جنگ حکومت اسلامی با کانون نویسندگان ایران!
جنگ حکومت اسلامی با کانون نویسندگان ایران!
ارسالی: بهرام رحمانی
نیم قرن فعالیتهای کانون نویسندگان ایران را هیچگاه
صاحبان قدرت تحمل نکردهاند. اعضای این کانون بارها مورد تعیقب و احضار
قرار گرفتهاند و بهزندان رفتهاند. نشستهای این کانون بارها لغو شده است. کانون نویسندگان یک
تشکل مستقل و دموکراتیک است و اعضایش جز قلم در دست و اندیشه در سر
ندارند.
این کانون در سال 1347 رسماً با هدف تشکلیابی نویسندگان و مبارزه
با سانسور اعلام موجودیت کرد، کانون نویسندگان و اعضای آن از ابتدای تشکیل و بهویژه
طی دهه های 60 و 70 با درجات مختلف سرکوب، از سانسور و
تعقیب قضایی گرفته تا قتل روبهرو بودهاند. محمدجعفر پوینده و محمد مختاری از از
جمله اعضای کانون نویسندگان بودهاند که در جریان قتلهای زنجیرهای توسط وزارت
اطلاعات به قتل رسیدند.
سعید سلطانپور از اعضای هیات دبیران کانون نویسندگان در سال 60
اعدام شد.
امسال نیز حکومت اسلامی مانع برگزاری گرامیداشت پنجاه سالگی کانون و همچنین
مانع برگزار مراسم زندهیاد علیاشرف درویشیان شدند.
در این روزها، یاشار سلطانی روزنامهنگار افشاگری که دو سال پیش مدارکی
دایر بر «تخلفات شهرداری» در واگذاری املاک منتشر کرده بود به پنج سال حبس محکوم
شده است. وی که در سال 1395 برای مدتی تحت بازداشت قرار گرفت از
جمله به نشر مطالب خلاف واقع و افترا به شرکتها متهم بود.
این چندمین اقدام دستگاه قضایی ایران علیه روزنامهنگاران و فعالان در هفته
جاری است.
یاشار سلطانی، همچنین بهمدت 2 سال از عضویت در احزاب، گروهها،
دستهجات سیاسی، فعالیت در فضای مجازی و رسانهها و مطبوعات و خروج از کشور محروم
شده است.
وکیلی را در اورمیه دادگاه و محکوم کردهاند.
یکی از متهمان پرونده «دختران خیابان انقلاب» که
در ورودی دادگاه انقلاب با ماموران درگیر شده بود، دو سال حبس تعلیقی و 50 هزار
تومان جزای نقدی محکوم شد.
محمدحسین آقاسی وکیل مدافع لیلا میرغفاری روز چهارشنبه در گفتوگو با ایرنا
اظهار داشت: «موکلم پروندهای در دادگاه انقلاب داشت که خرداد امسال موقع ورود به
دادگاه با وجود اینکه مانتور و شلوار جین بر تن داشته، ازاو میخواهند چادر سرکند.»
این وکیل دادگستری اضافه کرد: «موکلم نمیپذیرد و میگوید حجابش خوب است و نهایتا
به او چادر میدهند و او نیز با ماموران درگیر و به یگان حفاظت دادگاه منتقل میشود.»
آقاسی ادامه داد: نهایتا بهخاطر اظهارات موکلم، برای او پروندهای به اتهام
اتهام اهانت به رهبری، تمرد نسبت به ماموران در حین انجام وظیفه، ظاهر شدن در
انظار عمومی بدون حجاب شرعی و تشویق مردم به بیحجابی و فحشا تشکیل میشود.»
***
روز سهشنبه نیز سه تن از اعضای کانون نویسندگان را راهی
زندان اوین کردند.
حکومت اسلامی ایران، با هدف جلوگیری از خیزشهای مردمی و اعتصابهای
مداوم کارگران، معلمان، بازنشتگان، دانشجویان و نابودی تشکلهای مستقل و
دموکراتیک، بار دیگر شمشیر خود را از رو بسته و تهدید و دستگیری و زندان
فعالین جنبشهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را آغاز کرده است.
