بی.بی.سی“: شکل، محتوا و رسالت تاریخی

بی.بی.سی“: شکل، محتوا و رسالت تاریخی
bbc farsi persian


نویسنده مقاله:

”سیاه سیاه، سفید سفید، یا خاکستری؟ خدمت یا خیانت؟ نگاهی به تاریخچه و عملکرد حزب توده ایران“، در پایگاه اینترنتی ”خبرنامه گویا“، در مقدمه مقاله خود می‌نویسد:

”این روزها بازار انتقاد و حمله به حزب توده ایران در نشریات اپوزیسیون و از جمله در وب سایت بی بی سی فارسی داغ است. ...“ سئوالی که نویسنده این مقاله قاعدتاً باید از خوانندگان خود می‌کرد این بود که چرا چنین کارزار گسترده ای به ناگهان درباره «حزب»ی آغاز شده است که به ادعای بسیاری از نویسندگان این مطالب و سازمان دهندگانِ این کارزار تبلیغاتی ”نه تأثیری“ دارد و نه ”نمادی“ بیرونی، و مدت‌هاست که موضوعیت“ و تأثیر گذاریِ معنوی- سیاسی خود را از دست داده است.

آیا انتشار ده‌ها مقاله و مطلب، و برنامه تلویزیونی درباره حزب توده ایران از سوی این گروه‌ها از سرِ دلسوزی و به قصد روشن کردن گوشه‌های نا‌روشنِ تاریخ راستینِ کهن‌ترین حزب سیاسی ایران است؟ آیا سازمان‌دهیِ این کارزار با همکاری و به دست شماری از وازدگان از صفوف حزب، مخالفانِ حرفه‌ای، و نهادهای ”خبرپراکنی“یی که کارنامه بدون ابهامی در ضدیت با منافع ملی میهن مان و رسالتی تاریخی و معین در همکاری با ارتجاع داشته و دارند می‌تواند اتفاقی باشد؟


پاسخ ما به این سئوال ها روشن است. حمله به حزب توده ایران پدیده تازه و تعجب برانگیزی برای ما نیست.

در طول هفتاد سال گذشته حزب ما در خط اول یورش‌های سهمناک دستگاه های تبلیغاتی ارتجاع و امپریالیسم بوده است و این روند تا ادامه حیاتِ حزب توده ایران و تأثیر گذاریِ آن بر روندِ رویدادهای میهن ما ادامه خواهد یافت. یورش گسترده تبلیغاتیِ دستگاه های امنیتی رژیم جمهوری اسلامی، پس از حمله به حزب توده ایران در بهمن ماه ۱۳۶۱ و اردیبهشت ‌ماه ۱۳۶۲، از نمایش‌های مشمئز کننده تلویزیونیِ قربانیان شکنجه تا انتشار ده‌ها کتاب، نشریه، خاطرات، و مصاحبه، تنها و تنها هدفش نابودیِ اعتبار معنوی و سیاسی حزبی بود که ریشه های عمیق اجتماعی‌اش، و نظرات و برنامه های پیشرو و مردمی‌اش، در درازای هفتاد سال بزرگ‌ترین چالش ها را بر سر راهِ منافع ارتجاع و امپریالیسم در میهن ما پدید آورد. با وجود دستگیری هزاران توده ای و کشتار صدها تن از اعضاء و هواداران حزب ما در زندان، از جمله ۳۹ تن از اعضای کمیته مرکزی، هیئت سیاسی، و دبیران حزب ما، ارتجاع و امپریالیسم خیلی زود دریافتند که دستگاه های سرکوب رژیم جمهوری اسلامی نیز همچون ”ساواک“ سلف شاهنشاهی‌اش، نتوانسته است رسالت نابودیِ حزب توده را به سرانجام مناسب‌اش برسانند، و از این روی باید کارزارِ قطع ناشدنیِ دروغ پراکنی به منظور بی اعتبارکردنِ حزب، تلاش برای انفجارِ آن از درون، و محاصره تبلیغاتی آن همچنان ادامه یابد!


