طبقۀ کارگر باید سرنوشت جامعه را به دست گیرد
طبقۀ کارگر باید سرنوشت جامعه را به دست گیرد
به مناسبت اول ماه مه روز جهانی طبقۀ کارگر (اردیبهشت۱٣٩٦)
کارگران و
زحمتکشان
انبوه مطالبات سرکوب شدۀطبقۀ کارگر، عدم
وجود تشکل های مستقل کارگری، منع قانونی و جرم شناختن فعالیت اتحادیه ای کارگران و حزب کارگری، مجرم دانستن کارگران پیشرووفعالان
کارگری به خاطر تلاش برای انسجام بخشیدن و متشکل کردن طبقه کارگر، سرکوب شدید
آزادی های سیاسی و دمکراتیک، بیکاری، گرانی و تشدید فقر در میان مردم ِ زحمتکش
جامعه،عدم پرداخت مزد کارگران و یا به تعویق انداختن طولانی آن، تعیین رسمی حداقل
مزد در زیر یک چهارم خط فقر و به تبع آن فقدان رفاه اجتماعی برای خانواده های
کارگری، به روشنی حکایت از یک فاجعه بزرگ انسانی در ایران دارد.
روشنگری واقعیات موجود در جامعه و نشان
دادن راه مقابله با این فاجعه بزرگ، وظیفه و تعهدی است که در مرتبه نخست برعهدۀ کارگران
آگاه و سازمان های سیاسی ِ مدافع آزادی طبقه کارگر است. افشای سیاست های دولت
سرمایه داری حاکم بر ایران منجر به رشد آگاهی و آمادگی ذهنی طبقۀ کارگربرای گام
برداشتن به سوی تأمین خواست ها و ایجاد تحول در جامعه سرمایه داری می شود. زیرا
هدف نهایی ای که کارگران آگاه و سازمان های سیاسی مدافع آزادی طبقه کارگر برای آن
مبارزه می کنند، تغییر انقلابی جامعۀ سرمایه داری یعنی ایجاد شیوۀ تولید اجتماعا
تنظیم شدۀ مولدان آزاد ِ متحد با مالکیت اجتماعی
ِ وسایل تولید و مدیریت کارگری
(مدیریت مولدان ِ مستقیم) است. اما پیش از آن کارگران آگاه و پیشرو می
کوشند تا کارگران به شکل سیاسی متشکل شوند و سلطه سیاسی و طبقاتی سرمایه داران و
زمین داران که استثمار و ستم طبقاتی را بر کارگران و زحمت کشان اعمال می کنند به
زیر بکشند، زیرا رهایی ِ کارگران تنها به دست خود کارگران ممکن است.
در مورد انتخابات، کارگران و زحمتکشان باید
توجه داشته باشند که شعار تأیید یا تحریم انتخابات عمومی اگر مشروط به واکنش مثبت
یا منفی توده های مردم به آن باشد در هر دو حالت دنباله روی از توده هاست و نه یک
اندیشۀ فکر شده در مبارزۀ سیاسی. در انتخابات عمومی، اگر شکل حکومت دموکراسی نباشد
به امری عوام فریبانه تبدیل خواهد شد. دموکراسی به معنی پرولتری آن حکومت توده های
مردم بر طبقات داراست. بنابراین امکان اجرای نقش سیاسی توده های مردم در دموکراسی
حائز اهمیت اساسی است. یکی از مبانی دموکراسی جدایی دولت از دین است. اگر حکومت
کشوری، مانند ایران، به طور پیگر ضد دموکراسی و ضد کارگری باشد و تعادل مبارزۀ
طبقاتی نیز در آن در شرایط کنونی به نفع طبقات ارتجاعی باشد، باید درجۀ احتمال
تحریم انتخابات بسیار افزایش یاید. به کاندیداهای مهم انتخابات ریاست جمهوری مانند
ابراهیم رئیسی، حسن روحانی، احمدی نژاد،،قالیباف و غیره توجه کنید، اینها چه کسانی
اند و چگونه می توان از آنان انتظار داشت که حتی اندکی در راه خدمت به تودۀ مردم
گام بردارند؟!
پرسش این
است که در چنین وضعیتی طبقۀ کارگر چگونه می تواند بر اوضاع تأثیر بگذارد، چگونه می
تواند شرایط زیست و مبارزۀ خود را بهبود بخشد، چگونه می تواند شرایطی برای نفس
کشیدن پیداکند تا بتواند برای رهائی از استثمار و به طور کلی رهائی از نظام طبقاتی
وارد عمل شود؟
-
نخستین نتیجه ای که از این وضعیت می توان گرفت این است که طبقۀ کارگر
نمی تواند و نباید هیچ گونه اعتمادی به مدیران اقتصادی، سیاسی و اداری سرمایه داری
داشته باشد.حداقل چیزی که می توان گفت این است که مسایل کارگران دغدغۀ آنها نیست!
