جعلیات و حقایقپشت پرده کنترل انفجار اتمی "چرنوبیل"

   پیوست به گذشته

 

جعلیات و حقایق
پشت پرده کنترل
انفجار اتمی "چرنوبیل"


ایگورلیگاچف

ترجمه "م. شیزلی"

(6)

….

2/3

 

 

در سالهای ٦٠ـ۷٠ قرن گذشته برنامه فراگیری کیهان تحقـق یافت. در این عرصه، فعالیت انسانی اتحاد شوروی نقش راه بردی داشت. پایه های علمی، مادی- تکنیکی، پرسنلی و آماده سازی آنها تدارک دیده شد. تحقیقات کیهانی در خدمت حل برنامه های اقتصاد مردمی و نظامی، از جمله آنها، در عرصه های زمین شناسی، هوا شناسی قرار گرفت. حاکمیت فعلی، «روسیه واحد»، بسیاری از بخشهای فراگیری کیهان را نابود کردند و ایستگاه فضائی بین المللی «مـیـر» را پائین کشیده و در اقیانوس غرق نمودند.
       چه کارهائی مستقیما به ارتقاء سطح زندگی مردم شوروی در دوره « رکود» مربوط می شود؟ بطور متـوسط در روسیه سالانه ۵۳ مـیلـیون متر مربع منـزل مسکـونی، بطور رایگان در اخـتیار مردم گذاشته می شد. امروز ۳۵ میلیون مترمربع ساخته می شود و هر مترمربع آن، ٤۵ تا ۹٠هزار روبل قیمت گذاری شده است که اکثریت مردم توانائی خرید آن را ندارند.

طبق طرح رئیس جمهور، تا سال ٢٠١٠، شرایط مسکن یک سوم مردم بهبود خواهـد یافت. برای رسیدن به این منظور، باید سالانه، درحدود ٤ـ ۵ برابر بیشترنسبت به امروز، منزل ساخته شود. برای اجرای این طرح، احداث دهها کارخانه تولید مصالح ساختمانی، ماشین و مکانیزم ضروری است. هیچکام از اینها عملی نبوده، فـقـط یک هوس است.
       درآمد واقعی مردم، ۵ ⁄ ١برابر افزایش یافت. در آن سالها، ١٢میلیون نفر به تعداد جمعیت   روسیه شوروی اضافه شد. در نقطه مقابل آن، در روسیه سرمایه داری، الآن که دوره رکود نیست، در اثر فقر عمومی مردم، سالانه ٧٠٠هزار نفر از جمعیت کشور کاسته شده است. این هم یعنی، فاجعه، یعنی، انحطاط،. در حالی که، قیمتها بیش از ۵٠ ـ ١٠٠ برابر بالا رفته است، حقوق بازنشستگان و کارکنان دولت، ١۵ـ ٢٠برابر اضافه شده است.
       جمعیت اتحاد شوروی با محصولات غذائی با کیفیت بالا، تولید کشور تامین می گردید. توأم با آن، در زمینه تولید فرآورده های گوشتی(گوشت گاو) و کره حیوانی کمبود داشتیم. امروز بیش از ٤٠درصد محصولات دامی از خارج وارد می گردد.
       کرایه منازل، بطور متوسط، بیشتر از ۳ درصد درآمدها نبود. پرداختهای مردم بخاطر استفاده از منازل و سه بخش از خدمات، در مجموع، فـقـط یک سوم هزینه های مصرفی دولت در این زمینه را تأمین می کـرد و دو سوم باقی مانده را خود دولت می پرداخت. امروز همه  صد در صد هزینه ها، بر دوش زحمتکشان گذاشته شده است.
       تمامی مراحل تحصیـلی و همه مراقبت های پزشکی رایگان بود. در حال حاضر، این سیستم لغو شده است وبا پول زیادی مقدوراست. استفاده از کودکستان و مدارس ١٦ـ ۳٠ برابر کاهش یافته است(این رقم، در جمهوریهای آسیای میانه و ماورای قـفـقـاز، تقریبا به صفر رسیده است. مترجم).
       از بین رفتن جمعیت- اپیدمی مرگ زا- بزرگترین خطری است که، روسیه را تهدید می کـند. امروزه، بخصوص ملت روس تلفات سنگین را متحمل می شود. تضعـیف خلق روس- خواست و آرزوی دیرین امپریالیسم غرب می باشد. ب. ساوینکوف، خصم کینه توز اتحاد شوروی، هدف غائی استیلاگران خارجی از تحمیل جنگ داخلی را، در سال ١۹٢٤، در دادگاه چنین بیان کرد: « نـفـت به عنوان هدف حداقـل...اما، هدف نهائی، هر قدر روس ها همدیگر را بکشند بهتر است، روسیه ضعیف می شود و ما همانقدر بهتر اداره می کـنیم».
       واما، دموکراسی بر خلاف چرندگوئی های دموکرات های دروغین(حزب«روسیه واحد»)، تعاریف متفاوتی دارد. بر اساس دموکراسی کنونی سرمایه داری- حاکمیت و مالکیت، علیرغم وجود برخی اختلاف سلیقه ها دردست بورژوازی بزرگ، الیگاشی و بوروکراسی دولتی متمرکز می شود و این هم هیچ کمکی به تغییر اوضاع نمی کـند. به عبارتی دیگر،« چه کسی کباب و چه کسی بوی کباب، می خورد»!
       به موازین اخلاقی توجه کـنید. تـفـکر و عملکرد درست مردم شوروی، گـذار از جامعه بورژوائی پیشین- علامت مشخصه جامعه شوروی بود. ولادیمیر ایلیچ لـنین، رشوه خواری را منفورترین دشمن حاکمیت شوروی ارزیابی می کرد. رشوه خواری در دوره حاکمیت شوروی هم وجود داشت. اما، در حدی محدود و مقدار آن نیز در مقایسه با آنچه که امروز رایج است بسیار ناچیز بود. مهم این بود که رشوه خواری مجازات های سنگینی را در پی داشت. زندان، اخراج از حزب وهر مقامی که عهده دارش بود، از مجازات های معمول بود. پرونده شولکوف، وزیر(سال١۹٨۳)، مثال بارز آن است.

