پس از این چه خواهد شد؟

پس از این چه خواهد شد؟

خورخه مارتین 

برگردان: هوشنگ نوری

 

ونزوئلا: علیرغم مداخلات امپریالیستی، مادورودر انتخابات رئیسجمهوری  به پیروزی  رسید پس از این چه خواهد شد؟

21 می 2018 (31 اردیبهشت/ماه ثور/ 1397)

مقدمۀ مترجم:

حدود یک سال پیش، که تظاهرات خیابانی برضد دولت مادورو در جریان بود، «روزهای سرنوشت‌ساز ونزوئلا» از خورخه مارتین را ترجمه کردیم و به توطئۀ امپریالیسم در ونزوئلا پرداختیم. پس از آن «بیایید دربارۀ ونزوئلا صادق باشیم!» از مایک گونزالز را ترجمه کردیم، که در آن گونزالز دربارۀ وضع اقتصادی ونزوئلا هشدار می‌دهد. اکنون مقالۀ دیگری از خورخه مارتین را ترجمه کرده‌ایم که معضلات پیش روی دولت مادورو و نیز طبقۀ کارگر و دهقانان ونزوئلا را به ما نشان می‌دهد.

انتخابات ونزوئلا برگزار شد و مادورو بار دیگر پیروز انتخابات شد، اما هجوم امپریالیسم و تلاش‌های اپوزیسیون غرب‌گرا در «سرنگونی امپریالیستیِ» دولت ونزوئلا همچنان ادامه دارد. هفته‌هایی که اپوزیسیون در خیابان جولان می‌داد و آتش می‌زد و فغان دمکراسی‌خواهی سر می‌داد هفته‌های سرنوشت‌سازی بود و مادورو و همچنین طبقۀ کارگر توانستند این پیچ خطرناک را به سلامت رد کنند. انتخابات نشان داد که حامیان انقلاب بولیواری در قیاس با گذشته حضور کم‌رنگ‌تری در انتخابات داشتند. اکنون با اعتماد دوبارۀ حامیان انقلاب بولیواری مادورو پیچ سرنوشت‌ساز دیگری را باید طی کند: تغییر در وضعیت اقتصادی به نفع طبقۀ کارگر و فرودستان. خورخه مارتین معتقد است که در صورت ناتوانی مادورو توده‌ها باید به دنبال بدیلی باشند، «بدیلی که هم‌زمان از پس بحران اقتصادی برآید و قادر باشد با امپریالیسم مقابله کند».

           ***

در روز شنبه 20 ماه می، نیکولاس مادورو برای یک دورۀ دیگر به مقام رئیس‌جمهوری برگزیده شد. اکثر مخالفان ارتجاعی، با حمایت کامل واشینگتن و بروکسل (که اکثر نهادهای اتحادیۀ اروپا در آن شهر قرار دارد)، فراخوان تحریم انتخابات داده بودند و بخشی از اعضای طبقۀ متوسط و طبقۀ فرادست در شهرهای بزرگ ونزوئلا به این فراخوان آری گفتند. دولت‌های دست راستی منطقه نیز همین موضع را تکرار می‌کردند. این به آن معناست که بسیاری از رأی‌دهندگان در طبقۀ کارگر و در مناطق وسیع صرفاً به این دلیل در انتخابات مشارکت کردند تا به مداخلۀ گستاخانۀ امپریالیستی نه بگویند. هرچند این میزان مشارکت نیز کم‌رنگ‌تر از حد انتظار بود. بحران اقتصادی عمیقی که دولت گرفتار آن شده به اصلی‌ترین دغدغه و مسئلۀ مردم بدل شده است و بخشی از مردم در میزان توانایی دولت در راستای حل‌وفصل این بحران تردید دارند.

چند ساعت پس از بسته شدن حوزه‌های رأی‌گیری، شورای ملی انتخابات به‌صورت رسمی نخستین نتایج را اعلام کرد. زمانی که 92 درصد از صندوق‌ها شمرده شده بود، 8603336 نفر در این انتخابات شرکت کرده بودند (01/46 درصد مشارکت، که البته وقتی همۀ رأی‌ها شمرده شد، این میزان به 48 درصد رسید). مادورو 5823728 رأی آورده بود (67 درصد )، 1829552 (21 درصد) از رأی‌ها نیز به‌حساب هنری فالکون، نامزد اپوزیسیون، ریخته شده بود. کشیش برتوچی 10 درصد از آرا را از آن خود کرده بود (925042 رأی) و کویجادا، که خود را چاویستای معترضی معرفی می‌کرد و چندان هم شناخته‌شده نبود، فقط 34614 رأی آورد (4/0 درصد).

