نکاتی چند از یادداشت های روزانه

04.11.2015

شوخی با مردم یا تمسخر عدالت!؟

جناب مشاور حقوقی مقام ریاست جمهوری به رئیس جمهورعزیز مشوره داده اند که برای حصول قرض کابل بانک از خلیل فیروزی مجرمی که به ده سال حبس و باز پس گیری صد و بیست میلیون دالر محکوم شده است ,باید در پروژه شهری که بالای ۶۸ جریب زمین متعلقه وی احداث می گردد سهم داده شود . موصوف در شرکتی که ۹۰۰ ملیون دالر سرمایه ابتدایی آن را تشکیل می دهد، سهیم گردیده قرضه بانک را از مفاد پروژه متذکره می پردازد. جناب رئیس جمهور هم که لابد متخصص اقتصاد تشریف دارند و فعالیت در بانک های جهانی را در کارنامه خود ثبت نموده است، فوراً متوجه این ابتکار گردیده به مشاور حقوقی خود دستور داده است تا در تحقق پروژه خلیل فروزی همکاری صمیمانه نماید. جناب عبدالعلی محمدی نیز غرض تحقق این ابتکار سر از پا نه شناخته ، پروژه شهری هوشمند را طی مراسم شانداری افتتاح و از خلیل فروزی نسبت براه اندازی شرکت ساختمانی اظهار سپاس و امتنان نموده و جریان را مفصلاً از طریق رسانه های جمعی به اطلاع مردم رسانیدند. 

در افتتاح پروژه یاد شده اراکین دولتی اعم از وزیر و وکیل و رئیس و معین فراوان به به و چه چه نمودند و این ابتکار را به همدیگر تبریک و تهنیت گفتند. در محفل افتتاح پروژه شهری هوشمند تا چشم کار می کرد سرمایداران نو کیسه اعم از اعضای مافیای زمین و معدن و مواد مخدر به نظر می رسید و همه از این ابتکار مسرور و راضی بودند.

طبعیست دستگاه دولتی فاسد و حاکمیت امریکایی_ جهادی بر آمده از انتخابات تقلبی ابتکاری بهتر از این نمی تواند به مردم عرضه دارد. با این اقدام دولتمردان ما نشان دادند که در گسترش فساد و حمایت از دزدان و مجرمین هیچ گونه اصول و پرنسیبی را برسمیت نمی شناسند و هیچ ارگان و نهادی جلو آنان را گرفته نمی تواند. 

ببنید! دزدی که از جانب قوه قضائه نه تنها یکبار بلکه دوبار محکوم شناخته شده و با الفعل در محبس دوره حبس خود را سپری می کند، موقع می یابد تا شرکتی به سرمایه ابتدایی ۹۰۰ میلیون دالر تاسیس و شهرکی را احداث نماید. 

آیا موقع دادن به مجرمی که جرمش از جانب محاکم صلاحیتدار ثابت شده و مکلف به تادیه بیشتر از ۱۲۰ میلیون دالر است، کاری عاقلانه، اصولی و قانونی است؟ وقتیکه این جناب فروزی ۶۸ جریب زمین در اختیار دارد و قادر است شرکتی به ارزش ۹۰۰ میلیون دالر ایجاد نماید، چرا در قدم اول پول دزدی شده را به دولت نمی پردازد؟ آیا این اقدام صاف و ساده حمایت از دزدی و موقع دادن به غارت مجدد نیست؟ 

جناب مشاور حقوقی رئیس جمهور در کدام دانشکده حقوق این درس را فرا گرفته است که می توان به مجرم امکان فعالیت اقتصادی را مساعد نمود و بعداً از مفاد بدست آمده پول دزدی را حصول نمود؟ از کجا معلوم که جناب فروزی یا هر دزد دیگری با استفاده از تجارب قبلی در پروژه جدید به اختلاس و دزدی نمی پردازد و صادقانه مفاد بدست آمده را به بانک مربوط می سپارد؟ 

صاف و ساده مشوره مشاور محترم ریاست جمهوری و تصمیم مقام ریاست جمهوری مبنی بر ایجاد پروژه شهری هوشمند با شرکت فعال خلیل فروزی، شوخی و تمسخر با عدالت و بی اعتبار ساختن بیشتر ارگان های عدلی و قضایی است که متاسفانه  چندان اعتباری قبلاً هم نداشتند. 

مردم چنین اجرآت را ابلهانه و چنین حاطم بخشی های ظالمانه را هرگز نمی بخشند و به تصمیم گیرنده گان و مجریان آن لعنت و نفرین می فرستند.

