آزادی جهانیست / نه شرقیست نه غربیست
آزادی جهانیست / نه
شرقیست نه غربیست
ما انقلاب نکردیم /
تا به عقب برگردیم
هشت مارس دیگری از راه رسید و همچون گذشته امر رهایی زن و برابری واقعی زن و
مرد در همه عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به مسئله روز تبدیل شد. هر
چند که مبارزه برای رهایی زن، به یک مبارزه پیگیر و بی وقفه در 365 روز سال نیاز
دارد.
درباره تاریخچه و چگونگی پیدایی روز جهانی
زن، فقط کافی است اشاره کنیم که نامگذاری هشتم مارس بهعنوان روز جهانی زن و سپس
گرامیداشت سالانه این روز، با تصمیم دومین کنفرانس بینالمللی سوسیالیستها در
سال 1910 در دانمارک، و به پیشنهاد «کلارا زتکین»، کمونیست
معروف آلمانی، عملی شد. نامگذاری هشتم مارس بهعنوان روز جهانی زن،در گرامیداشت
خاطره زنان کارگر قهرمان کارگاههای پارچهبافی و لباسدوزی نیویورک بود که به
دلیل دست زدن به اعتصاب و پافشاری بر خواستهایشان برای افزایش دستمزد، کاهش ساعت
کار، و بهبود شرایط بسیار نامناسب کار، در روز مارس 1875 با گلولههای پلیس آمریکا به خاک و خون کشیده
شده بودند.
از نخستین تلاشها برای بزرگداشت روز
جهانی زن در روز 17 اسفند 1301، یعنی حدود 96 سال پیش، که در مراسمی به ابتکار زنان
پیشرو در شهر رشت برگزار شد، تا امروز جنبش زنان راه سخت و طولانی را پشت سر
گذاشته و انبوهی تجربه دارد.
این روز را به همه انسانهای آزاده و مبارزه زن و مرد، تبریک میگوییم و با
یادآوری گوشههایی از مبارزه زنان ایران، از انقلاب 1357 تا به امروز، به استقبال
این روز میرویم.
اکنون 40 سال از 17 اسفند 1357 میگذرد. روزی که زنان
کشور جامعهمان، با شعار «نه روسری، نه توسری»، «آزادی زننه شرقی، نه غربی، جهانیست»،
«ما انقلاب نکردیم، تا به عقب برگردیم» بهخیابان ریختند دست به اعتراض و راهپیمایی
زدند تا خطرات حکومت اسلامی تازه بهقدرت رسیده را در جامعه مطرح کنند. آنهم در
شرایطی که تنها یک ماه از پیروزی انقلاب بهمن
57 گذشته است
.
در واقع زنان جامعه ایران، نخستین شهروندانی بودند که بر علیه«امام ضدامپریالیست» و حکومت تازه به قدرت رسیده اسلامی، تظاهرات کردند.
طبق اسناد و مدارک و گزارشات منتشرشده در
روزنامههای سال 1357، اولین جرقههای حجاب اجباری در اسفند سال 1357، یعنی کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب زده
شد. یک روز پیش از هشتم مارس، روز جهانی زن، در حالی که سازمانهای مختلف سیاسی
در تدارک برگزاری اولین مراسم روز جهانی زن در ایران بودند، روزنامه کیهان با این
تیتر منتشر شد: «زنان باید با حجاب به ادارات بروند.»
در صفحه اول این روزنامه به نقل از روحالله
خمینی، نوشتهشده بود: «دروزارتخانه اسلامینباید معصیت بشود. در وزارتخانههای
اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند
کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند.»
شب پیش از آن نیز شبکه تلویزیون که ریاست
آن را صادق قطبزاده بر عهده داشت اعلام کرده بود که روز هشت مارس یک سنت غربی است
و به زودی روز زن اسلامی اعلام میشود.
