جعلیات و حقایقی در باره گذشته شوروی و روسیه سرمایه داری امروز انفجار اتمی "چرنوبیل" 6

پیوست به گذشته

 

 

جعلیات و حقایقی در باره گذشته شوروی و

 روسیه سرمایه داری امروز

 

جعلیات و حقایق
پشت پرده کنترل
انفجار اتمی "چرنوبیل"


ایگورلیگاچف

ترجمه "م. شیزلی"

(6)

….

1/3

 

طرح مسئله «دوره رکود»، از سری افسانه های جعلی خصمانه در باره حاکمیت شوروی و حزب کمونیست می باشد. زیرا طراحان آن، از اصل «دروغ هـر قـدر بیشتر تکرار شود، همانقدر واقعی تر می نماید»، بهره برمی گیرند. حتی، دوره ثبات کنونی هم با دوره «رکود» برژنـفی، از زمین تا آسمان فاصله دارد.
آنها را مقایسه کـنیم:
       در دوره مشهور به دوره «رکود»، در مدت ١٨ سال، (سال های١۹٦٤ـ١۹٨٢)،روسیه شوروی به سرعت خود در راه پیشرفت سوسیالیستی افزود، گامی بزرگتر به سوی ترقی برداشت.
       در این دوره، حزب کمونیست و شوراهای نمایندگان خلق، همه شرایط لازم را برای تسریع آهنگ رشد و ارتقاء سطح رفاه مردم فراهم آوردند، به اراده گرائی و ذهنی گرائی در سیاست خاتمه دادند، به تعادل نظامی بین اتحاد شوروی و آمریکا دست یافتند، مانع بروز جنگ جهانی جدید شدند. فضای کیهانی را تسخیر نمودند.
      روسیه بورژوائی کنونی، از سوسیالیسم، به سرمایه داری، به عقب، به قهقرا، برمی گردد. از حاکمیت عموم خلقی به حکومت بورژوازی، از اقتصاد برنامه ریزی به اقتصاد آزاد، به بازار خارج از کـنترل، از نیروی خلق به قدرت الیگارشی و بوروکراسی دولتی، از مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید، به مالکیت خصوصی سرمایه داری برمی گردد. اگر تولید ناخالص ملی کشور کمتر از ده در صد تولید ناخالص ملی آمریکاست، از کدام روسیه بزرگ می توان صحبت کرد!
       در حال حاضر، اصلاحات ویرانگر، یکی بعد از دیگری اجرا می شود. این اواخر، اصطلاحاتی همچون؛ مدرنیزه کردن، پروژه ها و...، مد روز شده است، ولی نتیجه همان است- فـقـرعمومی عمیق تر می شود.
       ابتدا، اوضاع اقتصادی را، با اقتصاد دوره سوسیالیسم که، برپایه اصل عدالت اجتماعی، عامل مشخص کـننده بهبودی سطح زندگی مردم زحمتکش بود، مقایسه کـنیم.
       در دوره «رکـود»، حجم صنایع تـقـریبا، بمیزان یک سوم محصولات صنایع روستائی افزایش یافت. انرژی اتمی بنیانگذاری شد، بخش های تازه صنایع، از قبیل ماشین سازی اتمی، تکنولوژی الکـترونیکی و کـیهـانی، صنایع میکـروبیـولـوژیکی، اصلاح زمـیـن های کـشاورزی و شالی کاری راه اندازی و مورد بهره برداری قرار گرفت.
       درسال ١۹٦۵- ۷میلیارد روبل و درسال ١٩٨٠، ٢٢میلیارد روبل، به نرخ امروزی- برابر یک تریلیون روبل، صرف پروژه های علمی گردید. در همان دوره، مجتمع های عظیم علمی با اعتبار جهانی در سیبری، با نام شهرهای علم، در هـفت استان، منطقه و مرکز جمهوریها ساخته شد. کاری که، جهان نظیر آن را بخود ندیده است. سیبری، به پهلوان علم و تکنولوژی تبدیل گردید.
       استخراخ نـفـت ٤ ⁄ ٢ برابر، گاز طبیعی، ۳ ⁄ ٣ برابر، ، ذوب فولاد٦ ⁄ ١، افزایش یافـت. حجم تولیدات محصولات یاد شده فوق در کشور، به ترتیب، به رقم ۵۹۵میلیون تن، ٤٣٣متر مکعب و ١٤٨میلیون تن رسید.
       انرژی بطور دینامیکی رشد یافت. توان الکتریکی کشور در سال ١۹٦۵، به رقم ١١۵ میلیون کیلووات و در سال ١۹٨٠به رقم ٢٦٧کیلووات، رسید، یعنی ٣ ⁄ ٢برابر افزایش یافـت.        نیروگاههای آبی سایانو- شوشینسک، اوست- ایلیمسک، نیژنیکامسک و نیروگاههای اتمی لنینگراد، کورسک، بیلیبین، راه اندازی گردید. کارخانه های اتومبیـل سازی ولگا و کامسک ساخته شد ومورد بهره بردای قرار گرفت. چنین سالهای «رکـود» را در روسیه سرمایه داری، حتی، در خواب هم نمی توان دید.( در میان مردم شوروی، این مثل رایج بود: لامپ لنینی «لامپ معمولی»، خورشید مصنوعی است. نور خورشید هم رایگان است. یعنی، برق تقریبا رایگان بود. مترجم).
       بعد از شکست حاکمیت شوروی، ضد انقلاب بورژوازی، درست در مدت ١٤ سال، حجم تولیدات صنعتی و کشاورزی را تقریبا تا نصف کاهش داده است، هیچگونه تاسیساتی، حتی، یک نیروگاه برق و یا یک کارخانه نسبتا بزرگ تأسیس نکرده است. در این مدت، دهها هزار موسسه مدرن، مدرسه، مراکز پزشکی، کلوب و کتابخانه، استراحتگاههای دانش آموزی و مهد کودک بسته و غارت شده است. این، یعنی ثبات!

