آلمانها و نظریه جدید انفجار بزرگ

                                   آلمانها و نظریه جدید انفجار بزرگ

نیکیتا تاتیشف

(Nikita Tatishef)

http://www.fondsk.ru/news/2015/09/18/nemcy-i-novaja-teorija-bolshogo-vzryva-35464.html

برگرداننده: ا. م. شیری

۳٠ شهریور- سنبله ۱۳۹۴

وضعیت آلمان و حتی کل اروپا، هر چه بیشتر از آرامش عادی که تا زمانهای اخیر بمثابه یک هنجار بنظر می رسید، خارج می شود. انگار به گذشته ای باز گشته است که خودبزرگ بینی سیاستمداران غرب با در باره ارزشها، موفقیتهای منحصر بفرد طرح همگرایی و غیره داد سخن می دادند.

روند آغاز شده (تأکید می کنم این فقط یک آغاز است) می تواند جامعه اروپا را بسوی انفجار بزرگ سوق دهد. سیل مهاجرت بسوی اروپا نه به آن سبب جاری شد، که آنها برای رفتن به آغوش دمکراسی سعی می کنند، و حتی نه برای آن که آنها در همه حال از جنگ می گریزند. نه. اکثریت آنها بدنبال زندگی بهتر به اینجا روی می آورند. به آنها وعده داده اند که چنین زندگی در آلمان ممکن است. فرایند آغاز شده حیرت انگیز است. هجوم آورندگان به اروپا بسیار خوب سازماندهی و بحد کافی آگاه شده اند. آلمانی های موشکاف سرشماری نموده و روشن کردند، که مثلا، روز سه شنبه ۱۵ سپتامبر قطار ویژه مونیخ- برلین نه ۵۱۸ نفر، بلکه، همانطور که انتظار می رفت، ۳۳۹ نفر پناهجو را به پایتخت کشور رساند. ١۷۹ نفر از آنها در طول راه فرار کرده، در داخل آلمان پراکنده شدند. ابتدا در بیترفلد و بعد در نزدیکی دسائو ترمز اضطراری را کشیدند... پناهجویان از ثبت نام در مراکز جدید التأسیس برای تقسیم آنها خودداری می کنند!

آلمانیها به جستجوی فراریان پرداختند، حتی با استفاده از بالگرد. هر کسی را یافتند، به ثبت نام مجبورش کردند. روزنامه نگاران می نویسند، که پناهجویان نمی خواهند در آلمان اقامت کنند. می خواهند به سوئد بروند. گفته می شود آنها به همین دلیل از ثبت نام سرپیچی می نمایند. توضیحات پشت گوش انداخته می شود و تلاشها برای جلوگیری از ترس و وحشت بیهوده بنظر می رسد. کسانی که ترمز اضطراری را کشیده، از قطار فرار کردند، مشکل بتوانند در جلسات برگزار شده توسط داوطلبان ساده لوح حضور یابند، و یا در کلاسهای آموزش زبان آلمانی شرکت نمایند. از قرار معلوم، روزنامه نگاران آلمانی رساله هموطن بزرگ خود، ایمانوئل کانت «در باره حق خیالی بهتر از انساندوستی دروغین» را نخوانده اند، همه دروغ می گوید، و احتمال دارد به خود هم، که همه چیز روبراه خواهد شد. آیا خواهد شد؟ فقط در عرض بیست و چهار  ساعت روز ۱۵ سپتامبر شمار پناهجویان گذشته از مرز آلمان دو برابر افزایش یافت و به ۷٢۶۶ نفر رسید...

ممکن است وضعیت پناهجویان در سوئد از آلمان یا مجارستان و چک که از مرز آنها بدون مانع می گذرند، بهتر باشد. رسانه های جمعی گزارش می دهند، که با توجه به کثرت قوای کمکی اعزامی به همه گذرگاههای مرزی مجارستان، پناهجویان راههای ورود به آلمان را از طریق کروواسی و سلونیا جستجو می کنند. نخست وزیر مجارستان، ویکتور اوربان شاید یکی از تنها رهبران اروپا باشد که از بیان نام واقعی هر چیز (حداقل در برخی موارد) بیم ندارد. او در مصاحبه با بیلد آلمان اظهار داشت: مهاجران روی آورده به اروپا را دو بار فریب دادند. بار اول، قاچاقچیان که با انتقال آنها پول درمی آورند و بار دوم، سیاستمداران اروپایی که زندگی بهتر و فرصت ماندن در اروپا را وعده دادند.

اوربان بدرستی یادآوری می کند، که پناهجویان از جایی که در امنیت بودند، آمده اند. از اردوگاههایی پناهندگان در اردن، ترکیه و لبنان. او می گوید: اگر تدبیری اندیشیده نشود، این سیل متوقف نخواهد شد. از پاکستان، بنگلادش، مالی، اتیوپی، نیجریه می آیند. در متن بی عملی کمیسیون اروپا، نخست وزیر مجارستان تدبیر خود را می اندیشد. پس از آنکه حاکمیت کشور مرز صربستان را بست، ویکتور اوربان در ۱۷ سپتامبر اعلام کرد، که مجارستان در مرزهای با رومانی و کروواسی دیوار احداث می کند.

