اروپا تنها در سایه ی سوسیالیسم پابرجا بوده میتواند


گیولا تورمر:

اروپا تنها در سایه ی سوسیالیسم پابرجا بوده میتواند

 

 

گفت‌وگوی رفیق گیولا تورمر، رهبر حزب کارگران کمونیست مجارستان، با نشریهٔ اینترنتی »خبرگزاری بین‌المللی کمونیستی« - ترکیه

پرسش: در ارزیابی حزب شما از انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمده است که این انتخابات "چیزی بیش از جنگ میان دو نِحله (آموزه) از سرمایه‌داران مجارستانی نیست." می‌توانید جزئیات بیشتری دربارهٔ انتخاب دوبارهٔ "یانوش آدر" بدهید؟

گیولا تورمر: طبقهٔ سرمایه‌داری مجارستان دربردارندهٔ گروه‌هایی ناهمسان‌است که عمده‌ترین‌شان را نخست گروه‌های محافظه‌کار و دوم گروه‌های سوسیال‌دمکراتِ لیبرال تشکیل می‌دهد.

در گروه نخست "فدراسیون اتحاد مدنی جوانان دمکرات مجارستان" قرار دارد که حزب حاکم نمایندگی‌اش را می‌کند. در گروه دوم حزب‌هایی پرشمار وجود دارند که عمده‌ترین‌شان "حزب سوسیالیست مجارستان" و "ائتلاف لیبرال دمکراتیک" هستند. آن‌ها در رابطه با مسئله‌های بنیادی نظام سرمایه‌داری کم‌وبیش هم‌موضع‌اند. هر دو گروه ضدِ کمونیست هستند و چند دهه حاکمیت سوسیالیستی در کشور- از ۱۹۴۸ تا ۱۹۸۹- را به‌رسمیت نمی‌شناسند و جزو تاریخ مجارستان به‌حساب نمی‌آورند. هر دوی آن‌ها خود را به‌حفظ سرمایه‌داری در مجارستان و تحکیم پیوند با "اتحادیه اروپا" و "ناتو" پایبند می‌دانند. به‌همین‌سان، این دو گروه ناهمگونی‌هایی نیز با یکدیگر دارند. محافظه‌کاران گرایش‌هایی ملی‌گرا دارند و نگاه‌شان هم‌سویِ سیاست‌هایی است که در پایتخت آلمان تعیین می‌شوند. "سوسیالیست‌ها" و "لیبرال‌ها" هم نگاهی جهان‌گرا و سیاست‌هایی همخوان و تنگاتنگ با ایالات‌متحده و اسراییل دارند. یانوش آدر نمایندهٔ طیف محافظه‌کاران و "لازلو ماجتنی" نامزد حزب‌های لیبرال‌سوسیالیست است. از ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ حکومت در دست ائتلاف سوسیال‌لیبرالیست‌ها بود، اما آن‌ها نتوانستند بحران اقتصادی ۲۰۰۸ را مهار و مانع از دامنه‌دار شدنش شوند. به‌همین دلیل قدرت را واگذار کردند. تبدیل شدن این حزب‌ها به نیروی اپوزیسیون، به شکاف در درون آن‌ها منجر شد و سپس به سازمان‌هایی جداگانه‌ تبدیل شدند. پس‌ازآن، تلاش‌های زیادی به‌خرج دادند تا دوباره قدرت را کسب کنند. اما حتی با اقدام‌هایی مانند شرکت در "انتخابات"، به‌راه انداختن تظاهرات توده‌ای و فعالیت در سازمان‌های غیردولتی، موفقیتی به‌دست نیاوردند. شکاف بین نیروهای سوسیا‌ل‌لیبرال مخالف با یکدیگر باعث شد که این نیروها نتوانند به کارپایهٔ  مبارزاتی‌ای مشترک و رهبری‌ای فرهمند دست یابند. بنابراین، نامزد کردن دانشمندی لیبرال برای مقام ریاست جمهوری از سوی آن‌ها، چیزی نبود جز تلاش برای رسیدن به موضع حداقلی‌ای مشترک در سپهر انتخابات ریاست جمهوری

پرسش: به‌نظر می‌رسد که روش "ویکتور اوربان" در "جنگ ضدِ تروریسم"، به بازداشت "پناهندگان" در محفظهٔ کانتینرها و آموزش "شکارچیان مرزی" محدود می‌شود. حزب "سوسیالیست کارگران مجارستان" با رشد روزافزونِ نژادپرستی و مسلح کردن "ملی‌گرایان افراطی" چگونه مبارزه می‌کند؟ 