نگاهی به اسناد دولت‌های بریتانیا، آمریکا، و سازمان دهندگانِ دهه‌ها مداخله مستقیم و غیر مستقیم در امور کشور‌مان، نیز گواهِ روشنی ست بر این ادعا. نقشِ بنگاهِ ”خبر پراکنیِ“ بریتانیا- ”بی بی سی“- در کارزارِ توده ای ستیزی، و نقشِ تاریخی و مداخله‌جویانه آن در رویدادهای تاریخیِ میهن‌مان، نه اتفاقی است و نه از سرِ دل سوزی برای تاریخِ ایران و حزب‌های مردمی‌اش.
مدت‌ها پیش، به مناسبت پنجاه و دومین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد، شبکه ۴ راديو بی بی سی، دوشنبه شب ۳۱ مرداد ۱۳۸۴(۲۰۰۵)، گزارش مستندی در باره عملکردِ سرويس جهانی راديو بی بی سی و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ايران پخش کرد، که بسیار گویا و جالب بود. در اين برنامه، با استناد به سندهایِ تازه منتشر شده سازمان اطلاعات مرکزی آمريکا، ”سيا“، گفته شد که مديران بخشِ جهانی بی بی سی از سياست خصمانه دولت وقت بريتانيا نسبت به برنامه ملی کردن صنعت نفت ايران از سوی دکتر محمد مصدق حمايت می‌کردند.

بر اساس همین گزارش، در يکی از برنامه های اين سرويس به زبان انگليسی، پيام رمزی برای شاه ايران ارسال شد که حاکی از حمايتِ بريتانيا از کودتايی برضد دولت دکتر مصدق بود. دولت بريتانيا از اظهارِ نظر و يا انتشارِ سندهای محرمانه آن سال‌ها درباره کودتای ۲۸ مرداد همچنان خودداری می‌کند. ولی رئيس کنونیِ سرويس جهانی بی بی سی، در جريان پخشِ اين برنامه، گفت که، اگر در ۶۰ سال پيش چنين سیاست‌هایی دنبال می‌شد اکنون چنين اعمالی غير قابل تصور است. تذکر این نکته نیز ضروری است که بر اساس سندهای تاریخیِ موجود، این رادیو ”بی بی سی“ بود که با پخش پیامِ رمز: ”اکنون دقیقاً نیمه شب است“، فرمان آغازِ کودتای ۲۸ مرداد را صادر کرد.

البته نقشِ ”بی بی سی“ در ۲۵ سال دفاعِ پیگیر از رژیم استبدادی و وابسته شاه، و تبلیغِ مداوم بر ضد حرکت‌های آزادی‌خواهانه مردم میهن مان، و همچنین نقشِ برجسته آن در کارزارِ ضد کمونیستیِ کشورهای امپریالیستی در تمامی سال‌های ”جنگ سرد“، حمایتِ آن از کارزارِ مجاهدین افغانی“ (طالبان) در افغانستان بر ضدِ نیروهای مترقی، دروغ پراکنی و نقشِ مخربِ آن به منظور پرده پوشی درباره جنایت‌های امپریالیسم در جنگ آمریکا بر ضد مردم ویتنام در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۷۰ میلادی، کارزارِ تبلیغاتی بر ضد رهبران جنبش کارگری بریتانیا در دوران اعتصاب‌های گسترده کارگران معدن زغال سنگ بریتانیا، در دوران حکومت مارگارت تاچر، حمایتِ این موسسه از یورش امپریالیستی و تجاوزگرانه دولت تاچر به جزایر مالویناس آرژانتین در دهه هشتاد میلادی، کارزارِ ”بی بی سی“ بر ضد انقلاب بهمن ۵۷ در سال‌های نخستِ پس از پیروزیِ انقلاب در عمده کردنِ ”خطر کمونیسم“ و تبلیغات گسترده بر ضد حزب توده ایران، و بالاخره، نقش آن، در سال‌های اخیر، در دروغ پراکنی و تبلیغ در جهت بسیجِ افکار عمومیِ بریتانیا و جهان به حمایت از تجاوزِ وحشیانه نظامی امپریالیسم بر ضدِ عراق، نادرست بودنِ مدعیات رئیس کنونی سرویس جهانی ”بی بی سی“ را آشکار می‌کند.

جرمی پکسمن“، مصاحبه گر مشهور انگلیسی و ارائه دهنده برنامه تلویزیونی اخبار شب در کانال بی بی سی ۲“، سال‌ها پس از یورشِ حکومت ”بوش“ و ”بلربه عراق، در مصاحبه‌یی با دانشگاه ”کاونتری“ با عنوان: ”آیا ژورنالیسم در بحران است؟“، ضمن اشاره به نقشِ دستگاه های خبری در همراهی با جنگِ امپریالیسم بر ضد عراق، در مورد برنامه‌یی که خود او مسئول ارائه آن بود، از جمله گفت:

