محمد بن سلمان کیست؟

محمد بن سلمان کیست؟

شاهزاده جنگ‌ طلب سعودی را بیشتر بشناسید

 

با حکم حکومتی پادشاه عربستان محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد جدید این کشور انتخاب شد.

 

پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: 

 پادشاه عربستان روز چهارشنبه طی حکمی حکومتی محمد بن نایف ولیعهد کنونی این کشور را برکنار و محمد بن سلمان پسرش را به عنوان ولیعهد جدید انتخاب کرد. 

 

 

ولیعهد جدید عربستان کیست؟

«محمدبن سلمان» دارای لیسانس حقوق از دانشگاه ملک سعود در ریاض و جزو دومین گروه از فارغ التحصیلان دانشکده حقوق و علوم سیاسی این دانشگاه است. وی در مدارس ریاض آموزش دیده و گفته می‌شود که جزو ۱۰ دانش آموز بر‌تر در کشور سعودی بوده است.

این شاهزاده سعودی در ۱۰ سال دوره فعالیت خود، به رغم داشتن چندین پست در بخش عمومی پادشاهی سعودی، پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، به کار آزاد تجارت مشغول شد.

 

 

شاهزاده محمد به عنوان مشاور ویژه شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز ولیعهد وقت نیز انتخاب و از امارت منطقه ریاض در مرتبه سیزدهم منتقل و به سمت مشاور و ناظر بر دفتر ویژه امور ولیعهد منصوب شد و تا زمان صدور فرمان در انتصاب او به عنوان رئیس دیوان ولیعهد و مشاور ویژه در اوایل ماه مارس ۲۰۱۳ در همین سمت بود.

ناظر کل بر دفتر وزیر دفاع، وزیر مشاور و عضو هیات وزیران، مشاور کمیسیون کار شناسان شورای وزیران پادشاهی سعودی، مشاور ویژه امیر منطقه ریاض، دبیر مرکز رقابت‌های ملک عبدالعزیز ریاض و مشاور ویژه رئیس این مرکز از دیگر پست‌های کلیدی این شاهزاده عربستانی بوده است.

 

 

در عربستان از محمد بن سلمان به‌عنوان مرد جنگ و مرد قدرتمند سیاست یاد می‌شود و خود راسا فرماندهی عملیات «توفان قاطعیت» را علیه مردم یمن به عهده گرفته است. سخنانی که وی پس از انتصاب به عنوان جانشین ولیعهد داشته نیز دست کمی از عملکرد وی نداشته است. در این باره روزنامه لبنانی خبرپرس جانشین ولیعهد عربستان در اولین اظهارات و تصمیم‌گیری‌های خود پس از در اختیار گرفتن این منصب اعلام کرده است که ریاض به این شرط آماده آتش‌بس در یمن است که استان حضرموت تحت کنترل عربستان در بیاید. 

محمد بن سلمان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع و جانشین ولیعهد عربستان در سخنان جنجالی خود می‌گوید: مرحله نخست جنگ عربستان در یمن به پایان رسیده است. در نتیجه عربستان نیاز شدیدی به کنترل بر دریای عرب دارد که هدف اصلی حمله به یمن بوده است. الحاق استان حضرموت یمن به عربستان و متصل کردن آن به بندر المکلا نیز شرط اصلی آتش بس در یمن است.

 

 

وی ادامه می‌دهد: ما از مدت‌ها دنبال اجرای چنین سیاستی بوده‌ایم و برای انتقال لوله‌های نفت از عربستان به المکلا و رسیدن نفت عربستان به آب‌های منطقه‌ای برنامه‌ریزی می‌کردیم و در این راستا توافقنامه‌هایی را امضا کرده‌ایم که پیشتر عبدربه منصور هادی، (رئیس‌جمهوری مستعفی یمن) آن را امضا کرده است؛ این سخنان تن‌ها بخشی از سخنان جنجالی تاکنونی وی است.

 عربستان هر‌چند در نظر دارد تا دست به تجزیه یمن بزند، اما هیچ گاه اینگونه آشکارا از الحاق خاک یمن به کشورش سخن نرانده بود. محمد‌بن سلمان در دهه ۳۰ زندگی‌اش قرار دارد. او در میان دولت سالمندان، جوانترین عضو کابینه است. زمانی که بحث حضور در وزارت دفاع این کشور مطرح می‌شود، شورای بیعت با بالاترین میزان حمایت به وی رای می‌دهد. گفته می‌شود که این میزان از رای برای جوانی مثل محمد‌بن‌سلمان، یک تغییر فاز تازه در حوزه سیاست امنیتی این کشور است. وی از جمله بازهای عربستان سعودی به حساب می‌آید که به شدت دارای نظرات ضد‌ایرانی است.