در چنین روندی، تظاهرات روز جهانی زن به یک
تظاهرات ضد حجاب اجباری بدل شد. سازمانهای مختلف زنان از دانشآموز و دانشجو گرفته
تا کارمند و فعال سیاسی و اجتماعی در این تظاهرات شرکت کردند. روزنامه کیهان در
بخشی از گزارش مفصل خود درباره تظاهرات زنان نوشت: «۱۵هزار زن که در دانشکده فنی دانشگاه تهران جلسه
سخنرانی داشتند بهدنبال یک رایگیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمایی بزنند. آنها
در حالی که جمعی از مردان همراهشان بودند به طرف نخست وزیریحرکت کردند. زنها شعار
میدادند: «ما با استبداد مخالفیم»، «چادر اجباری نمیخواهیم». پیش از ظهر آنروز
خبرنگار کیهان از دانشگاه تهران، گزارش داد که یک گروه از مردان تندرو با شعار
«مرگ بر ارثیه رضا کچل» وارد دانشگاه تهران شدند و بهنفع چادر و حجاب دست به
تظاهرات زدند.»
روز شنبه 19 اسفند، تجمعی از زنان معترض در مقابل دادگستری
تهران تشکیل شد، اما اینبار، موافقان فرمان روحالله خمینی که طی روزهای گذشته بهطور
پراکنده علیه معترضان شعار میدادند، حضور پررنگتری داشتند؛ بهطوری که نیروهای
کمیتههای انقلاب دستور داشتند از زنان معترض در مقابل مردم خشمگینی که خواستار
رعایت حجاب در جامعه بودند، مراقبت کنند. دفتر خمینی، اطلاعیهای صادر کرد که با
مزاحمین بانوان بهشدت برخورد خواهد شد.
در تجمع زنان مقابل کاخ دادگستری، هما ناطق
تاریخشناس معاصر به سخنرانی پرداخت و گفت ما مخالف حجاب نیستیم بلکه مخالف تحمیل
آن هستیم. در همین روز کیهان با شهابالدین اشراقی، داماد خمینی مصاحبهای انجام
داده بود. او در این مصاحبه گفته بود:
باید حجاب رعایت شود و قوانین اسلامی مو به
مو اجرا گردد و در همه موسسات و دانشگاهها به این موضوع توجه شود. اما باید در
نظر داشت که حجاب به معنای چادر نیست. همین قدر که موها و اندام خانمها پوشانده
شود و لباس آبرومند باشد، حالا به هر شکلی مهم نیست. چادرچیز متعارفی است و بسیار
خوب است. اما به خاطر طرز کار و نوع کار خانمها شاید گاهی پوشاندن بدن و مو به
طریق دیگر هم حجاب باشد، حرفی نیست. باید طبق نظر مبارک امام حجاب اسلامی در سطح کشور توسط خانمها با اشتیاق اجرا شود …
در مورد اقلیتهای مذهبی همیشه نظر مبارک امام این بوده که آنها از هر حیث مورد
احترام و حمایت باشند. اما اگر خانمهای اقلیتهای مذهبی هم رعایت حجاب اسلامی را
بکنند چه بهتر.
تا سال 1362 قانونی در زمینه لزوم رعایت
حجاب اسلامی وجود نداشت. اولین قانونی که در خصوص پوشش زنان
بهتصویب رسید، ماده 102 قانون تعزیرات بود که بعدها به صورت تبصرهای
به ماده 141 قانون مجازات
اسلامی مصوب 1375 الحاق شد.
به موجب ماده ماده قانون مجازات اسلامی،«هر کس عملا در انظار، اماکن عمومی و معابر تظاهر
به عمل حرامی کند علاوه بر کیفر عمل به حبس از 10 روز تا دو ماه یا 74 ضربه شلاق جریمه میشود و اگر مرتکب عملی شود که
نفس آن عمل دارای کیفر نباشد ولی عفت عمومی را جریحهدار کند فقط به حبس از 10 روز تا دو ماه یا 74 ضربه شلاق محکوم میشود.» و در تبصره آمدهاست:
«زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از 10 روز تا دوماه یا از 50 هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند
شد.» بعد از
این احکام و بخشنامههاست که موجی از فضای رسانهای برای تببین و تبلیغ حجاب شروع
به فعالیت و فرهنگ سازی میکنند.