 رشوه خواری و اختلاس در روسیه سرمایه داری کنونی به خطر بزرگی تبدیل شده است، از بالا تا پائین، تمامی جامعه را فرا گرفته است. کمیسیون هائی تشکیل می شود، مقرراتی برای جلوگیری از اختلاس تنظیم می گردد ولی، اختلاس و رشوه خواری همچنان توسعه می یابد. مأموران دولتی ۵ ـ ١٠برابر بیشتر از حقوق خویش، رشوه می گیرند.
       در دوره حاکمیت شوروی، همه مایحتاج ضروری زحمتکشان تأمین می شد، هیچ کس هراس از دست دادن کار خود را نداشت و نگران آینده فرزندانش نبود. مجامع کارگری با فرستادن نمایندگان خود به ارگان های حاکمیت، در رهبری موسسات و دولت شرکت داشتند. نصف نمایندگان ارگان قانـونگـذاری، کارگـران، دهـقـانان و متخـصصان بودند.

 پس از دیدن این هـمه، بازهـم می گـویند:« حاکمیت شوروی مردم را آشغال، آشغال سازندگی حساب می کرد»(گریگوری یاولینسکی، روزنامه «ایزوستیا»، ١٤ژوئن ٢٠٠۵). دروغ عجیبی است!
       بر خلاف روسیه سرمایه داری، که بخش قابل توجهی از جامعه را بی اعـتنائی و بی تفاوتی احاطه کرده است، در دوره حاکمیت شوروی شور و اشتیاق همیاری در جامعه حاکم بود. و آن، حاصل کار و اشتغال عمومی بود. بحق، آن دوره باعث افتخار ماست. با یاد آن سالهای گرامی، سر تعظیم فرود می آوریم!

        این سالها، همچون همه دوره تاریخ شوروی، سالهای سازندگی، دفاع از میهن، مبارزه در راه تحکیم صلح جهانی، همزیستی دو سیستم اجتماعی- سوسیالیسم و سرمایه داری - بود. در این سالها توازن نظامی بین اتحاد شوروی و ایالات متحده آمریکا، برقرار شد. تأمین صلح جهانی، نیازمند صرف هزینه های بسیار عظیم مالی و مادی بود، که امکانات تأمین نیازمندیهای رو به تزاید مردم شوروی را محدود می ساخت.

