آیا امریکا برعلیه ایران وارد جنگ میشود؟ نوشته
آیا امریکا برعلیه ایران وارد جنگ میشود؟ نوشته
نوشته: ایهاب شوقی، نویسنده
وتحلیلگر لبنانی
مترجم: احمد مزارعی، نهم ماه می
2019
مجله هفته
ازمدتهای طولانی یک باور عمومی در اردوگاههای مختلف وجود دارد که
جنگی که به دلایلی در منطقه تاکنون به عقب افتاده است در منطقه آغاز خواهد شد، و
تنها مسئله زمان ان است، و گره درگیری موجود در منطقه تنها با یک جنگی گشوده خواهد
شد که ابعاد ان از مرز منطقه شعله ور شده ، فراتر خواهد رفت و طرفهای درگیر این
جنگ نیز تنها کشورها نخواهند بود ، بلکه شامل محورها خواهد شد وبطور مشخص دو محور
تجاوزکارانه صهیو – امریکا و وابستگانش از یکطرف ومحور مقاومت و پشتیبانانش از طرف
دیگر خواهد بود.
انچه را که ما دراینجا بحث میکنیم تنها باور فوق نیست چرا که این
باور امری پذیرفته شده است، اگر چه محور مقاومت دانش آموزان جنگ نبوده و در این
مسیر نیز نمی کوشند ، اما کاملا میدانند که این واقعیت وجود دارد ، لذا بطور دائم
آماده بوده وابزارهایش را فراهم میکنند، اما آنچه را که ما میخواهیم در اینجا بحث
کنیم اینست که آیا زمان این جنگ فرا رسیده است؟ و اینکه تبلیغات جنگی رو بگسترشی
که در منطقه درمورد وقوع جنگ به راه افتاده ، بمثابه کوبیدن طبل این جنگ است؟
ابتدا مناسب بنظر میرسد که ابعاد گوناگون این تبلیغات را بررسی وسپس
بکوشیم به دستاوردی منطقی از این وضعیت برسیم.
ظاهرا تبلیغات گسترده را میتوان اینگونه جمعبندی کرد :
1 – فشرده و همه جانبه کردن محاصره ایران و تهدیدات در عالیترین نوع خود
و کوشش در جهت مجبور کردن ایران تا به یک عمل نظامی دست بزند ، همچون بستن تنگه
هرمز تا آنها بتوانند بهانه ای برای جنگ بدست آورند.
2 – تبلیغات و ساختن گزارشات دروغین مبنی بر اینکه ایران خود را اماده
میکند تا نیروهای آمریکائی را مورد هجوم قرارداده تا بدینوسیله ناو هواپیمابر وبمب
افکنهای بی 52 خود را وارد منطقه کنند. (1)
3 – بازدید ناگهانی پمپئو ازعراق وعملکرد های شک برانگیز دیگری مبنی بر
لغو سفر عراق ورفتن به برلین وشایعه پراکنی پمپئو مبنی برحمله قریب الوقوع بر علیه
نیروهای امریکائی درعراق ازطرف همپیمانان عراقی ایران درعراق.
4 – اظهارات نتانیاهو مبنی بر تشدید مبارزه علیه ایران و اینکه اسرائیل
اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هسته ای دسترسی پیدا کند.
شواهد فوق که مصادف با اعلان(معامله قرن)میباشد ، براحتمال شروع جنگ
سایه می اندازد وبا تحلیل از وضعیت موجود تضادهای چندی را دراشکال زیراشکار میکند
که احتمال جنگ را بسیار ضعیف میکند:
یکم : اینکه تضاد عمیقی میان تشدید محاصره از یکسو وتصمیم بر شروع
جنگ وجود دارد، اگر امریکا تصمیم قطعی بر شروع جنگ علیه ایران داشت کوشش درجهت خفه
کردن اقتصاد ومحاصره ان بکار نمیبرد. زیرا این سیاست یعنی محاصره وخفه کردن اقتصاد
ایران گزینه ای در برابر جنگ است؛ جنگی که بسیار خطرناک ودارای نتایجی نامعلوم است.