 

 

یکی از روزنامه‌های غربی درخصوص تفاوت وی با سایر دولتمردان عربستانی می‌نویسد: او تن‌ها ریش سیاه کابینه در میان ریش سفیدان است. از همین رو، بسیاری از ناظران اظهارنظرهای وی را در مورد مسائل موجود در خاورمیانه، شتابزده و عجولانه می‌دانند که مدتی بعد مجبور به اصلاح آن می‌شود. در این باره گفته می‌شود که محمد بن سلمان به منظور تقویت جایگاه خود برای اجرای عملیات «توفان قاطعیت» و حمله به یمن هیجان زده بود، اما با طولانی شدن این عملیات، به دنبال ایجاد راه حلی برای آن است و به همین دلیل از «محمد بن نایف» خواسته بود تا به ترکیه سفر کند و پیش از سفر «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهوری این کشور با او گفت‌وگو کند. در این راستا ناظران می‌گویند، جنگ با یمن می‌تواند نشان دهد که وی قادر است از عهده این وزارتخانه بربیاید یا نه.

 

 

عربستان سعودی در تمامی مواردی که در اوضاع یمن دخالت کرده، با شکست مواجه شده است، از این‌رو یمن برای محمد بن سلمان بن عبدالعزیز یک قمار بزرگ بوده که وی به آن دست زده است. 

«کودتای نرم» در عربستان سعودی
«
بن‌سلمان» به آرزویش رسید 


انتصاب «محمد بن سلمان» به عنوان ولیعهد سعودی، شاهزاده متکبر سعودی را به آرزویش رساند و پرده‌ای دیگر از ابعاد مختلف اعطای باج ۴۰۰ میلیارد دلاری ریاض به واشنگتن را کنار زد. مدتهاست که زمزمه جنگ قدرت در دربار پادشاهی عربستان سعودی به گوش می رسد؛ جنگی که در واقع میان دو ولیعهد سعودی یعنی «محمد بن نایف» و «محمد بن سلمان» در جریان بود. از آنجایی که «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی دارای سن و سال بالایی است و در عین حال از بیماری های مختلفی از جمله «آلزایمر» نیز رنج می برد، بنابراین طبیعی است که شاهزادگان تشنه قدرتِ سعودی برای تصاحب کرسی پادشاهی پس از ملک سلمان، به جان یکدیگر بیفتند. در این میان اما، محمد بن سلمان که پیشتر جانشین ولیعهد بود، بیشترین تقلا را برای تکیه زدن بر کرسی پادشاهی در عربستان داشت. همانگونه نیز که انتظار می رفت، ملک سلمان با صدور فرمانی، ضمن برکناری محمد بن نایف از پست «ولیعهد اول»، محمد بن سلمان را به عنوان جایگزین وی تعیین کرد. بن سلمان همچنین با حفظ سمت در وزارت دفاع، به عنوان رئیس کابینه سعودی منصوب شد. این اولین بار در تاریخ عربستان است که حکومت از پدر به پسر منتقل می شود. از زمان تأسیس پادشاهی آل سعود تخت و تاج از برادر به برادر منتقل می شده است

رفت و آمدهای بن سلمان به آمریکا، ورود به ماجراجویی یمن و اعمال نفوذ در تصمیم گیری عربستان از جمله سلسله اقدامات سالهای اخیرِ شاهزاده متکبر سعودی در مسیر رسیدن به پادشاهی استهمانگونه که گفته شد، محمد بن سلمان از جمله شاهزادگان سعودی است که بیش از هرکس دیگری برای تصاحب کرسی پادشاهی پس از ملک سلمان تقلا کرده است. رفت و آمدهای متعدد وی به ایالات متحده آمریکا و دیدار با دولتمردان این کشور، ورود به ماجراجویی یمن و آغاز جنگ تمام عیار علیه مردم بی دفاع و بی گناه این کشور و همچنین اعمال نفوذ در اتاق های تصمیم گیری و تصمیم‌سازی عربستان سعودی از جمله سلسله اقدامات سالهای اخیرِ شاهزاده متکبر سعودی محسوب می شود که در مسیر رسیدن به آرزوی دیرینه اش یعنی به تن کردن ردای پادشاهی، انجام داده است. درهر صورت، با صدور فرمان تعیین بن سلمان به عنوان ولیعهد سعودی، وی یک قدم دیگر به تحقق خواسته خود نزدیک شد. قرار است وی امشب پس از نماز تراویح با ملک سلمان، پادشاه سعودی بیعت کند

