مردم سوریه جمهوری موروثی نمی خواهند

مردم سوریه
جمهوری موروثی
نمی خواهند


بهرام نگاه

 

حکومت اسد در سوریه انتخابی نیست. رئیس جمهور قدرت را از پدر خود به ارث برده است. نه تنها  بشار بلکه بخش بزرگی از مقامات سوری جایگاه امروز خود را از پدران خود به ارث برده‌اند.

حکومت سوریه به مذهب خاصی گرایش ندارد و این نادرست است که گفته شود حکومت سوریه در دست علوی‌هاست و یا ارتش سوریه را علوی‌ها فرماندهی می‌کنند. خواست اصلاحات و تغییرات آنقدر در کشور گسترده است که بخش مهمی از بدنه و مدیران حکومتی نیز متمایل به جنبش اعتراضی و خواهان اصلاحات‌اند.

شمار بسیاری از مردم سوریه هنوز با جنبش اعتراضی همراه نشده اند، اما نه به این دلیل که ناراضی نیستند، بلکه بدلیل ‌‌ترس از آینده‌ای که مبهم و ناروشن است. مردم سوریه نمی‌خواهند فاجعه‌‌ای که در لیبی جریان دارد در سوریه نیز تکرار شود.

آنها می‌ترسند کشور گرفتار جنگ‌ها و اختلافات قومی و مذهبی بشود و به همین دلیل به توصیه‌های مخالفان حکومت که در خارج و بویژه در‌‌ترکیه جمع شده اند عمل نمی‌کنند و شعارهای خود در تظاهرات را با شعارهای آن مخالفان مخلوط نمی‌کنند تا آنها نتوانند این اعتراضات را به خود منسوب کنند. این مخالفان خشونت را توصیه می‌کنند، در صورتی که تظاهرات مردم جنبه مسالمت آمیز خود را تاکنون توانسته حفظ کند. شعار "صلح صلح. یکی یکی" در تظاهرات مردم، یعنی پرهیز از خشونت و حفظ وحدت ملی. چهره خشنی که نیروهای نظامی دولت تاکنون از خود نشان داده‌اند نتوانسته است مسالمت آمیز بودن تظاهرات مردم را تحت تاثیر قرار بدهد و به همین دلیل آن کابوسی را که در لیبی تعبیر شد هنوز نتوانسته اند در سوریه حتی به خواب مردم بیآورند.

مردم سوریه خواهان تغییر در قانون اساسی و بویژه لغو ماده 8 قانون اساسی‌اند که حاصل آن پیشگامی حزب بعث در جامعه و حکومت است و امتیازهاٸی ویژه را نصیب آن می‌کند.

مردم خواهان لغو واقعی "قانون وضع اضطراری" هستند که 50 سال است بر سوریه سایه انداخته و دست آویز حکومت برای محدود کردن حقوق و آزادی‌های سیاسی شده است.

مردم خواهان انتخابات آزاد و بردن منتخبین خود به مجلس‌اند.

بخشی از حکومت و بویژه سازمان امنیت سوریه در برابر این خواست‌ها مقاومت می‌کند و در جریان این مقاومت مرتکب جنایاتی شده که حالا بیم دارد با تغییر سیاست‌ها، ناچار به پاسخگوئی شود. آنها از سقوط حکومت و آن پیامدهائی وحشت دارند که در مصر روی داد و مردم خواهان محاکمه جنایتکاران شدند.

همین سازمان و گروهی از نظامی‌های سوریه می‌کوشند برای توجیه سرکوب خونین مردم، جنبش واقعا مسالمت آمیز مردم سوریه را به سمت خشونت کشیده و سرکوب گسترده و خونین‌‌تر آن را اجتناب ناپذیر معرفی کنند. در این میان، برخی گروه‌های اسلامی کم نفوذ اما دارای ارتباط‌های خارجی که مسلح نیز شده اند، در صفوف جنبش نفوذ کرده و از داخل آن با‌‌ترور و تیراندازی به طرف نیروهای نظامی سوریه، به ژنرال‌ها و سازمان امنیت خواهان سرکوب نظامی جنبش کمک می‌کنند. آنها که قربانی می‌شود عمدتا سربازان وظیفه‌اند و این یعنی دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومی در سوریه.

اینها، تمام نکات و مواردی است که قطعا در کنفرانس و همایش احزاب و شخصیت‌های سیاسی که در پایتخت "دمشق" تشکیل جلسه داده اند بررسی شده است. گفته می‌شود که تشکیل کمیته وحدت ملی بزرگترین و عملی‌‌ترین پیشنهادی است که این همایش به دولت سوریه کرده است. کمیته‌‌ای که رهبری اصلاحات در کشور را باید بدست بگیرد.

همین همایش سیاسی بر ضرورت جلوگیری از جنگ فرقه‌‌ای در سوریه، بر کثرت گرایی مذهبی، بر قانونگرایی، بر سازمان دادن دمکراسی و آزادی‌ها، بر حضور دولت سوریه و حزب حاکم در این کمیته تاکید کرده است. آنها اعلام کرده اند که بدنبال سقوط حکومت نیستند، زیرا این سقوط یعنی جنگ داخلی و تجزیه کشور.

ایران، حزب الله، گروه صدر درعراق ازپشتیبانان حکومت سوریه براحتی سقوط رژیم سوریه را نخواهند پذیرفت. تحرکات نظامی از جانب اسرائیل و دیگر کشورها نیز قطعی است.