این تضادها را میشود درسخنان اخیر ترامپ نیز مشاهده نمود ، وی پس از
صدور حکم اجرائی برای تحریمهای تازه که شامل محصولات معدنی ایران میشود، اظهارداشت
که وی امیدواراست که ملاقاتی با رهبران ایران در زمینه هسته ای داشته باشد تا بشود
به توافقی همه جانبه ومشترک با یکدیگر دست یافت.
ترامپ همچنین از رهبران ایران درخواست نمود تا از «ارمانهای خود دست
برداشته وعملکردهای مضر خودرا تغییر دهند وبه حقوق ملت خود احترام گذاشته وبر اساس
حسن نیت به میز مذاکرات برگردند».
دوم : تصمیم امریکا مبنی بر ارسال ناو هواپیمابر وحضور نظامی درخلیج
فارس ، درعین حال همراه با مضمونی ارام کننده وبه دور از اظهارات تحریک امیزبود،
بطوریکه مستشار امنیت ملی امریکا جان بولتون این اقدام امریکا را درمقابله با
تهدیدات ایران ونه راه اندازی جنگ نسبت داد:
«ارسال
ناو هواپیمابروحضور نظامی امریکا درخلیج فارس برای مقابله با بعضی نگرانیها ی رو
به رشد بود. ارسال این مجموعه برای رسانیدن پیامی روشن به دولت ایران بود که
هرگونه تهاجم انها به منافع امریکا ویا هم پیمانانش با عکس العمل شدید امریکا
همراه خواهد بود، امریکا درصدد جنگ با ایران نیست ، اما امادگی دارد به هر تهاجمی
از طرف گردان قدس وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ویا سایر نیرو های
نظامی ایران، پاسخ دهد».
این اظهارات بولتون همچنانکه میبینیم حالتی دفاعی دارد.
سوم : همزمان با بازدید پمپئو وزیر خارجه امریکا از عراق گزارشاتی
انتشار یافت مبنی براینکه عراق قراراست قراردادی به مبلغ پنجاه وسه ملیارد دلار با
با شرکت اکسون موبیل و پترو چاینا در جنوب عراق به امضا برساند؛ پمپئو دراینمورد
اظهارداشت این قراردادها ممکن است ارتباط انرژی میان ایران وعراق را ازهم جدا کند.
این اظهارات پمپئو نشان مدهد که هدف تشدید محاصره اقتصادی ایران
وفشار بر عراق تا از این محاصره حمایت نماید که خود درجهت فشار اقتصادی وگزینه ای
دربرابر جنگ است؛ واگر هدف از این مسافرت شروع جنگ بود، نوع این بازدید بگونه ای
دیگر بود وشامل هیئت بزرگی از نظامیان میگردید.
چهارم : بیانات خصمانه نتنیاهو بر علیه ایران بی ارتباط با جبهه
داخلی وتشکیل حکومت اسرائیل نیست؛،نتنیاهو درمتوقف کردن موشکهای مقاومت، عاجز ماند
ومجبور شد اتش بس را با شرایط مقاومت فلسطین بپذیرد ، معلوم است که در برابر کشور
بزرگی همچون ایران با امکانات نظامی گسترده ووجود اردوگاههای گسترده ای از جبهه
های گوناگون مقاومت در اطراف اسرائیل، چه وضعی برای اسرائیل به وجود خواهد امد.(2)
شکی نیست که تهدیدات امریکا و(اسرائیل) وضعف اروپائیها که از تعهدات
خود سر باززدند، نتوانست ایران ومحور مقاومت را به عقب نشینی وادارد، ودرست یکساعت
پس از اعلام ترامپ مبنی بر اعمال تحریمهای تازه بر علیه ایران ، وزارت خارجه ایران
اعلام نمود که درنظر دارد بصورت مرحله ای ازقرارداد هسته ای خارج شود.
