دو مطلب در باره وقایع اخیر وینزوئلا

دو مطلب در باره وقایع اخیر وینزوئلا

هنگامه رزم است، نه گریستن!

پیروزی‌های انتخاباتی گذشته چاوزیست‌ها در مواجهه با کارزار همه‌جانبه اولیگارشی برخوردار از حمایت رسانه‌های داخلی و خارجی به دست آمد، زیرا مردم برای دفاع از دست‌آوردهای انقلابی خود بسیج شده بودند. چرا مشارکت بی‌سابقه مردم در انتخابات روز یک‌ شنبه این بار به نتیجه دیگری انجامید؟ اگر سرمایه‌داران بزرگ جنگ اقتصادی راه انداخته بودند، با احتکار و ایجاد کمبود اقلام اساسی- از آرد گرفته تا روغن و  پوشک نوزدا-به نارضایتی دامن می‌زدند، چرا برای نبرد با این بی ‌قانونی بسیج انقلابی به میران کافی وجود نداشت؟ چرا خشم مردم از ساعت‌ها ایستادن در صف برای خرید خوراک، به جای این‌که به سمت بورژوازی باشد به سمت دولت بود؟ تنها پاسخ منطقی این است که بخش‌های گسترده‌ای از مردم معتقد بودند که دولت انقلابی دیگر قاطعانه از منافع آن‌ها حمایت نمی‌کند. شکست فراتر از مرزهای ونزوئلا پژواک دارد، اما این وظیفه انقلابیون ونزوئلا است که ببینند اشتباه در کجا بود و نبرد را پیش ببرند.

 

تنها نتیجه مثبت از انتخابات سراسری اندوه‌بار ونزوئلا پذیرش فوری شکست توسط ريیس‌جمهور نیکولاس مادورو است که دروغ بودن اتهامات دیکتاتوری را نشان داد.

رأی‌گیری روز یک‌شنبه برای مجلس ملی بیستمین انتخاباتی بود که از زمان به قدرت رسیدن ريیس‌جمهور فقید هوگو چاوز و اعلام انقلاب بولیواری صورت گرفت.

راست ونزوئلا از هر وسیله‌- از جمله کودتا، خرابکاری اقتصادی و سعی برای اختناق زندگی عادی از طريق مسدود کردن خیابان‌های اصلی برای هفته‌ها در کشور و در پایان با اعتراضات «مسالمت‌آمیز» گاریمبا [عمل بستن راه‌ها، سوزاندن لاستیک و پرتاپ سنگ] که نهایتاً به حملات مسلحانه علیه کارگران شهرداری که سنگرهای خیابانی را بر‌می‌داشتند منتهی شد- استفاده کرده است.

هیچ دولتی بر روی کره زمین اجازه نمی‌داد این ضرب و شتم ادامه یابد، اما فقط تعدادی از اپوزیسیون تحریک‌کننده خشونت روزانه دادگاهی شدند.

در حالی‌که دولت مادورو در یک میدان مین قضایی گام بر‌می‌داشت، مخالفین داخلی او هم‌صدا با حامیان آمریکایی خود درباره دیکتاتوری بی‌رحم قیل‌و‌قال می‌کردند.

ماکسیمیلیان آرولایز سفیر منتصب ونزوئلا بی‌ثمر برای روشن کردن موضوع در واشنگتن پست نوشت.

او خاطرنشان کرد که جیمی کارتر ريیس‌جمهور پیشین ایالات متحده به وضوح نظام انتخاباتی در ونزوئلا را یکی از قابل اعتماد‌ترین نظام‌های جهان اعلام کرده است.

چنان قابل اعتماد که هر اتئلاف از اپوزیسیون که کمیسیون انتخابات ونزوئلا را به مثابه متقلب محکوم می‌کند در عمل آن‌را برای نظارت بر روند اولیه انتخاب خود به کار گرفته است.

در حالی‌که ريیس‌جمهور مادورو قول داده تصمیم رأی‌دهندگان را بپذیرد به آن احترام بگذارد، اپوزیسیون علناً می‌گوید چنین نخواهد کرد.

نهایتاً ارنستو سامپر ناظر بر انتخابات و ريیس‌جمهور پیشین کلمبیا بود که پس از رأی‌گیری اعلام کرد که ائتلاف راست «میزگرد برای دمکراسی»، پس از کارزار بی‌ثبات کردن خود، تصمیم به پذیرش نتایج گرفته است.

اپوزیسیون دولت را برای مشکلات اقتصادی جاری مقصر معرفی می‌کرد، ادعایی که تا حدی موجه است.

ثروت نفتی ونزوئلا در صنابع مدرن جدید ‌سرمایه‌گذاری نشده است، و یک برنامه سیستماتیک برای گسترش مالکیت عمومی وجود نداشته است.

ريیس‌جمهور مادور تأکید کرد که هنگامه رزم است نه گریستن.

اذعان او به این‌که «جنگ اقتصادی پیروز شده است»  این را روشن نمی‌کند که چرا ادامه یافت، و دولت و نیروهای حامی انقلاب برای جلوگیری از آن چه می‌توانستند انجام دهند؟

پیروزی‌های انتخاباتی گذشته چاوزیست‌ها در مواجهه با کارزار همه‌جانبه اولیگارشی برخوردار از حمایت رسانه‌های داخلی و خارجی به دست آمد، زیرا مردم برای دفاع از دست‌آوردهای انقلابی خود بسیج شده بودند.

