(3)خیانت به سوسیالیسم به “استقبال” مصاحبه های اخیرگورباچف درارتباط به ساختمان وفرو ریزیی دیوار برلین
پیوست به گذشته
خیانت به سوسیالیسم
به
“استقبال” مصاحبه های اخیرگورباچف درارتباط به ساختمان وفرو ریزیی دیوار برلین
……
از
كتاب : خیانت به سوسیالیسم
(3)
دلایل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی
رسانه
های گلاسنوستی خدمتگذار یاکولف و گورباچف در مورد هر ضایعه ای یا ناکامی اقتصادی
حتی اگر ناشی از سیاست های گورباچف بود اطمینان خاطر می دادند و اوضاع را برای
خودمختاری بیشتر بنگاه ها و بازار گرایی بیشتر تقویت می کردند و هرگز به احیای
دوبارۀ برنامه ریزی مرکزی نمی پرداختند.
بحث
های عمومی تنها در راستای ضد سوسیالیستی جریان می یافت و با گذشت زمان تقاضای حذف
کامل نهادهای برنامه ریزی از نظر سیاسی امکان پذیر شد.
در
دسامبر 1987 یاکولف و گورباچف به خطایی سرنوشت ساز دست زدند و به کاهش جدی خرید
دولتی از محصولات صنعتی اقدام کردند که باعث چرخشی دیوانه وار از یک اقتصاد
بابرنامه به اقتصادی بی برنامه شد. یاکولف و گورباچف خرید تضمینی محصولات صنعتی
بوسیلۀ دولت با قیمت های ثابت را به سوی انقباض راندند و آن را از 100 درصد تنها
به 50 درصد کل صنعت رساندند.
کاهش سفارش های دولتی به چنین میزانی به این معنا بود که با
یک چرخش نیمی از صنعت شوروی اختیار خرید و فروش محصولش را در کلی فروشی جدید و داد
و ستد بین بنگاه ها با قیمت هایی مبتنی بر نوسانات عرضه و تقاضا بدست آورد.
در راستای این سیاست گورباچف اقتصاد غرق در هرج و مرج شد و
در سال 1988 کمبود کالاهای مصرفی به شدت افزایش یافت و برای نخستین بار پس از جنگ
جهانی دوم تورم پدیدار شد.
برکناری حزب از مدیریت اقتصادی موجب تضعیف اقتصاد شد.
وزیران بخش ها در مسکو ابزار قدرتمند برنامه ریزی مرکزی بودند. آنها ار طریق اداره
های گستردۀ مرکزیشان بنگاه ها را به بالاترین ارگان های برنامه ریزی و دبیرخانۀ
کمیتۀ مرکزی حزب مربوط می کردند. آن ها بر کارکرد بنگاه ها نظارت داشتند و نظم و
انضباط برنامه را اعمال می کردند و تعادل و ارتباط صنعت بخش و ناحیه را حفظ می
کردند.
پروستاریکا قدرت وزارتخانه ها را بارها و بارها کاهش داد.
این کاهش ها در 1986 و 1987 و 1988 مکانیسم های هماهنگ کنندۀ عمدۀ اقتصاد با
برنامه را ویران ساخت. در پاییز 1988 گورباچف 1064 دایره و 465 شعبه را در کمیتۀ
مرکزی جمهوری ها و کمیته های حزبی ناحیه و بخش منحل کرد و شمار دوایر را تا 44
درصد کاهش داد.
اقتصاد برنامه ریزی شدۀ اتحاد شوروی همچون یک شبکۀ واحد با
تقسیم دقیق کار و تخصص در بین جمهوری ها توسعه یافته بود. برای مثال یک مجتمع
صنعتی در منطقۀ بالتیک لیوان های کاغذی برای کل اتحاد شوروی عرضه می کرد. با ضعیف
شدن اقتدار اقتصادی مرکز در مسکو داد و ستد بین جمهوری ها جانشین برنامه ریزی شد و
آشفتگی اقتصادی رشد کرد و بی نظمی و بی ثباتی اقتصادی بر آتش جدایی طلبی دامن زد.
چنانکه هر جمهوری تا آنجا که می توانست در پی محافظت از منافع اقتصادی خویش برمی
آمد.
گورباچف در زمینۀ مسالۀ ملی ثابت کرد که به کلی بی ربط و بی
اطلاع است. زمانی که شور ناسیونالیستی در جمهوری های بالتیک بالا گرفت او نخست از
آن چشم پوشید. سپس فشار اقتصادی بر لیتوانی را بکار برد و بعد از آن با تغییر موضع
به سیاست ضعیف و نومیدانۀ تجدید مذاکره دربارۀ قرارداد وحدت متوسل شد و رفته رفته
به خواست های هر چه افراطی تر ناسیونالیستی و جدایی طلبان میدان داد.
درگیری های قومی برای گورباچف مزایای معینی داشت. هر آشفتگی
به گورباچف در صورتی که اساسا دست به کاری می زد فرصتی فراهم می کرد تا رهبران
حزبی محلی را اگر جزو مخالفان او بودند برکنار کند.