”واقعیت این است که ما زیر تأثیر دستگاه تبلیغاتی دولت آمریکا چشم‌بند به چشم به استقبالِ جنگ رفتیم“(همچنین نگاه کنید به: مقاله ”جرمی پکسمن“، در روزنامه گاردین، ۱۳ نوامبر ۲۰۱۰.
برای همه کسانی که در سال‌های اخیر چگونگیِ عملکرد بنگاه های خبری بزرگ جهان از جمله بی بی سی“ و بنگاه های مشابه آن در آمریکا همچون ”سی ان انو ”فاکس نیوزرا در قبال سیاست‌های نظامی گرایانه امپریالیسم جهانی دنبال کرده‌اند، روشن است که بخش وسیعی از امکان‌ تبلیغاتی و خبر رسانی این بنگاه ها در راستای تأییدِ دروغ‌های دولت ”جورج بوش“ و ”تونی بلر“، حمله به مخالفانِ جنگ، و تلاش برای همراه کردنِ افکار عمومی جهان با جنگی نفرت انگیز بود که به بهایِ خون صدها هزار تن از مردم بی‌گناه عراق تمام شد.

اگرچه بر اساس چارچوب‌های قانونی ”بی بی سی“ می‌باید دستگاهِ مستقلِ خبر پراکنی‌یی باشد که برپایه ”فرمانی سلطنتی“ کار خود را اداره و تنظیم می‌کند، ولی در سال‌های اخیر سندهای بی شماری درباره نقش و تأثیرِ دستگاه های دولتی، و خصوصاً سازمان‌های امنیتی بریتانیا، در اداره امورِ این بنگاه وسیع خبر پراکنی، با بیش از ۲۳ هزار کارمند و ۴/۵ میلیارد پوند بودجه، منتشر شده است. در برنامه‌یی که کانال چهارم تلویزیونی بریتانیا با عنوان: ”تاریخ جاسوسی“ ((The History of Surveillance، ۱۲ اوت ۲۰۰۱، پخش کرد، به نقل از ”استوارت هود“، کنترل کننده سابق بی بی سی، از جمله مطرح شد که: ”روابطی بین بی بی سی و دستگاه امنیتی بر سر انتخاب و استخدام افراد وجود داشت. دستگاه ”ام.‌آی.‌۵“ فهرست کسانی را داشت که بی بی سی نمی‌بایست آن‌ها را استخدام کند.“

همچنین بر اساس گزارش روزنامه دست راستی ”دیلی تلگراف“، ۲ ژوئیه ۲۰۰۶، دستگاه ضدِ جاسوسی ”ام.آی.‌۵“ بریتانیا هزاران تن از متقاضیان کار در ”بی بی سی“ را از نظر سیاسی- امنیتی بررسی می‌کرده است. بر اساس همین گزارش، به طور مثال در سال ۱۹۸۳(۱۳۶۲) بیش از ۵۷۲۸ متقاضیان کار در بی بی سی از سوی دستگاه امنیتی بریتانیا بررسی سیاسی- امنیتی شدند.

بخش فارسی ”بی بی سی“، در سال‌های اخیر، گسترش زیادی یافته است و کار آن از پخش برنامه های رادیویی، به پخش برنامه های تلویزیونی و پایگاه اینترنتی بسط یافته است. برنامه پردازان و تنظیم کنندگان ”بی بی سی“ همواره مدعی‌اند که ”بی بی سی“ تلاشش ارائه برنامه های ”مستقل“ و اجازه دادن به ”موافق و مخالف“ برای پخش نظرات‌شان است. اخیراً نیز به مناسبت فرا رسیدن هفتادمین سالگرد تأسیس حزب توده ایران، ”بی بی سی“ فارسی مجموعه‌ یی از مقاله‌ها و برنامه تلویزیونی را تهیه و منتشر کرده است که گواهِ روشنی دال بر شکل، محتوا، و رسالتِ تاریخی این بنگاه خبر پراکنی است.

ما در بخشی که در پایگاه اینترنتی ”بی بی سی“ به هفتادمین سالگرد تأسیس حزب توده ایران اختصاص داده شده است این مطالب را می‌بینیم:


۱. ”سختی قضاوت درباره حزب توده ایران“، نوشته محمد رضا نیکفر - محتوای مطلب: ضد توده ای؛
۲. ”نبرد روحانیت و حزب بر سر توده مردم“، نوشته مهدی خلجی- محتوای مطلب: ضد توده ای؛
۳. ”زندگی پشت دیوارهای آهنین“، نوشته شیوا فرهمند راد - محتوای مطلب: ضد توده ای؛
۴. ”اپریم اسحق، از حزب استعفا داد و از ایران رفت“، نوشته محمد علی کاتوزیان، نوشته‌یی درباره یکی از انشعاب کنندگان از حزب توده ایران؛
۵. ”سه جریان و دو سیاست در یک حزب“، نوشته علی امینی نجفی - محتوای مطلب: ضد توده ای؛
۶. ”حزب توده و مسئله خیانت“، نوشته حشمت حکمت - محتوای مطلب: ضد توده ای؛
۷. ”احسان طبری، متفکری خلاق یا نظریه پرداز باورهای جزمی“، نوشته فرج سرکوهی- محتوای

مطلب: ضد توده ای.

