جعلیات و حقایقعلیرغم شکست موضعی سوسیالیسم دوران ما، دوران گذار(4)

پیوست به گذشته

 

 

آغاز انتشار ترجمه کامل کتاب تازه ایگور لیگاچف

 

ترجمه م.شیزلی

 

جعلیات و حقایق
علیرغم شکست موضعی سوسیالیسم
دوران ما، دوران گذار
به سوسیالیسم است


(4)

…...  

½

 

امپریالیستها با تحمیل دو جنگ جهانی به بشریت در قرن بیستم، باعث کشتار ۷٠میلیون انسان، زخمی و علیل شدن تعدادی به مراتب بیشتر ازآن شدند.

       تبه کاری های آلمان هیتلری
       سرمایه داری امپریالیستی آلمان، انگلیس، فرانسه و آمریکا با هدف در هم شکستن اتحاد شوروی و به اسارت در آوردن دیگر خلقها، هـیتـلر را پرورش دادند. در سالهای جنگ جهانی دوم، ١٨میلیون انسان سراز اردوگاههای فاشیسم درآوردند. ١١میلیون نفـر از آنها سوزانده شدند.

اتحاد شوروی و احزاب کمونیست نقش تعیین کـننده ای در انهدام فاشیسم آلمان و نجات خلق های اروپا از قید و بند اسارت ایفا کردند. شاهکاری بود شایسته تحسین ابدی!
در تاریخ معاصر، امپریالیسم سعی می کـند دموکراسی آمریکائی را با توسل به نیروی نظامی توسعه دهند. در ویتنام چنین کردند.

پس از فرار آمریکائیان از ویتنام من به چشم خود دیدم که آنها چه ویرانی از خود به جای گذاشتند، چه بلایا و مصایبی را به مردم ویتنام تحمیل کردند. اینک، آنها عراق را اشغال کرده اند، کوبا، ایران، کره شمالی و ... را تهدید می کـنند.
امروز، بورژوازی روسیه سیاست انهدام مردم کشور خویش را در پیش گرفته است.
  درمدت١٢ سال پس از تخریب اتحاد شوروی، در نتیجه تشکیل جامعه سرمایه داری بورژوائی، سالانه ۷٠٠ هزار نفـر ازجمعیت کشور کاهش یافته است. صدها هزار نفـر در جریان درگیری های ناشی از تکه- تکه کردن اتحاد شوروی، (از آن جمله در چچن) کشته شده اند. حیرت آور است!
       بعد از این همه، دموکرات های هرزه برای قربانیان سالهای ٣٠ اشک تمساح می ریزند. آنها براین موضوع توافق کرده اند که در سالهای ٣٠، در اتحاد شوروی ٨٠ ـ ١٠٠میلیون نفـر از بین رفته است. پرسیدنی است: در حالی که جمعیت کشور در سال ١٩٤٠مجموعا ١٩٤میلیون نفر، در سال ١۹٣٠، ١۵٠میلیون نفر و آهنگ رشد جمعیت ( بالاترین حد رشد جمعیت) ٣ درصد بود، نابودی این تعداد انسان، چگونه ممکن است؟ دروغ حد و مرز نمی شناسد. گذشته از این، پیش از دموکرات های دروغین، این خود حزب کمونیست بود که موارد تخلف از قوانین سوسیالیستی را باز کرد و از میان برداشت.

٭٭٭٭٭

       حزب کمونیست اتحاد شوروی و اتحاد احزاب کمونیست پیگـیرانه و با تمام نیرو در جهت دفع تحریکات ضد کمونیستی تازه کار می کـنند.
       طبیعتا این سئوال پیش می آید که، چرا بورژوازی و دنباله روان آنها برای باز کردن افسانه ساختگی «ترور جمعی در رژیم های کمونیستی»، این چنین مجدانه تلاش می کـنند ولی، درباره وحشیگری های غیر قابل تصور سرمایه داری، کلمه ای بر زبان نمی آورند؟
امپریالیستها، تبلیغات زهرآگین ضدکمونیستی خود را برای انحراف اذهان عمومی از ماهیت تروریستی سرمایه داری و بخاطر ادامه موجودیت آن که ناگزیر، با وجود تمام موانع و زیگزاگ زدنها، جای خود را به سوسیالیسم خواهد داد، تشدید بخشیده اند. می خواهم این موضوع را مورد تاکید قرار دهم که، صرفنظر از شکست موضعی سوسیالیسم در روسیه، دوران ما، دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم است.
       بورژوازی روسیه و بوروکراسی دولتی و حزب روسیه واحد، سیمای اتحاد شوروی را لجن مال می کـنند تا، تاراج اموال عمومی و فقر میلیونها انسان - بزرگترین جنایت قرن را پرده پوشی نمایند. تاکنون، در تاریخ روسیه شیادان و کلاه بردارانی به این قدرت و به این تعداد، که با چپاول دارائی های مردم ثروت های افسانه ای به چنگ آورده اند، وجود نداشته است.

اینک، روسیه دارای یک صد میلیاردری است که، مجموعا، ٢۵٠میلیارد دلار در اختیار دارند. در چنین وضعیتی، رئیس جمهور معتقد است که همه چیز باید آنچنان که هست، باقی بماند. حیرت آور است!
و دو- سه پیشنهاد.
       گرامی داشت روزهای تاریخی: کمون پاریس، ٩ ژانویه، آغاز جنگهای جهانی اول و دوم، آزادسازی دهات، شهرها و استانها از اشغال گارد سفید، مداخله گران و فاشیسم آلمان، پشتیبانی از ابتکار توده ای اعاده نام خیابان ها، شهرها و مجسمه های و. ای. لـنین و ی. و. استالین، مبارزان راه حاکمیت شوراها.
       تنظیم برنامه ای واحد برای جلوگیری از کاهش جمعـیت در همه روسیه و ارائه آن به همه جامعه. بررسی و تعیین روز مبارزه علیه قـتـل عام مردم روسیه، کارزار برای نگه داری و افزایش آن.
       افشاء و توضیح جنایات سرمایه داری، بالا بردن سطح آگاهی مردم، متحد کردن و سازماندهی آنها برای مبارزه در راه رشد سوسیالیستی، بر علیه رژیم های بورژوائی که میلیونها قربانی گرفته اند، دین مقدس کمونیست های میهن پرست می باشد.