در شانزدهم اسفند 1357، خمینیدر جمع طلاب
قم اعلام کرد: «زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه اینکه خودشان را
بزک کنند. زنها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار میکنند. زنها باید وضع خودشان
را عوض کنند… بهمن گزارش دادهاند که در وزارتخانههای ما زنها لخت هستند و این
خلاف شرع است. زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی.»
سخنان خمینی درباره حجاب بهسرعت با تظاهرات اعتراضآمیز جمعی
از زنان در مناطق شمال، مرکز و غرب تهران مواجه شد، بهطوری که عکس این تظاهرات در
کنار تیتر یک روزنامههای 17 اسفند
قرار گرفت. «خواست امام این است که حجاب اسلامی در مملکت باید رعایت شود.» شعار
زنان معترض این بود که حجاب، پاکی نمیآورد و حجاب هر کس در نهاد اوست. سخنران
مراسم نیز معتقد بود از آنجا که زنان و مردان هر دو برای پیروزی این انقلاب تلاش
کردهاند، پس هر دو باید آزاد باشند. این مخالفتها در روزهای بعد نیز ادامه پیدا
کرد. دختران در بعضی مدارس تهران تظاهرات کردند. کارکنان زن هواپیمایی ملی ایران
به این فرمان معترض بودند. جمعی از زنان کارمند در تهران و برخی شهرهای بزرگ نیز
به این اعتراضات پیوستند. البته این حرکتهای معترضانه از سوی جمعی از موافقان
فرمان خمینی نیز بیپاسخ نماند و درگیریهای لفظی در برخی مواقع بین دو گروه شدت
میگرفت و گاه تندرویهایی نیز از سوی نیروهای انقلابی گزارش میشد. شعار «یا
روسری، یا توسری» در همین مقطع زمانی مطرح شده بود و در روزنامهها نیز بازتاب
داشت.
تظاهرات زنان در روز 8 مارس برابر با 17 اسفند سال 1357 و پنج روزِ پس از آن، از مهمترین روزهای تاریخ
جنبش زنان در ایران و حوادثسرنوشتساز
انقلاب 1357 ایران بود.
بهنوشته روزنامه کیهان۱۷ اسفند، «گروهها و دستههای مختلف زنان از صبح امروز در خیابانهای شمالی و مرکزی تهران به مناسبت روز جهانی زن و بهخاطر ابراز نظریات خود درباره حجاب زنان دست به راهپیمایی زدند.در راهپیماییهای امروز زنان، تعداد زیادی از دانشآموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آنها ضمنا علیه کسانی که به زنان بیحجاب در روزهای اخیر حمله کردهاند، شعار میدادند … راهپیمایی امروز در حالی انجام شد که ریزش برف بیوقفه از نخستین ساعات بامداد آغاز شدهاست.»
نرخ عمومی بیکاری زنان و مردان فارغالتحصیل
دانشگاهی در ایران، هم اکنون 5/18 درصد
است. نرخ بیکاری مردان 13 درصد و در مورد زنان تحصیلکرده، 5/65 درصد است. همزمان، تعداد زنان درس خوانده و در
جستوجوی شغل، در حال حاضر از تعداد مردان درس خوانده در جستوجوی شغل بیشتر است.
این نتایج را خبرگزاری مهر در سال 1394، بر
اساس آمارهای تازه از فارغالتحصیلان دانشگاهی و آمار بیکاری منتشر کرده است.
ز مجموع 5 میلیون و 305 هزار زن فارغالتحصیل دانشگاهی، یک میلیون و 282 هزارنفر شاغل هستند و 546 هزار نفر در جستوجوی شغلند. این به آن معناست
که 3 میلیون و 476 هزار زن تحصیلکرده، خانهنشین هستند و
فعالیت اقتصادی ندارند.
4/53درصد از
فارعالتحصیلان ایران، مرد هستند که از این میزان، 6/61 درصد فعال(87 درصد شاغل و 13 درصد بیکار) و 4/38