واقعیت این است که «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی از مدتی پیش زمینه های روی کار آمدن فرزندش بن سلمان در عربستان، پس از خود را فراهم آورده بود. صدور فرمان های متعدد عزل و نصب در پست ها و سمت های مهم دولتی و غیردولتی که چندی پیش صورت گرفت، در واقع مقدمه ای برای نشاندن بن سلمان بر کرسی ولیعهدی بود. پادشاه عربستان در سلسله فرمان های جداگانه‌ای که صادر کرد، تمامی افراد نزدیک به خود و فرزندش را جایگزین دیگر شاهزادگان و مقامات دولتی کرده بود. یکی از مهمترین این تغییرات، تعیین «خالد بن سلمان» برادر محمد بن سلمان به عنوان سفیر جدید عربستان سعودی در ایالات متحده آمریکا بود. خالد بن سلمان برای تشکیل حلقه ارتباطی میان مقامات ایالات متحده آمریکا و بن سلمان و حامیانش، در این پست گمارده شد. از سوی دیگر، حدود دو ماه پیش ملک سلمان با هدف فراهم کردن زمینه جهت انتصاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد، اختیارات محمد بن نایف را بسیار محدود کرده بود. ملک سلمان در همین راستا حتی فرمانی را مبنی بر تشکیل یک مرکز امنیت ملی زیر نظر دیوان سلطنتی عربستان، صادر کرد

سلمان تصمیم گرفت تا با خلع ید کامل بن نایف، هرگونه ارتباط او با دستگاه های حکومتی را قطع کند تا وی از هیچگونه قدرتی برای مقابله با بن سلمان، برخوردار نباشد از آنجایی که اهداف و مسئولیتهای این مرکز امنیت ملی نوپا در موارد متعددی با مسئولیتهای تعریف شده برای وزارت کشور عربستان سعودی مشابه است، این شائبه تقویت شد که ملک سلمان چنین مرکزی را با هدف کاهش اختیارات محمد بن نایف ایجاد کرده است. در واقع، ملک سلمان با این اقدام پروژه به زیر کشیدن محمد بن نایف از ساختار قدرت در عربستان سعودی را به تدریج جلو برد و سیاست کاهش اختیارات وی را اجرایی ساخت. طبق فرمان سلمان، محمد بن نایف علاوه بر ولایت عهدی، از همه مناصب دیگر مثل وزارت کشور و معاونت ریاست شورای وزیران کنار گذاشته شد. این مسأله نشان می دهد که پادشاه عربستان احتمال مخالفت محمد بن نایف با تصمیم اخیر وی و هرگونه یارکشی از میان شاهزادگان سعودی برای مقابله با او را پیش بینی می کرده است؛ درست به همین دلیل سلمان تصمیم گرفت تا با خلع ید کامل بن نایف، هرگونه ارتباط او با دستگاه های حکومتی را قطع کند تا بدین ترتیب، وی از هیچگونه قدرتی برای مقابله و رویارویی در برابر مسأله ولایت عهدی محمد بن سلمان، برخوردار نباشد

بسیار سخت است که اینگونه تصور شود، مسأله تعیین محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد سعودی بدون حمایت های خارجی به ویژه از سوی ایالات متحده آمریکا صورت گرفته باشد. جای هیچ شکی نیست که در پشت پرده انتصاب بن سلمان به ولایت عهدی واقعیت هایی نظیر حمایتهای بی دریغ دولتمردان آمریکایی نهفته است. به نظر می رسد که خوش رقصی‌های اخیر محمد بن سلمان برای ایالات متحده آمریکا در راستای جلب رضایت دولتمردان این کشور از ولایت عهدی وی صورت گرفته است. وی طی چند وقت اخیر با لفاظی های ناشیانه علیه جمهوری اسلامی ایران و بیان اینکه ریاض قصد دارد نبرد را به داخل مرزهای ایران بکشاند، تلاش کرد تا این پیام را به آمریکایی ها مخابره کند که حامی یکی از اصلی ترین سیاستهای آنها یعنی سیاست «مقابله با ایران» است

