"ارتش پاکستان مانند مافیا عمل می‌کند"

"ارتش پاکستان مانند مافیا عمل می‌کند"

 

یکشنبه 15 خرداد 1390

 

مصاحبه‌ با دکتر سید علی وصیف، استاد حقوق دانشگاه ترینیتی در واشنگتن

 

 

 

 

سید علی وصیف، استاد حقوق دانشگاه ترینیتی

 

……….

 

نیروهای امنیتی پاکستان هشت مظنون را به اتهام توطئه برای ترور آصف علی زرداری، رئیس جمهوری پاکستان دستگیر کرده‌اند.

در همین راستا، شبکه پرس تی‌وی مصاحبه ‌ای را با دکتر سید علی واصف، استاد حقوق دانشگاه ترینیتی در واشنگتن انجام داده است که در ادامه متن برگردان این گفت‌وگو را می‌خوانید.
       پرس تی ‌وی: آیا این تلاش برای کشتن زرداری در راستای توطئه قتل بی‌نظیر بوتو صورت گرفته است؟
       واصف: خوب، این مساله به این سادگی که به نظر می‌رسد، نیست. این موضوع به تاریخ سه دهه گذشته پاکستان بازمی‌گردد. تروریسم مشکل اساسی پاکستان است، اما ترور در پاکستان توسط نیروهای نظامی این کشور انجام می‌شود، نه توسط یک سازمان خارجی. این سیاست اساسا سیاستی غلط است که از سه دهه پیش تا کنون توسط نیروی نظامی پاکستان اتخاذ شده است.
       نکته جالب این که، نیروهای پاکستان به فرمان سازمان سیا امریکا مسئول متحد کردن تروریست‌ها برای مبارزه با ]به اصطلاح[اشغال افغانستان توسط شوروی در سال 1979 بودند. لذا، این امر اساسا یک مثلث سیاسی متشکل از ارتش پاکستان، گروه‌های تروریستی که عمدتا از کشورهای عربی و عربستان سعودی بودند و سازمان سیا بود. امروز ما می‌بینیم که بازماندگان آن گروه‌های تروریستی سیاست‌های سازمان سیا و ارتش پاکستان را تغییر داده‌اند.
       ارتش پاکستان هیچ کاری با اسلام ندارد؛ هیچ وابستگی ایدئولوژیکی ندارد، بلکه مهم سیاست ارتش است. ارتش پاکستان اساسا یک مافیا است؛ مافیایی که ثروت و منابع طبیعی پاکستان را غارت می‌کند و به تاراج می‌برد. باید این مساله را دانست.
       بنابراین، هر آن چه که شما به اسم اسلام در پاکستان شاهد آن هستید در اساس همان ژنرال‌های ارتش هستند که افکار عمومی پاکستان را فریب می‌دهند. بعضی اوقات نیز به نام دموکراسی رژیم دموکراتیک دست‌نشانده‌ای را بر سر کار می‌آورند که امروزه حزب مردم آصف علی زرداری نمونه عینی آن رژیم دموکراتیک است.
       نکته دوم این که ارتش از یک بازوی غیرنظامی در غالب احزاب سیاسی مذهبی برخوردار است. تمام احزاب سیاسی مذهبی در پاکستان اساسا به عنوان بازوی غیرنظامی ارتش خدمت می‌کنند. بنابراین، این احزاب آلت دست ارتش هستند و هیچ کاری با اسلام ندارند. من می‌توانم برای همه آن چیزهایی که می‌گویم سند بیاورم و آن‌ها را اثبات کنم. این اطلاعات در اینترنت و در روزنامه‌های پاکستان نیز وجود دارد.
       از این رو، آن چه که شما برخی اوقات به شکل انفجار یا حادثه تروریستی می‌بیند، از جمله تلاش برای قتل زرداری، اساسا سیاست مشابه ارتش است که گاه پنهان است و گاه سیاستی آشکار.

ارتش سعی می‌کند مخالفان خود را به قتل برساند. من فکر می‌کنم در این زمان اختلاف بر سر عملیات در وزیرستان است. من گمان می‌کنم ارتش در تلاش است تا صدای آصف زرداری را خفه کند.
در درون ارتش نیز سه جناح وجود دارد:

 --یک جناح حامی سازمان‌های تروریستی است و با آن‌ها کاملا در ارتباط هستند؛ سرویس اطلاعات بین‌المللی پاکستان (آی‌اس‌آی) با سازمان‌های ترویستی کاملا در ارتباط است.

 --گروه دوم، اکثریت خاموش است که هیچ کاری با گروه‌های تروریستی یا ژنرال‌های فاسد ندارند.

-- سومین گروه، ژنرال‌های سکولار هستند که برخی مواقع از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کنند و برخی مواقع نیز موضع سکوت برمی‌گزینند.
       با این حال، مزایا و امتیازاتی که ارتش پاکستان از آن بهره‌مند است، ژنرال‌های سکولار را با سیاست‌های سازمان‌های تروریستی همسو می‌کند. لذا آن‌ها اساسا با یکدیگر هم ‌دست هستند.
       شاید امروز مورد زرداری نیز یک زدوبند داخلی بین کسانی باشد که با ژنرال‌ها و سازمان جاسوسی آی‌اس‌ای و سازمان‌های مذهبی و سیاسی که اساسا از سوی ارتش سازمان‌دهی، حمایت و تامین مالی می‌شوند.
       لذا، ما در پاکستان شاهد سیاست خارجی نیستیم، سیاست خارجی این کشور تنها حول محور امریکا می‌چرخد، ما وزیر خارجه در پاکستان نداریم. از این رو، هر آن چه که شما به نام تروریسم و قتل، تیراندازی و فرقه‌گرایی شاهد آن هستید، در حقیقت سیاست رسمی ارتش پاکستان برای تضمین نفوذ خود در صحنه سیاسی پاکستان است.
       پرس تی‌‌وی: پس شما معتقدید که ارتش عامل همه این مسائل در پاکستان است. آیا شما با این ادعاهای قدرت‌‌های خارجی که سعی می‌کنند پاکستان را ناامن جلوه داده تا از این طریق به تاسیسات هسته ‌ای این کشور خود را نزدیک کنند مخالف هستید؟
       واصف: به خاطر هسته ‌ای بودن پاکستان خطر مداخله از سوی امریکا و اسرائیل یا هند وجود دارد. زیرا پاکستان تنها قدرت هسته ‌ای در میان کشورهای مسلمان است. بنابراین، این خطر قریب‌‌الوقوع وجود دارد.
       اما مسئله این است که که اگر دولت پاکستان، مردم، اقتصاد و سیاست این کشور در برابر فشارهای خارجی و حملات نظامی خارجی آسیب‌پذیر است، آن‌گاه، نمی‌توان هیچ کاری انجام داد و البته خطر قریب‌الوقوع مداخله خارجی در پاکستان به نفع سازمان سیا وجود دارد.
       با این حال، تا زمانی که ارتش پاکستان است نیازی به هیچ دشمن خارجی وجود ندارد تا مردم پاکستان را به خاطر ایجاد فشار برای برقراری دموکراسی به جلو سوق دهد. این سیاست‌ها در واقع سیاست‌های نادرست ارتش است که علیه منافع مردم پاکستان عمل می‌کند.


………