بیانیۀ جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو

بیانیۀ جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو

 

امروز روز دانشجوست؛ روزی که یادآور یک تاریخ، رنج ما ستمدیدگانی است که اینک در کسوت دانشجو در کناریکدیگر قرار گرفته ایم. یک تاریخ، رنج مان و صدالبته یک تاریخ مبارزه ی مان مبارزه ی علیه ستمگران داخلی  همتایان خارجی شان. امروز روز دانشجوست؛ روزی که یادآور کشتار بی شرمانۀ دانشجویانی است که در برابر کودتای آمریکا برای حفظ دستگاه بیدادگر سلطنت، ایستادگی کردند.

امروز در وضعیتی به سر می بریم که شرایط و امکان ورود به دانشگاه برای قشر وسیعی از جامعه، فرودستان وزحمت کشان، با موانع روزافزون معیشتی و مالی مواجه می شود. امروزه نه تنها دسترسی به آموزش مناسب درمدارس، تنها برای عدۀ هرچه کمتری از افراد ممکن می شود، نه تنها کسب رتبه در آزمون ورود به دانشگاه، به امکانات مالی افراد وابستگی تام وتمام یافته، بلکه دانشجویان پس از ورود به دانشگاه نیز، با مجموعه ای ازسیاست گذاری های کلان آموزشی مواجه می شوند که بیش از همه معیشت دانشجویان فرودست را نشانه گرفته است.

دانشگاهی که در جهان پول و سرمایه، بستر تولید سود است، هم اینک دسترسی فرزندان کارگران را به دانشگاه های به اصطلاح برتر نیز برنمی تابد.

سال هاست طرح ها و سیاست هایی که دولت حاکم، به عنوان دستگاه کارگذار سرمایه دارن کمر همت به اجرایشان بسته، روزبه روز معیشت ما دانشجویان فرودست را تهدید کرده است. پولی سازی آموزش، سنوات، واحدهای جبرانی،وضعیت بد غذا و خوابگاه، تبعیض جنسیتی، بومی گزینی، خصوصی سازیِ فضاهای دانشگاهی، همه و همه، اسامی آشنای ستمی هستند که گوش ما به شنیدنشان عادت کرده است.

 سیاست هایی که هرچه بیشتر دانشجویان فرودست را از ادامۀ تحصیل بازداشته و به عنوان نیروی کار ارزان روانۀ بازارهای کار کرده است. امروز شاهدیم که به میمنت دهه ها اجرای سیاست خصوصی سازی و تعدیل ساختاری، هزاران دانشجوی فرودست همزمان با تحصیل،

ناگزیر به کار در هتل ها، رستوران ها و کارگاه های سرمایه دارانی شده اند که از رعایت حقوق بدیهی کارگر ـ دانشجوهایشان نیز سرباز می زنند.

همپای این سیاست ها در دانشگاه، طبقه ی حاکم دیگر عرصه های اجتماعی را نیز دستخوش تغییراتی کرده که زیان اش به جیب طبقه ی کارگر و سودش به حساب سرمایه داران خواهد رفت. خصوصی سازی واحدهای صنعتی یکی از همین سیاست هاست که سال ها حاکمان و بلندگوهای تبلیغاتی شان آن را به دروغ مردمی سازی نامیده اند؛ و صد البته کیست که نداند مردم نه یک کلّ به هم پیوسته که متشکل از طبقاتی است که منافع متضادی دارند.

 نیشکرهفت تپه، فولاد ملی اهواز، معادن آق دره، زمستان یورت، ماشین سازی تبریز، هپکوی اراک، کارگران راه آهن و معلمان و پرستاران مشت هایی نمونه ی خروار از نتایج این سیاست ها هستند. مبارزات کارگران واحدهای صنعتی مذکور که ماه هاست ادامه دارد نشانگر هماوردیِ فعالانه ی طبقه ی کارگر ایران با این سیاست هاست که ما هم طبقه های آنان در دانشگاه تمام قد در حمایت از این مبارزات خواهیم ایستاد. ما از مبارزات برحق کارگران هفت تپه، اعتصاب معلمان ومطالبات برحق شان، اعتصاب کارگران راه آهن و مبارزۀ کارگران شرکت هپکو برای پیگیری حقوق اولیه شان حمایت می کنیم و در کنار ایشان خواهیم ماند.

در کنار تمام این سیاست ها و موانع رنج و زخم های کهنه نیز به وساطت های جدید هر از چندگاهی سر باز می کند.

منع تحصیل دانشجویان اقلیت مذهبی، تبعیض های جنسیتی در برابر دختران دانشجو، مرکزگرایی بیش از پیش که در قالب طرح های بومی گزینی اجرا می شوند، همه و همه نمونه هایی چند از این زخم های دوباره زنده شده است. به این ها بیفزایید: ممانعت از تحصیل مهاجران افغانستانی در مدارس ابتدایی یزد و کرمان و تهران، کارشکنی در ادامۀ تحصیل فرزندان این رنج کشیده ترین مردمان خاورمیانه در دانشگاه های ایران.

صدها هزار تن از اهالی جنگ زدۀ افغانستان، سال ها است که داغ بی شرمانۀ بهره کشی را بر تن دارند و با این همه فرزندان شان از تحصیل، این بدیهی ترین حق هر انسان، محروم اند. و باز، این همه زخم و رنج تنها رد شلاق سرمایه داران ایران بر تن کارگران است.

