اسامه بن لادناز واقعیت تا افسانه؟!
اسامه بن لادناز واقعیت تا افسانه؟!
خبرگزاری ها به نقل از باراک اوباما رییس جمهور آمریکا، خبر کشته شدن اسامه بن لادن، رهبر شبکه القاعده در منطقه ای نزدیک به اسلام آباد به دست کماندوهای آمریکایی مخابره کرده اند. از سال ۲۰۰۱ و پس از حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر در برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی، اسامه بن لادن و گروهش هدف حملات نیروهای آمریکایی و ائتلاف قرار گرفته اند.
باراک اوباما رییس جمهور آمریکا، شامگاه یک شنبه اول می ۲۰۱۱ برابر با با ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰، به وقت آمریکا اعلام کرد عملیاتی که به قصد دستگیری یا کشتن رهبر شبکه تروریستی القاعده انجام شد با موفقیت پایان گرفته است. اوباما، ظاهرا پس از عملیات کماندوهای آمریکایی، در تلویزیون ظاهر شد و با اعلام کشته شدن اسامه بن لادن، گفت: «عدالت اجرا شد.»؟!
بن لادن، هیولایی که دست پروده دولت آمریکا و سازمان جاسوسی آن «سیا» است که از سال ۲۰۰۱ و در پی فروریختن برج های دو قلوی تجارت جهانی، اسم او هر چه بیش تر بر سر زبان ها افتاد. از آن تاریخ تاکنون، چهره جهان به حدی تغییر یافته که حتی هواپیماها، کشتی ها، قطارها، اتوبوس ها، جزایر و هتل های توریستی نیز از حملات تروریستی در امان نماندند و عراق و افغانستان توسط نیروهای های آمریکایی و متحدانش اشغال شدند.
از آن تاریخ تاکنون، بن لادن به یک مرد افسانه ای و البته هیولایی تبدیل شد و رسانه های سرمایه داری طوری او را توصیف می کردند که گویا قدرت فوق العاده ای دارد و تنها مشکل جهان امروز نیز بن لادن و القاعده است؟! در این سال ها، هر از چند گاهی یک فیلم ویدیویی از این هیولا پخش می شد تا توجیهی برای امنیتی کردن جهان و دخالت ارگان های امینتی - جاسوسی دولت های پیشرفته حتی در خصوص زندگی شخصی بسیاری از شهروندان جهان بود. برای مثال، دولتی کوچکی در جزیره امن سوئد، به بهانه برقراری امنیت شنود تلفن شهروندان را در مجلس خود به تصویب رساند.
هواپیماهای سیا، به طور مخفیانه در شهرهای اسکاندیناوی و اروپایی فرود می آمدند و کسانی را که دولت ها به عنوان همکاری با القاعده و طالبان و غیره دستگیر کرده بودند با خود می بردند؛ آن ها را سر به نیست می کردند و یا از زندان هایی چون گوانتانامو سر درمی آوردند که شکنجه گران حرفه ای در این زندان ها، هر رفتار وحشیانه ای که به عقل شان می رسید بر روی زندانیان بی دفاع آزمایش می کردند و از این طریق «دمکراسی غربی» و «حقوق بشر غربی» را به «شایسته ترین» شکلی به زندانیان تجویز می کردند؟!
بازداشتگاه گوانتانامو، نام زندانی است در خلیج گوانتانامو (Guantanamo Bay) در جنوب شرقی جزیره کوبا که در اختیار ارتش آمریکا قرار دارد. با آغاز جنگ آمریکا علیه «تروریسم»، بازداشتگاه گوانتانامو، محل نگهداری افرادی شد که متهم به عضویت و آمریت در گروه های تروریستی اسلامی هم چون القاعده هستند.
بازداشتگاه گوانتانامو، پس از اشغال افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی، زیرنظر پایگاه نیروی دریایی آمریکا در خلیج گوانتانامو ایجاد شد و افرادی که متهم به ارتباط با فعالیت های تروریستی در خارج از خاک آمریکا بودند، به این بازداشتگاه انتقال یافتند.
ایالات متحده آمریکا، در دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، زندانیان بازداشتگاه گوانتانامو را «جنگ جوی دشمن» و هم چنین «دشمنان متخاصم» می نامید. این اصطلاح اصولا در سیستم حقوقی ایالات متحده آمریکا، به افرادی اطلاق می شد که بدون این که کشورشان با آمریکا رسما در حال جنگ باشد، به اقدام مسلحانه علیه منافع ایالات متحده مبادرت کرده و از این روی، طبق تفسیر قانونی دفتر حقوقی ریاست جمهوری آمریکا، منشور حقوق در ایالات متحده آمریکا شامل حال آن افراد نمی گردید.
