زبان مادری مهم و حیاتی است! (چهار بخش)

زبان مادری مهم و حیاتی است!

(چهار بخش)

 

     بهرام رحمانی

bahram.rehmani@gmail.com

 

بخش اول

حق تحصیل به زبان مادری مهم و حیاتی است پس باید در اولویت قرار گیرد! ممنوعیت زبان مادری در ایران، چه خطراتی در بر دارد؟

من عامدانه و آگاهانه از واژه »اقلیت‌های ملی ایران« استفاده نمی‌کنم. چرا که خود این واژه پیشاپیش جایگاه ویژه و برتری به فارس‌زبان‌ها می‌دهد که بسیار غلط و نادرست است. حتی از دیدگاه آماری نیز غلط است. چرا که خلق‌های غیرفارس‌زبان جامعه ایران از نظر آماری، در اکثریت هستند و نه در اقلیت. به‌علاوه از نظر سیاسی و اجتماعی نیز جامعه را به اقلیت و اکثریت کردن مضر است. موضوعی‌ست که به نابرابری باور و اتکا دارد. واقعا تهران 12 میلیونی چند درصد فارس و چند درصد غیرفارس است؟

اگر قرار است در فردای سرنگونی حکومت اسلامی ایران، همه شهروندان ایران بدون توجه به ملیت، جنسیت، باورهای سیاسی، مذهبی و عقیدتی مختلف از حقوق یک‌سان و برابری برخوردار باشند پس اقلیت و اکثریت کردن جایی ندارد. باید فضایی به‌وجود آورد که هر شهروندی خود را در همه مسایل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و امنیتی آن دخیل بداند و خود را خارج از جامعه حس نکند.

تا آن که به‌زبان مادری مربوط است تحصیل به زبان مادری مهم و حیاتی است؛ به‌این دلیل ساده که جزو حقوق اولیه و بنیادی هر انسانی است بنابراین ممنوعیت آن، نقض آشکار این حقوق انسانی است

انسان به‌زبانی که با آن متولد شده و رشد یافته در وهله نخست ارتباط عاطفی با والدین و اطرافیان، به‌ویژه مادر دارد و طبیعتا آن را بهتر می‌فهمد و سپس بهتر نیز می‌تواند با آن زبان درس بخواند

روان‌شناسان بر این عقیده‌اند که به‌طور طبیعی زبان مادری زبانی‌ست که فرد با آن ارتباط عاطفی قوی‌تری دارد و در هر شرایطی، به‌ویژه در آموزش و کاربرد با زبان مادری خود، بهتر می‌تواند خود را بیان کند. روند آموزشی با زبان مادری دل‌پذیرتر استدر نتیجه در فرآیند آموزش کارآمدتر است.

از جنبه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز، آموزش به‌زبان مادری در یک جامعه‌ چند زبانی هم‌چون ایران، به‌تقویت وحدت زبانی و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با زبان‌های دیگر کمک می‌کند. ب

 

نابراین محرومیت بخشی از شهروندان یک جامعه از این حق مسلمشان، بسیار خطرناک است به‌طوری که شکاف‌هایی در میان خلق‌های مختلف جامعه ایجاد می‌کند و به مروز زمان چنان عمیق‌تر می‌گردد که احتمال دارد ضربات جبران‌ناپذیری به همبستگی انسانی وارد آورد و به‌درگیری ملی و جدایی منجر گردد.

در واقع آزادی زبان مادری و حق تحصیل با ‌زبان خود، فراتر از مسئله حقوق بشر و غیره، یک ضرورت انسانی است که به‌هیچ‌وجه نباید خدشه‌دار شود

لحظه‌ای تصور کنید یک کودکی که تا شش - هفت ‌سالگی با زبان مادری سخن گفته و احساسات و عواطف خود را بیان کرده است ناگهان وارد مدرسه می‌شود و معلم او را وادار می‌کند به‌زبان دیگری سخن بگوید و بخواند و بنویسید که هیچ آشنایی با آن زبان ندارد چه احساسی به‌شما دست می‌دهد؟!

سال گذشته حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر سابق آموزش و پرورش ایران، چنین اقرار کرده بود»70 درصد دانش‌آموزان در سراسر کشور دو زبانه بوده و پس از ورود به کلاس اول و گذراندن یک سال تحصیلی هنوز زبان مادری آن‌ها به فارسی تبدیل نشده است.«‌1

شاید خود معلم هم این نوع زورگویی را قبول نداشته باشد اما به‌لحاظ قانونی و اداری موظف است فارسی صحبت کند. یعنی قوانین کشور و سیستم اداری شما را به‌عنوان معلم وادار می‌سازد تا به‌کودکی که فارسی بلد نیست زبان فارسی را تحمیل کنید

در گزارش «مرکز پژوهش‌های مجلس شورای حکومت اسلامی ایران»، آمده است که در 6 سال اخیر نزدیک به 5 میلیون نفر از دانش‌آموزان مردود شده‌اند. کارشناسان تایید می‌کنند، بیش ترین میزان مردودی‌ها در مناطقی است که زبان مادری در آن جاها غیرفارس است.‌2

شیرزاد عبدالهی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش با اشاره به‌میزان بالای مردودی‌ها در مناطق مختلف کشور، در سال 1390،به‌سایت «خبر آنلاین»، گفته است: «کودکانی ‌که در این مناطق به‌مدرسه می‌روند به‌دلیل عدم آشنایی به‌زبان فارسی و مواجه با آن، دچار شوک وحشتناکی می‌شوند و خود را نمی‌توانند تطبیق دهند

مرتضی شکوهی، مدیرکل دفتر خلاقیت و نوآوری وزارت آموزش و پرورش چندی پیش به خبرگزاری حکومتی مهر گفته است: «ما از پوشش تحصیلی در استانها با خبر هستیم و از کودکان بازمانده از تحصیل خبر نداریم و اصولا هم وظیفه‌ای در این زمینه نداریم

در این میان، سهم دختران بیشتر از پسران است. علتاش هم آن است که دسترسی پسران به آموزش از دختران بیش تر است. علاوه بر حساسیتهای خانوادههای متعصب در رابطه با تحصیل دختران، خانوادههای فقیر و کمدرآمد هم برای ادامهتحصیل بیش از دختران به‌تحصیل پسران اهمیت بیشتری میدهند. با افزایش خط فقر و رفتن جمعیت بیشتری زیر خط فقر، تعداد کودکانی که از تحصیل خارج میشوند بیشتر می‏<