حمله متقابل به کارگران مصر

حشام سلام

ترجمه ح بکتاش

حمله متقابل به کارگران مصر

 

۶ جولای  ۲۰۱۱

egypt 

       جای خالی انتقاد از خصلت محدود این اعتصابات، علیرغم چالشهای جدی که برای اقتصاد داشتند، کاملا مشهود است. در حالیکه آکسیونهای شغلی (مثل اعتصاب یا تحصن. مترجم) بخش مهمی از سیاست اختلاف برانگیز در مصر قبل از ٢٥ جنوری بودند، از آنها بعنوان اعتراضات فیاوی دیوسازی نشد. قبل از انتشار بیانیه شماره پنج ارتش، رسانه های عمومی موقع بحث درباره ناآرامیهای کارگری به اصطلاحاتی نظیر "اعتراضات مبتنی بر خواستها" (احتیجاجات مطلبییه) یا تحصن کارگری (اعصامات عمالییه) تکیه میکردند.   

 

مقدمه مترجم


تداوم مبارزات کارگری مصر و عکس العمل ضد انقلاب
       ترجمه ای که در اختیار شماست نوشته حشام سلام هست که بتاریخ شانزده جون ٢٠١١ نگارش یافته و در سایتهای مختلف، از جمله سایت جدلیه بچاپ رسیده است.

حشام دانشجوی دوره دکترا در دانشگاه جورج تاون در آمریکا و متخصص مطالعات خاورمیانه است. تحلیلها و مقالات زیادی از حشام درباره تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه موجود است که امیدوارم بتوانم بخشی از آن را ترجمه و در اختیار خوانندگان قرار دهم.
       مبارزات اقشار مختلف مردم مصر از کارگران و زحمتکشان تا زنان و جوانانی که از فقر و فلاکت و دزدی و فساد و سرکوب و دیکتاتوری و توهین هر روزه به تنگ آمده بودند به یک قیام عظیم در ٢٥ جنوری سال ٢٠١١ منتهی شد که در آن میدان تحریر و سایر میدانها و خیابانهای مصر به تسخیر مردم خشمگین در آمد و پایه های دهه ها استبداد و استثمار را به لرزه در آورد. مردم آمده بودند تا با شعار "نان، آزادی و کرامت انسانی" سهم بحق خود را از زندگی بخواهند. فشار مردم به خشم آمده چنان سنگین بود که دیکتاتور مادام العمر را در عرض کمتر از سه هفته وادار به فرار کرد.

       اما با رفتن دیکتاتور رژیم دیکتاتوری که مورد حمایت سرمایه داران داخلی و خارجی بود پایان نیافت. ژنرالهایی که دهه ها از دیکتاتور حمایت کرده بودند و در تمام دزدیها و جنایتهای او دست داشتند قدرت را بنام دولت گذار و بنام حافظان و حامیان انقلاب بدست گرفتند.

تمام دم و دستگاه سرمایه داری از نهادهای مذهبی و ناسیونالیستی تا رسانه ها و موسسات سرمایه داران داخلی و حامیان خارجی آنها به کار افتاد تا این امر صورت بگیرد و با فریب و سرکوب انقلاب بنام انقلاب بساط غارت و چپاول سرمایه داران همچنان پا بر جا بماند. انقلاب اما تمام نشده بود و از حرکت باز نایستاده بود.
       میلیونها انسانی که به میدانها و خیابانها آمده بودند همچنان بر تغییر واقعی و مادی شرایط زندگی خود پای میفشردند. طبقه کارگر که با مبارزات و اعتصابات خود طی دهه ها زمینه را برای قیام ٢٥ جنوری آماده کرده بود در جریان قیام منسجم‌تر و قدرتمندتر به صحنه آمد و با خواست نان و کار و عدالت اجتماعی کمر دیکتاتور را شکست. با رفتن دیکتاتور اعتصابات، اعتراضات، تحصنها، و تظاهرات کارگران و اقشار زحمتکش به امری هر روزه تبدیل شدند.

 این مسئله طبیعتا به مذاق سرمایه داران و ژنرالهای دولت گذار خوش نیامد. نیروهای ارتجاعی از هر قشر و قماشی در یک توافق غیر رسمی بهم آمدند تا هر طور شده از ناآرامیهای کارگری جلوگیری کنند. از یک طرف تهدید و سرکوب و دستگیری و زندان ادامه یافت و از طرف دیگر تمام دم و دستگاه رسانه ای و تبلیغاتی ارتجاع و استثمار بصف شدند تا اعتراضات و خواستهای بحق کارگران را تحت عناوین مختلف خودخواهانه و فرصت طلبانه و ضد مملکت و ضد ملی و ضد آموزشهای الهی و ضد انقلابی جلوه دهند و بکوبند.