معاون وزیر خارجه ایران اقای عباس عراقچی در این زمینه توضیح داد که
خارج شدن مرحله ای به معنی خروج کامل از قرارداد هسته ای نیست بلکه به معنی
استفاده از ابزارهای داخلی قرارداد درجهت تامین منافع ایران است.
با این وصف ایران ومحور مقاومت از سیاستهای ثابت خود عقب نشینی نکرده
وهمچنین از سیاست حکمت ، ارامش وصبر استراتژیک خود نیزذره ای دست نکشیده اند.
تحلیل از وضعیت موجود میگوید که ما درمقابل یک دپلوماسی فشارنظامی
ودرعین حال درمقابل یک مذاکرات از طریق ناو هواپیمابر و بمب افکنهای بی 52 و نه
میز مذاکره قرارگرفته ایم؛ ودرعین حال در زمانی است که قراراست «معامله قرن» برای
پایان دادن به قضیه فلسطین، انجام بگیرد وکوشش فراوانی بکار میرود تا راه را
برجبهه مقاومت ببندند تا نتواند درمقابل این معامله ایستادکی کند، همچنین جبهه
مقاومت فلسطین را مشغول نگهداشته وباایجاد تفرقه ونا امید کردن انها از یکسو وراضی
نگهداشتن دشمنان ایران در منطقه به قصد همراهی انها با خود، بتوانند «معامله قرن»
را به اجرا دراورند. با این حساب امریکا با درک خطای خود از صبر استراتژیک جبهه
مقاومت وبه امید واهی خود به یک «خیزش عمومی درایران» درنتیجهٔ فشارهای اقتصادی ،
چیزی که باید درفکر استراتژیک امریکا دراینمورد تغییر کند وازپیروی تحلیلهای
افرادی همچون جان بولتون وبازرگان نفتی پمپئو دست بردارد ، زیرا این سیاست به خارج
شدن کنترل ازدست انها منجرخواهد شد.چون مذاکرات با وجود نیروهای نظامی وبسته شدن
همه راههای مذاکرات سیاسی منجر به ان خواهد شد که یک خطای کوچک به جنگ بزرگی
کشانده شود، جنگی که امریکا وهم پیمانانشان اولین نادمانش خواهند بود، جنگی که
شاید بتوان گفت پایان رسمی مرحله ی هیمنه امریکا درخاورمیانه را اعلام خواهد کرد.
———
(1) – همانروز که جان بولتون این خبررا منتشر کرد، مک کنیث یکی از
فرماندهان ارتش امریکا توضیح داد که این گزارشات امنیتی واز طرف اسرائیلیها بوده
وکاخ سفید چنین اطلاعیه ای را نداده است.
(2) – روز بعد از اتش بس مقاومت فلسطین درجنگ چند روزه اخیرغزه، دکترزیاد
نخاله، مسئول شماره یک «جهاد اسلامی فلسطین»در یک مصاحبه یکساعته با تلوزیون
المیادین شرکت کرد ودر قسمتی از مصاحبه خود گفت ، ما با شروع جنگ وبه حسب پیشرفت
جنگ موشکهای با برد بیشتر به سرزمینهای اشغالی شلیک میکردیم، دراخرین روز ما تصمیم
داشتیم با موشکهائی با برد طولانی شهر تل اویو را مورد هجوم موشکی قراردهیم که
اسرائیلیها با حضور عجولانه درقاهره اتش بس وشرایط ما را پذیرفتند وبرای مثال
قراربراین شد که ازاین پس به تظاهرات مسالمت امیز هفتگی مردم غزه شلیک نکنند.
قابل ذکر است که چندی پیش شمخانی ازمسئولان عالیرتبه امنیتی ایران
اظهارداشت که مقاومت فلسطین، موشکهای نقطه زن دراختیاردارد.
پایان