گورستانهای متروک – خشونت کتمان شدۀ جنگ پیمان آمریکایی در سوریه و عراق
گورستانهای متروک – خشونت کتمان شدۀ جنگ پیمان
آمریکایی در سوریه و عراق
اکنون بیش از ۴ سال است که پیمانی
متشکل از کشورهای عضو ناتو و استرالیا و شیخنشینان عرب زیر رهبری ایالات متحده
آمریکا سرگرم جنگی است که در انظار عمومی غرب به عنوان جنگ مطرح نیست. در حالیکه
حمایت روسیه از نیروهای نظامی سوری منطبق بر حقوق بینالملل بود، کشورهای عضو ناتو
یک جنگ هوایی مغایر با حقوق بینالملل در سوریه و عراق صورت میدادند. به قول محقق
سوئدی «یان اوبرگ» راه و روش جنگی منطبق بر سنن و «خلق و خوی استعماری» است که بر
نژادپرستی متمرکز است.
نويسنده: یوآخیم
گیلیارد
منبع: تارنگاشت عدالت
گورستانهای متروک
خشونت کتمان شدۀ جنگ
پیمان آمریکایی در سوریه و عراق
در لشگرکشی
تقریباً ۹ماهه
(اکتبر ۲۰۱۶تا
ژوئیه ۲۰۱۷) نیروهای
عراقی همراه با پیمان نظامی زیر رهبری ایالات متحده آمریکا علیه دولت اسلامی در
موصل بیش از ۹۰ هزار
نفر کشته شدند، که ۴۰ درصد
آنان ناشی از حملات هوایی بود. ۸۰درصد کلیه ساختمانهای
غرب این شهر نیز ویران گردید.
اکنون بیش از ۴ سال است که پیمانی
متشکل از کشورهای عضو ناتو و استرالیا و شیخنشینان عرب زیر رهبری ایالات متحده
آمریکا سرگرم جنگی است که در انظار عمومی غرب به عنوان جنگ مطرح نیست. برعکس،
دخالت روسیه در سال ۲۰۱۵ در حمایت از ارتش سوریه از همان آغاز از طرف رسانههای غربی به عنوان جنگی
بسیار خشن علیه تمامی مردم ساکن منطقه مورد حمله واقع شد، با اینکه اعمال خشونت
از سوی گروههای مخالف جهادگرا دست کمی از اعمال داعش که پیمان آمریکایی برای
مقابله با آن تشکیل شده بود، نداشت.
نیروهای هوایی ایالات
متحده و شرکا تا ژوئیه ۲۰۱۸ بیش
از ۱۰۰ هزار
بمب و موشک بر سر ۳۰ هزار
هدف مختلف در سوریه و عراق خالی کردند.
نیروهای هوایی ایالات
متحده و شرکا تا ژوئیه ۲۰۱۸ بیش از ۱۰۰ هزار بمب و موشک بر سر ۳۰ هزار هدف مختلف در سوریه و عراق خالی کردند.۱ با این حال، در
رسانههای غربی حمله به دژهای عمده داعش و هدفهای دیگر بیشتر در غالب عملیات
پلیس با پشتیبانی نیروی هوایی مطرح میشد که برای مقابله با «اشرار» بیبدیل اعلام
میگرديد ولی به طوری که تحقیقات موجود نشان میدهد، در مقابل حمله به شرق حلب و
شرق غوطه در واقع حمله به موصل و رقعه به مراتب سهمناکتر و ویرانکنندهتر از
اقدامات طرف سوری-روسی بوده است.
مرگ در شهر
تصویری که از طرف نیروهای نظامی ناتو بیمداقه در غرب ارایه میشود تصویر یک جنگ
تمیز و دقیق علیه داعش است که تقریباً بدون هیچ قربانی غیرنظامی صورت میگیرد، در
حالیکه از همان ابتدا نیروی هوایی روسیه و سوریه متهم به جنگ بیرحمانه و بیملاحظهای
شدند، که به شدت نیز علیه مردم غیرنظامی اعمال میشد. دولتهای غربی به ویژه
حملاتی را که جهت آزادی شرق حلب صورت گرفت، شدیداً محکوم میکردند. نماینده
بریتانیا در شورای امنیت سازمان ملل متحد رهبری روسیه را متهم کرد که در حلب
«جهنمی نوین» ایجاد کرده و وزیر امور خارجه وقت آلمان «فرانک والتر اشتاینمایر»
شکوه میکرد که «تصاویر حلب از نظر شقاوت بینظیر است.»