-
طبقۀ کارگر باید با سیاست مستقل خود و با سازمان های مستقل خود وارد
عمل، به ویژه وارد میدان مبارزۀ اقتصادی و مبارزۀ سیاسی، شود. تا هنگامی که این
طبقه وارد مبارزۀ سیاسی مستقل خود نگردد، امیدی به تغییر و تحول واقعی نیست.
-
طبقۀ کارگر باید بتواند وسیع ترین توده ها را به گرد خواست هائی که
بیانگرمنافع مشترک آنها است متحد کند.
-
طبقۀ کارگر باید چشم انداز روشنی از تحول جامعه و آگاهی عمیقی از
اهداف خود و ارادۀ محکمی برای تحقق آنها داشته باشد و این آگاهی و چشم انداز و راه
دست یابی بدان را به توده های وسیع مردم نشان دهد و به آنها منتقل سازد.
-
کارگران تنها می توانند با اتحاد و همبستگی و مبارزه برای خواست ها و
منافع مشترک طبقۀ کارگر و دفاع از تمام مردم زحمتکش، به اهداف خود برسند.
ما
خواستار مبارزه مشترک و همکاری با همۀ نیروهای طرفدار آزادی طبقۀ کارگر هستیم. ما
اتحاد و همبستگی کارگران را یک شرط بزرگ و اساسی داخلی و بین المللی می دانیم و
برای تحقق این وظیفۀ خطیر تلاش می کنیم. ما برآنیم که مبارزۀ مشترک برای خواست
های زیر که اکثریت قریب به اتفاق آنها تاکنون از سوی اغلب کارگران پیشرو،فعالان
کارگری و سازمان های سیاسی مدافع آزادی طبقۀکارگر مطرح شده اند می توانند و باید
به محورهائی برای همکاری وسیع سازمان های کارگری تبدیل گردند. این همکاری درحال
حاضر باید در تشکیل کمیته ای برای برگزاری اول ماه مه روز جهانی کارگر که از سوی
همۀ تشکل های کارگری نمایندگی می شود، تبلور پیدا کند. تشکیل این کمیته باید از هم
اکنون مورد توجه همۀ کارگران پیشرو، فعالان کارگری و تشکل های مستقل کارگری قرار
گیرد.
مبارزه برای خواست های فوری اقتصادی و
اجتماعی طبقۀ کارگر
□به رسمیت شناختن حق
تشکل های مستقل کارگری (مستقل از دولت و همۀ نهادهای حکومتی، از کارفرمایان، از
احزاب سیاسی و نهادهای مذهبی) در همۀ رشته های فعالیت اقتصادی، اجتماعی، اداری،
فرهنگی و غیره.
□حق شرکت و دخالت
سازمان های مستقل کارگری در تدوین قانون کار.
□به رسمیت شناختن حق
انعقاد پیمان های جمعی کار بین کارگران و کارفرمایان.
□برقراری بازرسی
کارگری مرکب از نمایندگان منتخب کارگران با حقوق و اختیارات کافی برای نظارت بر
شرایط کار در همۀ مؤسساتی که در آنها کار مزدی انجام می شود.
□برقراری حداکثر ۴٠
ساعت کار و دو روز متوالی استراحت در هفته، و حداقل یک ماه مرخصی در سال با حقوق و
مزایای کامل، برای کارگران مزدی.
□تعیین حداقل مزد
براساس هزینۀ متوسط خانوار شهری (بر طبق آمار بودجۀ خانوار) و افزایش آن به نسبت
تورم و بارآوری اجتماعی کار با تأیید نمایندگان منتخب کارگران.
□ممنوعیت کار کودکان
و نوجوانان کمتر از ۱٦ سال و محدود کردن کار کارگران ۱٦ تا ۱٨ ساله به حداکثر ۴
ساعت کار در روز.
□ رفع هرگونه تبعیض
جنسی، دینی، ملی و قومی در استخدام، تصدی مشاغل و مسئولیت ها و حقوق و مزایا و
غیره.
□ مزد برابر زنان با
مردان برای کار یکسان.
□حق بیمۀ عمومی
بیکاری برای کارگران بیکار و همۀ جویندگان کار.
□بیمۀ کامل تمام مراقبت های مربوط به پیشگیری بیماری ها، بهداشت عمومی
و درمان
□تعطیل رسمی و با
حقوق روز اول ماه مه در همۀ مؤسساتی که کارگران مزدی در آنها به کار اشتغال دارند.
□حق بازنشستگی
کارگران پس از حداکثر سی سال کار یا شصت سال سن بر مبنای بالاترین حقوق دریافتی؛
افزایش سالانۀ حقوق آنان به نسبت افزایش مزد کارگران شاغل؛ کاهش میزان حداکثرسنوات
کار و یا سن بازنشستگی در مشاغل دشوار و خطرناک: تعیین این امور در صلاحیت اتحادیه
های کارگری مستقل و دیگر ارگان های منتخب کارگران
است.
□مرخصی زایمان به میزان حداقل٤ ماه با حقوق و مزایای کامل برای زنان
کارگر شاغل یا بیکار؛ تقبل همۀ هزینه های مراقبت و درمان پیش و پس از زایمان توسط
سازمان بیمه های اجتماعی.