آلمان و فرانسه هنوز هم از سهم «عادلانه» در کمک رسانی به پناهجویان، بعبارت صریحتر، در باره سهمیه بندی توسط کمیسیون اروپا دایر بر اینکه کدام کشور چه تعداد پناهجو باید در خاک خود بپذیرد، سخن می گویند. در همین حال، پراگ و براتیسلاوا با الهام از الگوی برلین به برقراری مجدد کنترل مرزی مشغول شدند. اوربان به طعنه می گوید: «ماده اول قانون اساسی مجارستان تصریح می کند، که «اقدام صدراعظم آلمان همیشه درست است» و بلافاصله بطور جدی اظهار می دارد، که در صورت وجود مرزهای باز، نمی توان از رفتن مردم، مثلا از مردم جمهوریهای حوزه دریای بالتیک به آلمان جلوگیری نمود. از قضا در این مورد حق با اوست. حادثه متوقف کردن قطار مونیخ- برلین گواهی از آن می دهد که پناهجو یان مسیر حرکت خود را از پیش تعیین کرده اند.

   در دیگر موردی که ویکتور اوربان می گوید: «سیاستمداران اروپایی در حال حاضر در عالم رؤیا بسر می برند. آنها کمترین تصوری از خطر واقعی پناهجویان برای ما ندارند»، نمی توان با او موافق بود. به هیچوجه! سیاستمداران اروپایی دچار خیال بافی نشده اند، بی دلیل نیست که به انتظار نشسته و اوضاع را با هر وسیله ای و به هر قیمتی زیر نظر گرفته اند، این حرف دیگریست. مهاجران فعلا صدر اعظم آلمان را همچنانکه همین روزها در دیدار با پناهجویان در منطقه شپاندائو برلین اتفاق افتاد، تشویق و تمجید می کنند و  آلمانیها را با آن تسکین می دهند، که هم اکنون مطالعه و تولید فناوری نظارتی بسیار پیشرفته با موفقیت پیش می رود. امسال در کنفرانس «امنیت آینده» (نشست سالانه برلین با شرکت مقامات عالیرتبه وزارت دفاع و مجتمع های صنایع دفاعی)، نسل جدید سامانه کنترل جمعیت انبوه، شناسایی فرد فرد آنها، وسایل حمل و نقل و حتی تعقیب متخلفان رونمایی خواهد شد. آری، مهاجران از آلمان می گریزند و این کار را خیلی سریعتر از حد تصور انجام می دهند.

بی دلیل نیست که ما از انفجار بزرگ یاد کردیم. ولفگانگ ایشینگر، سیاستمدار سابق، رئیس کنفرانس امنیت مونیخ از سال ٢٠٠۸ نسخه خود از این نظریه را همین روزها ارائه نمود. ایشینگر یک مهره اتفاقی نیست. او عنصر کلیدی سیاست خارجی آلمان بحساب می آید. و او هم معتقد است، که انفجار بزرگ در حال وقوع است اما نه در اروپا (اهالی برلین، مونیخ، کلن ...آسوده بخوابید)، بلکه در خاورمیانه. به همین دلیل، ایشینگر بدون منتفی دانستن اعزام سربازان آلمانی به سوریه، می گوید، راه حل نظامی معضل سوریه باید بطور «جدی» مورد بررسی قرار گیرد. در همه حال، سالهای رهبری ایشینگر بر نمایندگی سیاسی آلمان در واشینگتن بیهوده سپری نشد. او روشهای آمریکایی حل مناقشات را بخوبی فراگرفت. لازم به گفتن است که تحریکات ایشنیگر در برلین، و حتی در هیأت دولت با استقبال عموم مواجه نشد. وزیر ارتباطات با کشورهای پیشرفته، هرد مولر (از حزب دمکرات مسیحی) اطمینان دارد که برای حل مسئله سوریه باید به ابتکارات سیاسی مبتنی بر خط شورای امنیت سازمان ملل متحد تکیه نمود. سوسیال- دمکراتهای طرفدار تقویت هم حزبی خود، یعنی اشتاین مایر، وزیر امور خارجه نیز موضع مشابهی اتخاذ کردند.

در خصوص مسئله پناهجویان در داخل هیأت دولت آلمان نظر واحدی وجود ندارد. اگر آلمان با مشکل بی سابقه ای رو در رو قرار گرفته، نظر واحد چگونه می تواند وجود داشته باشد؟ فعلا آنگلا مرکل پیشنهاد کرده که فراریان حاضر در خاک آلمان را به دو قسمت تقسیم کنند. او طی سخنرانی ۱۷ سپتامبر خود در فرانکفورت اظهار داشت: «پناهجویایی که از مناطق غیر جنگی گریخته اند، باید خاک آلمان را ترک نمایند. ما به اشخاص نیازمند حمایت، کمک می کنیم. در مورد بقیه که محتاج حمایت ما نیستند، می گویم که آنها پیش از آنکه محتاج دفاع شوند، باید از کشور آلمان خارج گردند». اگر پیش بینی نحس ولفگانگ ایشینگر، سیاستمدار بسیار مجرب در رابطه با انفجار بزرگ در خاورمیانه واقعیت یابد، افراد بی نیاز از دفاع نمی توانند در اینجا ماندگار شوند. آلمان و بقیه اروپا از این خبر چگونه استقبال خواهند کرد؟