بازی قدرت آمریکا با ونزوئلا
۴ می؛ ۲۰۱۹
بازی قدرت آمریکا با ونزوئلا
ونزوئلا
روز شنبه (27 آوریل) بطور قطعی خروج خود را از سازمان کشورهای آمریکایی (OAS) اعلام کرد.
ارسالی ع. علیم
«خوزه نگرون والرا» نویسنده خبرگزاری روسی «اسپوتنیک» در گزارش خود
نوشت: در حالی که جنبش های اجتماعی روز شنبه از دولت «نیکلاس مادورو» رئیس جمهور
ونزوئلا حمایت می کردند و برای ابراز همبستگی و پشتیبانی خود از
مادورو به خیابان های کشور آمدند، اما از طرف دیگر، مخالفان سیاسی این کشور
که از سوی واشنگتن حمایت می شوند، سعی بر پیشبرد طرح خود مبنی بر سرنگونی «نیکلاس
مادورو» را دارند.
تجزیه
و تحلیل تصمیمی که اخیرا دولت بولیواری مبنی بر خروجش از سازمان کشورهای آمریکایی
گرفته است، نیازمند به نگاهی است که می تواند این تصمیم را ناشی از تاریخ سیاسی
منطقه آمریکای لاتین دانست و آن را با روابط بین الملل مرتبط ساخت.
به
این ترتیب، «مارتین پولگار» کارشناس سیاسی ونزوئلایی، که تجربه زیادی در حوزه بین
المللی دارد در مصاحبه اختصاصی خود با خبرگزاری اسپوتنیک گفت: «سازمان کشورهای
آمریکایی هرگز در جهت تامین منافع آمریکای لاتین خدمت نکرده، بلکه همیشه نمونه ای
از سلطه ایالات متحده برای نیمکره غربی بوده است.»
پولگار معتقد
است که سازمان کشورهای آمریکایی به شدت از سوی فرهنگ سیاسی ملت آمریکای شمالی
قدرت گرفته و به همین دلیل است که این سازمان بر اساس رویکرد آمریکا، منطقه
آمریکای لاتین را کنترل می کند.
این
کارشناس ونزوئلایی در ادامه اظهارات خود افزود: آمریکا بر اساس تصور خود، سه
رویکرد بزرگ در منطقه آمریکای لاتین دارد و این رویکردهای خود را همچنان در طی
تاریخ آمریکا حفظ کرده است.
رویکردهای
آمریکا در منطقه آمریکای لاتین عبارتند از:
1. آمریکا
دسترسی قدرت های خارجی به منطقه آمریکای لاتین را محدود می کند (ابتدا انگلیسی ها،
سپس نازی ها، شوروی ها و در حال حاضر روس ها و چینی ها)
2. کنترل
منابع طبیعی و بازار این منطقه برای صنعت خود (تضمین اینکه آمریکا دارای سوپر
مارکتی از مواد اولیه و یک بازار برای صنعت خود باشد.)
3. جلوگیری
از تشدید قدرت هر کشوری که این منطقه را به عنوان کانونی برای هژمونی خود در نظر
بگیرد (زیرا در این صورت، تهدیدی برای سیاست آمریکا در آمریکای لاتین ظاهر می
شود.)
بر
اساس گزارش این تحلیل گر و کارشناس سیاسی ونزوئلایی، هنگامی که تاریخ قاره آمریکا
را می نگریم، با پنج موردی که در سازمان کشورهای آمریکایی نیز وجود دارد، روبرو می
شویم.
این
پنج مورد عبارتند از:
1. آمریکا در
سال 1962 پس از محاصره دریایی کوبا، به اتحاد شوروی هشدار داد تا از استقرار موشک
های میان برد در خاک این کشور خودداری کند و همچنین تهدید کرد که در صورتی که این
درخواست برآورده نشود، به توقیف کشتی های روسی حامل موشک های میان برد و اشغال خاک
کوبا مبادرت خواهد ورزید.
به
علاوه، کوبا در سال 1962، به علت جهتگیری ایدئولوژیکی خود از سازمان دولتهای
آمریکایی اخراج و بازگشت دوباره آن در سال 2009 تصویب شد، اما مقامات کوبایی حاضر
به بازگشت نشدند، زیرا تصور میکردند که این نهاد به عنوان ابزاری برای سیطره
آمریکا بر کشورهای آمریکای لاتین تبدیل شده است.