علی‌رغم گزافه‌گویی‌های رسانه‌ای در سطح بین‌المللی مبنی بر «بی‌قانونی‌های گسترده» (بی‌بی‌سی)، اینکه مادورو «دوباره خودش را انتخاب کرده است» (ال‌پائیس) و اینکه «این انتخابات ساختگی» است (فایننشیال تایمز)، انتخابات در شرایطی عادی و بدون هیچ حادثه‌ای برگزار شد و ناظران بین‌المللی نیز در آنجا حاضر بودند، از جمله زاپاترو، نخست‌وزیر سابق اسپانیا. حتی از سازمان ملل متحد و اتحادیۀ اروپا خواسته شد تا ناظرانی برای این انتخابات بفرستند، که البته آنان این خواسته را رد کردند. آنان اینک از «بی‌قانونی‌های بسیار زیاد» حرف می‌زنند، درحالی‌که اصلاً به آنجا نیامدند تا ببینند واقعاً چه خبر است.

دورویی دست راستی

علی‌رغم تهاجمات پایدار اپوزیسیون ارتجاعی و امپریالیسم، انتخابات برگزار شد. ایالات متحدۀ امریکا و اتحادیۀ اروپا از همان روز اول اعلام کردند که مشروعیت انتخابات را به رسمیت نخواهند شناخت و انتخابات باید تعلیق شود. آنها به‌واسطۀ گروه لیما وارد این ماجرا شده‌اند: مجموعه‌ای متشکل از دولت‌های دست راستی امریکای لاتین برای پیشبرد منافع ایالات متحده علیه ونزوئلا. این در حالی است که گروه لیما دقیقاً به این دلیل ساخته شده است که کشورهای عضوش نتوانسته‌اند از طریق مجراهای تثبیت‌شدۀ رسمی و قانونی قبلی، مثلاً سازمان کشورهای امریکایی، این کار را پیش ببرند. داعیۀ دولت‌هایی مثل آرژانتین، برزیل، کلمبیا، مکزیک و هندوراس مبنی بر ضمانت‌خواهی برای دولتی دمکراتیک در ونزوئلا کاملاً ریاکارانه است. تاریخ خود این دولت‌ها پر است از جنایت، سرکوب، نقض حقوق بشر، استثمار و تعذیب معترضان.

احزاب اپوزیسیون ارتجاعی ونزوئلا، که اینک زیر پرچم واحد «جبهۀ گستردۀ ونزوئلای آزاد» (FAVL) گرد هم آمده‌اند و 6 ماه از سال گذشته را به برگزاری کمپین‌های خشونت‌بار و تروریستی برگزار کردند و مطالبه‌شان برگزاری زودتر از موعد انتخابات بود، این انتخابات را تحریم کردند. انتخابات دقیقاً یک سال پس از روزی برگزار شد که این خانم‌ها و آقایان محترم در خیابان‌ها شورش‌های خشونت‌بار برگزار می‌کردند و یک چاویستایِ جوان تیره‌پوست، اورلاندو فیگوئرا، را در آتش سوزاندند. همین یک مسئله هر آنچه را می‌خواهید دربارۀ اپوزیسیون ارتجاعی، الیگارشیک، حامی امپریالیسم و نژادپرست ونزوئلا بدانید به شما خواهد گفت.

خود برگزاری انتخابات پاسخی روشن به این نیروها بود. همان‌طور که شاهد بودیم، با فرا رسیدن انتخابات در میان اپوزیسیونی که یکدست به نظر می‌رسید تفرقه افتاد. در روز انتخابات، تعداد زیادی از FAVL بیرون آمدند و خواهان این شدند که به هنری فالکون رأی بدهند، نمایندۀ اپوزیسیون که تحت حمایت حزب خودش و دو حزب دیگر بود.

البته این اقداماتِ اپوزیسیون به هیچ نتیجه‌ای نینجامید. این فراخوان در مناطق ثروتمندنشین شهرهای بزرگ ــ پایگاه‌های سنتی احزاب دست راستی اپوزیسیون ــ جدی گرفته نشد، مناطقی که یا شاهد صفی برای ریختن رأی به صندوق در آن نبودیم و یا بعضاً با حوزه‌هایی خالی مواجه می‌شدیم.

