جعلیات و حقایقعلیرغم شکست موضعی سوسیالیسم (4)

پیوست به گذشته

 

 

 

آغاز انتشار ترجمه کامل کتاب تازه ایگور لیگاچف

 

ترجمه م.شیزلی

 

جعلیات و حقایق
علیرغم شکست موضعی سوسیالیسم
دوران ما، دوران گذار
به سوسیالیسم است


  (4)  

……..    

2/2     

 

امپریالیستها با تحمیل دو جنگ جهانی به بشریت در قرن بیستم، باعث کشتار ۷٠میلیون انسان، زخمی و علیل شدن تعدادی به مراتب بیشتر ازآن شدند…

هیبسون، سرمایه دار انگلیسی و رئیس بانک، پس از دیدار خود از اتحاد شوروی می نویسد:

«احتمال می رفت که، برنامه پنج ساله شکست خواهد خورد. اما، موفقیت این برنامه بیش از حد پیش بینی شده می باشد. بر پایه برنامه مورد نظر، درتمام شهرهائی که من سفر کردم، مناطق مسکونی تازه، دارای میادین و خیابانهای عریض درخت کاری شده، آپارتمانهای مدرن، مدارس، بیمارستانها، باشگاههای کارگری، مهد کودکها و کودکستان ها برای مراقبت از اطفال مادران شاغل، ساخته شده است... آقایان، اشتباه نکنید! بی جهت امیدوار نباشید! اتحاد شوروی فرونخواهد پاشید! اکنون روسیه، کشور ایده آلها و امیدهاست».
       « روسیه« ماشین متفکر» می سازد. روسیه باسرعت از عهد چوب به عهد فولاد، بتون و موتورها می رود». ( مجله آمریکائی «نئیشن»).
       در عرض ١۳سال،(سالهای ١٩٢٨ـ ١٩٤٠)، ٩ هزار مؤسسه تولیدی راه اندازی شد، بخش اعظم آنها در اورال و سیبری واقع بود، که در سالهای جنگ در پشت جبهه قرار گرفت، مناطق شرقی کشور، با سرعت به منطقه صنعتی قدرتمندی تبدیل گردید، ١۵٠٠ مؤسسه منتـقـل شده از جمله آنها بود. در آن دوره، بخشهای تازه ای در صنعت ایجاد شد.

از میان آنها ساخت دستگاههای صنعتی، الکترو تکـنیکی، اتومبیل، تراکتور و کمباین سازی و صنایع شیمیائی را می توان نام برد. مراکز ذوب آهن کشور در شرق (مجتمع اورال- کوزنتسک)، صنایع پرقدرت جدید نفت در منطقه اورال- ولگا تأسیس و مورد بهربرداری قرار گرفت.
       پس از تجزیه اتحاد شوروی بسیاری از بخشهای تولیدات صنعتی، از جمله، آلت و ابزارسازی، ساخت دستگاه های تولیدی، ماشین های کشاورزی و بخش مهمی از مجتمع صنایع نظامی از بین رفته است.
      در دوره حاکمیت شوروی، اساسا در سالهای 30، حجم تولیدات اتحاد شوروی به نسبت سال ١٩١٣، ۹برابر افزایش یافت. حجم تولیدات کشور به جایگاه اول در اروپا و دوم در جهان ارتقاء یافت و آهنگ تولید و بازدهی تولیدی کار، مقام اول را درجهان احراز نمود.
       هم اکنون، میزان تولید محصولات نا خالص ملی روسیه (نمودار نشاندهنده میزان رشد اقتصادی)،١٠ برابرکمتر از محصولات نا خالص ملی آمریکا (با در نطر گرفتن قدرت خرید) می باشد. از نظر میزان متوسط سرانه محصولات نا خالص ملی، کشور ما، درجای چهلم و آمریکا، در جای دوم قرار دارد. پس، در چنین وضعیتی، روسیه امروزی، چگونه به کسب عنوان « دولت مقتدر بزرگ» نایل شد؟


تولید فولاد، زغال سنگ، نفـت، گـندم و پنبه

(به میلیون تن)

پنبه

گـندم

نفت

زغال  سنگ

فولاد

ســال

۷٠

٦٢١

۹

٢۹

٣⁄٤

١٩١٣

۷٢

٣٨

٣١

١٦٦

٣⁄١٨

١٩٤٠

 