بن سلمان به آمریکا این پیام را داد که «ایران هراسی» و «شیعه هراسی» جزو اولویت های اصلی اش در صورت تکیه زدن بر کرسی پادشاهی استبن سلمان حتی به این سطح از خوش رقصی برای آمریکایی ها بسنده نکرد و اصلی ترین پایه های عقیدتی شیعیان یعنی «مهدویت» را زیر سؤال برد تا بدین ترتیب به آمریکایی ها بفهماند که در صورت تصدی پست پادشاهی پس از پدرش، همچون پیشینیان، تمام تلاشش را در راستای سرکوب شیعیان در منطقه و مهار گسترش تشیع در جهان به کار خواهد بست. وی به ایالات متحده آمریکا این پیام را داد که «ایران هراسی» و «شیعه هراسی» جزو اولویت های اصلی اش در صورت تکیه زدن بر کرسی پادشاهی است؛ مسأله ای که بن سلمان به خوبی می دانست مورد استقبال آمریکایی ها قرار خواهد گرفت

از سوی دیگر، اکنون با انتصاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان سعودی، ابعاد باج ۱۱۰ میلیارد دلاری عربستان سعودی به ایالات متحده آمریکا با امضای توافقنامه خرید تسلیحات نظامی از واشنگتن، بیش از پیش نمایان شد. در واقع، فاصله زمانی اندک میان امضای توافقنامه تسلیحاتی نجومی میان ریاض و واشنگتن و انتصاب بن سلمان به عنوان ولیعهد، این شائبه را تقویت کرده است که آمریکایی ها هرگونه حمایت از بن سلمان به عنوان ولیعهد را منوط به دریافت یک باج بزرگ در قالب امضای توافقنامه های نجومی کرده اند. از همین روی، ملک سلمان بزرگترین توافقنامه‌ها میان دو طرف در طول تاریخ به ارزش حدود ۴۰۰ میلیارد دلار را که ۱۰۰ میلیارد دلارِ آن متعلق به مسائل نظامی است، با واشنگتن به امضاء رساند. علاوه براین، قطعا آمریکایی ها علاوه بر باج های هنگفتی که دریافت کردند، تضمین های لازم از محمد بن سلمان برای تبعیت از سیاست های واشنگتن در صورت تصدی پست پادشاهی را نیز گرفته اند

درهر صورت، انتخاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد سعودی برای جانشینی ملک سلمان نشان می دهد که از این پس نمی توان انتظار فروکش کردن اقدامات افراطی خاندان سعودی در منطقه را داشت. محمد بن سلمان، شاهزاده ای افراطی، متکبر، ماجراجو و جنگ طلب است که با افزایش گسترده اختیاراتش پس از ولایت عهدی، بدون شک مسیر تازه ای را برای تحقق اهداف توسعه‌طلبانه خود در منطقه پیش خواهد گرفت. از دیدگاه روزنامه هندی «دیلی پایونیر» محمد بن سلمان یک «قمارباز سیاسی» بزرگ است. این روزنامه در همین ارتباط می نویسد: «قمارهای محمد بن سلمان به ویژه در سوریه و عراق می تواند منطقه را به کلی ناامن کند. بن سلمان اگر چه به قمارهای بزرگ دست می زند اما در شرط بندی هایش اسب های اشتباهی را انتخاب می کند». در ادامه گزارش این روزنامه آمده است:

«اولین قمار او که شکست خورد، به راه انداختن جنگ یمن بود. جایی که عربستان با بمباران های هوایی ۱۰ هزار نفر را به کام مرگ کشاند اما در تحقق پیروزی ناکام ماند. البته این ناکامی کم هزینه نبود بلکه ده ها میلیارد دلار بر خزانۀ این کشور تحمیل کرد. قمار دوم بن سلمان تلاش برای سیطرۀ مجدد بر بازار نفت بود. اما بن سلمان این بار هم شکست خورد و مجبور شد با توافق اپک به کاهش تولید نفت خود تن دهد».

مهر



هافینگتون پست: بلند پروازی های ابلهانه عربستان سعودی

هافینگتون پست با اشاره به اقدام پادشاه عربستان در شکستن قاعده دیرینه آل سعود در تعیین جانشین برای پادشاه نوشت: سلمان بن عبدالعزیز به محض رسیدن به پادشاهی عربستان سعودی تصمیمی گرفت که ارکان آل سعود را متزلزل کرد و بلندپروازیهای ابلهانه ممکن است عربستان را وارد درگیریهای دیگری در منطقه کند.