البته هنری فالکون، با وفاداری به سنت اپوزیسیون دست راستی هنگام شکست خوردن در انتخابات، اعتراض کرد و مدعی شد که 900 مورد بی‌قانونی در انتخابات صورت پذیرفته است. او اعلام کرد که نتیجۀ انتخابات را نمی‌پذیرد و انتخابات باید یک بار دیگر و در ماه اکتبر برگزار شود. این خنده‌دار است. این مسئله بر همگان روشن است که وی قادر نبود اتحادی میان اپوزیسیون در حمایت از خودش برقرار سازد، زیرا FAVL، که بزرگ‌ترین نمایندۀ اپوزیسیون است و از واشینگتن پیروی می‌کند، انتخابات را تحریم کرده بود.

رأی کارگران و فرودستان علیه امپریالیسم

فراخوان انتخابات در مناطق کارگرنشین و فقیرنشین، که سنتاً حامی انقلاب بولیواری‌اند، بیشتر جدی گرفته شد. رأی این بخش از مردم ونزوئلا پاسخ محکم و روشنی بود به کمپین رسوای امپریالیسم و نیز اپوزیسیونی که بر طبل ابطال انتخابات می‌کوبد. بسیاری نیز به پای صندوق‌های رأی رفتند تا از آنچه هنوز از انقلاب باقی مانده حراست کنند. این مسئله کاملاً روشن است که اگر اپوزیسیون دست راستی در انتخابات پیروز می‌شد، قطعاً در راستای اجرای سیاست‌های «تعدیل» صندوق بین‌المللی پول گام برمی‌داشت و هزینۀ این اقدامات نیز علی‌القاعده بر دوش کارگران و فرودستان می‌بود. با این همه، حضور حامیان چاویسمو کم‌رنگ‌تر از دوره‌های قبل بود. مجموعۀ شواهد حاکی از آن است که حامیان مادورو و انقلاب بولیواری کم‌رمق‌تر از دوره‌های گذشته در انتخابات شرکت کرده‌اند.

هنوز هم شاهد نوعی هستۀ سخت در میان مردم ونزوئلاییم که از سر وفادارای به انقلاب بولیواری و مسیر سوسیالیستی‌ای که هوگو چاوز پیش نهاده بود به پای صندوق‌های رأی می‌آیند. اما شرایط برای فراهم‌سازی زمینۀ به حرکت درآوردن دیگر لایه‌های اجتماعی از سوی این هستۀ سخت روزبه‌روز دشوارتر می‌شود. در میان چپ‌گرایان جنبش چاویستا، تعداد فزاینده‌ای از این جنبش منتقد رهبری و بوروکراسی این جنبش‌اند، رهبری‌ای که نتوانسته وضعیت اقتصادی بغرنج را کنترل کند و به نظر می‌رسد که خود کم‌کم دارد به مانعی پیش پای انقلابی‌گری توده‌ها بدل می‌شود.

یکی از اصلی‌ترین موضوعات مناقشه‌برانگیز مسئلۀ کمون‌های روستایی بوده است. در چند ماه اخیر چندین دفعه شاهد این مسئله بوده‌ایم که گروه‌هایی از دهقان‌هایی اخراج شده‌اند که در کمون‌های روستایی سازمان‌دهی شده بودند. این اقدام را پلیس محلی، گارد ملی، قُضات محلی و منصب‌داران مؤسسۀ ملی زمین انجام داده‌اند و غالباً به سود زمین‌دارانی بوده که بعضاً نسبت‌هایی هم با دم‌ودستگاه دولتی داشته‌اند.

هرچه به انتخابات نزدیک‌تر می‌شدیم، دولت وعده می‌داد که جلوی این اقدامات را خواهد گرفت و مادورو اعلام کرد که دیگر شاهد چنین مسئله‌ای نخواهیم بود. یکی از اصلی‌ترین سازمان‌های دهقانیِ پیشرو و انقلابی، CRBZ، در انتخابات اخیر از مادورو حمایت کرد، اما همۀ انتقادات خود را به بوروکراسی دم‌ودستگاه دولتی نیز بیان کرد. در خصوص کمون ال‌مایزال نیز چنین اتفاقی افتاده است؛ جالب توجه است که این مسئله نیز در حالی روی می‌دهد که دولت پیروزی نمایندۀ این کمون (آنخل پرادو) در انتخابات را بر نمایندۀ حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا، در انتخابات محلی در ماه دسامبر، نپذیرفته است.

حال‌وهوای بسیاری از حامیان چاویستا در مصاحبه‌ای کوتاه با یکی از آنان در وبگاه BBC Mundo آشکار می‌شود:

ما این بار هم از سر صداقت و اطمینان به مادورو به او رأی می‌دهیم. اگر این بار هم اوضاع درست نشود، این بار آخر خواهد بود. من با امید به پای صندوق‌های رأی می‌روم. اما اگر اوضاع درست نشود، مردم به خیابان‌ها می‌ریزند. من به مادورو رأی خواهم داد، زیرا او متعهد شده است که اوضاع کشور را بهبود ببخشد و امیدوارم بتواند به حرفش وفادار بماند.