عوامل الهام بخش سازندگی در تاریخ دوره شوروی کدامند؟
       مالکیت اجتماعی، حاکمیت خلق، اتحاد کارگران، دهقانان و روشنفکران، دوستی ملتها، رهائی مردم از قید ستم و استثمار و نقش رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی، سرچشمه قدرت و ثروت روسیه شوروی بود.
       توأم با دستاوردها، نارسائی های جدی، از جمله، در زمینه های عقـب ماندگی ازغرب در عرصه تعمیم کاوشهای علمی، بهره وری صنایع تولیدی ملی، توقف تعمیق دموکراسی سوسیالیستی و وجود اختلاف نظربین جمهوریها با مرکز، وجود داشت. در بسیارجاها و همچنین در مرکز، مظاهر خود تسکـینی، گریز رهبران برخی جمهوریها(اوکرائین، قزاقستان، گرجستان) و استانها از حوزه انتقاد، عدم کـنترل، تخلف از جایگزینی وتعویض کادرها چشم گیر بود.
       نباید فراموش کرد که تحریف چهره لئونید. ایلیچ. برژنـف و دوران«رکـود» برای دموکراتهای دروغین رهبری روسیه ازآن جهت لازم است که، از مسئولیت خود در تخریب کشور سر باز زنند، با افتراهای ناروا سیمای حزب را بیالایند، اذهان مردم را باضدیت با شوروی مسموم سازند، حاکمیت بورژوازی بزرگ را ابدی نشان دهند.

هدف از افترا و تهمت زدن ها به گنادی زیوگانف، رهبر مجرب و مقاوم حزب کمونیست جمهوری فدراتیو روسیه که توانست با کمک کمونیستها، حزب را حفظ، بازسازی و تقویت کرده و دامنه نفوذ و اعتبار آن را در جامعه توسعه دهـد نیز همین است.
       این سخن پوشکین، در مورد ل. ای. برژنف صادق است: «همیشه کارگر بود».
       ل. ای. برژنف پیش از آنکه به رهبری حزب و دولت برگزیده شود، راه پر افتخاری را طی کرده بود. تجربیات ارزنده ای در زندگی و کار کسب کرده بود، بیوگرافی بسیار جالبی داشت. در دانشکده و کارخانه کار کرد، رهبر استان دنیپر و پطروسک اوکرائین، جمهوریهای متحده- مولداوی و قزاقستان، دبیر کمیته مرکز حزب کمونیست اتحاد شوروی، صدر هیئت رئیسه شورایعالی اتحاد شوروی بود. در سالهای جنگ کبیر میهنی، به جبهه رفت. درجنگ درجه ژنرالی گرفت.
       نهایت این که، چه تدابیر برای خروج از بن بست در راه ترقی وشکوفائی کشور اندیشیده شد؟
       حاکمیت بورژوازی اقداماتی نظیر، میلیاردها سرمایه گذاری خارجی، میلیونها نیروی کار مهاجر و تمرکز مالکیت در دست آنهائی را که از طریق کلاه برداری بدان دست یافته اند، راه خروج از بن بست ارزیابی می کـند. در چنین حالتی، حتی خود صورت مسئله مربوط به استقلال، امنیت ملی کشور و عدالت اجتماعی هیچ محتوا و مفهومی نمی تواند داشته باشد.
       آقایان محترم، همه دزدیده های خود را به صاحبان واقعی آنها، به دولت و طبقه کارگر برگردانید، دارائی های مردم زحمتکش را پس بدهیـد و بعد از آن ، به صلح، به هم گـرائی اجتماعی دعوت کـنید. در غیر این صورت، عوامفریب نکـنید.
       حاکمیت و مالکیت، راه رشد سوسیالیستی و دولت جمهوریهای متحد، حفاظت از خلق و افزایش جمعـیت، از مردم ربوده شده است، همه آنها، باید برگردانده شود. فقط اتحاد شوروی قادر به رفع خطر هسته ای بود.

ادامــــــــه دارد