آمریکای لاتین: مهد جنبش های در حال رهایی
آمریکای لاتین: مهد جنبش های در حال رهایی
20/09/2015
یونس پارسا بناب
درآمد
– به موازات تشدید
بحران عمیق ساختاری که نظام جهانی سرمایه را در بر گرفته ما در عین حال شاهد فراز
امواج خروشان بیداری و رهائی در سراسر جهان بویژه در » مناطق توفانی »سه قاره علیه نظام
هستیم . نظام جهانی به
سرکردگی راس آن ( آمریکا ) برای برون رفت از
این بحران دست به ایجاد یک نوع » امپراتوری آشوب » ( پر از جنگ ، بی
خانمانی ، بی امنیتی ، بیکاری و دیگر بی عدالتی های اجتماعی و معیشتی در اکناف
جهان ) زده است که در
تاریخ پانصد ساله سرمایه داری واقعا موجود ، بی نظیر می باشد . و اما دیکتاتوری
های حاکم و کمپرادور در سه قاره ( کشورهای دربند
پیرامونی جنوب ) که جانشینان دولت
های برخاسته از جنبش های رهائی بخش » عهد باندونگ » ( 1975 – 1955 ) در دوره بویژه بعد
از پایان جنگ سرد ( از 1991 تاکنون 2015 ) ، گشته اند امروز
با تشدید بحران عمیق ساختاری نظام دچار بی ربطی و بی ثباتی شده و موقعیت و مشروعیت
شان با فراز امواج خروشان بیداری و رهائی در سه قاره جهان به زیر سئوال کشیده شده
اند .
– بررسی اوضاع رو به
رشد در پرتو قیام ها ، جنب و جوش ها و تظاهرات بویژه از سال 2011 به این سو در
کشورهای دربند پیرامونی آفریقا ، آسیا ، و آمریکای لاتین و حتی در کشورهای نیمه
پیرامونی نظام در کشورهای اروپای شرقی ( اوکرائین ، یونان و… ) به روشنی نشان می
دهد که این دیکتاتوری ها در اکثر این کشورها فقط به زیر سئوال کشیده شده اند . به نظر این نگارنده
این چالش ها و به زیر سئوال کشیدن ها زمانی منجر به یک دگردیسی واقعی و استقرار یک
بدیل توده ای محور ( در خدمت کارگران ،
دهقانان و دیگر تهیدستان ) در کشورهای دربند
پیرامونی سه قاره خواهند گشت که چالشگران بتوانند بین سه هدف اصلی ( که توده های مردم
بخاطر دستیابی به آنها به این جنب و جوش ها و قیام ها دست زده اند ) تلفیق و تلازم
برقرار سازند .
این سه هدف عبارتند از :
1 – استقرار و تثبیت
حاکمیت ملی در روند گسست از محور نظام جهانی سرمایه ( استقلال)
2 – دمکراتیزسیون جامعه
و سیاست( آزادی )
3- رهائی از پروسه ها و مولفه های توسعه لومپنی – کمپرادوری در
جهت گسترش برابری های اقتصادی – اجتماعی ( عدالت اجتماعی ) .
– در حال حاضر با
اینکه توده های مردم ( طبقات توده ای ) به ستوه آمده
علیرغم خواست بحق شان از موهبت احتمال استقرار آن بدیل توده محور ( رهائی بخش ) هنوز در کشورهای
آسیا ، آفریقا ، اقیانوسیه ، دور هستند ولی جای خوشبختی و نیک بختی است که در بخشی
از کشورهای دربند پیرامونی جهان ما شاهد بروز و شکل گیری علائم و آثار استقرار یک
دگردیسی واقعی در جهت ایجاد و تثبیت یک بدیل توده محور هستیم و آن منطقه آمریکای
لاتین است .
– در این نوشتار بعد
از مروری کوتاه به ویژه گی های تاریخی ، فرهنگی و سیاسی آمریکای لاتین در مقام
مقایسه با آفریقا و آسیا ، به چگونگی به چالش طلبیدن جدی نظام جهانی ( مالی تر ، عمومی تر
و جهانی تر شده ) سرمایه داری از سوی
خلق ها و دولت – ملت های بخشی از کشورهای آمریکای لاتین ( که جملگی از اعضای " آلبا " هستند ) ، می پردازیم .
ویژگی های آمریکای لاتین
– آمریکای لاتین ( آمریکای مرکزی ،
آمریکای جنوبی و جزایر کارائیب ) اولین خطه در جنوب
جهان بود که مورد یورش و تاراج حرکت جهانی سرمایه ( جهانی گرائی ) قرار گرفته و پیش
از قاره های آفریقا ، آسیا و اقیانوسیه ( در قرن 16 و 17 میلادی ) به اولین ناحیه
بزرگ کشورهای دربند پیرامونی جنوب ، تبدیل گشت . این پروسه یورش و
تاراج توسط استعمارگران اروپای آتلانتیک (کشورهای مسلط مرکز : انگلستان ، اسپانیا
، پرتغال و… ) با بربریت و خشونت
جنایتباری به پیش برده شد که منجر به قتل عام 80 در صد بومیان ساکن
قاره آمریکا در طول قرن شانزدهم گشت که بعدها به نام اولین ژنوساید ( نسل کشی ) در تاریخ 500 ساله سرمایه داری ،
معروف گشت .
– استثمار مردمان
آمریکای لاتین ( اولین خطه پیرامونی
در بند در تاریخ جهانی گرائی سرمایه داری ) که اول با اعمال
ژنوساید و سپس با رواج و گسترش برده داری در جریان قرون شانزدهم و هفدهم توسط
استعمارگران اروپائی به پیش برده شد ، بر اساس یک هدف بنا شده بود :استقرار نظمی از
تولید برای صدور مواد کشاورزی ( عمدتا شکر و پنبه ) همراه با منابع و
تولیدات معدنی به کشورهای مسلط مرکز در اروپای آتلانتیک . این سیستم های
تولیدی در کشاورزی و منابع طبیعی در قرون بعد از » استقلال » نیز در این کشورها
به قوت خود باقی ماندند .
– وقتی که در طول قرن نوزدهم تعداد قابل توجهی از کشورهای آمریکای لاتین به استقلال رسیدند نه تنها اعمال استثمار و گسترش نظم تولیدی از بین نرفت بلکه عمق و گسترش آنها افزایش یافت . از نظر تطبیقی و در مقام مقایسه با دگر قاره های استعمار شده ( آفریقا ، آسیا و اقیانوسیه ) کشورهای آمریکای لاتین اولین کشورهای دربند پیرامونی بخش نظام جهانی بودند که به اصطلاح به استقلال رسیدند و عل