مردم یونان به ویژه کارگران، پایان یافتن سیاست ریاضت اقتصادی در کشورشان را اعلام کردند!
مردم یونان به ویژه کارگران، پایان یافتن سیاست
ریاضت اقتصادی در کشورشان را اعلام کردند!
بهرام رحمانی
نتایج انتخابات روز یک شنبه بیست و پنجم ژانویه 2015،
اتحادیه اروپا به لرزه درآورده است. سئوال این است که آیا یونان با تاریخ و فلسفه و
افسانههایش، دروازه بر هم خوردن توازن قوا به نفع محرومان و کارگران اتحادیه
اروپا خواهد شد؟ چرا نتایج انتخابات یونان حکومتهای قدرتمند اروپا را به وحشت
انداخته است؟
حدود 8/9 ميليون نفر واجد شرايط رای
در انتخابات روز یکشنبه 300 عضو پارلمان را برگزيدند تا مسير آينده اقتصادی اين
کشور را تعيين کنند. طبق
آخرین نتایج به دست آمده، حزب سیریزا توانسته است 149 کرسی از 300 کرسی را به خود
اختصاص دهد. اما حزب
سیریزا، با اختلاف دو کرسی اکثریت مطلق نمایندگان مجلس یونان را دارا نیست و به
همین دلیل ناگزیر از تشکیل یک حکومت ائتلافی خواهد شد.
الکسيس سيپراس، رهبر حزب «سيريزا» پس
از اعلام پيروزی اين حزب در انتخابات پارلمانی يونان یکشنبه 25 ژانویه گفته است،
پنج سال رياضت اقتصادی، رنج و تحقير مردم اين کشور توسط وامدهندگان خارجی به
پايان رسيده است.
الکسيس سيپراس، رهبر 40 ساله حزب «سيريزا» در طول
مبارزات انتخاباتیاش وعده داده بود در صورت پيروزی اين حزب، در خصوص شرايط وامهای
داده شده به يونان توسط صندوق بينالمللی پول و اتحاديه اروپا با این دو
مذاکره خواهد کرد. الکسيس سيپراس همچنين
خواستار آن شده است که قسمتی از بدهیهای يونان بخشيده شود.
آلکسیس سیپراس، حال سمت نخست وزیری را برعهده
گرفته، جوانترین رییس دولت در یونان در طی 150 سال گذشته محسوب میشود. سیپراس، مطابق قانون اساسی
یونان، به عنوان نخست وزیر معرفی شده و به زودی کابینه خود را به پارلمان معرفی
خواهد کرد. همچنین در مراسمی که روز دوشنبه در کاخ ریاست جمهوری یونان در آتن
برگزار شد، سیپراس قول داد که منافع کشور را محقق سازد.
سیپراس، هنگام ادای
سوگند به عنوان نخست وزیر جدید یونان دست به یک بدعت زد و به عنوان نخستین نخست
وزیر در تاریخ یونان سوگندی مذهبی یاد نکرد. در حالی که مرسوم است که نخست وزیران
یونان سوگند مذهبی یاد کنند. سیپراس، همچنین پیش از مراسم، از اسقف اعظم خواست که
تصمیم وی برای عدم ادای سوگند مذهبی را به کشیش اطلاع دهد. چرا که تاکنون
اسقف نیز در مراسم سوگند نخست وزیر شرکت میکرده است. وی روز
دوشنبه در کاخ ریاست جمهوری یونان سوگند یاد کرد که به عنوان نخست وزیر یونان
نهایت قدرت خود را به «برای حفاظت از منافع مرد یونان» به کار گیرد. بنا بر گزارشها،
این سریعترین و سادهترین مراسم ادای سوگند در تاریخ دوران جدید یونان است.
وی در اولین حضور
خود پس از ادای سوگند به عنوان نخست وزیر در انظار عمومی بر پای مجسمه یادبود
یونانیان جانباخته در جنبش مقاومت یک دسته گل رز نهاد. در فاصله بین سالهای ۱۹۴۱
و ۱۹۴۴ صدها نفر در آتن به دست نیروهای اشغالگر حکومت آلمان نازی کشته شدند.
وی پس از اعلام پیروزی در
انتخابات در اجتماع وسیع مردم آتن حضور یافت و اعلام کرد که ترویکا(صندوق پول،
بانک مرکزی و کمیسیون اروپایی) دیگر به تاریخ گذشته یونان تعلق دارند و تفاهمهایی
که دولت قبلی با آنان کرده است بنا بر رای مردم یونان اعتبار خود را از دست دادهاند.
سیپراس، گفته است: «سیریرزا» چهره دگرگون شونده اروپاست.