جالب اینجاست که، با وجود اینکه هزاران سند رسمی و مقاله‌های بسیار به قلم رهبران و پژوهشگران حزب ما درباره تاریخ و پیکارِ توده ای ها در هفتاد سال گذشته ارائه شده و به نگارش درآمده است، به نظر می‌رسد تنظیم کنندگان این صفحه‌ها حتی یک مطلب رسمی حزب توده ایران را که لااقل در مقابل هفت نظر مخالف برداشت دیگری را ارائه دهد نتوانسته‌اند بیابند و در بین مقاله‌های این صفحه ویژه که به مناسبت هفتادمین سالگرد تأسیس حزب توده ایران دایر گردیده است بگنجانند. این هم بی شک نمونه جالب و تاریخی‌یی است از ”عدالتمطبوعاتی، ”بی طرفی“، و برخورد به دور از غرض ورزی به واقعیت‌های تاریخی میهن ما.

افزون بر این، برنامه تلویزیونی ”پرگار“، دوشنبه 3 بهمن ماه، نیز بحثی را درباره حزب توده ایران سازمان دهی کرده بود که شرکت کنندگان در آن (در مقام سخنران‌های اصلی) اخراج شده ها از حزب توده ایران بودند. بر این اساس، روشن است که چنین برنامه‌یی چگونه می‌تواند نظری ”مستقل“ و بدون کینه ورزی و غرض ورزی درباره تاریخ حزب توده ایران ارائه دهد؟

اشاره به این نکته نیز ضروری است که، حزب ما، در سال‌های اخیر، در پاسخ به چند دعوت ”بی بی سی“ برای شرکت در برنامه‌هایی که به گفته مجریانِ آن ”با شکل و محتوایِ جدید“ و نه بر اساسِ عملکرد تاریخیِ ”بی بی سی“ تنظیم شده بود، پاسخ مثبت داد، و تجربه کسب شده از این برخوردها تأیید این واقعیت بود که در همچنان بر همان پاشنه می‌گردد و دست‌اندرکاران ”بی بی سی“ از تنظیم چنین برنامه‌هایی هیچ هدفی را به جز ضربه زدن به حزب توده ایران دنبال نکرده و نمی‌کنند (از جمله به برنامه تنظیم شده ”بی بی سی“ درباره انقلاب ایران می‌توان اشاره کرد، که با وجود مصاحبه طولانی با نماینده حزب توده ایران درباره نقش حزب در انقلاب، اکثریت قاطع وقت برنامه به اظهار نظر مخالفان حزب، از جمله بابک امیر خسروی، اختصاص داده شده بود، و از مصاحبه طولانی نماینده حزب تنها این موضوع که: سیاست حزب توده ایران پس از انقلاب دارای کاستی‌هایی بوده است، پخش گردید(.
در ارزیابیِ شکل، محتوا، و رسالت تاریخیِ بنگاه سخن پراکنی ”بی بی سی“ برای ما این موضوع روشن شده است که به لحاظِ دیدگاه، ”بی بی سی“ یک پایگاه خبری ضد کمونیستی است که با وجودِ برخی نوسان‌ها، در مجموع در راستای تأیید سیاست‌ها و عملکرد سرمایه داری جهانی حرکت می‌کند، و بنابراین روشِ برخورد آن با مسایل مختلف جهان در مجموع در چنین راستایی تنظیم می‌گردد. اینکه حتی یک نوشته و یا برنامه مستند در بیان واقعیات دهه‌ها محاصره انقلاب مردم کوبا از سوی امپریالیسم آمریکا، و سیاست‌های مخرب این کشور در خاورمیانه در میان مطالب ”بی بی سی“ نمی‌توان یافت، از سرِ اتفاق است؟