 

06.11.2015

 

رخشانه هم قربانی جهالت گردید

زن ستیزی در جامعه مرد سالار ما از قرن ها بدین سو معمول بوده و حتی از جانب عده یی از روحانیون متحجر و قرون وسطایی رنگ دینی بخود گرفته است. اصولاً زن ستیزی و تحقیر زن در ماهیت امر از جهالت و عقب مانده گی منشا گرفته ریشه در دوره برده گی و فئودالی دارد.

در مصر قدیم خدای نیل هر سال چندین دختر زیبا و جوان را بصورت هدیه می پذیرفت، کلیسا نیز بهترین دختران را در خدمت خود می گماشت و از حق طبعی شان محروم می کرد. در جنگ های اعراب با اعراب و بعداً با غیر عرب ها باز هم تحقیر زن با شدت و حدت بیشتری ادامه یافت و خرید و فروش دختران و زنان جوان یکی از اهداف لشکریان اسلام را تشکیل می داد.

آری ! این پدیده ننگین امروز و دیروز معمول نشده بلکه ریشه در تاریخ جهان دارد. اما جوامعی که خود را ازجهالت زودتر رهانیده و زنجیر های خرافات را پاره نموده اند با به رسمیت شناختن حق انسان، تبعیض جنسی را نیز از بین برده اند و زن را منحیث انسان همگام مرد شناخته اند و همه امکانات را برای سهمگیری آنان در فعالیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مهیا نموده اند. تصادفی نیست که امروز یکی از معیار های پیشرفت جوامع با چگونگی سهمگیری زنان در فعالیت های اجتماعی سنجیده می شود.

این وضع را اگر در کشور ما افغانستان در کشور بلا کشیده و محرومی که از چهار دهه بدین طرف جنگ نیابتی ابر قدرت ها جریان دارد و از جانب اجانب هرروز فرزندانش به خاک و خون کشانیده می شوند ، در نظر بگیریم، می بینیم که بیشترین قربانی و محرومیت را زنان به دوش کشیده اند. 

ازدواج های اجباری قتل های ناموسی بینی بریدن ها لت و کوب و حتی فروش دختران و زنان حوادثی اند که هر روزه در رسانه های جمعی انعکاس می یابند. 

گرچه این فجایع به همکاری زورمندان و متولیان دین در طول قرون ادامه داشته اما از برکت وسایل ارتباط جمعی امروز مردم از وقوع چنین حوادث در دور ترین گوشه یی کشور اطلاع حاصل می نمایند و ذهنیت عامه در برابر آن عکس العمل مناسب نشان می دهد. 

قتل رخشانه دختر ۱۹ ساله از جانب طالبان جهل و خرافات در ولایت غور تازه ترین حادثه یی است که در اطلاعات جمعی راه یافته و مردم را متوجه جنایت  نابخشودنی دیگری نموده است. 

دختر جوانیکه ظالمانه در ازدواج مرد مسنی درآورده شده بود خواسته است با استفاده از حق طبعی خود با جوان مورد نظرش ازدواج نماید. اما آدم کشان مزدور و اهریمنان سیه دل هردوی آنان را گرفتار و به جرم علاقمندی به همدیگر حکم سنگسارشان را صادر و در ملاء عام این حکم را در معرض اجرا قرار دادند.

صد ها انسان تشنه بخون با سبعیت حیوانی تلاش می ورزیدند هرکدام زودتر از دیگری با سنگ بر سر و صورت رخشانه بکوبند و ضجه و ناله آن دختر جوان را واضیح تر بشنوند. متولیان جهل و خرافات بنام رهبران دینی به این انسان های خرد باخته تلقین نموده اند که راه رسیدن به بهشت سنگ به سر و صورت دختر جوان کوبیدن و انسانی را زجر کش کردن است و  بس. 

این فاجعه در جامعه یی رخ می دهد که از چهارده سال بدین طرف بیشتر از چهل کشور دموکراسی را گویا به ارمغان آورده اند و نابودی و محو تروریزم را بشارت داده است. 

قتل فرخنده به جرم توهین به کتاب خدا و سنگسار رخشانه به جرم عدم تمکین به ازدواج اجباری از جانب خرد باخته گانی صورت گرفته است که جهل و خرافات تار و پود وجودشان را آگنده است. 

تاسفبار تر این که عده یی از متولیان دین نیز به چنین فجایع صحه گذاشته عمل قبیح قتل را شرعی و قانونی می دانند. چنین که قتل ظالمانه فرخنده را ملا های همچون نیازی ها عمل اسلامی و انسانی گفتند و سنگسار رخشانه را نیز علمای سرکاری باسکوت مرگبار بدرقه می نمایند. 

لعنت و نفرین نثار این آدم کشان اهریمن صفت باد!

محمد الله وطندوست