چهره کارگران، بیکارشدگان و بازنشستگان؛ جوانان؛ چهره خودکارفرمایان و مبتکران
شرکتهای کوچک و متوسط؛ چهره کشاورزان.
همه این مردم تصمیم گرفتهاند که این
کشور را دگرگون کنند و ورق را برگردانند. معضلی که مردم یونان با آن روبرویند روشن
است. انتخاب بین حکومت توافقنامه جاری با اتحادیه اروپا یا حکومت مردمی از طریق
حزب «سیریزا»؛ انتخاب بین تبعیت محض یا مذاکرات سخت و تعیین کننده؛ انتخاب بین
ریاضت یا رشد؛ برای آن که یونان دوباره کشوری متمدن بشود؛ برای آن که هم میهنانمان
تا حد مرگ یخ نزنند به این جهت که توانایی پرداخت صورتحساب انرژی را ندارند. به
طوری که هیچیک از ما، هیچکدام از خانوادههایمان سفره شان خالی نباشد.
آیا ما قول کمک هزینه میدهیم؟ نه!-
ما خود را به تامین ابتداییترین نیازهای مردممان متعهد میکنیم. ما قول کمک
هزینه نمیدهیم. این تعهد ماست و اجرا خواهد شد؛ در همان روز اول دولتمان. این
تعهدها در بیانیه حزب ما برای پارلمان جدید خوانده خواهد شد و اجرای آنها علیرغم
جریان مذاکرات آغاز خواهد شد. ما به بانکها اجازه نخواهیم داد تا خانههای طبقه
کارگر و طبقه متوسط را تصاحب کنند. این حرف آخر است و قابل مذاکره نیست.
ما نیازمند حمایت شما هستیم تا یونان
روی پای خود بایستد. ما نیازمند اکثریت قاطع در پارلمان هستیم تا بتوانم دولت
«سیریزا» را تشکیل دهیم. این به مردم قدرت خواهد داد تا به خود متکی شوند.
ما این نبرد را تا پایان سخت آن میجنگیم
و پیروز میشویم. ما این را به تاریخ مدیونیم. ما نسبت به آینده مسئولیم. ما
نیازمندیم که از این باتلاقی که دیریست درآن گیر کردهایم، بجهیم. ما پیروز میشویم.
ما تاریخ را میسازیم.(ترجمه:
امیر هوشنگ اطیابی)
در پی بحران مالی در يونان در سال گذشته، صندوق
بينالمللی پول و اتحاديه اروپا به شرط اجرای برنامه رياضتکشی اقتصادی و کاهش
هزينههای جاری، 318 ميليارد يورو به يونان وام و کمکهای مالی دادند.
چرا که این وامها صرفا در اختیار دولت، بانکها،
سهامداران بزرگ و صاحبان صنایع و سرمایهداران گذاشته شده است نه مردم. سهم
کارگران و محرومان جامعه از این وامهای هنگفت «ریاضت کشی اقتصادی» است. به علاوه
بخشی از وامها بلافاصله به کشورهای وامدهنده به شکل خرید کالا و جنگ افزار بر میگردد.
نقش دولتهای سرمایهداری و قدرتمند
غربی، صاحبان سرمایههای بزرگ، بانکها، شرکتها و کنسرنهای مالی و نظامی و صنعتی
در تحمیل شرایط خویش به شهروندان کشورهای ضعیفتر، شرایط غیرقابل تحملی را به وجود
آورده است.
به خصوص در سه دهه گذشته، بودجههای
کلانی به عرصه میلیتاریسم اختصاص داده شده است. برای مثال، بودجه نظامی یونان در سال 2010 بالغ بر
7 میلیارد یورو بود که معادل 3 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور بود که در میان
کشورهای ناتو پس از آمریکا در مقام دوم قرار داشت. در همان سال، یونان 223 عراده
توپخانه ام-109 و همچنین یک زیر دریائی کلاس 214 از آلمان به ارزش 403 میلیون
یورو خریداری کرد. یونان و پرتقال بزرگترین وارد کنندگان اسلحه از آلمان هستند.
لابی صنایع نظامی به طور دوفاکتو خرید این تسلیحات را به عنوان پیش شرط وامهای
بازسازی اقتصادی یونان و پرتقال به میان میکشد. همچنین درآمدی که دول مسلط بر
بازارهای مالی از محل وام به دولتهای ضعیفتر به دست میآورند در گزارش ملحوظ
نشده است. به طور مثال دولت آلمان تا
پایان سال 2011 برای وام 7/15 میلیارد یوروئی به یونان، مبلغ 380 میلیون یورو بهره
دریافت نموده بود.