 

از کاریکاتورهای لاتوف  بازدید کنید https://latuffcartoons.wordpress.com/

تزلزل در ارکان حاکمان عربستان

این روزنامه چاپ آمریکا در گزارشی به قلم حسین عسکری، استاد امور بین المللی و تجارت در دانشگاه جرج واشنگتن، نوشت: سلمان بن عبدالعزیز، سال 2015 به محض رسیدن به پادشاهی عربستان سعودی تصمیمی گرفت که ارکان آل سعود را متزلزل کرد. وی قاعده دیرینه جانشینی قبیله خود را کنار گذاشت، و شاهزاده محمد، پسر 30 ساله مورد علاقه خود، را به سمت جانشین ولیعهد، و حاکم عملی این قلمرو، قبل از شاهزاده های بلندپایه تر متعددی که در صف جانشینی قرار دارند، منصوب کرد. وی دو روز پیش، محمد سلمان را به سمت ولیعهد ارتقاء داد. بازنگری در وقایع گذشته هم نشان می دهد که در تمامی طول این مدت، وی چنین قصدی داشته است. می توان پیش بینی کرد ملک سلمان برای اطمینان از اینکه محمد سلمان جانشین وی خواهد شد، زودهنگام از پادشاهی عربستان کناره گیری و این سمت را به پسرش واگذار کند.

تصمیمی شوم!

چرا تصمیم ملک سلمان برای آل سعود شوم است؟

عبدالعزیز آل سعود، بنیانگذار عربستان سعودی، از زنان متعدد خود، 36 فرزند داشت: هفت بردار تنی، معروف به برادران سُدیری (برگرفته از نام خانوادگی مادرشان) قدرتمندترین فرزندان وی بودند. عبدالعزیز برای حفظ وحدت خانواده، از پسرانش قول گرفت قاعده ساده سن را برای جانشینی بین پسران رعایت کنند (و جانشینی را به نسل بعد منتقل کنند). بسیاری از پسران عبدالعزیز از اینکه قدرت به انحصار برادران سدیری درآید، بیم داشتند، اما در نهایت پی بردند که دستور پدرشان در درازمدت به نفع حکومت خاندان است. با وجود اختلافات خانوادگی، ظاهراً جانشینی و تقسیم قدرت دوام آورد.

در حالی که تصمیم ملک سلمان برای ارتقاء کوچک ترین پسر خود (به سمت ولیعهدی)، عملاً کودتایی نرم برای این منظور است که فرزندان خود را به حاکمان عربستان تبدیل کند، این تصمیم، به خاطر ترجیح دادن فرزندان خود به بیش از ده هزار شاهزاده دیگر برای ارتقاء سمت،  و نیز شخصیت، قوه تشخیص و شرایط پسری که برای جانشینی خود انتخاب کرده است، تهدیدی برای آل سعود است.

10 هزار شاهزاده!

طبیعی است که برای هیچ یک از اعضای خانواده خوشایند نیست که ملک سلمان، آنها را کنار بزند، به ویژه به خاطر عضوی از خانواده که بسیار جوان تر و کم تجربه تر است و پدر سالخورده اش را تحت تاثیر قرار داده است تا وی را به سمت ولیعهدی ارتقاء دهد. اگر شمار اعضای چنین خانواده ای کم بود، این امکان وجود داشت که آنها را وارد بازی کرد یا از دور خارجشان کرد. اما در اینجا صبحت از ده هزار شاهزاده سعودی است. بی تردید در حال حاضر یا در آینده برای برکناری محمد سلمان تلاش هایی صورت خواهد گرفت. شاید ملک سلمان سعی کند با کناره گیری زودهنگام از سمت پادشاهی، مانع از این تلاش ها شود، اما بعید است حتی این اقدام نیز موجب سازگازی و توافق در خاندان سعودی شود. شخصیت،‌ عقاید و اقدامات محمد سلمان از زمان تصدی پدرش به سمت پادشاهی نیز در این میان اهمیت دارد. او یک برنامه اصلاحات اقتصادی را که کشور به شدت نیازمند آن است، شروع کرد. بخش لاینفک این طرح، کاهش یارانه های بیش از حدی است که به عنوان بخشی از پیمان آل سعود با شهروندان برای مداخله نکردن آنها در سیاست، به شهروندان سعودی اختصاص یافت. اما با توجه به کاهش بهای نفت و چشم انداز تیره آینده، باید کاری می کرد. بنابراین محمد بن سلمان دستور داد تا سعودی ها مزایای کمتری دریافت کنند. شاید اگر از همه خواسته می شد که از سهم عادلانه ای از مزایای خود چشم پوشی کنند، قابل قبول بود. اما محمد بن سلمان قایقی تفریحی دارد که ارزش آن حدود 125 میلیون دلار است. وی سال 2016 در زمان گذراندن تعطیلات در فرانسه قایق تفریحی دیگری دید که تصمیم گرفت آن را نیز داشته باشد. گفته می شود محمد بن سلمان، فردی را که برایش کار می کرد فرستاد تا این قایق تفریحی را از مالک روس آن به قیمت 550 میلیون دلار بخرد. چه قوه تشخیصی! وی به مردم خود می گوید با هزینه های کمتری زندگی خود را تامین کنند، و خودش یک قایق تفریحی بزرگتر می خرد؛ مهم تر آنکه، این کار را با پولی انجام می دهد که درآمدهای نفتی موجود در خزانه ملی است؛ نفتی که در اسلام متعلق به همه مردم این نسل و نسل های آینده است. محمد بن سلمان یک حاکم برای آینده عربستان نیست، بلکه بچه ای لوس در یک فروشگاه اسباب بازی است.

