ونزوئلا: تحکیم دموکراسی متفاوت

ونزوئلا: تحکیم دموکراسی متفاوت

 

زهرا شفیعی

 

 

 

در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری 1998 کاندیدای وقت، هوگو چاوز وعده داد در صورت انتخاب شدن، "دموکراسی متفاوتی" را پایه­گذاری خواهد کرد. و امروز با گذشت بیش از یازده سال، دموکراسی متفاوت او هنوز هم مسیر تکامل خود را می­پیماید. استدلال حامیان این نوع دموکراسی این است که چاوز مشغول ساختن رژیم سیاسی می­باشد که مشارکت توده مردم را افزایش و ونزوئلا را از نئولیبرالیسم دهه 1990 رهایی بخشد. مدافعان هم­چنین بر این باورند که تنها یک چنین سیاست­هایی می­تواند نابرابری­ها و بی­عدالتی­های زننده بین اکثریت فقر زده و طبقه کوچکی که از مارپیچ نزولی اقتصاد جان به در برده برده­اند، را از میان بردارد. از طرف دیگر، مخالفان پرزیدنت چاوز، نمی­پذیرند که وعده­های رییس جمهوری باعث افزایش مشارکت شده باشد و معتقدند که برابری و عدالت اجتماعی چیزی بیش از پوششی برای یک دستور کار رادیکال سوسیالیستی نیست.

به هر حال مخالفان و مدافعان، متفق­القولند که سیستم سیاسی که چاوز و انقلابیون بولیواری­اش مشغول پایه­ریزی آن هستند متفاوت از خط مشی لیبرالی است که ونزوئلای بین سال­های 1958 و 1998 با آن شناخته می­شد.

در یک نگاه کلی می­توان گفت؛ پیروزی در انتخابات محلی و منطقه­ای 31 اکتبر 2004، و شوراهای شهرداری­ها در اوت 2005، به مرحله مهمی از حرکت چاوز به سوی تحکیم یک دموکراسی متفاوت تبدیل شد. نتایج انتخابات مذکور به حاشیه رانده شدن کسانی که سال­های بین 1958 و 1998 بر ونزوئلا حکمرانی کرده بودند را تکمیل کرد.

هوگو چاوز پس از بدست آوردن 57 درصد از کل آرا در انتخابات ملی 1998 به پشتوانه پیروزی خود قانون اساسی ونزوئلارا در حال احتضار خواند و قول "دموکراسی جدیدی" را داد که امین، مسئول و شایسته

مردم ونزوئلا باشد. متعاقبا پیش نویس قانون اساسی جدید برای تصویب در 15 دسامبر 1999 به رفراندوم ملی گذاشته شد و با جواب مثبت 72 درصد شرکت کنندگان، این سند به قانون این سرزمین تبدیل گردید. وی در اقدام بعدی، رهبران احزاب سیاسی مسلط بر ونزوئلا، را محکوم و آنها را دزد، دروغگو و فاسد نامید زیرا به نظر وی، کشوری را که باید یکی از ثروتمندترین و پیشرفته­ترین کشورهای آمریکای لاتین باشد، به ورطه فقر کشانده بودند.

لازم به ذکر است، محیط مالی، فیزیکی و اقتصادی که ونزوئلایی­ها در پایان قرن بیستم خود را در آن یافتند نیز، موید این طرز تفکر چاوز بود. بین سال­های 1959 و 1999 مبالغ هنگفتی از میلیاردها دلار حاصل از فروش نفت به کشور سرازیر شده بود ولی بسیاری از پروژه­های عمومی نصفه کاره رها شد و یا به دلیل نبود منابع مالی از بین رفت، سیستم تامین اجتماعی ورشکسته شد و هزاران کودک آواره و بی­سرپناه در گنداب ها زندگی می­کردند و به بی­­قانونی در شهرها دامن می­زدند. همچنین نخبگان ونزوئلا با انتقال بیش از 100 میلیارد دلار به بهشت­های امن اروپا، ایالات متحده و سایر کشورها، بی­اعتمادی خود را به رهبرانشان نشان داده بودند. با وجودی که به نظر می­رسید این کشور در دهه های 1970-1980 در مسیر پرورش یک طبقه متوسط ماهر بزرگ قرار دارد، از 1999 بیش از هشتاد درصد از جمعیت در زیر خط فقر زندگی می­کردند.

در این راستا، چاوز با کنار نهادن الگوی سرمایه­داری و نئولیبرالیسم و همچنین رد دموکراسی آمریکایی به اقدامات اصلاحی وسیعی در حوزه های اقتصادی و اجتماعی مبادرت نمود. طراحی و اجرای برنامه­های بولیواری سواد آموزی، خدمات رسانی وسیع برای محلات پست و حقیر، توزیع مواد غذایی بین فقرا با بهای یارانه­ای در بازارهای عمومی، توقف تلاش­ها برای خصوصی سازی خدمات، ارائه خدمات رایگان پزشکی به طبقات فقیر و کم درآمد، از جمله این اقدامات می­باشند.

کاهش نرخ فقر عمومی از 50 درصد در سال 1998 به 33 درصد در سال 2007، افزایش نرخ تحصیلات عالی از 21 درصد به  د30، افزایش تعداد استفاده کنندگان از اینترنت از 680 هزار نفر در 1998 به 6 میلیون نفر در سال 2007، کاهش نرخ مرگ و میر کودکان از 20درصد در سال 1998 به 13 درصد در سال 2007، تنها نمونه­هایی از موفقیت چاوز در پیاده سازی الگوی دموکراسی متفاوت­اش می­باشند.

بنابراین می­توان گفت علی­رغم همه امیدهایی که از سوی مخالفان چاوز به کاهش مشروعیت و افزایش نارضایتی نسبت به اقدامات وی در میان مردم وجود داشت، پیروزی چاوز در انتخابات 2010 نشان دهنده این است که دموکراسی متفاوت وی جای خود را در میان مردم این کشور یافته است و هر چند با مشکلات و نارسایی هایی مواجه می باشد اما همچنان توانسته است چاوز را در ادامه مسیر خود مصمم تر نماید.

www.siasatema.com