اين شرايط سبب اعتراضهای گسترده
عمومی در اين کشور و اوج گرفتن محبوبيت حزب «سيريزا» شد. هم اکنون بحران اقتصادی
یونان به اوج خود رسیده است: کاهش 25 درصدی تولید ناخالص داخلی و نرخ بیکاری 50 درصدی
در بین جوانان یونان، کمابیش وضعیت اتحادیه اروپا را نشان میدهد و ایتالیا،
اسپانیا، ایرلند، پرتغال و...، در صف انتظار تحولات ایستادهاند.
هزینه
اصلی بحران اقتصادی سالهای اخیر را جوانان پرداختهاند. به عنوان مثال، درصد
بیکاری جوانان در کشورهایی مثل ایتالیا، اسپانیا و یونان بین 45 تا 55 درصد است و
70 درصد از فرصتهای شغلی جدیدی که ایجاد میشود قراردادهای نیمهوقت و پارهوقت و
مشاغل موقت هستند. در برخی از کشورها حقوق متوسط شاغلان 22 تا 29 ساله به نسبت سال
2006 حداقل 10 درصد کاهش یافته است.
مردم یونان به ویژه کارگران و محرومان
یونان، با دادن رای گسترده به حزب «سیریزا» خواست خود را به پایان یافتن سیاست
ریاضت اقتصادی در کشورشان اعلام کردند.
آنتونیوس ساماراس، نخستوزیر کنونی یونان که رهبر
حزب «دموکراسی نو» است، متحمل شکستی سنگین شده است. حزب او تنها به 76 کرسی در
پارلمان جدید یونان دست یافته است.
او شکست خود در این انتخابات را پذیرفت و گفت که
نتایج آن «بازتابنده خواست مردم است و باید آن را قبول کرد.» این سیاستمدار
محافظهکار برای بسیاری از یونانیها نماد ریاضتهای اقتصادی محسوب میشود.
حزب
«سیریزا» که گرایشات مختلف چپ و سوسیالیست در آن فعالیت دارند، در حالی
پارلمان را تسخیر میکند و تشکیل دولت میدهد، آخرین نمونه از تلاش نیروهای چپ و
سوسیالیست برای تصرف قدرت سیاسی، به حدود 70 سال پیش میرسد. آن دوره یونان با
مداخله خونین دولت انگلستان و آغاز جنگی داخلی، نیروهای چپ و سوسیالیستی و کارگری
را تا دههها، زیر سرکوبهای شدید نیروهای راست برد. اما اکنون که تمامی نظرسنجیها
حکایت از آن دارند ستمدیدگان و محرومان و استثمارشدگان پیشین، پیروز سیاستهای
پایان دادن به تحقیر و ریاضتکشی مردم یونان هستند. اکنون به نظر میرسد عرصه مبارزه
سیاسی - طبقاتی بین مدیریت اقتصادی حوزه یورو و آرمانهای کارگری سوسیالیستی سرکوبشده،
محدود به یونان نخواهد ماند و احتمالا به سرعت به حوزه یورو گسترش خواهد یافت.
اکنون «پابلو ایگلسیاس» رهبر حزب «پودموس»
اسپانیا در جریان کارزار تبلیغاتی «آلکسیس سیپراس» رهبر حزب سیریزا، نشان از صفآرایی
دوپاره اروپاییان معترض در برابر کمیسیون اروپا، صندوق بینالمللی پول و بانک مرکزی
این قاره دارد.
«سیریزا» (Syriza)، در سال
2004، به عنوان ائتلافی از 13 گروه سوسیالیستی و سیاستمداران چپ مستقل تشکیل شده،
پاسخی به فشارهای اقتصادی و سرکوبهای سیاسی ناشی از وام و یا کمکهای مالی
اتحادیه اروپا به منظور حفظ منافع سرمایهداری، فشار بیشتر بر مزدبگیران با
افزایش شدت استثمار و سن بازنشستگی و محدود کردن بیمههای اجتماعی و بیکاری و غیره
بود که در سپتامبر 2014، برنامهای کوتاهمدت به نام «تسالونیکی» را تنظیم و تدوین
کرد؛ برنامهای که با وجود تمامی انتقادها درباره تحقق آن، دستکم روی کاغذ، نشان
از عزم رهبران سیریزا برای تحقق وعدههای خود مبنی بر تغییر وضع موجود و عدم پیروی
از سیاستهای سرمایهدارانه اتحادیه اروپا دارد. برنامه تسالونیکی، چهارمحور اصلی
دارد: مقابله با بحران انسانی، احیای اقتصادی و برپایی عدالت مالیاتی، کاهش نرخ
بیکاری و تغییر نظام سیاسی با تاکید بر ارزشهای دموکراتیک. در کوتاهمدت با ایجاد
300 هزار شغل جدید، افزایش حداقل دستمزدها، ارایه خدمات درمانی، برق و حملونقل
رایگان به افراد کمدرآمد و بیکار و تامین مسکن برای آنان است تا در تحقق این
اقدامات نیروی ازدسترفته طبقه کارگر برای ایجاد تغییرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی
گسترده جان تازهای بگیرد.