□تضمین پرداخت مزد
کارگران در پایان هر ماه برای کاری که انجام داده اند، توسط دولت، در صورتی که
کارفرما به هر دلیل از پرداخت آن شانه خالی کند.
□ممنوعیت بستن
کارخانه ها توسط کارفرمایان بدون تأیید اتحادیه های کارگری یا دیگر سازمان های
منتخب کارگران.
□ممنوعیت اخراج
کارگران توسط کارفرمایان بدون تأیید اتحادیه های کارگری یا دیگر سازمان های منتخب
کارگران.
□بازگشت فوری
کارگرانی که به علت مبارزه برای خواست های کارگری زندانی و اخراج شده اند به کار
خود؛ رفع اتهام و منع تعقیب آنها و پرداخت حقوق و مزایای مدتی که از کار برکنار
شده بودند.
□آموزش رایگان در
تمام سطوح برای همه؛ آموزش اجباری تا سن ۱٦ سالگی برای همۀ کودکان و نوجوانان دختر
و پسر؛ تأمین رایگان کتاب ها و وسایل درسی؛ تأمین دست کم یک وعدۀ غذا برای دانش
آموزان.
□بیمۀ درمانی رایگان
برای همۀ کسانی که تحصیل می کنند.
□مبارزه برای تأمین
مسکن مناسب برای همه.
□ برابری
حقوق کلیه کارگران ساکن ایران فارغ از ملیت، جنسیت و مذهب آنان و رفع هر نوع تبعیض به ضد همۀ
کارگران مهاجر یا دیگر کارگران سایر ملیت ها که در ایران شاغل و یا ساکن اند.
مبارزه برای حقوق زنان
□لغو تمام قوانین و مقرراتی که زنان را از
نظر حقوقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در وضعیتی فروتر از مردان قرار می
دهند.
□برابری کامل زنان با مردان در تمام زمینه
های مدنی، حقوقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی.
□حق ارث برابر برای زن و شوهر و فرزندان
دختر و پسر.
□حق برابر زنان با
مردان در جدائی و طلاق.
□ممنوعیت ازدواج زیر ۱٨ سالگی و حق تمام
افراد بالغ (۱٨ سال تمام یا بیشتر) در انتخاب همسر یا شریک زندگی بدون هیچ گونه
منع و محدودیت از نظر دینی، ملی، نژادی و غیره.
□لغو وابستگی های قانونی زن به شوهر.
□حق انحصاری تصمیم گیری زنان برای سقط جنین
خود و رایگان بودن آن.
□لغو همۀ تبعیضاتی که مانع دسترسی زنان به مشاغل گوناگون، مسئولیت های
سیاسی، قضائی، اداری، فعالیت های علمی، فرهنگی، فنی، هنری، ورزشی و خدمات اجتماعی
اند.
مبارزه برای حقوق و آزادی های سیاسی عمومی
□آزادی عقیده، بیان، قلم، مطبوعات، رسانه
ها و وسایل ارتباط جمعی.
□آزادی گردهمائی، تظاهرات، راه پیمائی، تحصن و اعتصاب.
□آزادی تحزب.
□آزادی اتحادیه ها و
انجمن ها.
□آزادی فوری زندانیان
سیاسی و عقیدتی.
□ممنوعیت سانسور
مطبوعات و رسانه های جمعی.
□مصونیت محل سکونت و کار
اشخاص از تعرضات.
□آزادی انتخاب شغل،
محل اقامت و مسافرت.
□ممنوعیت کنترل نامه ها،بسته های پستی،
مکالمات تلفنی، پیام های الکترونیکی و دیگر وسایل ارتباطات خصوصی اشخاص و سازمان
ها.
□برابری حقوقی همۀ شهروندان و رفع هرگونه
تبعیض جنسی، مذهبی، ملی و قومی، نژادی و غیره در محیط کار، شرایط استخدام، مزد و
تصدی مسئولیت ها و در رابطه با نهادهای دولتی و خصوصی.
□جدائی دین از دولت،
حکومت و آموزش و پرورش؛ قطع کمک های دولتی به نهادهای دینی؛ لغو امتیازات سیاسی،
حقوقی، اجتماعی و اقتصادی روحانیت.
□عدم دخالت دولت در
زندگی خصوصی افراد.
□مبارزه با وجود
دادگاه های اختصاصی
□ممنوعیت دستگیری و زندانی کردن اشخاص بدون
حکم کتبی دادستان.
□ممنوعیت دخالت
هرگونه نیروی نظامی و انتظامی در تظاهرات و اعتراضات مردم.
□ممنوعیت دخالت هرگونه
نیروی نظامی و سرکوبگر درمحیط کارخانه ها، دانشگاه ها، مدارس و غیره.
□علنی بودن دادگاه ها
با حضور هیئت منصفه.
□حق دفاع آزاد متهم و
وکیل مدافع او و حق دسترسی کامل آنان به پرونده و مدارک اتهام.