ضد انقلاب مصر و حامیان بین المللی آن ادامه اعتراضات و تحصنها و اعتصابات کارگری را تهدیدی علیه منافع خود و نظام حامی این منافع بشمار میاورند و حمله متقابل خود علیه آنرا شروع کرده اند. حشام سلام این جنبه از حمله بیشرمانه علیه کارگران و اعتراضات آنها را در جزئیات و با مدرک و سند توضیح میدهد.

حشام نشان میدهد که چگونه نیروهای ارتجاعی و سرمایه داران از ژنرالهای ارتش تا مقامات دولتی تا اخوان المسلمین تا مفتی های مساجد تا رسانه های رسمی تا منابع و اطاقهای مهندسی افکار در یک توافق اعلام نشده، مبارزات بر حق کارگران را تحت عنوان حرکتهای "فیاوی" میکوبند و آنها را بعنوان اعمال خودخواهانه، منفعت طلبانه، قشری گرایانه، تنگ نظرانه، ضد ملی، ضد رشد اقتصادی، ... و "ضد انقلابی" معرفی میکنند.
       بخاطر داریم که جمهوری اسلامی بعد از بقدرت رسیدن در جریان انقلاب ٥٧ از همین تاکتیکها برای جلوگیری از رادیکالیزه شدن و پیشروی انقلاب استفاده کرد. کارگران و زحمتکشان و زنان و جوانان و دانشجویانی که گورستان آریامهری و رژیم شاه را در هم شکسته بودند با رفتن شاه و آمدن خمینی به خانه هایشان برنگشتند. شعله های انقلاب هنوز در دانشگاهها و کارخانه ها و خیابانها زبانه میکشید.

 تمام دم و دستگاه ارتجاع و سرمایه داری بصف شدند تا ادامه انقلاب، ادامه اعتراضات کارگری و ادامه تلاش مردم برای بدست آوردن سهم واقعی و مادی خود از زندگی را اقداماتی علیه وحدت مردمی، علیه منافع ملی، علیه اسلام، علیه امنیت، علیه پیشرفت اقتصادی، توطئه اجنبیها، توطئه بازماندگان رژیم، و "اقدامات ضد انقلابی" معرفی کنند و زمینه را برای سرکوب انقلاب آماده سازند.

خمینی گفت که "اقتصاد مال خر است"، بنی صدر گفت که "شورا پورا مالیده جانم"، و تمام نیروهای ملی - مذهبی از حزب جمهوری اسلامی تا نهضت آزادی تا جبهه ملی تا حزب توده تا سازمان اکثریت به صف شدند تا هر تلاشی از طرف شوراهای کارگری و تشکلهای دانشجویی و سایر اقشار مردم و نیروهای انقلابی و سوسیالیست برای رادیکالیزه کردن و به پیش بردن موج انقلاب را اقدامات ضد انقلابی و توطئه خارجیها و بازماندگان رژیم طاغوتی جلوه دهند و بکوبند و همین کار را هم کردند.

ح بکتاش


***

حمله متقابل به کارگران مصر
       گفتمان غالب در باره انقلاب ادامه دار مصر حول "بحران دولتی" متمرکز است. در میان عناصر بحران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

 شکست مطلق رفرم سیاسی از بالا به پایین که در انتخابات پارلمانی بیشرمانه متقلب سال ٢٠١٠ بنمایش گذاشته شد، در فساد و سرکوب فزاینده، در فرصتهای بروز یافته برای عمل جمعی که توسط سایتهای اینترنتی نظیر فیس بوک و تویتر فراهم میشد، و در ظهور سیاستهای اقتصادی نئولیبرال و محدودیتهای ناشی از آن در ظرفیت دولت برای انجام وظایف سنتی خود، نظیر خدمات اجتماعی، سوبسیدها، کنترل قیمت و استخدام ضمانت شده برای فارغ التحصیلان دانشگاهی. یک توافق قابل ملاحظه وجود دارد که انقلاب (حداقل بخشا) واکنشی بود علیه سیستم اقتصادی حذفی که توسط پسر رئیس جمهور عزل شده، جمال مبارک، و اطرافیان او طی دهه اخیر بنا گذاشته شد.

اما هنوز روشن نیست که یک مصر نو، مصر بعد از مبارک، بتواند به مشکلات سیاسی و اجتماعی که جرقه قیام ٢٥ جنوری را زد پاسخ بدهد.
       اما گفتمان غالب در بین الیت و نظرسازان مصری اشاره به این دارد که جواب نه است. لفظ دوپهلو، اگر نه دشمنانه، در برخورد به خواست استانداردهای انسانی زندگی اشاره به قابلیت برای ادامه نظم اقتصادی بسیار نابرابر دارد.

در حالیکه خیلی‌ها بر این اعتقادند که برگشتی به سیستم سیاسی قبل از ٢٥ جنوری صورت نخواهد گرفت، حتی اگر دوره بعد از مبارک بطور کامل دموکراتیک نباشد، کارگران ممکن است توسط سیاست اقتصادی بازار آزاد، که توسط رژیم قبلی شروع شد، به حاشیه رانده شوند.

 

ادامه دارد