رعب و وحشت در روزهای اخیر بهویژه با دستگیری اسماعیل بخشی نماینده محبوب و
جسور کارگران شرکت هفتهتپه و سپیده قلیان روزنامهنگار و فعال مدنی و مدافع
کارگران شرک هفتتپه، زندانی کردن سه عضو کانون نویسندگان و...، تشدید شده است. این رعب
و وحشت جدید حکومت اسلامی، احتمالابیارتباط با مراسمهای چهلمین
سالگرد حکومت اسلامی در 22 بهمن نیست.
جنگ حکومت اسلامی با کانون نویسندگان ایران پایانی ندارد. چرا که نه حکومت
اسلامی از سانسور و اختناق دست برمیدارد و نه کانون نویسندگان ایران به سانسور
گردن میگذارد و از مبارزه برای آزادی بیحد و حصر اندیشه و بیان برای همگان دست
برمیدارد. بنابراین، تا روزی که این حکومت رعب و وحشت، شکنجه و زندان، اعدام و
ترور، دزد و استثمارگر در قدرت و حاکمیت است هرگز جنگاش با کانون نویسندگان به
پایان نخواهد رسید.
کانون نویسندگان ایران در گذشته نیز در مقابل سانسور و اختناق حکومت پهلوی
ایستاده بود و بیتردید در آینده نیز در برابر هر قدرتی خواهد ایستاد. چرا که یکی
از ویژهگیهای کانون نویسندگان مردمی و ضدقدرت بودن آن است.
کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیهای بازداشت رضا خندان(مهابادی)،
کیوان باژن و بکتاش آبتین، سه تن از اعضای این کانون را محکوم کرد و نوشت رییس
دادگاه آنها را از حق داشتن وکیل محروم کرده است.
در بیانیه کانون نویسندگان ایران که سهشنبه دوم بهمن ماهمنتشر
شده، آمده است که دادگاه، ناصر زرافشان و راضیه زیدی را بهعنوان وکلای رضا خندان(مهابادی)،
کیوان باژن و بکتاش آبتین نپذیرفته و قاضی محمد مقیسه، رییس دادگاه گفته است که
این سه نویسنده خود میتوانند از خودشان دفاع کنند.
رضا خندان(مهابادی) و کیوان باژن
اعضای هیئت دبیران و بکتاش آبتین بازرس کانون نویسندگان ایران هستند.
آنها به شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی مراجعه کرده و مهلت تعیین
وکیل و برخورداری از حق دفاع از خود را درخواست کردند اما رئیس دادگاه قرار تأمین
را از کفالت 100 میلیون تومانی برای هر یک، به وثیقه یک میلیارد تومانی
برای هر کدام از آنها تبدیل کرد و اعضای کانون به دلیل عدم امکان تأمین وثیقه،
بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.
کانون نویسندگان
ایران، با بیان اینکه رییس دادگاه حق اعضای کانون برای برخورداری از وکیل را
نقض کرده، نوشته است: «پرونده فوق تاکنون دو بار مورد تفهیم اتهام قرار
گرفته و هر بار قرار تامین آن تشدید شده بود. بار نخست، اعضای کانون
به «تبلیغ علیه نظام» متهم شدند و بار دوم که پرونده
از «دادسرا»به «دادگاه» رفته و بازگردانده شده بود، دو اتهام سنگینتر
یعنی «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تشویق
بانوان کشور به فساد و فحشا» به اتهام فوق افزوده شد و اعضای کانون با قرار
کفالت100 میلیون تومانی بهطور موقت آزاد شدند.»
جلسه دادگاه در روز سهشنبه دوم بهمن 1397، بر
اساس این سه اتهام تشکیل شده بود که به تشدید قرار وثیقه برای هر یک از اعضای
کانون انجامید.
بهگفته کانون نویسندگان ایران «فلسفه قرار تامین این است که حضور متهم را در
دادگاه تضمین کند و در مواردی که متهم در دادگاه حضور پیدا میکند هیچ توجیهی برای
تشدید قرار وجود ندارد.»
این کانون به نقل از حقوقدانان، افزوده است: «اولا تشدید قرار
معمولا جزءِ اختیارات «دادسراست» و قاضی شعبه 28 «دادگاه»میبایست
پرونده را با درخواست تشدید قرار به «دادسرا»میفرستاد نه اینکه
خود راسا قرار را تشدید کند. ثانیا قاضی دادگاه مجاز نیست با
درخواست برخورداری متهم از وکیل برای دفاع از خود مخالفت کند.»