شرایط حاکم بر زندان گوانتانامو و یا زندان ابوغریب در عراق، ماهیت واقعی دولت های به اصطلاح «مدافع حقوق بشر» در جهان را به نمایش گذاشت و بسیاری از قوانین در آمریکا و کشورهای دیگر، به بهانه «مبارزه با ترویسم» به نفع میلیتاریسم کنار گذاشته شدند و دست پلیس و ارگان های امنیتی باز گذاشته شد تا به حقوق مردم و آزادی هایش تعرض همه جانبه ای را سازمان دهند.
آمریکا و متحدانش در اشغال افغانستان و عراق صدها هزار تن بمب «دمکراسی» و «عدالت» بر سر مردم این کشورها ریختند؛ صدها هزار انسان را قتل عام کردند و میلیون ها انسان دیگر را نیز در درون کشورشان و خارج از آن آواره نمودند. هنوز هم روزی نیست که جنگ نیروهای «تروریستی» و نیروهای «مبارزه با تروریسم»، ده ها انسان بی گناه در افغانستان و عراق قربانی نشوند. در حال حاضر نیز آمریکا و متحدانش با راه انداختن سناریو جدید کشتن بن لادن، معلوم نیست که چه طرح های جدیدی برای پیاده کردن در منطقه در دست اجرا دارند؟
البته در این سال ها، بارها خیرهایی مبنی بر کشته شدن بن لادن شنیده ایم و اکنون نیز در مورد کشته شدن او، اخبار و گزارشات به شدت ضد و نقیضی داده می شود. به ویژه عملیاتی که برای دستیگری و یا کشتن بن لادن، برنامه ریزی شده است کپی برداری از فیلم معروف «رامبو» است.
از جمله فیلم هایی که با اهداف سیاسی در هالیود تولید شده است به دوره تقابل شرق و غرب را مربوط است. برای مثال، تقابل شوروی و آمریکا را در رینگ مشت زنی خود را نشان می داد. سری فیلم های راکی و رامبو با بازی «سیلوستر استالونه» که توسط هالیوود ساخته اند، نوعی از این تقابل و قدرت میلیتاریستی آمریکا را نشان می داد.
سیلوستر استالونه در نقش «رامبو» یک بار دیگر و به تنهایى جنگى را در ویتنام به راه انداخت که از آن نیز پیروز بیرون آمد. رامبو، با تنی برهنه و ماهیچه هایى برجسته امروزه مترادف با سیاست بى پرواى دخالت نظامى است. رامبو، فیلمى ست که بسیارى از تماشاگران و به ویژه آمریکایى هایى را که به دنبال نظامی گری و ماجراجویانه هستند، جذب مى کند. چنان چه درباره رونالد ریگان، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا در سال هاى دهه هشتاد به گونه اى به شوخى و یا جدی گفته اند که وى یک بار در پیوند با آزادى گروگان ها در بیروت گفته بود:
«... دیشب رامبو را دیدم و حالا اگر یک بار دیگر گروگانگیرى شود، مى دانم که چه باید کرد.» در فیلم «رامبو ۳»، آمریکا، این «قهرمان» خود را روانه افغانستان مى کند تا در آن جا دوشادوش مجاهدین افغانى که پس از آن از میان آن ها طالبان و القاعده پدید آمده اند، به جنگد. تهیه کنندگان، این فیلم را به ملت «قهرمان» افغانستان تقدیم کرده بودند. هم چنین شخصیت دیگرى که سیلوستر استالونه او را معروف کرد، «راکى» یک بوکسور خونسرد است. در بخش چهارم فیلم، «راکى» به اتحاد جماهیر شوروى مى رود تا در آن جا در برابر سران حزب کمونیست، با قهرمان بوکس این کشور که چون یک ماشین جنگى ست روبرو شود. در آن جا حتا دبیرکل حزب کمونیست شوروى براى «راکى» کف مى زند...
اکنون ماجرای بن لادن، از واقعیت به یک افسانه تبدیل شده است. مقر بن لادن، به گزارش همه رسانه ها، در ایبت آباد واقع در ۶۰ کیلومتری اسلام آباد قرار دارد و یکی از زیباترین و سرسبزترین شهرهای پاکستان است. مهم تر از همه بسیاری از فرماندهان نظامی و امنیتی دولت پاکستان در همین شهر زندگی می کنند و ضریب امنیتی بسیار بالایی دارد. هم چنین محلی که به عنوان مقر بن لادنمورد حمله کماندوهای آمریکایی قرار گرفته در نزدیکی یک آکادمی نظامی قرار دارد.