گیولا تورمر: همهٔ نوشته‌های نشریه‌های بورژوازی را نباید باور کنیم. مبارزهٔ هیچ دولتی بر ضدِ تروریسم را که تنها به بازداشت مهاجران و تشدید فعالیت پلیس مرزی خلاصه می‌شود، هیچ‌کس جدی نمی‌گیرد. اما اجازه دهید نظری به نکته‌هایی بیندازیم که به‌نظر ما اساسی‌اند. نخست اینکه، تروریسم همسان با مهاجرت نیست، اما درهمان‌حال، تروریست‌ها از راه مهاجرت به‌سود خود بهره‌برداری می‌کنند که این یک واقعیت است. دوم اینکه، بحران مهاجرت پیامدِ سیاست‌های کشورهای سرمایه‌داری است. این‌ کشورها هستند که به‌راه‌ انداختن کشمکش‌ها در خاورمیانه دست زده‌اند. این جنگ‌های امپریالیستی و مداخله‌های کشورهای سرمایه‌داری باید متوقف شود. کشورهای منطقه برای پیشرفت اقتصادی و سیاسی باید دست به خودیاری بزنند. از این راه است که مسئلهٔ مهاجرت می‌تواند مهار شود و نه از راه سیاست خوش‌آمدگویی به مهاجران از سوی "اتحادیهٔ اروپا". سوم اینکه، در مجارستان مسئله‌یی مشکل‌آفرین همانند نژادپرستی وجود دارد که هیچ ربطی به مهاجرت ندارد. مسئلهٔ نژادپرستی در این کشور ناشی از وجود جمعیت کولی‌های "روما" است. جمعیت مجارستان ده میلیون نفر است. از این تعداد در حدود هفت‌صد تا هشت‌صد هزار نفر را کولیان روما تشکیل می‌دهند. سوسیالیسم [دولت سوسیالیستی گذشته] نتوانست همه گرفتاری‌های مربوط به کولیان روما را برطرف سازد، اما زندگی بهتری برای آنان سامان داده بود. در طول دوران سوسیالیسم همگان باید کار می‌کردند. دولت سوسیالیستی نیز به ایجاد شغل برای کولیان موظف بود. سرمایه‌داری در سال ۱۹۹۰ چنین نظامی [دولت سوسیالیستی] را در مجارستان نابود کرد. درحال‌حاضر کار کردن اجباری نیست و شرکت‌های بورژوایی به استفاده از نیروی کار "روما"های آموزش ندیده و بدون تجربهٔ کاری نیز علاقه‌یی ندارند. بیشتر افراد جمعیت کولیان شاغل نیستند، ازاین‌روی، منشأ بسیاری از درگیری‌های اجتماعی و انسانی‌اند. به‌نظر حزب کارگران مجارستان، حل گرفتاری‌های قومی کولیان در این کشور به زمان، شکیبایی و سرمایه نیاز دارد و دولت باید شرایط آموزش‌وپرورش و ایجاد شغل را برای آنان فراهم سازد. من باور ندارم که نظام سرمایه‌داری بتواند از پسِ این مشکل برآید. ناسیونالیسم (ملی‌گرایی) در مجارستان هم پدیده‌یی تازه نیست و این گرایش با مسئلهٔ مهاجرت پیوندی ندارد. ملی‌گرایی در مجارستان با این واقعیت تاریخی که: مجارستان پس از جنگ جهانی اول ۷۲ درصد از قلمرو پیشین و ۶۴ درصد از جمعیتش را از دست‌داده است ارتباط دارد. حتی درحال‌حاضر هم حدود ۲ و نیم میلیون نفر از مجارها در رومانی، اسلواکی و کشورهای پیرامونی زندگی می‌کنند. سرمایه‌داری نتوانسته است جوابگوی نیازهای آنان باشد، به‌همین سبب بسیاری‌شان به‌منظور حفظ هویت فرهنگی و زبانی‌شان به مبارزه ادامه می‌دهند. ما ملی‌گرایی افراطی و برتری‌طلبی نژادی را محکوم می‌کنیم و به گرایش‌های ملی‌گرایانهٔ دولت انتقاد می‌کنیم. ما به مردم توضیح می‌دهیم و به این توضیح ادامه خواهیم که، نظام سرمایه‌داری و نژادپرستی نمی‌تواند آیندهٔ ما باشد. اروپا تنها در سایهٔ پیروزی سوسیالیسم می‌تواند پایدار بماند.

