آماده باش، ایران، زیرا میخواهند نابودت کنند
آماده باش، ایران، زیرا میخواهند نابودت کنند
آماده باش، ایران، زیرا میخواهند نابودت کنند
نقل از: کاونتر پانچ
ترجمه: سامان
نوشته: برایان کلافلی
مورخ
۱۶ مارس ۲۰۱۶
خروج توأم با تاخیر تیلرسون هیچ تاثیر مثبتی روی سیاست
آمریکا در قبال ایران که به طور عادی جهت نابودی آن است نخواهد داشت. او تقریبا به طور جدی و
با کنایه تاکید داشت، که «ایران دولت رهبری کننده
حامی تروریسم جهانی و مسئول تشدید اختلافات و درگیریهای متعدد است» صرفنظر از این واقعیت
که در بیش از هفت سال گذشته ایالات متحده مسئول آغاز و تشدید درگیریها عراق،
افغانستان، و لیبی تا نقطهای بوده است که این کشورهای بختبرگشته به نحو فاجعهباری
تنها بقایای سابق خود هستند.( اتفاقا باید به یاد آوریم که وزیر دفاع آقای ژنرال جیمز
ماتیس در تاریخ ۲۲ ژانویه اعلام داشت که «ما سایر کشورها را اشغال
نمی کنیم…ما همه چیزها را با
قوانین حاکم بینالمللی حل میکنیم» این نمونه جذابی از دانش تحسین برانگیز و گسترده او
پیرامون تاریخ است.
نامزد جانشینی تیلرسون، رپیس سازمان سیا و آقایکوچ-بوی مایک پومپئو، از روش واتربوردینگ (سر زیر آب قروبردن) به مثابه ابزار بازجویی
حمایت می کند، وی میگوید که این شکنجه نیست. او اعلام میدارد: مردان و زنانی که روش چشمبند زدن، غل و زنجیر کردن، بی
دفاع نمودن و ترساندن زندانیان را تا حد غرق کردن بکار می بندند « شکنجهگر نیستند، آنها
میهن پرستند». تنها مرد برای رهبری
سیاست خارجی ایالات متحده، به همان سیاق که پس از سال پانتومیم و شکلک بازی ترامپ- تیلرسون ادامه
یافت.
بنگر، جهان، چراکه پمپئو در سال ۲۰۱۶ عضو کنگره بود و با ساز دار و دسته ترامپ می رقصید، او در باره توافق هستهای
ایران توئیت کرد که « من به آینده نگاه می
کنم تا این معامله فاجعهبار را جمع کرده و درعوض آن را بزرگترین دولت حامی
تروریسم در جهان قلمداد کنم».
البته او در مشارکت و همصدایی خوبی با نئو- ترامپ اسرائیل، بنیامین
نتانیاهو است، که در ۱۸ فوریه اعلام کردایران «تلاش دارد این
امپراطوری مستدام را پیرامون خاورمیانه از یمن جنوبی تأسیس نماید و همچنین برآنست
که یک پل زمینی از ایران تا عراق، سوریه، لبنان و غزه ایجاد کند. این پیشرفت خطرناکی برای منطقه است». اظهارات نتانیاهو توسط
وزیر امور خارجه ایران تحت عنوان « سیرک کارتونی» و نه بازتاب سیاست خارجی آمریکا -علیرغم آن که متحد بی
قید و شرط و مربی اسرائیل است- نادیده گرفته شد .
پرزیدنت اوباما تلاش کرد روابط ایران – آمریکا را به سطح
متعادلی برساند، و مدیریت نمود تا موقتا به میزانی بر جنگ افروزان واشنگتن فائق
آمده و کاهش تنش معقول و بهبود معامله، طرح جامع مشترک اقدامات (ج .سی.پی .او.آ) در زمینه برنامه هستهای ایران را، که توسط بیبیسی
به عنوان «دستاورد امضای سیاست
خارجی ریاست جمهوری اوباما» تشریح شد به پیش براند. این امر از طرف چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و
ایالات متحده به عنوان نمونه قابل استقبالی از همبستگی بین المللی و همفکری
مشترک مورد توافق قرارگرفت، و تحریمها علیه ایران به ازای توافق تهران در زمینه
محدود ساختن تحقیقات و توسعه هستهای آن برداشته شدند.
فدریکا موگرینی، نماینده امور خارجه اتحادیه اروپا، سال
گذشته نوشت که هدف از این برنامهها دستیابی به نیت اصلی «اطمینان صرف از
صلحآمیز بودن و ماهیت مدنی و غیرنظامی برنامه هستهای ایران بود.
سازمان بین المللی
انرژی اتمی -نگهبان هستهای سازمان
ملل متحد- چهار گزارش در این مورد
انتشار داد و طبق معمول تائید کرد که ایران به وظایف مربوطه خود وفادار بوده است… کمیسیون مشترک -که من آن را هماهنگ می
کنم- دائماً اجرای توافق
نامه را بازنگری مینماید، و این به ما اجازه میدهد تا حتی کمترین امکان انحراف
را کشف کرده و چنانچه نیاز باشد اقدام عملی لازم را برای تصحیح آن بکار گیریم. این معامله برای ایران
نیز کارساز است. شرکتهای بزرگ در ایران
سرمایه گذاری میکنند: بخش نفتی، صنایع
اتوموبیلسازی، هواپیماهای تجاری، اینها فقط نمونههایی هستند که ارائه می شوند،
در واقع مواردی هستند که قراردادهای مهم را شامل میشوند».
لیکن به طور کلی این چیزی نیست که واشنگتن ترامپ می
خواهد.
ج.سی.پی.او.آ دیپلماسی قابلتوجه و موفقی از طرف اوباما بود. به همین خاطر دونالد
ترامپ در صدد تخریب و نابودی آن است. در ۳ فوریه ترامپ تحریمهای جدیدی را به ایران تحمیل کرد. و از آن پس درحال سقوط
است. تحریمهایی که تحمیل
گردیده و سپس برداشته شده بودند به محدود ساختن برنامه هستهای ایران کمک کردند و
اتحادیه اروپا به درستی میخواست آنها را به آژانسهای وابسته هستهای متصل و
محدود کند -منفردین و سازمانهایی
که مستقیماً در ارتباط با مسائل
هستهای هستند- اما ایالات متحده، حتی
در دوره راهبردی-اوباما، نمی خواست خود
را به توافق نامه محدود نماید.