برطرف کردن بحران با پیش کشیدن بدیلی انقلابی

با توجه به سوابق موجود، چنین به نظر می‌رسد که مادورو و رهبران بولیواری یا نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند اقدامات ضروری برای حل‌وفصل بحران اقتصادی را به کار ببندند. آنان به جای سلب مالکیت از سرمایه‌داران، بانک‌داران و زمین‌داران از ایشان می‌خواهند که هرچه بیشتر سرمایه‌گذاری کنند. اگرچه دولت همواره آنان را مقصر اصلی «اقتصاد جنگی» می‌خواند، هم به آنان وام می‌دهد و هم برای مبادلات تجاری دلار در اختیارشان می‌گذارد. مادورو، یک بار دیگر، در سخنرانی خود به مناسبت پیروزی در انتخابات از مخالفان خواست تا پای میز مذاکره بیایند و این خواست را حتی تا امپریالیسم ایالات متحده نیز بسط داد و از امریکا نیز طلب مذاکره کرد.

احتمالاً در هفته‌های آتی شاهد فشارها و تحریم‌های بیشترِ کمپین امپریالیستی علیه ونزوئلا خواهیم بود. جان جی. سالیون، قائم‌مقام وزیر امور خارجۀ ایالات متحده، در سخنرانی‌ای در آرژانتین گفته است که واشینگتن تحریم‌های نفتی را در دستور کار قرار خواهد داد، مسئله‌ای که در اقتصاد ونزوئلا تأثیرات بسیار زیادی خواهد داشت. نمایندگان امپریالیسم امیدوارند تا از طریق ایجاد خفگی اقتصادی برای دولت ونزوئلا، آن را از پای درآورند.

در همین حال، مهم‌ترین مسئله برای توده‌های بولیواری همانا بحران اقتصادی است، بحرانی که هم تورم سرسام‌آوری ایجاد کرده، هم دستمزدها را تحت تأثیر قرار داده و هم به نایابی کالاهای اساسی منجر شده است. مادورو گفته که بعد از انتخابات با این مشکلات دست‌وپنجه نرم خواهد کرد و امیدوار است که «رفاهی اقتصادی» به بار بیاورد. چنین احتمال می‌رود که باز هم این وعده‌ها برآورده نشود. آن‌گاه تنها راه‌حل درستی که پیش پای توده‌ها می‌ماند این است که به دنبال بدیلی راستین بگردند: بدیلی که هم‌زمان از پس بحران اقتصادی برآید و قادر باشد با امپریالیسم مقابله کند.

درواقع، فقط دو راه‌حل محتمل وجود دارد. راه‌حل نخست از آن اپوزیسیونی است که مورد حمایت امپریالیسم است. این راه‌حل این مسائل را در پی خواهد داشت: برنامۀ تعدیل گسترده و وحشیانه، از جمله برداشته شدن امکانات اجتماعی و دولتی و افتادن این امور بر دوش مردم، دستکاری سوبسیدها، از اعتبار انداختن سوبسیدهای غذایی، خصوصی‌سازی شرکت‌ها و منابع طبیعی و الی آخر. این راه‌حل، فی‌الواقع، مصیبت بزرگی برای طبقۀ کارگر خواهد بود و راست‌های دمکراتیک همان کسانی‌اند که این پروژه را پیش خواهند برد.

گزینۀ دیگر نیز این خواهد بود که اهرم‌های بنیادین اقتصاد را از دست سرمایه‌دارها بیرون آورند و آنها را به مالکیت عمومی تحت کنترل دمکراتیک کارگران درآورند. این دستگاه‌ها باید برای منفعت مردم تولید کنند، نه سود الیگارشی. سیاست یک بام و دو هوای مادورو سبب می‌شود که بحران اقتصادی تعمیق شود و همۀ مصائب بر روی دوش فرودستان و کارگران بیفتد.

برای گسستن از این وضعیت، پیشتازان انقلابی می‌باید هدف اصلی خود را ایجاد بدیلی اصیل و انقلابی، و مبتنی بر برنامۀ سوسیالیستی، قرار دهند تا اوضاع به سود طبقۀ کارگر خاتمه یابد. این همان وظیفه‌ای است که امروز بر دوش ماست.

https://www.marxist.com/maduro-wins-venezuela-election-despite-imperialist-meddling-what-next.htm