روز دوشنبه دوم می ۲۰۰۱، ژنرال کیانی فرمانده ارتش، آصف علی زرداری رییس جمهور و ژنرال احمد شجاع پاشا رییس سازمان امنیت پاکستان با یکدیگر در اسلام آباد دیدار کردند و پس از شش ساعت از اعلام کشته شدن اسامه بن لادناز سوی باراک اوباما، بیانیه ای صادر کردند؟!
همین نکات سبب شده است که در نزد افکار عمومی مردم آگاه جهان، در مورد مرگ بن لادن، حدس و گمان های زیادی به وجود آید.
برخی از رسانه های غربی، نسبت به بی خبری دولت پاکستان از حضور بن لادندر خاک این کشور تردید نشان دهند. برای مثال، وب سایت «اشپیگل آنلاین»، نوشته است:
محل اقامت بن لادنمجموعه ساختمانی بزرگی است در یک زمین وسیع که شش سال پیش ساخته شده است. اکنون سرویس های مخفی گمانه زنی می کنند که ممکن است این ساختمان اصلا برای بن لادن ساخته شده باشد.»
اشپیگل، در گزارش خود می افزاید:
«تدابیر امنیتی برای این ساختمان شدید بود. دیواری به ارتفاع پنج و نیم متر به اضافه سیم خاردار آن را احاطه می کند. ورود به ساختمان تنها از طریق دو دروازه تحت نگهبانی عملی است.»
اشپیگل آنلاین، در ادامه گزارش خود، این پرسش را مطرح می کند که:
«چگونه می توانست اسامه بن لادن در این محل که کم تر از یک کیلومتر با آکادمی نظامی فاصله دارد زندگی کند؟» یک افسر پاکستانی، در پاسخ می گوید:
«ما نمی توانیم به این سئوال جواب بدهیم.»
تاگس شاو، در گزارش مفصلی زیر عنوان «پرسش های زیاد، گمانه زنی های بی حساب و فاکت های محدود» همه ابهاماتی را که درباره ماجرای کشته شدن بن لادن در افکار عمومی ایجاد شده جمع بندی کرده است. در بخشی از این گزارش، تحت عنوان «پاکستان چه می دانست» آمده است:
«این واقعیت که پاکستان ساعت ها بعد موضع گرفت، نشان می دهد که از خبر کشته شدن بن لادن غافلگیر شده است. اما این پرسش مطرح است که چگونه تحت تعقیب ترین مرد جهان می توانسته وسط پاکستان زندگی کند، بدون آن که دولت پاکستان خبر داشته باشد؟ اگر شهری را که بن لادن در آن زندگی می کرد تماشا کنیم، این پرسش جدی تر می شود.
ایبت آباد، یک جای دورافتاده نیست. بلکه شهری میلیونی است که فاصله آن با اسلام آباد دو ساعت بیش تر نیست. ثروتمندان پاکستانی، تابستان های داغ را با علاقه در این جا سپری می کنند. علاوه بر این، یک آکادمی نخبگان نظامی پاکستان در این شهر وجود دارد که تنها یک کیلومتر و نیم با مجموعه توجه برانگیزی که به گفته آمریکایی ها بن لادن در آن زندگی می کرده فاصله دارد.»
بنا به گزارش وب سایت اشپیگل، ساعت ۱ بامداد ، ۲۵ کماندوی نخبه آمریکایی، با دو هلیکوپتر به مقر بن لادن حمله بردند. از همان ساعت، افراد مسلحی که از آن ها به عنوان پاسداران بن لادن نام برده می شود، از سقف ساختمان شروع به تیراندازی به سمت هلیکوپترها کردند. یکی از هلیکوپترها نیز سقوط کرده و منهدم شده است، اما مقامات آمریکایی می گویند که این هلیکوپتر دچار نقص فنی شده است.
گزارش منابع آمریکایی، می گویند که علاوه بر بن لادن، سه مرد و یک زن دیگر کشته شده و دو زن نیز زخمی شده اند. به گفته یک نماینده بلندرتبه دولت آمریکا، یکی از مردانی که به قتل رسیده پسر بن لادن بوده است.