این جوان جاه طلب که از حمایت نظامی ترامپ برخوردار است و بسیار متکبر است، سیاست هایی را اتخاذ کرده است که ممکن است پای عربستان را در سال های آینده به درگیری ها باز کند.

گسترش نفرت در منطقه

وی در طول دو سال گذشته با اعزام نظامیان و بمباران های بی هدف غیرنظامیان، موجب گسترش درگیری در یمن شده است. با اینکه او حمایت دولت ترامپ را در این جنگ جلب کرده است، در واقع (ادعا می شود) این جنگی نیابتی با ایران است که به نظر می رسد راه به جایی نمی برد. اما یک مسئله قطعی است؛ قتل هزاران غیرنظامیان یمنی، هزاران دشمن بالقوه برای عربستان به وجود می آورد.

او قطر را تحت تحریم قرار داده است و این اقدام،‌ آینده شورای همکاری خلیج (فارس) را – که یک تشکیلات امنیتی منطقه ای است-تهدید می کند. این تشکیلات (که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران) بین پنج شیخ نشین و عربستان سعودی ایجاد شد، رو به فروپاشی است. پس از ضرب الاجلی که به قطر داده شد، و درخواست برای فرمانبرداری کامل این کشور و پرداخت وجوه نقدی نامعین، امکان رویارویی نظامی با ترکیه (که در قطر پایگاه دارد)، ایران (که با قطر معاهده دارد) و عراق بروز کرده است.

دغدغه فکری محمد بن سلمان درباره ایران تنها موجب تشدید درگیری در خلیج فارس خواهد شد و آینده حکومت آل سعود را به خطر خواهد انداخت. موج اظهارات وی علیه ایران، و متهم کردن این کشور به اجرای (ادعا شده) طرح ها و اقدامات تروریستی برای سلطه بر جهان اسلام، و اینکه عربستان را نگهبان فداکار اسلام می داند، نادرست است و (عملکرد) عربستان را در معرض موشکافی بیشتر قرار می دهد. در سال های اخیر آل سعود بیشتر مکان های تاریخی اسلام را در مکه تخریب کرده، و به جای آنها، ساختمان و بزرگراه احداث کرده است، یعنی در مکان هایی که خانه های اصحاب پیامبر اسلام (ص) و بناهای مقدس واقع بود. در طول مراسم حج، همه مسلمانان باید یکسان قلمداد شوند، اما در سال های اخیر، نابرابری ها بیش از پیش افزایش یافته است. آل سعود کاخ هایی مشرف به کعبه ساخته است؛ و زائران ثروتمند می توانند در هتل های مشرف به کعبه که هزینه اقامت هر شب در آنها سه هزار دلار است، اقامت کنند، در حالی که مسلمانان فقیر در مکان های بسیار ارزان قیمت جای داده می شوند. زمانی که نابرابری بین زائران به این حد می رسد، مسلمانان همه آنچه را که لازم است، برای تایید غیرقانونی بودن حکومت آل سعود می دانند.

برای بیش از ده هزار شاهزاده سعودی، دو موضوع مطرح است. نخست اینکه، کودتایی بر پاشده  که موجب از بین رفتن پیمان قبیله ای شده است که قاعده جانشینی بود. دوم اینکه، رفتار و اقدامات محمد بن سلمان، حکومت آل سعود و همه مزایایی را که این خاندان از آن برخوردار است، به خطر انداخته است. تنها یک راه وجود دارد- باطل کردن هر آنچه تاکنون انجام شده است.