از دیدِ حزب توده ایران و بخش وسیعی از نیروهای مترقی جهان، این همسویی‌های نظری‌ با سیاست‌هایی که ما مجموعاً آن‌ها را ارتجاعی و ضد مردمی ارزیابی می‌کنیم، نه تنها اتفاقی نیست، بلکه بیانگر محتوا و رسالتی است که ”بی بی سی“ در طول بیش از هفتاد سال دنبال کرده است. اگرچه در کارنامه هر بنگاه خبر پراکنی‌یی (البته تا آنجایی که منافع دیدگاهِ غالب را تهدید نکند) ممکن است بتوان برنامه‌هایی را یافت که محتوای عینی و جالبی داشته باشند، ولی آنچه تاریخِ عملکرد این بنگاه‌ها به ما می‌آموزد این است که خط سیرِ اساسی حرکت این ماشین عظیم تبلیغاتی، که کشورهای امپریالیستی برای حفظ و بسط آن میلیاردها پوند سرمایه گذاشته‌اند، نمی‌تواند در حساس‌ترین مقاطع جهتی جز راستایِ سیاست‌های این کشورها داشته باشد.

نکته دیگری که در انتها اشاره به آن ضروری است، پاسخ به این سئوال است که: چرا ماشین تبلیغاتی عظیم ارتجاع و امپریالیسم، در داخل و خارج از کشور، کارزارِ گسترده ضد توده ایِ تازه‌ای را سازمان دهی کرده‌اند که هم تاریخ و هم سیاست‌ها و هم راه کارهای پیشنهادی حزب توده ایران را هدف گرفته است؟ پاسخِ این سئوال در این واقعیت نهفته است که، ادامه حیاتِ توان‌مند حزب توده ایران، و نفوذِ گسترش یابنده ارزیابی‌های سیاسی- نظریِ آن در جنبش مردمی مردم میهن ما، و اعتبار روز افزون جهانی آن در مقام یک حزب دارای شناسنامه معتبر، ماندگار، تاریخی و تاثیرگذار، نگرانی‌های جدی‌یی را برای ارتجاع و امپریالیسم بر انگیخته است.

اعلامیه کمیته مرکزی حزب به مناسبت هفتادمین سالگرد تأسیس حزب در این زمینه می‌نویسد:

”شكست ارتجاع در نابودیِ حزب توده ايران به مفهوم پايان توطئه‌ها و ترفند هایِ رژيم نيست. رژيم استبدادی حاكم همچنان حزب توده ايران را دشمن اصلی برنامه های ضد ملی و ضد مردمی خود می‌داند و همچنان همه تلاش‌ها و امكانات خود را به منظور ضربه زدن به صفوف حزب ما به كار می‌برد. كشتار صدها تن از كادرهای برجسته، رهبران، شخصیت‌های اجتماعی، سياسی، و فرهنگی حزب ما در جريان فاجعه ملی، كه در جريان آن هزاران زندانی سياسی جان باختند، در كنار توطئه حزب سازی و تلاش به قصد پراکنده کردن اعضا و هواداران و شکافته شدن صفوف حزب، بخشی از تلاش حاكميت به منظور ” كندن ريشه های“ حزب از جامعه بوده است كه تا به امروز نیز ادامه دارد.

 از سازمان دهیِ ”شوهای تلویزیونی“ قربانیان شکنجه برای بی اعتبار کردن تاریخ و مبارزات حزب توده ایران، تا خاطره نویسی های با نظارت شکنجه گران، برپایی دستگاه های عریض و طویل تبلیغاتی برای حمله به برنامه سیاسی- مبارزاتی حزب ما، و ”رهبر“ سازی دستگاه های امنیتی، هیچ کدام از این توطئه‌ها، با وجود همه دشواری‌هایی که بر سر راهِ فعالیت حزب ما پدید آورده است، اما نتوانسته‌اند پیکار حزب توده ایران در راه دست یافتن به آرمان‌های والای طبقه کارگر ایران را متوقف کند. انتشار منظم و وقفه ناپذیر ”نامه مردم“، ارگان مرکزی حزب توده ایران، برگزاری کنگره های سوم، چهارم، و پنجم حزب، در دشوارترین شرایط، و نفوذ گسترده و فزاینده اندیشه‌ها و برنامه های مبارزاتی حزب ما در بین نیروهای اجتماعی و سیاسی کشور، نشان‌گرِ ادامه حیاتِ پر ثمر حزب توده‌ها و شکست برنامه های ارتجاع و امپریالیسم است“

زمینه های اصلی کارزارِ تبلیغاتی گسترده اخیر بر ضد حزب توده ایران را نیز باید در همین راستا دید.

به نقل از نامه مردم، شماره 887، 10 بهمن ماه 1390