پرسش: دولت مجارستان پس از انتخاب ترامپ روابط نزدیک‌تری با ایالات‌متحده برقرار کرده است. در حقیقت، مشاور ترامپ در امور خارجه به‌تازگی اعلام کرد که ویکتور اوربان "مجارستان  را دوباره باعظمت خواهد کرد"، یعنی مضمون همان شعار مشهوری که رئیس‌جمهور ایالات‌متحده آن را به‌کار می‌برد. بورژوازی مجارستان در تغییر توازن نیروها در سطح جهان چه چیزی می‌بیند؟

گیولا تورمر: رهبران دولت‌های سرمایه‌داری اروپای شرقی بهتر از رهبران دولت‌های اتحادیهٔ اروپا و ایالات‌متحده این نکته را می‌فهمند که بحران موجود سرمایه‌داری می‌تواند همه‌چیز را دگرگون سازد و روزی خواهد آمد که تودهٔ مردم سرمایه‌داری را در هم خواهند شکست. چرا آن‌ها این را بهتر درک می‌کنند؟ زیرا مردم این کشورها تا ۲۷ سال پیش در نظام سوسیالیستی زندگی می‌کردند. کشورهای دیگر اروپایی و ایالات‌متحده زندگی در نظامی سوسیالیستی را تجربه نکرده‌اند. رهبری مجارستان سال‌ها سعی کرد تا به رهبران ایالات‌متحده و اتحادیهٔ اروپا شرح دهد که سیاست نولیبرالی تعیین‌شده از سوی بانک جهانی و اتحادیهٔ اروپا به انقلابی سوسیالیستی منجر خواهد شد. اما آنان این را باور نکردند. اساس سیاست ویکتور اوربان چیزی نیست جز کوشش به‌منظور نجات سرمایه‌داری از طریق اعمال محدودیت برای سرمایه. این به‌معنای تصرف بخشی از سود اضافهٔ بانک‌ها، فروشگاه‌های بزرگ، شرکت‌های انحصاری و دادن اندکی بیشتر به مردم است. محفل‌های لیبرالی نمی‌خواستند این سیاست را چه در مجارستان و چه در سطح جهانی بپذیرند. اما دولت اوربان روش خود را رها نکرد و حتی توانست سرمایه‌داری را در مجارستان به ثبات برساند، آن‌هم با به‌وجود آوردن محدودیت‌هایی برای سرمایه! خط‌مشی سیاسی ایالات‌متحده در برابر مجارستان از سوی لیبرال‌ها قبضه شده بود. این حقیقتی است که انتقاد شدید و حتی حمله به دولت مجارستان را تفسیرپذیر می‌کند. دولت اوربان از انتخاب دونالد ترامپ استقبال کرد چون امید دارد که ترامپ سیاست نولیبرالی را در جهان تغییر خواهد داد و این امر به دگرگون کردن روابط سیاسی میان مجارستان و ایالات‌متحده منجر خواهد شد. در عرصه‌های نظامی و اقتصادی مشکلی وجود ندارد. در زمینهٔ نظامی، مجارستان تمامی خواست‌های ایالات‌متحده و "ناتو" را اجرا می‌کند. برای مثال، پایگاه هوایی پاپا به‌منزلهٔ پایگاه اصلی استقرار جنگنده‌های ترابری هوایی راهبردی سی-۱۷ برگزیده شده است. مجارستان قصد دارد گسترش این پایگاه به فرودگاهی چندمنظوره و با کاربردی مشترک را ادامه دهد تا نیازهای ترابری هوایی راهبردی (اس ای سی)، ناتو و اتحادیهٔ اروپا را نیز هم‌زمان تأمین کند. ایالات‌متحده بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار غیراروپایی در مجارستان است. شرکت‌های آمریکایی ۹۱ هزار نفر را در مجارستان به‌استخدام خود درآورده‌اند و سرمایه‌گذاری‌شان بر ۹ میلیارد دلار بالغ می‌شود

پرسش: نظر شما دربارهٔ پیامدهای طرح نیروگاه هسته‌ای روسیه در مجارستان برای زحمتکشان کشور چیست؟ آیا حزب شما قصد دارد گام‌هایی در این راستا بردارد؟

