در حال سپری شدن است. اگر آمریکایی ها با هیاهو و کمک دو، سه کشور غربی، ایران اسلامی را به فعالیت غیرصلح آمیز در زمینه انرژی هسته ای متهم می کنند نمی توانند مجمع عمومی آژانس بین المللی انرژی اتمی را که از جمله ۸۱۱کشور عدم تعهد در آن بر پایبندی ایران به رعایت قوانین آژانس و مفاد ان.پی.تی گواهی می دهند نادیده بگیرند.

همچنان که خواسته به حق ۹۱۸کشور در خصوص پیوستن رژیم صهیونیستی به معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای و عدم اشاعه را نمی توان در تصمیم گیری ها به حساب نیاورد.

و بالاخره باید گفت، بررسی پرونده حقوق بشری آمریکا در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در قالب ساختار یو.پی.آر (بررسی دوره ای و جهانی حقوق بشر) از این جهت قابل اهمیت است که پروژه حقوق بشر آمریکا برای تامین منافع و اهداف شوم سیاسی و اقتصادی اش با شکست مواجه شده است و همه ملت ها و دولت های آزاده و مستقل دنیا باید مسئولیت تاریخی خود را برای تغییر در ساختار مندرس و ظالمانه سازمان ملل متحد انجام داده تا همچنان که صدای جامعه جهانی را بر صدر نشانده اند این فرصت را قدر بدانند تا ضمانت اجرای لازم برای تصمیمات مهم و برچیدن ظلم و تجاوز و تعدی و غارت و چپاولگری را عینیت بخشند.