2. دهمین
نشست در سال 1965 در واشنگتن که به درخواست «لیندون جانسون» رئیس جمهور سابق
آمریکا برگزار شده بود، طرحی در این نشست با هدف حمله به جمهوری دومینیکن شکل
گرفت، زیرا جمهوری دومینیکن جنبش شورشی علیه قدرت آمریکا برگزار کرده بود و آمریکا
درصدد بود تا از این جنبش جلوگیری کند.
به
این ترتیب، تخمین زده شده است که بین 6 تا 10 هزار غیرنظامی دومینیکن در طی مداخله
نظامی جان خود را از دست داده اند.
3. سازمان
کشورهای آمریکایی در سال 1982 در چارچوب «معاهده بین المللی یاری متقابل کشورهای
قاره آمریکا»، با عدم حمایت خود از آرژانتین در درگیری این کشور با بریتانیا
درباره حاکمیت جزایر مالویناس، اصول اساسی این سازمان را نقض کرد.
این
معاهده بین المللی، توافق نامه امنیتی- دفاعی موسوم به «معاهده ریو» است که در سال
1947 در ریودوژانیرو (پایتخت برزیل) میان تعدادی از کشورهای قاره آمریکا امضا شد.
4. نیروهاى
آمریکایی (شامل 9 هزار و پانصد نفر با کمک 12 هزار تن نظامیان آمریکایى مستقر در
منطقه کانال پاناما) در سال 1989حمله نظامى یک جانبه خود را به واحدهاى ژنرال
«مانوئل نوریه گا» رئیس جمهور سابق پاناما آغاز کردند.
«نوریه
گا» در آمریکا متهم به صدور کوکایین و پولشویی شده بود. در این راستا، سازمان کشورهای آمریکایی بین افرادی که تجاوزات آمریکا را
محکوم می کنند و افرادی که بدون هیچ قید و شرطی از تجاوزات آمریکا حمایت کرده و یا
اینکه برخی دیگر «نوریه گا» را مقصر این تحریک نظامی می دانند، تقسیم شده بود.
مداخله
نظامی آمریکا در پاناما در سال 1989، همچنین با نتیجه غم انگیزی همراه بود؛ زیرا
طبق اطلاعات سازمان های حقوق بشر، بیش از 600 پانامایی جان خود را طی این مداخلات
از دست دادند.
5. از
سال 2015 تاکنون، با منصوب شدن «لوئیس آلماگرو» به عنوان دبیر کل سازمان
کشورهای آمریکایی، وی علی رغم منشور اساسی این سازمان، همواره به عنوان یک پایگاه
اساسی برای حمله به ونزوئلا فعالیت کرده است و ایالات متحده و دهها کشور نیز از آن
پشتیبانی می کنند.
از
سوی دیگر، «استفن والت» نظریهپرداز مشهور و استاد مشهور روابط بینالملل دانشگاه
«هاروارد»، تاکید کرد که «آمریکا همان گونه که فکر می کند، قدرتمند نیست.»
براساس
اظهارات والت، واشنگتن به دلیل ورود «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهور آمریکا به
کاخ سفید، با کاهش موقعیت خود در سناریوی جهانی مواجه شده است، به ویژه این که
«جان بولتون» به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا و «مایک پمپئو» نیز به عنوان وزیر
امور خارجه آمریکا منصوب شدند.
به
این ترتیب، این اوامر منجر به بازگشت واشنگتن به سیاست یکجانبه گرایی خود شده،
همانگونه که قبلا در زمان «جورج دبلیو بوش» رئیس جمهور پیشین آمریکا شاهد سیاست
های یک جانبه این کشور بودیم.
والت در
مقاله خود تحت عنوان «آمریکا همان گونه که فکر می کند، قدرتمند نیست» خاطرنشان کرد
که واشنگتن که از طریق نشان دادن قدرت خود درصدد ارعاب سایر کشورها در جهان بوده
است، اما، باید گفت که تنها نتیجه این اقدام آمریکا منجر به ایجاد جنگ تجاریش با
چین وهمچنین با برخی از شرکای اقتصادی خود در جهان شده است.
استفن
والت همچنین اعتراف کرد که محدودیت هایی در قدرت آمریکا وجود دارد و این کشور
نیاز به «ایجاد اولویت های خود» و «همکاری با دیگران در بسیاری از مناطق از جهان»
دارد.
این
استاد دانشگاه در پایان مقاله خود نیز تاکید کرد: «مقامات آمریکا می بایست به خط
مشی ارعاب خود پایان دهند و سعی کنند تا می توانند به «توافق نامه های موثر و
پایدار بین المللی» دست یابند و این امر بر خلاف تمایل مقامات آمریکایی، بر
پایه تعهد دوجانبه امکان پذیر است.»
مترجم:
نگین فلکشاهی