در ژوئیۀ 1988 در نخستین پلنوم کمیتۀ مرکزی پس از نوزدهمین
کنفرانس حزبی نیروهای هوادار گورباچف اعضای ساده را به در هم شکستن قدرت دستگاه
حزبی فرا خواندند. گورباچف حذف نیمی از دستگاه و چرنیایف دو سوم را پیشنهاد کرد و
بطور دلخواه روی رقمی بین نصف و دو سوم به توافق رسیدند.
سپس گورباچف حذف تمامی دوایر اقتصادی و حکومتی را پیشنهاد
کرد و با نگاهی خیره و اندیشناک اظهار داشت “ ما آن دایرۀ اجتماعی اقتصادی را پس
از قیچی کردن حقوق و وظایف مدیریتی اش به عنوان نهادی ایدئولوژیک حفظ می کنیم”
سیاست های گورباچف و ناکامی آنها درستی سیاست های استالین و
آشنایی استالین با اصول اقتصادی مارکسیسم لنینیسم را آشکار نمود.
در
زمان جنگ سرد و پس از فروپاشی اتحاد شوروی تبلیغاتی در سطح وسیع و اغراق آمیز بر
علیه استالین آغاز گشت. این تبلیغات با تکیه بر اعدام هایی که در زمان استالین
انجام گرفت از نقش استالین در پیشبرد رشد
اقتصادی اتحاد شوروی سخنی به میان نمی آورد.
آرشیوهای
شوروی که اخیرا علنی شده است کل اعدام های سال های 1921 تا 1953 را 799 نفر شمارش
کرده اند. رقمی به مراتب کمتر از میلیون
هایی که محققین ضد شوروی تخمین زده بودند. موفقیت آشکار استالین در رهانیدن اتحاد
شوروی از عقب ماندگی نیمه فئودال در مدتی کوتاه و رساندن آن به صفوف مقدم ملل
صنعتی بود. در دو برنامۀ 5 سالۀ نخستین
تولید صنعتی با نرخ 11 درصد رشد کرد.
از
1928 تا 1940 سهم بخش صنعت از 28 درصد به 45 درصد اقتصاد کشور رسید. در فاصلۀ 1928
و 1937 سهم محصولات صنایع سنگین از 31 درصد به 63 درصد رشد یافت.
نرخ بیسوادی از 56 درصد به 20 درصد کاهش یافت. شمار فارغ
التحصیلان مدارس عالی و دانشگاهها جهشی چشمگیر داشت. افزون بر این در این فاصلۀ
زمانی دولت به تامین تحصیل رایگان و خدمات درمانی رایگان و بیمۀ اجتماعی آغاز کرد
و پس از 1936 یارانه هایی برای مادران تنها و مادران پرفرزند در نظر گرفت.
این دست آورد های استالین حیرت انگیز و در طول تاریخ بی
سابقه می باشد. استالین عقیده داشت که تولید کالایی
برای مدتی معین بی آنکه به سرمایه داری منجر شود در سوسیالیسم وجود دارد اما تاکید
داشت که “ به خاطر داشته باشیم که در کشور ما تولید کالایی آن گونه که در شرایط
کاپیتالیستی است بی حد و مرز و فراگیر نیست بلکه در حد و مرزهایی دقیق و محدود
است” او با فروش ایستگاه های تراکتور به مزارع اشتراکی به دلایل عملی گوناگون
مخالفت کرد (کاری که گورباچف انجام داد) و نیز به این دلایل که عرصۀ تولید کالایی
را بسط می داد و پس از دست یابی به آن سطح صنعتی کردن کشاورزی گامی به پس بود.
استالین راه توسعه از طریق بسط و گسترش بازارها در مرحلۀ سوسیالیسم رد می کرد
(کاری که بعدها گورباچف انجام داد(.
گورباچف در 91-1989 سه سال پایانی پروستاریکا پس از پیروزی
بر مخالفانش به دوباره سازی اتحاد شوروی با پنج راه خطیر دست زد.
نخست
با تغییر حزب به یک حزب پارلمانتاریستی به نقش رهبری و موقعیت انحصاری آن پایان
داد.
دوم
برنامه ریزی مرکزی و مالکیت همگانی را سست کرد. در حالی که در پی گذار به یک
اقتصاد بازار بود حزب کمونیست را از مدیریت اقتصادی بیرون راند. خصوصی سازی بنگاه
های دولتی را آغاز کرد و شکوفایی اقتصاد ثانوی را تشویق کرد.
سوم
در یک سری موضوع های سیاست خارجی تسلیم ایالات متحده شد و در ضمن در پی اتحاد
آشکار با امپریالیسم بر آمد.
چهارم اجازه داد رسانه های
گلاسنوستی ایدئولوژی و فرهنگ شوروی را بازسازی کنند.
پنجم
دربارۀ مسائل ملی همواره شکست می خورد و عقب می نشست و تغییر مسیر می داد. کوشید
جدایی طلبان بالتیک را سرکوب کند و در نهایت در مذاکره ای به کلی بی حاصل به منظور
یافتن زمینه ای تازه برای اتحاد جمهوری ها تزلزل نشان داد.
ادامه
دارد