غرب طی سازوکار سازمانیافتهای
قبل از هر چیز استعمال گویا بمبهای ساده و «بشکهای» را محکوم میکرد، زیرا بنا
بر اصول و قوانین جنگی به دلیل عدم دقت لازم آثار بیرویه و تصادفی به جای میگذارد
و عمدتاً هدفهای غیرنظامی را منهدم میکند. سخنگوی پیمان آمریکایی در توجیه شیوه
جنگی پیمان، مدام به فقدان دقت سیستمهای تسلیحاتی روسیه اشاره کرده و دقت به
مراتب بیشتر سلاحهای خود را جهت کاهش خسارات جنبی برجسته میکرد.
مثلاً فرمانده نیروی
هوایی انگلیس «جانی استرینجر» در جلسه پرسش و پاسخ کمیسیون دفاعی پارلمان انگلیس
گفت: «چون روسها محدودیتهای ما را ندارند» در مناطقی مثل حلب تقریباً تا ۹۰ درصد از سلاحهای
غیرهدایتشونده در ارتفاع متوسط استفاده میکنند، ارتفاعی که اجباراً با چندین ده
متر انحراف از هدف به زمین اصابت مینماید. ولی او و همکارانش میخواهند که در
پایان روز بتوانند به چشمهای یکدیگر نگاه کنند.۲
فارغ از اینکه آیا این
اتهامات علیه روسیه و سوریه واقعاً به جا است یا خیر، زیادهگویی در مورد ملاحظه و
حفاظت از مردم بیگناه چیز دیگری جز تبلیغات نیست. مثلاً تحقیقاتی که از سوی
ابتکار «Airwars» در مورد حملات هوایی در سوریه و عراق انجام شده، نشان
میدهد که خسارات وارده از سوی سلاحهای دقیق ناتو، در مناطق جنگی مسکونی و
پرجمعیت به هیچوجه کمتر نیست و به همین صورت وجود قربانی کمتری را نیز تضمین
نمیکند.۳ تحلیل گروههای ناظر که گزارشات روزمره حملات هوایی و مهمات مورد
استفاده قرار گرفته و قربانیان غیرنظامی دو طرف را ارزیابی میکند بیشتر بر این
امر گواهی میدهد که این سلاحها (سلاحهای نقطهزن) بر رویهم حتا ویرانیهای بیشتر
و کشته و مجروحشدگان بیشتری را سبب میگردد.
این گمان موجود است که
نظامیان غربی به دلیل اعتماد بیشتر به هدفزنی سلاحهای خود اغلب آماده اند تا
سلاحهای قویتر با قدرت انفجاری بیشتری را در مناطق مسکونی با جمعیت زیاد به کار
گیرند.
این گمان موجود است که
نظامیان غربی به دلیل اعتماد بیشتر به هدفزنی سلاحهای خود اغلب آماده اند تا
سلاحهای قویتر با قدرت انفجاری بیشتری را در مناطق مسکونی با جمعیت زیاد به کار
گیرند.
گروه قابل ستایش Airwars
هر چند کوشش میکند تا عینیت و واقعیت را رعایت کند ولی با نگاه به جنگ سوریه
عمدتاً شیوه نگرش غرب را پذیرفته و از اینرو به طور کلی نسبت به کشورهای عضو
ناتو، دخالت نظامی روسیه در سوریه را بسیار نکوهشگرانهتر مورد بررسی قرار میدهد.
در حالیکه Airwars اطلاعات منابع اپوزیسیون سوری مانند Syrian Network for Human Rights و یا Violation
Documentations Center و یا «کلاه سفیدها»ی بدنام را مورد استفاده قرار میدهد،
منابع دیگر از جمله منابع روس و یا رسانههای ایرانی را نادیده میگیرد و لذا
قربانیانی که در منابع نامبرده اخیر ذکر میگردند به بانک اطلاعاتی آنان حتا زیر
عنوان «اطلاعات ناموثق» نیز وارد نمیشوند.