 کارگران ایران، نه تنها قربانی چندین دهه اجرای سیاست های نئولیبرالی دولت های وقت بوده اند، بلکه بار اصلی تهاجم سیاسی و اقتصادی دولت آمریکا را نیز به دوش می کشند. تحریم های امپریالیستی دولت آمریکا، که به چند برابر شدن قیمت تمام اقلام غذایی، آموزشی، بهداشتی و دارویی منجر شده، مستقیماً معیشت کارگران ایران را هدف گرفته است. پیکرها و جان های بیشمار کارگران است که این تحریم های ظالمانه را تاب می آورد.

 تحریم هایی که هم ارز جنگ افروزی وحشیانۀ دولت آمریکا در عراق، افغانستان، لیبی، سوریه  و یمن است. تحریم هایی که تداوم همان منطقی است که نیم قرن پیش به کشتار دانشجویان دانشگاه تهران انجامید: منطق جنگ، کودتا و تحریم، منطق دولت امپریالیست آمریکا.

هم گام با این استثمار و تحریم، سرمایه داران و دولت نئولیبرال شان، حق هرگونه تشکل یابی را از فرودستان دریغ کرده اند تا به زعم خود، در استثمار و بهره کشی از کارگران و زحمت کشان مانعی در برابر خود نبینند.

 با این همه،این حق که سال هاست از ما دریغ شده، از جمله عواملی است که ما را در جدال با سرمایه داران تقویت می کند.

کارگران و معلمان سال هاست که برای دستیابی به تشکل های جمعی شان جنگیده اند، زندان رفته اند و سرکوب شده اند. ما دانشجویان نیز در این سال ها با کارشکنی های بسیاری در مسیر تشکیل شوراهای صنفی، این ابتدایی ترین شکل دفاع جمعی از منافع مان، روبه رو بوده ایم.

شرط شرکت 25 درصد از دانشجویان در انتخابات از جمله جدیدترین این کارشکنی هاست که تشکیل شوراهای صنفی را با مشکل جدی روبه رو خواهد ساخت.

 پولی شدن آموزش و سیاست زدایی، به عنوان ابزار حمله ی طبقه ی حاکمه در سراسر جهان سرمایه داری، فرودستان را هرچه بیشتر از دانشگاه طرد کرده و ساختار طبقاتی دانشگاه را به عنوان نمادی ایدئولوژیک در جهانِ تحت تسلط منطق سرمایه به نفع طبقه ی مسلط عوض کرده است. حال این منطق با پنهان کردن تمام این فرایند حقّ تشکل یابی دانشجویان فرودست را از آن ها به بهانه ی یک کمیت دریغ می کند. ایستادگی در برابر این تفسیر که مانع جدید فعالیت و مبارزات دانشجویی از اولویت های تمام دانشجویان فرودست است.

در این میان، شاهد هستیم که شوراهای صنفی دانشجویان کشور، در بیانیه ای که به مناسبت روز دانشجو منتشرساخته، راه چارۀ این همه درد و رنج را نه اتحاد و هبستگی کارگران و دانشجویان فرودست، که همبستگی تمام دانشجویان با اساتید اعلام کرده و خواهان تشکیل شورایی از استادان و دانشجویان، برای مدیریت دانشگاه شده است!

در حالی که منافع دانشجویان، به ویژه دانشجویان فرودست و استادان آشکارا منافعی است ناهمگون و متضاد ودرحالی که متولیان امر در راه تشکیل شوراهای صنفی نیز سنگ اندازی می کنند، چنین مطالبه و خواستی، معنایی جزهدایت مبارزات برحق دانشجویان به شوره زار شکست ندارد. در حالی که اساتید دانشگاه، چه درون و چه بیرون ازدانشگاه، در اتحادیه ها و هیئت مدیره های گوناگون، متشکل شده اند و بعضاً دستی بر آتش خصوصی سازی آموزش و

تولید دارند، مطرح ساختن ادارۀ دانشگاه در شورای متشکل از اساتید و دانشجویان، نه تنها هیچ فایده ای برای دانشجویان فرودست ندارد، بلکه تنها آب بر آسیاب متولیان سیاست نئولیبرالی می ریزد. چنین ایده ای، تنها به تضعیف دانشجویان فرودست و تقویت سیاست حمله به معیشت کارگران و فرودستان خواهد انجامید. ما برآنیم که تأکید بر تقویت صفوف دانشجویان در شورا های صنفی، در وضعیت کنونی، مؤثرترین راه محافظت از معیشت و حقوق فرودستان و کارگران است.

دهه ها پیاده سازی سیاست های نئولیبرال در دولت های مختلف، هجمه به منافع کارگران وفرودستان، و تحریم های دولت آمریکا که بیش از همه فرودستان را نشانه گرفته است؛ ما را بر آن می دارد تا در کنار تمامیِ مردمانی که تحت این ستم قرار گرفته اند، در برابر این منطق بایستیم. همان هم رزمان مان در سوریه، یمن، فلسطین و جای جای

خاورمیانه. امروز رهایی دانشجویان و همه ی مردم فرودست ایران تنها به مبارزۀ پیگیر و متحد و در همبستگی مطلق کارگران، فرودستان و قربانیان جنگ و تحریم و بهره کشی نه فقط در ایران بلکه در سرتاسر خاورمیانه، علیه نظم سرمایه ممکن می شود.