ماشین سازی در مجموع سریع تر از سایر بخشهای صنایع رشد یافـت. اگر میزان رشد صنایع در طول سه سال (سالهای ١٩۳٨ـ١۹٤٠)، مجموعا ٤٤ درصد بود، اما، رشد صنایع ماشین سازی به ۷٦ درصد رسید که، برای رشد اقتصادی کشور و تحکیم قدرت دفاعی آن، بسیار مهم بود.
       درسال١٩٩١، در زمان حاکـمیت شوروی ٢٦هـزار دستگاه مجهـز به سیـستـم کـنترل الکترونیکی ساخته شد، در صورتی که در حال حاضر تولید این نوع دستگاهها، به زحمت به چند صد واحد می رسد. بدون تولید دستگاه و ابزار آلات، بدون صنایع الکترونیکی و ماشین سازی داخلی، روسیه دولت قدرتمندی نیست و نمی تواند هم باشد.

این، فقط زائده مواد خام اقتصاد جهانی است، نه چیزی بیشتر.( توضیح مترجم: بعد از تجزیه اتحاد شوروی، بخشی از دستگاههای فوق الذکر که در کارخانه های تولیدی جمهوریهای آسیای میانه و ماورای قفقاز نصب شده بود، به همراه دیگر دستگاههای کارخانجات، به نام آهن قراضه به خارج از کشور فروخته شد. در نتیجه تمامی کارخانه ها و مؤسسات تولیدی بزرگ و کوچک، منهای آن تعداد از تولیدیهای وابسته به نفت در جمهوریهای نفـت خیز، بطور کلی تعطیل گردید و از بین برده شد).
       در ارتباط با افزایش خطر حمله نظامی از خارج به اتحاد شوروی، میهن ما، بخش عظیمی از منابع مادی و اقتصادی خود را صرف بالا بردن بنیه دفاعی خود ساخت. اگر، بودجه دفاعی کشور در سال ١٩٢٩ شامل ١٠درصد کل هزینه ها می شد، در سال ١٩٤٠، یک سال قبل از جنگ، به ۳۳ درصد افزایش یافـت. صنایع نظامی کشور، با سرعتی بیش از سه برابر آهنگ رشد سایـر بخشهای صنعتی رشد کرد.
       همان موقع در اتحاد شوروی همراه با توسعه مؤسسات علمی – تحقیقاتی و طراحی موجود، مجموعه کامل مؤسسات علمی برای مطالعه و بررسی تکنولوژی جدید نظامی تأسیس گردید. مراکز آموزش عالی برای تربیت مهندسین تکنولوژی و طراحی در بخشهای مختلف صنایع دفاعی تشکیل شد. من خود، در یکی از این مراکز آموزشی عالی، در دانشکده هوانوردی اورژونیکدزه مسکـو، در رشته مهندسی هواپیما، تحصیلاتم را به پایان رساندم. در سال های جنگ، در یکی از بزرگترین کارخانه های هواپیماسازی در نواسیبیرسک کار کردم. در آنجا به دریافت اولین مدال شوروی مفـتخر شدم.
       تنها در زمینه انواع تولیدات صنعتی بسیار مهم نبود که اتحاد شوروی بر کشورهای سرمایه داری اروپا پیشی گرفت. حزب، در کنگره ١٨ حزب کمونیست سراسری اتحاد شوروی(بلشویک)، درسال ١۹۳۹، مسائل بسیار ضروری و با شکوهی را مورد تاکید قرارداد:

پیشی گرفتن بر اقتصاد کشورهای سرمایه داری، به عبارت دیگر، بالابردن حجم تولید انواع مهم محصولات صنعتی به نسبت جمعیت، یکی از مسائل مورد نظر بود. بی شک، در پروسه دستـیابی به این امر تاریخی، امکانات جدیدی برای ارتقاء سطح رفاه زندگی مردم و توان دفاعی کشور پدیدار شد.
اعمال تدابیر سیاسی و تشکیلاتی

 بمنظور آماده سازی کشور

برای دفع حمله نظامی از خارج.