آیا حمله به محل استقرار بن لادن با توافق دولت پاکستان صورت گرفته است؟ هیلاری کلینتون و وزارت امور خارجه پاکستان این توافق را تایید کرده اند. در بیانیه وزارت خارجه پاکستان، آمده که اندکی پیش از عملیات، آصف علی زرداری، رییس جمهور پاکستان، اعضای هیئت دولت را به یک «نشست بحران» فراخوانده است. اما پرویز مشرف، رییس جمهور پیشین پاکستان، ضمن رد این ادعا، آمریکا را به نقض تمامیت ارضی پاکستان متهم کرده و گفته که عملیات بدون اطلاع دولت پاکستان انجام شده است.
نیویورک تایمز نیز می نویسد، تعقیب و مراقبت یک ساله یکی از پیک های بن لادن منتهی به کشف محل استقرار وی شده است. این گزارش می گوید که ماموران امنیتی، این مرد را از مدت ها پیش تحت نظر داشتند. در ماه اوت سال ۲۰۱۰، ماموران امنیتی در تعقیب این مرد به محل فعلی در شهر ایبت آباد رسیدند. اکنون برای آن ها روشن شده بود که به محل بسیار مهمی رسیده اند.
به گزارش خبرگزاری ها، در حال حاضر ساختمانی که در جریان عملیات کماند وهای آمریکایی سوخته، کاملا تحت کنترل است و هیچ کس اجازه ورود به آن را ندارد. مردم شهر ایبت آباد، نیمه شب با صدای هلیکوپترها، تیراندازی و دو انفجار از خواب پریدند و شاهد عملیات بودند. آن ها حیرت زده اند که چگونه اسامه بن لادن می توانسته بدون اطلاع مقامات دولتی در محلی زندگی کند که فاصله اندکی با آکادمی نظامی دارد؟
اما به گزارش رادیو اردو زبان بی بی سی، به ساکنان منطقه از قبل گفته شده بود که چراغ هایشان را خاموش نگه دارند و از خانه خارج نشوند. دقایقی پس از پیاده شدن نیروها، صدای تبادل آتش سنگین به گوش رسیده است.
به گفته مقامات آمریکائی، پس از موفقیت عملیات، که تنها حدود یک ساعت طول کشید، همه کماندوهای آمریکایی، همراه با جنازه بن لادن با هلیکوپتری که سالم مانده بود از محل گریختند. فرستنده تلویزیونی ای بی سی، تعداد کماندوها را ۲۵ نفر اعلام کرده است.
یک نماینده دولت آمریکا اعلام کرده است که لئون پانتا، رییس سازمان سیا، و گروهی دیگر از اعضای برجسته این سازمان، عملیات را، که هم زمان فیلم برداری می شد، به صورت زنده تماشا کرده اند و هنگامی که موفقیت آن قطعی شده، به شدت کف زده اند.
اما در مورد جنازه بن لادن، گزارش های مختلفی منتشر شده است. مقامات آمریکایی گفته اند که کماندوها جسد وی را همراه خود از محل خارج کرده اند. آن ها هم چنین اعلام کرده اند که برای شناسایی بن لادن، صورت او بازسازی شده و تست «دی ان ای» روی جسد صورت گرفته است.
حیرت آورترین بخش این ماجرا، دفن جنازه بن لادن در قعر دریاست. گزارش ها به نقل از یک منبع رسمی آمریکایی، حاکی است که جسد اسامه بن لادن، در اعماق دریا و نقطه ای که جزئیات و مشخصات آن اعلام نشده، دفن شده است.
تاگس شاو، وب سایت شبکه اول تلویزیون آلمان، در گزارش مفصل خود این پرسش را مطرح می کند که «چرا جنازه بن لادن فورا به دریا سپرده شد؟» این وب سایت، می نویسد:
«به گزارش نیویورک تایمز، جسد بن لادن ابتدا به افغانستان منتقل شده و بعد به دریا سپرده شده است. یک مقام آمریکایی که نمی خواست نامش فاش شود، تایید کرده که جنازه به دریا سپرده شده است. محل و جزئیات این عمل روشن نیست.
«سی ان ان» و «ام اس ان بی سی»، گزارش داده اند که جنازه به این دلیل به دریا سپرده شده که نمی خواسته اند برای بنیادگرایان یک زیارتگاه به وجود بیاید.
این توجیهی است که دیگر کسی به دنبال کشف واقعیت نباشد و در مورد سناریو اخیر دولت آمریکا در رابطه با کشتن بن لادن<