بیبیسی فارسی در
تاریخ 17 دسامبر 2014، به نقل از خبرنگاری به نام «گئورگوس کریستیدز» در آتن،
نوشته بود: نیکوس سامانیدیس، که از موسسان ائتلاف
رادیکال چپ، یونان یا حزب سیریزا است که در دفتر خود در شهر تسالونیکی یونان زیر
پرتره بزرگ رزا لوکزمبورگ، مارکسیست انقلابی نشسته است.
سامانیدیس
که از مقامات ارشد حزب سیریزا در تسالونیکی دومین شهر بزرگ یونان است، میگوید:
«چپ، بعد از دهها سال در موضع دفاعی قرار داشتن اکنون بازگشته، نه تنها در یونان
بلکه در اروپا و نیز آمریکای لاتین.»
نیکوس
سامانیدیس، تاکید میکند که با وجود خروج برقآسای حزب از گمنامی و تحکیم موقعیت
حزب در طی اندکی بیش از دو سال، چشمانداز به قدرت رسیدن سبب تضعیف طبیعت رادیکال
حزب نشده است: «روشن است که ثروتمندان، نخبگان، بازارها و اشخاص بینهایت پولدار
یعنی آن ده درصدی که در صدر قرار دارند، برای نگرانی دلیل دارند. آنها مزایای خود
را از دست خواهند داد.»
سامانیدیس
میافزاید شمار رایدهندگان به حزب سیریزا افزایش یافته ولی بحران کنونی سبب شده
که ماهیت رادیکال حزب همچنان پابرجا باقی بماند. او میگوید سیریزا هرگز ارتباط
خود را با خیابانها و جنبشهای اجتماعی که سیریزا برخاسته از آنهاست، قطع نخواهد
کرد.
سیپراس،
که جوانترین رهبر سیاسی در تاریخ یونان است در تبدیل سیریزا از یک حزب کوچک به یک
حزب حاکم بالقوه، نقش مهمی داشته و مهارت در سخنوری شهرت دارد. او کراوات نمیزند.
کریستوفوروس
ورنارداکیس، استاد علوم سیاسی دانشگاه ارسطو در تسالونیکی و صاحب یک موسسه نظرسنجی
میگوید: «دلیل این امر این بود که سیپراس جوان است و هراس به دلش راه نمیدهد. او
یک حزب تدافعی چپگرا را به صورت انتخاب معقولی برای تشکیل دولت درآورد.»
بعضی از
مقاماتی که او را شخصا میشناسند از او به عنوان «یک فرد معمولی شریف» یاد میکنند. ولی از سوی دیگر منتقدانش او را یک
شخص متکبر، بیتجربه و تشنه قدرت معرفی میکنند.
ولی نیکوس کارانیکاس،
دوست قدیمی سیپراس، این انتقادات را رد میکند و میگوید اگر چه از همان بدو امر
معلوم بود که او یک رهبر است ولی مدتی طول کشید تا در اثر ترغیب ما پا پیش بگذارد
و رهبری سیریزا را قبول کند.
کارانیکاس اضافه میکند
که رهبر سیریزا هنوز در محلهای که ساکنانش از طبقه متوسط هستند زندگی میکند و
تجربیات اولیه حرفهایاش را هنگامی که به عنوان یک مهندس راه و ساختمان کار میکرد
کسب کرده است.
مقامات سیریزا، خود
را برای یک مبارزه طولانی نیز آماده کردهاند. آقای کارانیکاس میگوید: «سیریزا
اکنون برای نسل من پایان فاجعه را فراهم آورده. ما هراسی از حکومت کردن نداریم.»
سیپراس جوان در سال 1980 به حزب
کمونیست یونان پیوست. در اوایل سالهای 1990 در جنبش اعتراضی دبیرستانهای یونان
علیه قانون جنجال برانگیز وزارت آموزش امور مذهبی وقت شرکت کرد و نقشی مهمی را در
این جنبش عهدهدار شد.
برای سالها نماینده سندیکای دانشجویی
بود و با نمایندگان احزاب چپ و راست دیدار و گفتگو داشت. پس از سالها فعالیت در
رشته مهندسی عمران، در سال 2009 به پارلمان یونان راه یافت. در انتخابات پارلمانی
ششم مه 2009، ائتلاف سیریزا به رهبری او توانست با کسب 7/16 درصد آراء و پس از حزب
دموکراسی نوین با 8/18 درصد در جایگاه دوم قرار گیرد.