چرا مشارکت بی‌سابقه مردم در انتخابات روز یک‌شنبه این بار به نتیجه دیگری انجامید؟

اگر سرمایه‌داران بزرگ جنگ اقتصادی راه انداخته بودند، با احتکار و ایجاد کمبود اقلام اساسی- از آرد گرفته تا روغن و  پوشک نوزدا-به نارضایتی دامن می‌زدند، چرا برای نبرد با این بی‌قانونی بسیج انقلابی به میران کافی وجود نداشت؟ چرا خشم مردم از ساعت‌ها ایستادن در صف برای خرید خوراک، به جای این‌که به سمت بورژوازی باشد به سمت دولت بود؟

تنها پاسخ منطقی این است که بخش‌های گسترده‌ای از مردم معتقد بودند که دولت انقلابی دیگر قاطعانه از منافع آن‌ها حمایت نمی‌کند.

 اکثریت جدید در مجلس ملی به مدرنیزه کردن اقتصاد ملی توجه نخواهد کرد، آن‌ها وظيفه اصلی خود را عقب راندن پیشرفت‌های واقعی انقلابی می‌دانند.

این شامل پس فرستادن پزشکان انترناسیونالیست کوبایی، برگزاری همه‌پرسی برای برکنار ساختن ريیس‌جهمور مادورو، تغییر قانون اساسی به سود سرمایه‌داران و اعلام عفو عمومی برای ضدانقلابیونی می‌شود که به علت جرایم خشونت‌بار محکوم شده اند.

تصمیمات انتقامی برای لغو مأموریت‌های بولیواری، تغییر مسیر درآمدهای صنعت نفت از فقرا به ثروتمندان و پایان دادن به برنامه‌های همبستگی منطقه‌ای در راه است.

شکست فراتر از مرزهای ونزوئلا پژواک دارد، اما این وظیفه انقلابیون ونزوئلا است که ببینند اشتباه در کجا بود و نبرد را پیش ببرند.

*********

 

پایان و آغاز

نویسنده: آندره شئر

نتایج انتخابات در ونزوئلا آغاز پایان و یا پایان آغاز را گواه می‌دهد. موفقیت چشم‌گیر اپوزیسیون راست، اردوگاه بولیواری را با چالش بزرگی روبه‌رو کرده است. احتمالاً راست‌ها در مجلس شورای ملی دارای اکثریتی خواهند بود که بتوانند هرنوع ابتکار ريیس‌جمهور نیکولاس مادورو را مسدود کنند و علاوه برآن، این اپوزیسیون احتمالاً در سال آینده رفراندوم برکناری ريیس‌جمهور را مطرح خواهد کرد و با در نظر گرفتن تجربه روز یک‌شنبه شانس خوبی نیز برای پیروزی در این رفراندوم خواهد داشت.

البته انتخاب کنندگان در ونزوئلا به اپوزیسیون که نه برنامه مشترک دارد و نه دارای افراد متشخص با کیفیت رهبری کننده است، رأی ندادند. انتخابات در اصل اعتراض به دولت مادورو  و حزب سوسیالیست متحده او بود که در ماه‌های اخیر نتوانست با خرابکاری‌های اقتصادی و سازوکارهای بی‌ثبات کردن نیروهای دست راستی به شکل مؤثر و قابل لمسی مبارزه کند. اگر پیشرفت‌های قابل رؤیتی حاصل نشود، شعارها و سخنرانی‌های تکراری نفوذ خود را از دست خواهد داد.

به همین دلیل شکست روز یک‌شنبه می‌تواند نشانه‌ای باشد که لازم بود. به اصطلاح «بولیبورژوازی»، (در ونزوئلا به کسانی گفته می‌شود که پیراهن‌های قرمز به تن می‌کنند تا به مشاغل پرمنفعت دست یابند) به سرعت راه خود را کج کرده و به جبهه دست راستی‌ها نقل مکان خواهد کرد. مطمئناً در حزب سوسیالیست متحده ونزوئلا گرایشات انشعاب ظاهر خواهد شد، زیرا جاه‌طلبان در این حزب قطب‌نماهای خود را تعویض خواهند کرد. نیرویی که پابرجا خواهد ماند و قادر خواهد بود در مقابل دست‌راستی‌هایی که امروز به پایکوبی و سرور مشغولند، قد علم کرده و مقاومت نماید، جنبش ونزوئلايی پایه است.

چپ‌ها در محله ۲۳ ژانویه، که تاکنون راست‌ها جرأت نکرده اند پای خود را به آنجا بگذارند، دست‌آوردهای ۱۷ سال گذشته را به سادگی از دست نخواهند داد. همین امر در سطح کشور در مورد گروه‌ها، کمیته‌ها، محافل، سندیکاها، احزاب متعدد و همین‌طور کمونیست‌های ونزوئلا و یا چپ‌های رادیکال توپامارو نیز صادق است.

اگر بتوان جنبش موجود را هماهنگ کرد و برای هدف مشترک بسیج نمود،  شوک روز یک‌شنبه می‌تواند پایان آغاز بوده و آغاز گذار روند بولیواری به یک انقلاب. انقلابی که تنها یک راه‌حل نیست.

 www.mejalehhafteh.com