در باره آمادگی اتحاد شوروی

برای دفع تهاجم نظامی خارجی.
اکاذیب و حقایق.
       همه کینه ورزان به اتحاد شوروی، ضد کمونیست های سرسخت و دموکرات نماهای لجن پراکن، اراجیفی را سرهم بندی می کـنند که گویا، رهبری اتحاد شوروی، کشور را برای شرایط جنگی و دفع تهاجم فاشیسم اشغالگر آلمان آماده نکرده بود. این هم یکی از آن خیال پردازیهاست.
       آغاز یک طرفه جنگ جهانی امپریالیستی تازه برای تقسیم جهان، بحرانهای عمیق اقتصادی در کشورهای پیشرو سرمایه داری از یک طرف و از دیگر سوی، آغاز ساختمان سوسیالیسم دراتحاد شوروی، رشد عظیم اقتصادی و افزایش قدرت دفاعی کشور، بهبود شرایط زندگی خلقهای شوروی، تاثیر پرتوان شوروی در مبارزه جهانی برای جلوگیری بروز جنگ تازه، مشخصه بارز اوضاع جهانی سالهای دهه سی قرن گذشته می باشد.

آتش جنگ اراضی چین، اروپای غربی و بخشی از آفریقا با جمعیتی بیش از ٧۵٠ میلیون نفـر را در برگرفت. با وارد شدن اتحاد شوروی به جنگ در سال ١۹٤١، برای دفع حمله غیر منتظره آلمان هـیتلری، جنگ جهانی دوم به جنگ علیه فاشیسم و جنگ آزادیبخش تبدیل شد.
       پیروزی اتحاد شوروی در جنگ کبیر میهنی بر علیه فاشیسم آلمان ومتفقین آن، یکی از فاکتورهای اثبات درستی ساختار اجتماعی و دولتی شوروی، تحکیم پایه های وحدت جامعه، دوستی ملت ها، میهن پرستی سوسیالیستی و نقش رهبری حزب کمونیست بود.

 پیروزی ما، در نتیجه کاربست ایده های و. ای. لـنین و حزب، سازماندهی عمومی خلقهای شوروی برای شرایط جنگی، یعنی تعمیق و تحکیم اقـتصادی، سیاسی- سازمانی، اجتماعی و ایدئولوژیکی نیروهای مسلح حاصل شد. نگارنده، انطباق کامل این مسائل با اصول تاریخی را، با توجه به شرایط آن دوره، مورد بررسی قرار داده است.

آماده سازی اقتصادی و مالی کشور

برای شرایط تجاوز نظامی.

ی. و. استالین، طی سخنرانی خود بعد از پایان پیروزمندانه جنگ کبیر میهنی در حضور انتخاب کـنندگان این موضوع را مورد تاکید قرار داد: «حزب می دانست، که ماشین جنگی به حرکت درخواهد آمد و کشور، بدون صنایع سنگین توان دفاع از خویش را نخواهد داشت، این، امری تاخیر ناپذیری است- یعنی، باید پیروز شد... بدون آن، تاریخ شوروی می میرد».
       صنعتی کردن و تشکیل تعاونیها، ایجاد صنایع سنگین و هسته مرکزی آن – ماشین سازی و تعاونیهای عظیم تولید محصولات روستائی موجب تحکیم بنیان های اقتصادی قدرت دفاعی گردید و پایه های مادی جنگی کشور را قوام بخشید. این موفقیت ها بدون اتکا به سرمایه خارجی بدست آمد. رهبران روسیه بورژوائی کنونی، در فکر جلوگیری از سقوط آن، بدون جلب سرمایه و نیروی کار خارجی، نیستند.
       بلشویکها، کشوری را از تزاریسم تحویل گرفـتند، که در نتیجه چهار سال جنگ جهانی اول و سه سال جنگ داخلی تحمیلی توسط ملاکان، سرمایه داران، ژنرالهای گارد سفید و مداخله گران خارجی، به مملکتی نیمه فـقـیـر و نیمه ویرانه ای تبدیل شده بود.
       در سالهای دهه 30، ساختار اجتماعی- اقتصادی سوسیالیسم دراتحاد شوروی پیروز گردید. تغییرات بنیادی درکشور، نشانه های عقب ماندگی اقتصادی و فرهنگی را پاک کرد.
        نوشته های مطبوعات بورژوائی خارجی آن دوره در باره اتحاد شوروی بسیار جالـب توجه است.

مجله انگلیسی « راوند تـیبـل» می نویسد:

« دستآوردهـای برنامه پنج ساله، تأسیس کارخانه های تراکتور سازی درخارکف و استالـینگراد، کارخانه های اتومبیل سازی در مسکو و نئژنئی نوگوراد، نیروگاه آبی دنیپروپطروسک، کارخانه های عظیم تولید فولاد در ماگـنیتاگورسک و کوزنتسک، زنجیره کامل کارخانه های ماشین سازی و شیمیائی در اورال... شگـفت انگیز است ».

ادامه دارد