به دلیل انتخاب منبع،
احتمالاً تعداد قربانیانی که از طرف Airwars برآورد شده طی حملات
پیمان آمریکایی کمتر از قربانیان حملات روسی-سوری میباشد ولی با این حال این گروه
به این نتیجه رسیده که حملات نیروی هوایی روسیه در حلب و غوطه شرقی بیشتر از
حملات پیمان آمریکایی قربانی نداشته است. اگر تعداد قربانیان را در رابطه با تعداد
حملات و حجم و قدرت انفجار مهمات به کار برده شده بررسی کنیم به روشنی در کلیه
موارد ثابت میشود که تعداد کشتهشدگان غیرنظامی عمدتاً با شدت بمباران و تراکم
جمعیت منطقه مورد نظر رابطه مستقیم دارد.
محاصره و سپس محو
این نتیجهگیری تعجبآور نیست. اگر بمبهای نقطهزن (شعاع ده متر) با ۵۰۰ کیلوگرم قدرت انفجاری
بیشتر روی یک منطقه پرجمعیت مثلاً بخش قدیمی شهر موصل پرتاب شود و هر بمبی چندین
ساختمان را ویران کند، قاعدتاً نمیتواند ملایم عمل کند. دقیقترین نقطهزنی وقتی
که اطلاعاتی در مورد تعداد شهروندان غیرنظامی حاضر در محل در دست نیست به چه درد
میخورد؟ تنها با شناسایی هوایی (که پیمان آمریکایی فقط میتواند به آن تکیه کند)
نمیتوان بی هیچ شک و تردیدی هدفهای نظامی را رصد کرد و کمتر از آن، تعداد
افرادی را که در این ساختمان و ساختمانهای مجاور حضور دارند، حتا اگر برای برنامهریزان
واقعاً مهم باشد، مشخص کرد.
هیچ شک و تردیدی وجود
ندارد. برای کاهش خسارات خودی حتا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما مقررات
عملیات نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا بسیار رقیق شده بود. تصمیمگیری در مورد
حملات هوایی به عهده فرماندهان محلی بود. آنها میتوانستند مثلاً اگر از خانهای
به سوی آنها شلیک میشد، فوراً تقاضای حمله هوایی کنند.۴ ولی معارضین
دایماً مواضع خود را تغییر میدادند و از طریق حیاط خلوتها و دالانها و دیوارهای
خرابه بین ساختمانها حرکت میکردند. مثلاً
در یک مورد که پنتاگون
مجبور به اعتراف شد، روز ۱۷ مارس
سال ۲۰۱۷ وقتی
که برای مقابله با یک تکتیرانداز حمله هوایی درخواست شد، تقریباً ۲۰۰ نفر که به
زیرزمین ساختمان پناه برده بودند زیر آوار سقف به قتل رسیدند.
در یک مورد که
پنتاگون مجبور به اعتراف شد، روز ۱۷ مارس سال ۲۰۱۷ وقتی که برای مقابله با یک تکتیرانداز حمله هوایی درخواست شد، تقریباً ۲۰۰ نفر که به زیرزمین
ساختمان پناه برده بودند زیر آوار سقف به قتل رسیدند.۵
دولت ترامپ در ماه مه ۲۰۱۷ این شیوه جنگی بیرحمانه
را تشدید کرد به اینصورت که تاکتیک جدید «محاصره کن و نابود کن» را علیه داعش به
کار بست. با قتل افراد خارجی که در صفوف داعش مبارزه میکنند، میبایست از بازگشت
آنان به ایالات متحده و یا اروپا جلوگیری میشد، هدفی که مورد قبول همپیمانان
اروپایی نیز بود.
از اینرو بسیار وقیحانه
بود که سخنگوی ارتش آمریکا ادعا میکرد، به دلیل دقت سلاحهای آنان بیرون راندن
داعش از رقعه تنها تعداد کمی قربانی غیرنظامی از خود به جای گذارده است. این ادعا
به طور کامل از طرف رسانههای غربی پذیرفته و پخش شد، با اینکه دو هفته تحقیقات
سازمان عفو بینالملل در منطقه به سادگی آن را نفی کرد.