 جالب تر این که، حتی یک نـفـر هم به مسئولیت جلب نشده است.(در جمهوریهای آسیای میانه و ماورای قـفـقـاز، تمامی کودکستانها و مغازه های کتابـفـروشی، به استثنای موارد انگشت شمار، بکلی از بین رفته است. مترجم).
       جالب توجه اینکه، در این سالها، همراه با ساختن موسسات بزرگ تولیدی، مجتمع های تولیدی نظامی – منطقه ای، بویژه در مناطقی کم بودجه و دور دست، از جمله، در سایانسک، براتسکو- اوست- ایلیمسک، یوژنی یاکوتسک و مجتمع پتروشیمی در سیبری غربی نیز سازماندهی گردید. در آن هـنگام، فـقـط در سیـبری، بیـش از ٤٠ شـهـر ساخـته شـد. در شمال غـربی سیبـری، در استـان های تیومن و تومسک، اولین تن نفـت در سالهای ١٩٦۵ـ ١٩٦٦ و ١۵سال بعد، در سال ١٩٨٠، ۳٢١میلیـون تن استخراج گــردید یعـنی، روزانه یک میلیـون تن نـفـت استخراج می شد. این هم از دوره«رکـود»!
       کشور به میدان بزرگ سازندگی شبیه بود. مثلا، همه جمهوریها، در احداث مجتمع پتروشیمی سیبری غربی شرکـت داشتند. مراکز تولیدی مسکونی ساخته می شد، کارگران ماهر، متخصصان و کادرهای رهبری، برای کشف معادن اعزام می شدند. یک نمونه دیگر، رهبری کار احداث صنایع نـفـت سیبری غربی، به و. ای. موراولنکو، سازمانگر بزرگ، متخصص نامدار و کمونیست صادق، سپرده شد. تا آن وقت، وی، رهبری صنایع نـفـت استان سامارا را به عهده داشت.

لازم به یادآوری است، در حال حاضر، پسر موراولـنکو که از حفاری تا رهبری بزرگترین کمپانی نفتی مدارج ترقی را طی کرد، نماینده مجلس قانونگزاری روسیه و عضو فراکسیون حزب کمونیست روسیه در مجلس می باشد.
       موسسه استخراج نفـت و گاز را، یو. پ. باتالـین، رهبر با استعداد، دارنده جایزه لنین که، هنوزهم به کار خود ادامه می دهد، رهبری می کرد. او از باشقـیرستان به سیـبری اعزام شده بود. چنین نمونه هائی بسیار بودند.
       روسیه بورژوائی کنونی در طول ١٤ سال، حتی یک معدن با حجم متوسط کشف نکـرده است. خدمات زمین شناسی از هم پاشیده و به امید سرنوشت رها شده است. کشور حتی به یک منطقه تازه منابع طبیعی دست نیافـته است و به حساب ذخیره های دوره شوروی به حیات خود ادامه می دهد. عرصه های اقتصادی زیادی، از جمله، ابزار سازی، ساخت ماشینهای ساختمان سازی و کشاورزی، الکترونیکی و دستگاههای صنعتی، بسیاری از مجتمع های صنایع دفاعی، انستیتوهای علمی- تحقـیقاتی از بین رفته است. (تا سال١۹۹١، در آکادمی علوم جمهوری آذربایجان ١۵٠٠٠ هزار نـفـر کار می کرد، دوسال پس از تخریب اتحاد شوروی و سوسیالیسم، شمار آنها، به رقم ٨٠٠٠نـفـرکاهش یافت. مترجم). بعد از همه اینها، هر گونه صحبت از استقلال روسیه در مقابل غرب، بی مورد و بی جاست!
       در سالهای «رکـود»، اقتصاد دهـقـانی پیشرفت های عظیمی کرد. بیش از ۳٠درصد کل محصولات روستائی در مناطق آبیاری شده و و زه کشی شده تولید می شد. در دهات، تولید متمرکز، اختصاصی و تعاونی گسترش یافت، هزاران مجتمع بزرگ دامپروری و مرغداری، سیستم های آبیاری،از جمله در حوزه رود ولگا و قـفـقـاز شمالی، ساخته شد. موسسات کشاورزی، در مقایسه با امروز، ١٤برابر بیشتر، تراکتور و کمباین دریافت می کردند.
       در روسیه بورژوائی، روستاها در حال از هم پاشیدن هستند. هزاران آبادی از بین رفته است، میلیونها هکتار اراضی قابل کشت بایر مانده است، شمار گاوها به حد کمتر از یک صد سال پیش رسیده است.
       اتحاد شوروی دومین قدرت جهانی بود. اگر در سال ١۹٦٠، حجم تولیدات صنعتی اتحاد شوروی، برابر با ۵۵ درصد تولیدات آمریکا بود، پس از بیست سال، در سال ١٩٨٠، به ٨٠در صد رسیده بود. در عین حال لازم به یادآوری است که عـقب ماندگی از آمریکا در عرصه بازدهی کارتولیدی کاهش نیافـت، درصنایع کـمتر از دو برابر و در عرصه تولـید محـصولات روستائـی، درحد ۵ برابر مانده بود.
       لئونید. ای. برژنف و آلکسی . ن. کاسیگین همیشه توجه جدی به سیبری مبذول می داشتند. در دوره شوروی، بطورکلی در این برهه، بخصوص، توانائی شوروی برای نیل به پیش بینی های لومونسوف بزرگ، موجب توسعه سیبری گردید.