گیولا تورمر: نیروگاه هسته‌ای "پاکس" در سال ۱۳۶۱ بنا شده است و ۴۰ درصد از برق کشور را فراهم می‌سازد. دولت مجارستان تصمیم گرفته است که برای تأمین برق در آینده نیز از انرژی هسته‌ای استفاده کند. اهمیت بازار تولید سوخت هسته‌ای در اروپا رو به‌افزایش دارد و در مجارستان نیز بسیار رقابتی است. شرکت آمریکایی "وستینگ‌هاوس" در پی گرفتن امتیاز ساخت یک نیروگاه هسته‌ای تازه در مجارستان بود. شرکت‌های فرانسوی نیز در این زمینه علاقهٔ زیادی به مجارستان نشان می‌دادند. دولت مجارستان تصمیم گرفت که همکاری با روس‌ها را ادامه دهد و ساختمان "پاکس ۲" را با شرکت‌های روسی بنا نهد. حزب کارگران مجارستان اعتقاد دارد: نخست اینکه، مجارستان کشوری است با اندوخته‌هایی محدود از انرژی. وابستگی مجارستان به منبع‌های خارجی برای انرژی یک واقعیت است. دوم اینکه، ما برآنیم که لغو استفاده از انرژی هسته‌ای و تنها بهره‌برداری از امکان‌های جایگزین، آن‌گونه که لیبرال‌ها طلب می‌کنند، ناشدنی است. سوم آنکه، مجارستان در استفاده از فن‌آوری روسی پیشینه‌یی طولانی دارد و تغییر دادن آن به استفاده از سامانهٔ ناشناخته دیگری اشتباه است. چهارم اینکه، مجارستان به‌کار گرفتن امکان‌های نو را در تولیدِ سوخت، مانند: باد، خورشید و جز آن‌ها، باید گسترش دهد، اما این‌ها جایگزین سوخت هسته‌ای نخواهند شد. پنجم اینکه، سامانهٔ کنونی تأمین سوخت، بار کمتری بر دوش مردم مجارستان دارد. اگر ما در قدرت بودیم، در این رابطه همین تصمیم‌های سیاسی و اقتصادی را درپیش می‌گرفتیم

پرسش: به‌نظر می‌رسد که امکان تجزیهٔ "اتحادیهٔ اروپا" بیشتر می‌شود. غیر از خروج انگلیس، تضادهای اقتصادی و سیاسی میان کشورهای عضو این اتحادیه درحال فزونی یافتن است. چشم‌انداز آینده را شما چگونه می‌بینید؟

گیولا تورمر: اتحادیهٔ اروپا در بحران است. این بازتابِ بحران جهان‌شمول سرمایه‌داریِ اروپا است. سرمایه‌داری اروپا از تأمین اشتغال برای شهروندانش ناتوان است. برای مسئلهٔ "مهاجرت"  نمی‌تواند راهکاری پیدا کند. کوشش اقتصادی سرمایه‌داری آلمان و فرانسه به متمرکز کردن بیشتر اتحادیهٔ اروپا از راه پدید آوردنِ "ایالات‌متحدهٔ اروپا" به‌منظور حل بحران، به اقتصاد اروپای شرقی- اقتصادی که در سال‌های اخیر قوی‌تر شده است- به‌شدت صدمه خواهد زد. کوشش اتحادیهٔ اروپا برای تسخیر بازارهای تازهٔ اوکراین، بلاروس، گرجستان، مولداوی و دیگر کشورها، به اقتصاد روسیه آسیب می‌رساند. اگر اتحادیهٔ اروپا به این راه ادامه دهد، به درگیری نظامی مستقیم با روسیه منجر خواهد شد. توده‌های زحمتکش در بسیاری از کشورهای اتحادیهٔ اروپا بیش ‌از این به ریاضت‌کشی تن درنخواهند داد

پایگاه قوی طبقهٔ متوسط پیشین به‌خاطر بحران اخیر روی به تضعیف شدن دارد. نظام سرمایه‌داری در شرایطی بسیار ناپایدار به‌سر می‌برد. توده‌های زحمتکش در پیکار طبقاتی‌شان به آزمون‌هایی تازه‌ دست ‌یافته‌اند. منظور من روندی است که در ترکیه پس از رویدادهای "میدان تقسیم" در سال ۱۳۹۲ یا عملکرد دولت "سیریزا" در یونان و مبارزه کمونیست‌های یونانی در برابر آن، مشاهده می‌شود. و باید گفت که این بیداری طبقاتی بین توده‌های زحمتکش مجارستان هم دیده می‌شود. دیوارهای خانهٔ اتحادیه اروپا شکننده است. اگر حرکتی غیرمنتظره مانند: جنگ در اوکراین یا بالکان، فروپاشی کامل سیاست مهاجرتی در اتحادیهٔ اروپا یا چیزهایی شبیه به این‌ها، رخ دهد می‌تواند روحی تازه‌ در کالبد کارزار مبارزه طبقاتی و ضد سرمایه‌داری بدمد. ما نیروهای کمونیست باید برای چنین زمانی گوش‌به‌زنگ باشیم.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۲۳، ۲۸ فروردین (حمل) ماه ۱۳۹۶