       در دهه ۳٠، حزب کمونیست به رهبری ی. و. استالین در کـنگره های ١٧ و ١٨ حزبی و همچنین، در هیجدهمین کـنفرانس عمومی حزبی حزب کمونیست سراسری اتحاد شوروی(بلشویک)، با در نظر گرفتن شروع جنگ و بودن درمحاصره خصمانه سرمایه داری و با توجه به روی کارآمدن فاشیسم در آلمان، سمت اصلی سیاست خارجی و داخلی کشور را تعیین کرد، برنامه پنج ساله رشد اقتصاد مردمی و پیامدهای اجرائی آن را مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
       تدابیر شدید، اما ضروری برای تحکیم نظم وانضباط کاری و دولتی اتخاذ شد. شورای عالی فرمان «هشت ساعت کار در روز و هفت روز در هفته را صادر نمود و خروج بدون اجازه کارگران و کارکنان از محلهای کار را ممنوع اعلام کرد»، همچنین، فرمانی را تصویب کرد که بموجب آن، تولید کـننده مسئول محصولات بی کـیفـیت وناقص شناخته می شد.
       از سری تدابیر مهم، تصمـیم مبنی بر تقـویت اقتصادی و بنیه دفاعی کشور از طریـق تأسیس سیستم آموزشگاهها و مدارس حرفه ای برای تربیت سالانه بین ٨٠٠ هزار تا یک میلیون نفر نیروی احتیاطی دولتی کارگری متخصص ازمیان کادرهای کارگری جوان با سواد، درالویت قرار گرفت. مشکل بتوان از اهمیت این تصمیم سرنوشت ساز برای تکامل طبقه کارگر، ساختمان سوسیالیسم و دفاع از حاکمیت اتحاد شوروی کاست.
       یکی دیگر از تصمیمات، بکارگیری اقدامات ضروری برای بهسازی رهبری حزبی درصنایع و حمل ونـقـل در همه جا و تـحکیم شروع همزمان در مؤسسات بود. به کارگران حق نظارت بر کار مدیریت داده شد و در ارگانهای حزبی، پست دبیر مسئول صنایع و حمل ونـقـل تشکیل گردید. تشدید انتقادها، نظارت بر اجرای تصمیمات حزبی و تقاضا از رهبری افزایش یافت. فقط آشنائی با اسناد و مدارک کنگره ها و کنفرانس های حزبی، کافی است تا، مطمئن شد که حزب، هیچ میانه ای با خودستائی و لاف زنی نداشت.
       از میان برداشتن کمبود در زمینه تجهیز فنی مؤسسات، زمانی که شعار« صنعت، مشکلات را حل می کـند» مطرح بود، حزب شعار« کادرها، مشکلات را حل می کـنند» را پیش کشید، توجه ویژه ای به جلب مبتکران متخصص، جوان به پستهای رهبری، نه تنها از میان اعضای حزب، حتی افراد غیرحزبی معطوف گردید.
       در سال ١٩٣٦، پس از ۵ ماه بحث و بررسی پیش نویس قانون اساسی، کـنگره شوراها، قانون اساسی جدید را تصویب کرد که از اهمیت خاصی برخوردار بود. چرا که، نشاندهنده دستیابی و نیل به هدفی بسیار مهم، غیر از آنچه که در برنامه انعکاس یافته است، می باشد.
       براساس موازین قانونی، مالکیت سوسیالیستی بر ابزار تولید، لغو استثمار و طبقات استثمارگر، حق کار برای همه، تحصیل و طب رایگان، حق انتخابات عمومی برابر،مستـقـیم با رای مخفی و غیره به رسمیت شناخته شد.

       نصف تا یک سوم کارگران و دهقانان، عضو شورایعالی اتحاد شوروی و شوراهای کارگری و دهقانی بودند. در حالیکه، امروز، در روز روشن، چراغ بدست، یک نـفـر کارگرو یا دهقان در ارگانهای دولتی کنونی نمی توان یافـت. واین افسانه «دموکراسی»، چیزی جزهمان دموکراسی عادی و ضد مردمی بورژوازی نیست.    

    کاملا واضح است که، مردم هر کشور، هر قدر از حقوق واقعی شهروندی برخوردار باشند و بسته به اینکه، در چه سطحی زندگی می کـنند، به همان میزان هم از میهن خویش دفاع می کـنند.

 

ادامه دارد