کانون نویسندگان ایران همین دو مورد را بهمعنی «نقض آشکار حقوق مسلم متهم» دانسته و
گفته است «قاضی اصل بیطرفی را آشکارا زیر پا گذاشته است» و «فاقد صلاحیت رسیدگی
به پرونده مورد بحث است.»
کانون نویسندگان ایران، خواهان آزادی بیدرنگ و بیقیدوشرط اعضای خود شده
و آورده است: «دفاع از آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا حق مسلم تمام شهروندان از
جمله اعضای کانون نویسندگان ایران است.»
بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران
روز چهارشنبه 10 مرداد ماه 1397، به شعبه 7دادسرای اوین
احضار شده بود.
یک منبع مطلع در این رابطه به گزارشگر هرانا گفت: «آقای آبتین طی ابلاغیهای
که امروز دریافت کردهاند به شعبه 7 دادسرای اوین احضار شدهاند و به
ایشان 5 روز فرصت داده شده که به این دادسرا مراجعه کنند. آقای بکتاش
آبتین نیز مانند رضا خندان(مهابادی) و کیوان باژن که پیشتر به دادسرا احضار شده
بودند در رابطه با پرونده و بازجوییهای سال 1394 احضار شدهاند و این
پرونده جدا از دو پرونده دیگریست که آقای آبتین بابت آنها با قرار کفالت آزاد هستند. این پرونده پیش از این در دادسرای فرهنگ و
رسانه مفتوح شده بود و مشخص نیست که چرا اکنون به دادسرای اوین ارسال شده است.”
پیشتر در تاریخ 4 مرداد ماه سال جاری «رضا خندان» و «کیوان
باژن» دو تن از اعضای هیات دبیران کانون نویسندگان ایران نیز طی برگههای
جداگانه به دادسرای اوین احضار شده بودند و پس از حضور در دادسرا و
تفهیم اتهام «تبلیغ علیه نظام» موقتاتا زمان پایان دادرسی با قرار کفالت آزاد
شدند.
لازم به یادآوری است در اردیبهشتماه 1394، پنج مامور وزارت اطلاعات
با حکم شعبه 12 بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه به خانه بکتاش
آبتین رفتند و ضمن تفتیش منزل او بیش از دو هزار قلم فیلم، عکسهای
خانوادگی، موبایل، لپتاپ و اسناد کانون نویسندگان ایران را ضبط کردند
و پس از آن ایشان طی بیش از 17 جلسه در خصوص فعالیتهای هنری،
ادبی و سینمایی خود بازجویی شدهاند. دلیل احضار و بازجویی ایشان «انتشار
نشریه غیرقانونی» و «تبلیغ علیه نظام» عنوان شده بود.
یک هفته بعد از احضار بکتاش آبتین در سال 1394، رضا خندان(مهابادی)
و کیوان باژن نیز به ترتیب احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفتند. دلیل احضار و
بازجویی ایشان، تبلیغ علیه نظام عنوان شده بود.
آبتین پیشتر در خردادماه سال جاری در پروندهای دیگر توسط
شعبه 2 دادگاه انقلاب کرج به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به پنج
میلیون تومان جریمه نقدی و سه ماه کار اجباری در سازمان بهزیستی(بدل
از یک سال حبس) محکوم شده بود.
آقای آبتین همچنین در سال 94 بهدلیل فیلمها، عضویتش در کانون نویسندگان و شرکت
در اعتراضات خیابانی سال 1388طی سه روز متوالی توسط ماموران وزارت اطلاعات
بازجویی شده بود.
رضا خندانمهابادی، نویسنده و فعال حقوق کودکان و عضو هیئت دبیران کانون
نویسنگان ایران است. زندهیاد علی اشرف درویشیان و رضا خندان، فعالیت های مشترک
داشتند.
خندان مهابادی، یکی ازنویسندگان مجموعه «داستانهای محبوب
من»، درگفتگو با خبرنگار مهر در مورد
سرنوشت انتشار مجلدات بعدی این مجموعه گفت: مجلد ششم از این مجموعه بیش از
چهار ماه است که برای دریافت مجوز پیش از انتشار به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
ارائه شده است و ما همچنان خبری از اجازه انتشار آن نداریم.