آنها، از سخنان آ. ت. تواردوفسکی، شاعر نامی شوروی، الهام می گرفتند که، در باره سیبریائی ها گـفـت:

«سیبریائی ها، مردم مختلط، اما برگزیده ای هستند» و بیاد ندارم که، حتی یکی از پیشنهادهای رهبران منطقه سیبری، مورد پشتیبانی آنها واقع نشده باشد(منظور پیشنهادهای مدلل و محاسبه شده می باشد). من که سابقا، ١٧ سال دبیر کمیته ایالتی حزب کمونیست اتحاد شوروی دراستان تومسک بودم، به این امر مطمئنم.
       رهبری لئونید ای. برژنف، درعرصه احداث صنایع نفتی، تولید محصولات پترو شیمی در مقیاس جهانی، تأسیس دو مرکز علمی در سطح آکادمی بزرگ علوم و آکادمی علوم پزشکی، در تبدیل شهر نیم میلیون نفری تومسک به آرتیزان زیر زمینی تأمین آب، در تجهیز کامل مجتمع های تولید گوشت پرندگان، خوک، تخم مرغ و بسیاری دیگر، غیر قابل انکار است.
       و این هم یک نمونه مشخص. در استان تومسک- ذخیره هنگـفـت، تقریبا، ٤٠٠میلیون متر مکعب سرو- مرواید جنگلهای سیبری موجود است. وزارت تهیه فراوردهای جنگـلی، درخت سرو را در حد چوب ارزیابی می کرد. موضع ما متفاوت بود. بنظر ما، سرو، قبل از هر چیزی، درخت باردهی است که محصولات آن- جوز و صمغ، ارزش غذائی داشته و در صنایع داروسازی و تکنولوژی، مورد استفاده قرار می گـیرد. سالانه ٧ هزار درخت سرو بریده می شد و بازپروری آن به کـندی صورت می گرفـت(لازم به گفتن است که، درخت سرو، در حدود ١٢٠ـ١۵٠ سالگی به بار می نشیند).
       تلاشهای ما برای تنظیم بهره برداری از درخت سرو، با موفقیت همراه نشد. به لئونید ای. برژنف مراجعه کردیم. بعد از بررسی نظر ما، در یادداشتی به کمیته حزبی استان نوشت:

« آبرو ریزی است. یادداشت را بررسی کرده، مقصرین را به مسئولیت جلب کـنید». بدنبال آن، دولت اتحاد شوروی نیز، قرار مشابهی صادر کـرد. امـّا، در حال حاضر، بدون هیچ محدودیتی، درختان سرو را می برند.
       سیستم برنامه ریزی برای کشور، به نظر من، به عنوان رهبر یک استان، نه تنها مانعی نداشت، حتی، وسیله قدرتمندی برای تمرکز نیرو برای حل سریع مشکلات و مسائل کشوری و محلی بود.

 اطهاراتی مبنی براینکه سیستم برنامه ریزی باعث از هم پاشیدن اتحاد شوروی گردید، دروغ بی پایه ای بیش نیست. اکنون، زمانیکه سیاست اقتصادی، علمی و فرهنگی دولت را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهیم، براحتی درمی یابیم که، آن چیزی جز خودکشی دولت نیست. بیهوده نبود که رئیس جمهور روسیه مجبور شد اعتراف کـند که، برنامه بهره برداری از سیبری با شکست مواجه گردید.

ادامه دارد